طوفان الاقصی به شکست رژیم صهیونیستی منتهی میشود/ صهیونیستها به دنبال رودررویی ایران و آمریکا هستند
گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا، صبحگاه روز ۷ اکتبر، نیروهای کتائب القسام در یک عملیات دقیق و هماهنگ ضمن عبور از مرزهای غزه از زمین ، هوا و زیر زمین وارد سرزمینهای اشغالی شدند و در کمتر از نیم ساعت حدود ۵ هزار راکت و موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردند. همچنین چندین شهرک و پاسگاههای نظامی را آزاد کردند.
این عملیات بزرگ و سرنوشتساز، مسیر تاریخ فلسطین را ورق زد وضربه بسیار سنگین و سختی را به اعتبار و حیثیت اسرائیل وارد آورد.
اکنون مهمترین سوالی که نظر تحلیلگران و کارشناسان بخش سیاسی را به خود جلب کرده است این است که در نهایت دستاوردهای این عملیات برای نیروهای مقاومت چه خواهد بود و سرنوشت مردم غزه چگونه رقم می خورد.
در این زمینه فتحالله کلانتری، عضو هیئتعلمی دانشگاه عالی دفاع ملی و از کارشناسان مسائل سیاسی – امنیتی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا تأکید کرد: طوفان الاقصی درنهایت به شکست رژیم صهیونیستی منتهی شده و نتانیاهو نمیتواند به اهداف خود در سرزمینهای اشغالی دست یابد.
آنچه در پی میآید مشروح گفتگوی آنا با کلانتری است:
به نظر شما برنده عملیات طوفان الاقصی و نبرد میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت فلسطین که خواهد بود ؟ شما آینده را چطور میبینید؟
آینده عملیات طوفان الاقصی قطعاً مشخص است. برنده این عملیات نیروهای مقاومت فلسطین و بازنده صددرصدی آن درجه اول آمریکا و بعد از آن رژیم صهیونیستی است.
شما در نظر داشته باشید که ارتش رژیم صهیونیستی پیشتر به جنگ 6 روزه خود با اعراب افتخار میکرد؛ اما تا اکنون 70 روز است که نتوانسته کاری از پیش ببرد و شمال غزه را تصرف کند. هرچند که فعلاً به صورت پراکنده در شمال غزه حضور دارد؛ اما همچنان مدیریت عملیات به دست نیروهای مقاومت است.
اگر فرضاً تصور کنیم که این رژیم بتواند شمال غزه را تصرف کند، بازهم شما برنده این جنگ را نیروهای مقاومت میدانید؟
تا این لحظه که من خبردارم در شمال غزه، ارتش رژیم موقت اسرائیل به صورت پراکنده حضور دارد و هنوز کاملا مدیریت این عملیات دست خود ماست. با فرض اینکه رژیم صهیونیستی بتواند شمال غزه را به دست بیاورد، باز هم بازنده این جریان است.
باید در نظر داشته باشید بحث ورود به یک منطقه با بحث اشغال آن دو موضوع متفاوت است. همچنین نگهداری و حفظ منطقه نیز خود موضوع دیگری محسوب میشود.
اراده مردم غزه اجازه نمیدهد که نیروهای صهیونیست آنجا بماند ، شاید بتواند یک یا دو ماه در آنجا حضور داشته باشد، اما اراده مردم فلسطین بر مقاومت استوار است و مردم غزه بنا ندارند تسلیم شوند.
بنابراین رژیم اسرائیل نمیتواند شمال غزه را تصرف کند و هیچ راهی جز مذاکره ندارد و اقدامات کنونی رژیم صهیونیستی بهنوعی خودزنی است.
به نظر شما چرا گروههای مقاومت وارد میدان نمیشوند؟
شاید این شرایط برای شما که از صحنه تلویزیون این فجایع را میبینید خیلی سخت و دردآور باشد؛ اما سالهاست که مردم این منطقه با چنین شرایطی زندگی میکنند و با آن درگیر هستند و میتوانند در برابر این مصائب خود را حفظ کنند.
شما اگر به صحنههای که از غزه در تلویزیون نشان داده میشود نگاه کنید متوجه خواهید که به عنوان مثال خانوادهای در طبقه اول یک ساختمان 10 طبقه که برا اثر بمباران رژیم صهیونیستی مخروبه شد ه است بهراحتی زندگی میکنند.
به نظر شما دلیل این امر چیست ؟ به روشنی میبینید که آنها نمیخواهند سرزمین خود را ترک کنند و حاضر هستند در هر شرایطی در آنجا بمانند؛ اما اینکه چرا گروههای مقاومت به این جنگ ورود نمیکنند به این دلیل است که جنگ هنوز به مرحلهای نرسیده که این گروه وارد میدان شوند.
این رفتار یک نوع اقتدار برای نیروی جبهه مقاومت و خفت برای رژیم صهیونیستی و حامیانش از جمله آمریکا به دنبال داشته و دارد. نقشه این عملیات توسط خود حماس طراحیشده و اجرای آن نیز از صفر تا 100 با نیروهای حماس بود.
چرا رژیم صهیونیستی تلاش میکند تا ایران را در این مسئله شریک کند؟
هیچ گروهی از جمهوری اسلامی در انجام این عملیات نقشی نداشتند؛ البته ما بارها اعلام کردهایم که از گروههای مقاومت حمایت معنوی و مستشاری میکنیم؛ اما در اجرای در طرح و نه در اجرای مأموریتهای دیگر هیچ نقشی نداشتیم.
جنگ یک معادله است. رژیم صهیونیستی با هیمنه و ارتشی مقتدر و نیروهای اطلاعاتی که در پشت سرش داشت از گروه حماس شکست خورد و حالا تمام هیمنه و اقتدار این رژیم از بین رفته و این رژیم مستأصل شده است.
از سوی دیگر حماس باعزت و اقتدار در مقابل دشمن صهیونیستی ایستاده و در برابر این رژیم مقاومت کرده است.
شما به توانمندیهای رژیم اشغالگر قدس اشاره داشتید چرا با این توانمندیها همچنان نتوانسته بر نیروهای مقاومت حماس پیروز شود ؟
در نظر داشته باشید که رژیم صهیونیستی سه سیستم امنیتی و اطلاعاتی دارد به نامهای ، موساد، امان و شاباک. وظیفه موساد اقدامات بینالمللی است و امان هم جزو نیروهای مسلح این رژیم محسوب میشود و شاباک هم وظیفه امنیت داخلی را بر عهده دارد و به نوعی وزارت کشور و نیروی انتظامی در سرزمینهای اشغالی زیر نظر آن قرار دارند؛ اما بین این سه سیستم و نتانیاهو اختلاف ایجادشده است.
نتانیاهو ایران را تهدید اصلی برای رژیم صهیونیستی میدانست؛ اما این سه بخش امنیتی نیروهای مقاومت را تهدید محسوب میکردند.
در مصاحبهای وقتی از نتانیاهو در مورد اولین تهدید رژیم صهیونیستی سوال کردند، او در پاسخ به این سوال سه بار ایران را به عنوان تهدید معرفی کرد.
از سوی دیگر اختلافی هم بین سیستمهای امنیتی و نتانیاهو و وزیر امور خارجه یو آف گالانت ایجاد شده است.
آنها تهدید اول را برعکس نتانیاهو نیروهای مقاومت میدانستند و این اختلاف باعث گیجی مدیران امنیتی این رژیم شد.
در نظر داشته باشید که از طرف دیگر جنگ آذربایجان و ارمنستان هم در جریان بود و از آنجایی که پایگاه جاسوسی اسرائیل در آذربایجان قرار دارند، تمرکز سیستم اطلاعاتی صهیونیستها برهم ریخت و به سمت جنگ آذربایجان و ارمنستان کشیده شد.
بخش سیاسی نیز در این رژیم نیز کاملاً بر بحث عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی متمرکز شده بود.
وجود چنین شرایطی سبب شد تا حماس از این فرصت استفاده کرده و بتواند حماسهآفرینی کند. میتوان گفت طوفان الاقصی تنها زلزله سیاسی برای این رژیم نبود بلکه سونامی، طوفان ، سیل و... را با خود به همراه داشت.
چرا نیروهای پدافندی رژیم نتوانستند مانع از نفوذ نیروهای حماس شوند؟
با توجه به اصل غافلگیری نیروهای حماس موفق شدند، سیستمهای پیچیده و تو در توی امنیتی و پدافندی رژیم صهیونیستی را دور بزنند.
رژیم اسرائیل 5-6 لایه پدافندی بسیار تو در تو دارد. هیچکس نمیتوانست تصور کند که نیروهای حماس از این دیوارهای بتنی عبور کنند و کسی باور نمیکرد که نیروهای حماس بتوانند با ایجاد حفره در این سازههای که از محکمترین سازههای ساختهشده، محسوب میشود ، وارد سرزمینهای اشغالی شده و در آنجا طوفان الاقصی را راه بیندازند.
البته این موضوع بین کشورها غربی ازجمله آمریکا نیز زلزلهای بنیادین ایجاد کرد و نشانههای آن بهخوبی روشن بود.
در روز اول بعد از این حمله، رئیسجمهور و وزیر خارجه این کشور راهی تلآویو شدند و بعد از آنها نیز مشاور امنیتی نخستوزیر انگلیس، نخستوزیر آلمان و ... یکی پس از دیگری به سرزمینهای اشغالی رفتند. این سفرهای پیدرپی برای این بود که آنها میخواستند بفهمد که سرنوشت این نبرد به کجا میانجامد.
در این شرایط یک شکاف گسترده بین دولت و ساکنان سرزمینهای اشغالی ایجاد شد؛ اگرچه در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای عربی نیز، دولتها با رژیم صهیونیستی همراهی میکنند اما بسیاری از ملتهای آنان با نیروهای حماس همراه هستند.
همچنین این عملیات موجب شد که برخی از کشورهایی که به دنبال عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بودند، از تصمیم خود منصرف شوند.
رژیم صهیونیستی در زمان انورسادات توانست رابطه خود را با مصر عادی کند و دولت تونس و اردن هم این رابطه را ایجاد کردند؛ اما رژیم صهیونیستی به دنبال عادیسازی رابطه با عربستان بود و به دلیل حمایت از مردم فلسطین وارد این روابط نشد؛ چراکه بسیاری از دولتها ازجمله دولتمردان عربستان مجبور بودند به خاطر همراهی ملت هایشان با مردم فلسطین نمیتوانستند به عادیسازی روابط با عربستان روی بیاورند.
آیا پیشبینی میکنید که رژیم صهیونیستی دچار همان بلایی شود که آمریکا در حمله به افغانستان شد؟
آمریکا تجربه تلخ ۱۱ سپتامبر را دارد که باعجله عمل کرد و نتیجه آن این بود که این کشور ۲۱ سال درگیر جنگ کرد.
اگر دولتمردان آمریکایی عقلانیت به خرج میدادند این اتفاق نمیافتاد؛ بنابراین بر اساس دیگران از این تجربه استفاده کرده و نمیگذارند تا این تجربه توسط رژیم صهیونیستی تکرار شود.
با توجه به اختلاف میان آمریکا و اسرائیل در مورد آینده اداره غزه به نظر شما سرنوشت این باریکه چگونه خواهد شد؟
نتانیاهو علناً اعلام کرده است که با نظر بایدن بر سر مدیریت غزه اختلاف دارد. او مدعی شده که غزه را تصرف کرده و اجازه نمیدهد که حماس در این نقطه حضور داشته باشد. از سوی دیگر نتانیاهو مخالف نظر آمریکا برای مدیریت این باریکه توسط جنبش فتح است و همچنان این اختلافات همچنان ادامه دارد.
در عین حال آمریکا اعتقاد به دو دولت نیز دارد یعنی شرایطی که از قبل بوده اما فراتر از همه این مسائل، آنچه به شکل بنیادین مطرح است، تأکید آمریکا برای جلوگیری از اشغال غزه توسط اسرائیل است.
مقامات آمریکایی این امر را موجب بدبینی افکار عمومی دانسته و بر این باورند که این موجب میشود سیاستهای واشنگتن زیر سوال برود.
از سوی دیگر آنها معتقدند که این اقدام موجب زیر سوال رفتن فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی میشود؛ چراکه ثابت خواهد شد این رژیم تنها به دنبال کشتار ، نسلکشی و اشغالگری است.
آنچه که پشت پرده جریان دارد درخواست تأکید آمریکا بر از بین بردن حماس در جنگ بدون اشغال غزه است.
آمریکا به این ژست حقوق بشری نیاز دارد و میخواهد اینگونه به جهانیان وانمود کند که حامی حقوق بشر درحالی که بمبهای چند تنی و فسفری را برای این رژیم تأمین میکند.
شما به بمبهای فسفری اشاره کردید که از منظر حقوق بینالملل بهکارگیری این تسلیحات ممنوع است، چه هدفی پشت سر این رفتار رژیم صهیونیستی است؟ آیا بهکارگیری چنین بمبهایی در این وسعت اندک این به معنای نسلکشی در غزه نیست؟
فکر میکنم از همان ابتدای امر رژیم صهیونیستی از بمبهای فسفری استفاده کرد. این بمب سلاح ممنوع است که بکار گیری آن برخلاف کنوانسیونهای ژنو بوده و خلاف قوانین حقوق بشری است.
در اثر بمبهای معمولی افراد یا کشته یا زخمی و ساختمانها تخریب میشوند ولی بمبهای فسفری علاوه بر تخریب آثار سوختگی دارد، یعنی این احتمال درمان افرادی که پس از بمبارانهای معمولی زخمی میشوند وجود دارد؛ اما بعد از بمب فسفری احتمال مداوا در کار نیست چرا که این بمب حتی استخوان را هم میسوزاند.
به کارگیری این بمبها، کاملاً غیرانسانی و خلاف کنوانسیونهای ژنو است و این درحالی است که صهیونیستها به طرز وحشیانهای از این بمبها استفاده میکنند؛ البته در نظر داشته باشید صهیونیستها در حال غرق شدن هستند و هیچچیزی برای از دست دادن ندارند. آنها مانند غریقی هستند که به هر کاری و هرجایی متوسل شده و مردم بیگناه را میکشند.
در جنگ عراق و افغانستان هم آمریکاییها از همین بمبها استفاده کردند. در جنگ افغانستان نیز از این نوع بمبها استفاده کردند. فقط چند کشور این بمب ها را تولید می کنند که شامل آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان می شوند و اسرائیل هم تکنولوژی تولید این بمبها را در اختیار دارد هرچند که هنوز به توان تولید آنها نرسیده است.
با توجه به اینکه آمریکا در شورای امنیت قطعنامه سازمان ملل را وتو میکند و از بمبهای نامتعارف هم استفاده میکند، چطور شما فلسطین را پیروز میدان میدانید؟
پیروز میدان فلسطین است، باید ببینم در این میانه چه حاصلشده است. تعریف شما از پیروزی چیست؟ در شرایط کنونی تعریف از پیروزی عوضشده است. به لحاظ ظاهری غزه بمباران میشود و مردم از بین میروند اما مردم فلسطین به اهداف خود در مقابل رژیم صهیونیستی یعنی شکست هیمنه رژیم صهیونیستی دست یافتند و پیروز میدان هستند. این در حالی است صهیونیستها به اهداف خود دست نیفتند رژیم صهیونیستی دو هدف داشت که یکی نابودی حماس و دومی خروج مردم غزه از سرزمین فلسطین که هیچکدام هم محقق نشد.
البته این رژیم فقط به غزه هم اکتفا نمیکند؛ بلکه بعد از غزه میخواهد در کرانه باختری نیز همین اقدامات را انجام دهد.
صهیونیستها طرحی دارند و به دنبال آن هستند که 500 هزار نفر از مردم 2 میلیونی غزه را به عربستان، 500 نفر به مصر و مابقی را به اردن و امارات بفرستند. یکی از دلایلی که مصریها و اردنیها در حال مخالفت با صهیونیستها هستند بر سر این موضوع است.
به نظر شما چقدر این جنگ طول میکشد؟ آیا ایران یا لبنان وارد این جنگ میشوند؟
در حال حاضر صهیونیستها مستأصل شدهاند، جنگ در داخل مدارس و بیمارستانها هم کشیده شده و حتی صهیونیستها به کودک کشی روی آوردهاند.
با این حال شاهد این هستیم که کودک بر موشک پیروز شد و خون کودکان غزه بر موشکهای فسفری و موشکهای چند تنی آمریکا و رژیم صهیونیستی غلبه کرد.
در این میان این رژیم تلاش کرد تا ایران را وارد این جنگ کند؛ چراکه رژیم صهیونیستی در این تراز نیست که بخواهد با ایران وارد جنگ شود.
جمهوری اسلامی در حوزه نظامی رژیم صهیونیستی خیلی کوچک میبیند و در حقیقت ایران دریایی است که با یک قطره اسرائیل خود را آلوده نمیکند.
رژیم صهیونیستی هم با توجه به توانمندیهای ایران این موضوع را میداند و هدف این رژیم این است که ایران را با آمریکا وارد جنگ کند؛ اما این رژیم غافل از آن است که حتی اگر ایران و آمریکا باز باهم وارد جنگ شوند این رژیم بازنده است.
از سوی دیگر این رژیم میخواهد جنگ از منطقه فلسطین و مقاومت به سمت منطقه غرب آسیا کشانده و ایجاد یک جنگ منطقهای و تمامعیار ایجاد کند؛ چراکه اگر چنین جنگی در منطقه روی دهد، امنیت این رژیم برقرار میشود.
امنیت رژیم صهیونیستی در ناامنی منطقه است، اسرائیل پادگان نظامی و خط مقدم آمریکا و زمانی امنیت خواهد داشت که ناامنی بیشتر باشد.
به همین سبب است که اختلاف میان ایران و کشورهای اسلامی و مسلمان منطقه را دنبال میکند؛ چراکه اگر بین ایران و عربستان و کشورهای خلیجفارس اختلاف باشد آورده آن برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
تبلیغ ایران هراسی نیز در این راستاست تا کشورهای همسایه به ایران بدبین شوند و یک معمای امنیتی ایجاد شود. در این راستا میتوانند به رقابتهای تسلیحاتی دامن زده و سود خود را کسب کنند.
مسابقه تسلیحاتی، باعث ناامنی و چالش در منطقه شده که این امر نیز امنیت رژیم صهیونیستی را به دنبال دارد.
انتهای پیام/