چرا سهام سرخابیها به مردم واگذار نمیشود؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری علم و فناوری آنا، چندی پیش اعلام رسمی کمیته صدور مجوز حرفهای فدراسیون فوتبال ایران مبنی بر اینکه اگر مشکل مالکیت مشترک سرخابیها حل نشود، دو باشگاه از لیگ قهرمانان آسیا حذف خواهند شد، واگذاری این دو باشگاه را دوباره بر سر زبانها انداخت. موضوعی که سالیان سال است مطرح شده و در اسفند ماه سال گذشته ۱۰ درصد از سهام این دو باشگاه در بورس عرضه شد و در حال حاضر اخبار ضد و نقیض واگذاری بلوک ۵۱ درصدی استقلال و پرسپولیس داغ است.
در مقطعی گفته شده بود استقلال به وزارت اقتصاد واگذار شده و پرسپولیس در اختیار وزارت ورزش است. این موضوع، اما شکل عملی به خود نگرفت به طوری که وزارت اقتصاد مالکیت استقلال را نپذیرفت تا همچنان مالکیت مشترک وزارت ورزش بر استقلال و پرسپولیس ادامه داشته باشد.
شوک خبرهای واگذاری سرخابیها
در ابتدا، اخبار منتشر شده هلدینگ خلیج فارس را خریدار استقلال و شستا را خریدار پرسپولیس اعلام کردند و قرار بود واگذاری ۵۱ درصد از سهام این دو باشگاه ۱۲ دی ماه انجام شود، اما به ۲۶ دی موکول و بعد از آن هم به طور کل لغو شد.
تا اینکه پس از مدتی خبر آمد؛ دانشگاه آزاد اسلامی خریدار سهام استقلال و بانک رفاه خریدار سهام پرسپولیس است، اما این خبر هم جامه عمل به خود نپوشید تا دوباره بحث خرید سهام باشگاه استقلال توسط فارس و پرسپولیس توسط شستا داغ شود.
براساس پیگیریهای انجام شده، گویا کارهای واگذاری پرسپولیس به سازمان تأمین اجتماعی به مرحله نهایی و پایانی رسیده، اما هنوز واگذاری استقلال به شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس به مرحله نهایی نرسیده است. گفتنی است؛ قرار است واگذاری استقلال و پرسپولیس به صورت همزمان اعلام شود، اما با توجه به اینکه پرسپولیس از رقیب خود جلوتر است اگر اتفاق خاصی رخ ندهد به زودی شاهد واگذاری سرخها خواهیم بود.
تبعات اقتصادی تصمیمات اشتباه چه خواهد بود؟
نکته قابل تأمل اینجاست که چگونه صلاحیت شرکتهای مطرح شده برای خرید سهام دو باشگاه تأیید شده است؟ بهطور مثال شستا در یکی، دو سال اخیر در لفافه و غیر مستقیم اعلام ورشکستگی کرد و وضعیت فعلی آن و هلدینگهایش در شرایط کنونی اقتصاد، متزلزل بوده بهطوری که در صورت تداوم با زیان خالص همراه خواهد شد. ضمن آنکه در این میان این شرکت با چالش بازنشستگانش هم مواجه است. تبعات اقتصادی این تصمیمات اشتباه چه خواهد بود؟
در همین رابطه احمد جانجان، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار آنا میگوید: درخصوص بحث واگذاری سهام سرخابیها اولین نکته این است که چرا باشگاهها به مردم واگذار نمیشود؟ تا چه زمانی قرار است این فرآیند زیان ده و زیان ساز تداوم داشته باشد و به شرکتهای دیگر هم انتقال داده شود؟ طبیعتا این خلاف خردورزی و عقلانیت است.
او ادامه داد: باید این دو باشگاه هرچه سریعتر حرفهای شوند که در این میان برای حرفهای شدن نیاز به واگذاری مدیریت و سهام دارند.
جانجان توضیح داد: در جلسه ارزشگذاری این دو باشگاه حضور داشتم و یکی از مخالفان این نحوه عرضه سهامشان در بازار سهام بودم، در آن زمان ادله این بود که باتوجه به اینکه دولت مجدد در حال دخالت در این مجموعههاست و نمیخواهد حاکمیت خود بر این دو باشگاه بزرگ را از دست بدهد، در آخر مجبور میشود سرخابیها را به یکی از شرکتهای دولتی منتقل کند. در این میان شستا به عنوان یک شرکت مادر، باز هم مالک دو باشگاه میشود که خلاف قانون است، هر چند ممکن است به دو شرکت متفاوت بدهند.
فوتبال ایران حرفهای میشود؟
این کارشناس اقتصادی مطرح کرد: سؤال اینجاست آیا با این اقدام فوتبال ما حرفهای میشود که باید گفت خیر، فوتبال ایران تا زمانی که حق پخش نگیرد و بحث برندینگ نداشته باشد، حرفهای نمیشود.
وی تصریح کرد: نکته جالب این است که مدیرانی را در این دو باشگاه عزل و نصب میکنند که هیچ رویکرد مالی، سرمایهگذاری و اصلاحی برای ساختار این باشگاهها ندارند؛ بنابراین میتوان گفت مواجه هستیم با اینکه مدیران و هیئت مدیره کاملاً غیر متخصص وارد این باشگاهها میشوند و حتی مبالغی را که باید برای توسعه باشگاهها و بر طرف شدن بدهیهایشان استفاده میکردند، دوباره خرج اموری غیر از موارد گفته شده کرده و مشکل جدید به وجود میآورند.
اقدام کاملاً غلط در واگذاری سرخابی ها
جانجان افزود: بنابراین این اقدام کاملاً غلط است و برای یک شرکت دیگر میتواند هزینه مالی صرف ایجاد کند به طوری که این شرکتها باید سالی چند صد میلیارد تومان خرج این باشگاهها کنند. درصورتی که تیمهای دیگر هم حق دارند. این در حالی است که همین شرکتها باید هزینههایی که قرار است در فوتبال کنند، صرف تغییر ساختار و سرمایهگذاری خودشان کنند بهخصوص در بخش صندوقهای بازنشستگی.
این کارشناس اقتصادی گفت: اول و آخر باید استتقلال و پرسپولیس عرضه عمومی شوند ضمن آنکه مدیریت آنها هم باید واگذار شود یعنی اجازه داده شود، خود ورزشیها و سرمایه داران مدیریت کنند. کش دادن یک موضوع زیانده کار درستی نیست و نباید یک فرآیند غلط را ادامه داد. این موضوع مانند حکایت واگذاری خودروسازها شده است. آیا خودروسازان در این فرآیند منفعت دیدند؟ آیا مردم از این تصمیمات خیر دیدند؟ آیا خود دولت از این نتایج راضی است؟ جواب تمامی سؤالات خیر است.
انتهای پیام/