صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۳۳ - ۲۴ آبان ۱۴۰۲
نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد؛

حرکت از همبستگی به گسست در سینمای اجتماعی ایران

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد روند جامعه بازنمایی شده در سینمای ایران، از همبستگی به سمت گسست در حرکت است.
کد خبر : 879182

به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در میدان فرهنگی کشور طی سال‌های اخیر همواره نسبت سینما با واقعیت محل مناقشه بوده است. اینکه آثار سینمایی چه نسبتی با واقعیت جهان عینی، ملموس و تجربه‌شده فیلم‌ساز دارند و آیا سینما صرفاً رونوشتی از واقعیت است؟ یا نه، هر اثر هنری می‌تواند جهان خاص خودش را به دور از واقعیت جهانی عینی خلق کند؟

جواب این پرسش‌ها هرچه باشد این نکته را نمی‌توان نادیده گرفت که آثار هنری همواره بازتاب «روح زمانه» و بازنمایی وضعیت‌های اجتماعی فرهنگی کشور‌ها هستند. این پرسش قدمتی به درازای تاریخ فلسفه دارد، از افلاطون که سنگ بنای نخستین آکادمی را گذاشت تا ارسطو، کانت، هایدگر و... همواره این نسبت (اثر هنری- واقعیت) مورد بحث بوده است.   

به طور کلی حتی اگر «آثار هنری» را به‌مثابۀ آینه جامعه ندانیم و اثر هم لزوماً دغدغه‌اش بازنمایی موضوعات اجتماعی نباشد، بازهم می‌توان نسبت‌های معناداری بین فرم آثار هنری و وضعیت اجتماعی- فرهنگی دوران ساخت آن یافت.

با این همه به زعم بسیاری از متفکران، آثار سینمایی جزو مهمترین مجرا‌هایی هستند که از طریق آن‌ها می‌توان وضعیت اجتماعی کشورها را شناخت. همان‌گونه که یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه معاصر گفته است؛ «هر اثر هنری جهانی را بر ما آشکار می‌کند». ما با دیدن آثار هنری پیشاتاریخ به این درک می‌رسیم که مردمان آن دوره چه ویژگی‌هایی داشته‌اند و در چه وضعیت فرهنگی‌- اجتماعی می‌زیستند، به طریق اولی این موضوع درباره دنیای معاصر و «وضع موجود» نیز صدق می‌کند.  

در دو دهه اخیر درباره این موضوع پژوهش‌های بسیاری انجام شده است که هر کدام از منظری نسبت بین «آثار سینمایی» و «واقعیت جهان اجتماعی» را بررسی کرده‌اند. یکی از پژوهش‌هایی که دراین‌باره انجام شده، «مطالعه وضعیت همبستگی و گسست اجتماعی در سینمای ایران» است که در 1399 انجام شده است.

این پژوهش هرچند که در بخش‌‎های مبانی نظری و روش‌شناسی نامنسجم و به دور از ساختارهای دانشگاهی است، ولی فصل چهارم کاربردی و درخشانی دارد که می‌توان از دستاوردهای آن در شناخت روندهای اجتماعی جامعه استفاده کرد.

پژوهشگر در فصل چهارم با روش تحلیل محتوا آثار برگزیده ۳۸ دوره جشنواره فیلم فجر، سیر تاریخی تحولات اجتماعی کشور را مطالعه کرده است. پیمایشی کمّی که «وضعیت همبستگی» و «گسست اجتماعی» جامعه ایرانی را در سینمای اجتماعی ایران جست‌وجو کرده است.

* سینمای ایران؛ همبستگی اجتماعی یا گسست اجتماعی؟

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد، روند جامعه بازنمایی‌شده در سینمای ایران، از همبستگی به سمت گسست در حرکت است و به‌مرور و با پیش آمدن در ادوار مختلف جشنواره، وزن همبستگی اجتماعی کم و به وزن گسست اجتماعی اضافه شده است.

این تغییر در افزایش کد‌های مرتبط با «قطع روابط خانوادگی و خویشاوندی»، «عدم پایبندی به قانون، مقابله به مثل، نافرمانی، بی‌تفاوتی در اجرای قانون، قانون گریزی، سنت گریزی، عصیان، شورش و تخلف»، «عدم اعتماد مردم به مردم، بدبینی، نفی پیوند‌های اجتماعی»، «نمایش عدم اطمینان به آینده در افراد»، «نمایش احساس ناامنی» «نمایش احساس بی‌تاثیری و عدم کارایی افراد جامعه»، «نمایش بی‌عدالتی»، «نمایش عدم پایبندی به اخلاق و اقدام به خشونت»، «نمایش عمل بر خلاف هنجار‌ها و توافقات جامعه»، «نمایش تمایل و اعمال خشونت»، «نمایش تمایل به انجام تخلف و کج‌روی» و نیز «نمایش نبود یا کمرنگ شدن وجدان جمعی در مناسبات افراد» قابل ردگیری است.

همچنین با توجه به جدول مربوط به کد‌ها و مصادیق همبستگی اجتماعی و نیز مضمون اصلی (تم) هر فیلم، فیلم‌های سینمایی «آذر، شهدخت پرویز و دیگران»، «فرش باد»، «حوض نقاشی» و «مهمان مامان» به ترتیب بیشترین همبستگی اجتماعی را در جامعه ایرانی بازنمایی کرده‌اند و تقریبا اکثر آن‌ها فاقد گسست اجتماعی قابل توجه بوده‌اند.

در عین حال با توجه به جدول مربوط به کد‌ها و مصادیق گسست اجتماعی و نیز تم و مضمون اصلی هر فیلم، فیلم‌های سینمایی «دیوانه‌ای از قفس پرید»، «سگ‌کشی»، «رخ دیوانه»، «مغز‌های کوچک زنگ‌زده» و «تردید» (اثر واروژ کریم‌مسیحی) به‌ترتیب کمترین همبستگی اجتماعی و بیشترین گسست اجتماعی را در جامعه ایرانی بازنمایی کرده‌اند؛ و درنهایت بر اساس کد‌های استخراج شده، «نمایش وجود پیوند‌های عاطفی بین افراد جامعه (هم‌دردی، یاری رساندن و...) با ۴۴ مورد و پس از آن «نمایش دید و بازدید و روابط خانوادگی و خویشاندی» با ۳۹ مورد و «نمایش پایبندی به ارزش‌های دینی» با ۳۵ مورد، بیشترین مصادیق همبستگی اجتماعی را در فیلم‌های سینمایی ایرانی به خود اختصاص داده‌اند.

در مقابل، کد «نمایش تمایل به انجام تخلف و کج‌روی» با ۳۲ مورد و نیز ««نمایش عدم اطمینان به آینده در افراد» با ۳۰ مورد و «نمایش احساس ناامنی» با ۲۹ مورد بیشترین مصادیق گسست اجتماعی را در فیلم‌های سینمایی ایرانی به خود اختصاص داده‌اند.

نکته قابل درنگ برای سیاست‌گذاران عرصه فرهنگ و اجتماع این است که این پژوهش در سال 1399 انجام گرفته است و جدیدترین فیلمی که در شمار آثار دارای همبستگی اجتماعی، فیلم «آذر، شهدخت پرویز و دیگران» است که در مرداد 1393 به نمایش درآمده است، از دگر سو متاخرترین فیلم قرار گرفته در دسته آثار بازنمایی‌کننده گسست، فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» است که در مهر 1397 به نمایش درآمده است، با توجه به سال انجام پژوهش می‌توان این نتیجه را گرفت که از آخرین فیلم آثار مبتنی بر بازنمایی همبستگی 6 سال گذشته بوده، اما از فیلم‌های نشان‌دهنده گسست تنها دو سال می‌گذرد.

در تحلیل نهایی این مطالعه نشان می‌دهد حرکت از سوی همبستگی به گسست در آثار برگزیده ادوار مختلف جشنواره سینمایی فیلم فجر، شتاب بیشتری گرفته است. 

این پژوهش با عنوان «مطالعه وضعیت همبستگی و گسست اجتماعی در سینمای ایران (مطالعه موردی آثار برگزیده ۳۸ دوره فیلم فجر)» با حمایت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی انجام شده است. 

انتهای پیام/

ارسال نظر