صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

دکتر طهرانچی: نظام لیبرال-دمکراسی محکم‌ترین دیکتاتوری‌ها را ایجاد کرده است

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: نظام لیبرال-دمکراسی با شعار و محوریت آزادی در واقع محکم‌ترین دیکتاتوری‌ها را ایجاد کرده است.
کد خبر : 884660

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی درباره «طوفان الاقصی» پیامی صادر کرد.

متن پیام به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی

«طوفان الاقصی» طوفانی به پا کرد که ظاهر دروغین آرایش‌شده نظام لیبرال دمکراسی غرب کنار زده شد و حقیقت عریان چهره این نظام بدون همه به ظاهر ارزش‌های حاکم بر حکمرانی در عرصه دمکراسی و حقوق بشر و حقوق شهروندی خصوصاً کودکان و زنان نشان داده شد.

نظام لیبرال دمکراسی همواره تلاش کرده است چهره‌ای دمکرات از خود نشان دهد و با بزک، بر استقلال علم و نهاد علم نیز تأکید کند. اما این حوادث به وضوح پرده را کنار زد و سر درون را آشکار ساخت. احضار روسای دانشگاه‌های مهم به کنگره آمریکا و بازجویی از آن‌ها با اتهام گسترش یهودی‌ستیزی در آن دانشگاه‌ها که در واقع حمایت بدنه دانشگاه از فلسطین و اعتراض به نسل‌کشی آشکار در غزه بود، به وضوح نشان داد که درون این دستکش مخملین، دستی چدنی است. دستی چدنی که با کنار رفتن آن روکش مخملین، حقیقت و سبعیت و دیکتاتوری خود را نشان داد.

نظام لیبرال دمکراسی را بلاشک می‌توان به تعبیر رهبر انقلاب، «دیکتاتوری اتوکشیده» دانست. نظامی که با شعار و محوریت آزادی در واقع محکم‌ترین دیکتاتوری‌ها را ایجاد کرده است. این ماهیت دیکتاتوری اتوکشیده در شیفتگان و غرب‌زدگان داخلی هم هست که در دفاع از مدرنیته بسان قلعه بانانی از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.

در این میان حکمرانی آکادمیک در عرصه دانشگاه و استقلال دانشگاه‌ها چنان تفسیر و تبیین می‌گشت که غرب باوران همواره در هر فرصتی به طعنه فضای جایگاه دانشگاه‌های ایالات‌متحده را به رخ اندیشمندان حوزه سیاست دانشگاه در ایران اسلامی می‌کشیدند. تا آنجا پیش رفته بودند که یکی از این افراد در دانشگاه‌های مطرح در وصف دانشگاه آمریکایی بیان داشته بود: «فرض کنید جرج بوش یا هر رئیس‌جمهور دیگری برای شرکت در یک مراسم رسمی به ایران بیاید و حکومت جمهوری اسلامی به هر دلیل اجازه سخنرانی در نقطه‌ای دیگر از کشور را به وی ندهد و در عوض دانشگاه تهران با مسئولیت و اعتبار خود او را دعوت به سخنرانی کند. واقعاً چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این نشان می‌دهد که جایگاه دانشگاه در ایران کجاست و در آمریکا کجا؟»

این همه حیرت نسبت به ادعای استقلال دانشگاه در آمریکا با این جمله که «جایگاه دانشگاه در ایران کجاست و در آمریکا کجا؟» انسان را به حیرت می‌آورد؛ و این جملات مشتی است نمونه از خروار از باور‌های غلطی که فقط در درون کتاب‌های سیاست‌گذاری علمی و نهاد علمی برای درس در دانشگاه‌ها می‌توان آن را یافت و، اما واقعیت نظام سلطه چیز دیگری است.

جریان روشنفکری در ایران متأسفانه غالباً ابتدا در مقابل آنچه در غرب اتفاق افتاده با حیرت نگریسته و بدون آنکه حقایق را عمیقاً ببیند از روی این حیرت، تحلیل ارائه کرده است و طبیعی است تحلیل اسیر در چنبره حیرت و شیفتگی چقدر با حقیقت فاصله خواهد داشت.

چندی پیش در همایش بین‌المللی «طوفان الاقصی و غزه؛ روایت‌ها و واقعیت‌ها» به وضوح از خیزش دانشگاهیان غربی بالاخص دانشجویان در حمایت از مردم غزه و مخالفت آن‌ها با نسل‌کشی به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ دانشگاه در غرب سخن گفتم.

اینک رئیس دانشگاه هاروارد به کمیسیون آموزش و نیروی کار کنگره آمریکا احضار می‌شود. علاوه بر هاروارد، روسای دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه تکنولوژی ماساچوست هم به جلسه «پاسخگو نگه‌داشتن روسای دانشگاه‌ها و مبارزه با یهودستیزی» احضار شدند و در معرض تهدید شدید برای برکناری و یا استعفا هستند.

این‌گونه حرکات محاکمه جریان علم اگر در مسیر خلاف با حاکمیت آن‌ها حرکت کند در ذات نظام سلطه است و هر چند نظام لیبرال دمکراسی همواره تلاش کرده چهره‌ای دمکرات از خود نشان دهد و با بزک، بر استقلال علم و نهاد علم تأکید کند. اما این حوادث به وضوح پرده را کنار زد و سر درون را آشکار ساخت.

دیکتاتوری نه فقط در دفاع از صهیونیزم بلکه در تحمیل نظام و فهم علمی خود بر دیگران و به سخره گرفتن و حتی دست به ترور زدن آنانی است که این فهم و نظام را قبول ندارند. شهادت استادان دانشگاه در ایران اسلامی همچون شهریاری و علی‌محمدی و تحریم دانشگاه‌های ایرانی نمونه بارزی از این رفتار غیر آکادمیک این جریان بود، ولی غرب باوران با اغماض از آن می‌گذشتند، ولی امروز در این معرکه آشکار شدن ماهیت واقعی چهره نظام سلطه در عرصه حکمرانی دانشگاهی انتظار می‌رود کسانی که دغدغه جدی‌شان دفاع از حریم دانشگاه است با جرئت از باور‌های القایی غلط و ساده بینی‌های گذشته عبور کنند و به محکومیت این رفتار بپردازند.

سال‌ها قبل به یکی از سفرای کشور‌های اروپایی گفتم که ننگ ترور یک دانشمند در ایران مانند آنچه در قرون وسطی اتفاق افتاد از دامن شما پاک نخواهد شد و امروز تأکید می‌نمایم که پایان عمر حکمرانی آکادمیک در نظام لیبرال دمکراسی غرب فرا رسیده و باید طرحی دیگر درانداخت.

باافتخار ضمن شکر نعمت ترک رفتار تبعی نسبت به نظام لیبرال دمکراسی در دانشگاه ایرانی اسلامی، از خداوند منان خواهانم که در انجام رسالت خویش در دانشگاه در اعتلای انسانی و در دفاع از حق و حقیقت، ایمان و قدرت بیشتری عنایت کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر