صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت‌وگو با آنا مطرح شد؛

دغدغه حاج قاسم «بچه‌های مردم» بود/ معرفی ابعاد شخصیتی شهیدسلیمانی در «شاید پیش از اذان صبح»

نویسنده کتاب «شاید پیش از اذان صبح» گفت: تکه کلام سردار دل‌ها «بچه‌های مردم» بود. اگرچه فرمانده باید عقب می‌ایستاد و فقط دستور می‌داد؛ اما حاج قاسم همیشه به دل خطر می‌زد و اگر کسی مانع از رفتن او می‌شد در جواب می‌گفت «باید برم ببینم بچه‌های مردم چیزی‌شان نشده باشد».
کد خبر : 888737

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، «احمد یوسف‌زاده» که با نگارش کتاب‌هایی ازجمله «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» بخش مهمی از وقایع جنگی را روایت کرده است با نگارش کتاب دیگری با عنوان «شاید پیش از اذان صبح» دست به معرفی شخصیتی اثرگذار در روزگار امروز زده است.

وی در این اثر از زاویه‌ای متفاوت به حاج قاسم سلیمانی پرداخته و در قالب واژگانی ابعاد کمتر شناخته شده سردار سلیمانی را معرفی کرده است. به مناسبت فرارسیدن چهارمین سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی گفت‌وگویی با احمد یوسف‌زاده نویسنده کتاب «شاید پیش از اذان صبح» داشته‌ایم که می‌خوانید.

نگارش «شاید پیش از اذان صبح» چطور آغاز و در چه بازه زمانی نوشته شد؟

این کتاب مجموعه‌ای از دل‌نوشته‌هایی است که پیش از شهادت سردار سلیمانی نوشتن آن را آغاز کردم و پس از شهید شدن وی هم ادامه پیدا کرد.

انگیزه نگارش این اثر هم نامه پراحساسی بود که حاج قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «آن بیست و سه نفر» برایم نوشت. از آنجا که همیشه به شهید سلیمانی احساس دین می‌کردم، خواستم با نگارش این کتاب به نوعی دین خود را به وی ادا کنم که خوشبختانه این کتاب دیده شد و در رویدادهایی مانند جایزه جلال آل احمد مورد توجه قرار گرفت.

مخاطب قرارگرفتن حاج قاسم سلیمانی در «شاید پیش از اذان صبح» با چه هدفی انجام شد؟ چرا همچون بسیاری از کتاب‌ها با موضوع سردار سلیمانی وقایع زندگی وی را صرفا روایت نکردید؟

من هیچ گاه باور نمی‌کنم که حاج قاسم نباشد، فقط می‌دانم که ما نمی‌توانیم دیگر با او صحبت کنیم، ولی حاج قاسم سلیمانی زنده است مثل همه شهدا، بنابراین در نگارش این کتاب به گونه‌ای پیش رفتم که گویا در حال صحبت با حاج قاسم سلیمانی هستم و او مخاطب حرف‌هایم است.

مهمترین اطلاعات و تصویری که با مطالعه «شاید پیش از اذان صبح» می‌توان از حاج قاسم سلیمانی به دست آورد، چیست؟

بعد انسانی، عاطفی و محبتی که سردار سلیمانی داشت از مواردی بود که توانستم در «شاید پیش از اذان صبح» به نسل جوان نشان دهم. از نگاه جوان امروز کسی که فرمانده بزرگ و ژنرال نظامی است، فردی خشن و جدی است، اما من در این کتاب بعد لطافت و عاطفی آدمی که همه فکر می‌کنند فولادی سرسخت است را به نمایش گذاشته‌ام.

خاطره‌ای در تاکید بر این موضوع به یاد دارید؟

تکه کلامش همیشه «بچه‌های مردم» بود. اگرچه فرمانده باید عقب می‌ایستاد و فقط دستور می‌داد، اما حاج قاسم همیشه به دل خطر می‌زد و اگر کسی مانع از رفتن او می‌شد در جواب می‌گفت «باید برم ببینم بچه‌های مردم چیزی‌شان نشده باشد». این «بچه‌های مردم» خیلی از سردار سلیمانی شنیده می‌شد، چه در جنگ تحمیلی، چه در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در جنوب شرق کشور و چه در نبرد با داعش.

به عنوانی کسی که به واسطه جنگ فرماندهی حاج قاسم سلیمانی را دیده، به نظرتان چه ویژگی از حاج قاسم سلیمانی وی را سردار دل‌ها کرد؟

فکر می‌کنم دلیل محبوبیت و در اوج قرار گرفتن حاج قاسم این بود که وی از روز‌های جنگ و جبهه که در دوره دفاع مقدس و مبارزه با عراق داشتیم، خارج نشد. در زمان جنگ همه رزمندگان مثل حاج قاسم سال ۱۳۹۸ بودند، همه اهل عرفان و محبت و معرفت بودند. مشکل ما این بود که با فاصله گرفتن از جنگ طی سه دهه همه افراد از جمله من از آن فضا بیرون آمدیم، اما حاج قاسم سلیمانی هنوز رفتارش مثل دوره جنگ بود؛ او هنوز حال و هوای جبهه و جنگ داشت.

چقدر این کتاب توانست هدف و رضایت شما را طبق هدفی که در آغاز نگارش «شاید پیش از اذان صبح» داشتید، برآورده کند؟

بخش کوچکی از خاطرات حاج قاسم را در این کتاب معرفی کردم و اگرچه کتاب حجم زیادی ندارد و می‌توانست خاطرات بیشتری را مطرح کند، اما برایم بازخورد‌هایی را به همراه داشت که خیلی جالب بود.

خوانندگان این کتاب از خواندن «شاید پیش از اذان صبح» خیلی لذت برده بودند و پس از مطالعه دیدشان نسبت به حاج قاسم تغییر کرده بود. مخصوصا کسانی که با این مقوله سروکاری ندارند و از نظر شخصیتی با سبک زندگی و واژه حاجی چندان آشنایی نداشتند، بازخورد‌های خوبی به این اثر نشان دادند. این کتاب برای نسل جواب بسیار مؤثر بود.

آیا می‌توان «شاید پیش از اذان صبح» را تمام حرف‌های احمد یوسف زاده با سردار دل‌ها دانست؟ آیا بعد از نگارش این کتاب همچنان حرفی برای گفتن ماند؟

ناگفته‌های زیادی وجود دارد که هنوز ننوشته‌ام. «شاید پیش از اذان صبح» شقشقیه‌ای بود که با توجه به حس قلبی‌ام نوشتم. البته من سعی کردم حق مطلب را در کتاب «شاید پیش از اذان صبح» ادا کنم و یک تصویر شفاف و واضح‌تری از سردار سلیمانی به نسل جوان منتقل کنم. این کتاب بخشی از دل‌نوشته‌هایم و کاری صد در صد دلی بود که خوشبختانه به دل‌ها هم نشست.

انتهای پیام/

برچسب ها: نویسنده کتاب
ارسال نظر