صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۱۰ - ۰۵ فروردين ۱۳۹۴
نوروز با نگین‌های گردشگری ایران - 7

زنجان، سرزمین آیین‌ها، جاذبه‌های طبیعی و صنایع دستی

استان زنجان با قدمت و پیشینه‌ای که دارد از شهرهایی است که گردشگران زیادی را جذب می‌کند همچنین در کنار جاذبه‌‌ها و بناهای تاریخی که دارد با آب و هوایی کوهستانی میزبان خوبی برای گردشگران در فصل بهار و تابستان است.
کد خبر : 8755

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، استان زنجان با مساحت 21773 کیلومتر مربعی، 8 شهرستان سلطانیه، ایجرود، ابهر، زنجان، ماهنشان، خدابنده، خرمدره، طارم را در بر‌می‌گیرد.


محدوده جغرافیایی این استان از شمال به استان اردبیل و استان گیلان، از شمال شرقی و شرق به استان قزوین، از جنوب به استان همدان، از جنوب غربی به استان کردستان و از مغرب به استان آذربایجان غربی و از شمال غرب به استان آذربایجان شرقی محدود شده است.


جاذبه‌های گردشگری


قلعه بهستان، بنای رختشویخانه، بازار سنتی زنجان، گنبد سلطانیه، دریاچه طبیعی خندقلو، غار کتله‌خور، موزه باستان‌شناسی و مردان نمکی، پل میربهاالدین، منطقه حفاظت شده و پدیده‌های فرسایشی انگوران و پدیده‌‌های فرسایشی ماهنشان از جاذبه‌های شاخص گردشگری این استان به شمار می‌آیند.



موقعیت طبیعی


وجود ریزشهای جوی و تنوع آب و هوایی، کوه های مرتفع همراه با چشمه سارها، یخچال ها، قلل برفی همراه با شیب های سرسبز، چشم اندازهای بکر طبیعی و رودهای پرآب جاذبه های فراوانی برای گردشگری و بویژه اکوتوریسم بوجود آورده است.


رودخانه مهم و پر ارزش قزل اوزن که از کوه های کردستان سرچشمه می گیرد، از استان زنجان گذشته، در مسیر خود اکوسیستم پراهمیتی بوجود آورده و به دریای خزر می ریزد. علاوه بر این رودخانه های زیادی در استان وجود دارند که از پیوستن دهها رود فرعی، جویبار و نهرهای متعدد بوجود می آیند که از کوهستان های منطقه سر چشمه گرفته و در مسیر خود جاذبه های طبیعی فراوانی پدید می آورند.


همچنین آب و هوای معتدل زنجان در فصل تابستان و زمستان معتدل در طارم موجب ایجاد پارک های مصفا شده و پتانسیل های گردشگری مناسبی فراهم آورده است.



تاریخچه استان زنجان


بر اساس متون تاریخی و داده‌های باستان‌شناسی، موجودیت شهر زنجان به روزگار ساسانیان باز می‌گردد. آنچه مسلم است از این واژه در متون دوران میانی و کهن ذکری به میان نیامده است و باید شکل اصلی این کلمه یا قالب تغییر یافته آن را در متون دوران متأخر (دوره اسلامی) جستجو کرد. به اعتقاد حمدالهی مستوفی قزوینی ـ مورخ سده هشتم هـ .ق ـ این شهر را «اردشیر بابکان» موسس سلسله ساسانی ساخت و آن را «شهین» به معنای منسوب به شاه نامید. همچنین در کتاب‌های انجمن «آرا» و «آنند راج» آورده شده است که زنجان شهری بود بزرگ در میان ری و آذربایجان و وجه تسمیه آن مخفف «زندگان» یعنی اهل کتاب زند است.


به نظر می آید این واژه یعنی «زندیگان» بر اثر تغییر و تحول زبانی در طول زمان به واژه زنگان تغییر یافته و در دوره اسلامی به واژه زنجان تبدیل شد.


موسیقی


موسیقی بومی استان زنجان از گنجینه موسیقی فولکلوریک و کلاسیک آذری تأثیر گرفته است. پیوستگی فرهنگی و قومی مردم استان با مردم آذری زبان از یک سو و ارتباط آن با منطقه های کردنشین و گیلک نشین و تهران از سویی دیگر زمینة شکل‌گیری نوعی از موسیقی محلی ویژه‌ای را فراهم آورده که به « موسیقی زنجانی» معروف است. اما باید به یاد داشت، پیوستگی عمیق و ریشه‌داری میان موسیقی زنجانی با موسیقی آذربایجانی است. در بیشتر روستاهای استان زنجان، جشن‌های عروسی با هنرنمایی‌های عاشیق‌ها آغاز و پایان می‌یابند. در حال حاضر عاشیق‌های زنجان با نغمه‌ها و ترانه‌های دلکش و داستان‌سرایی‌های خود رونق بخش محفل‌ها و جشن‌های مردم استان هستند. علاوه بر آن موسیقی مقامی نیز در برخی از جشن‌های مردم به ویژه در مناطق شهری نواخته می‌شود و آواز افشاری و آواز بیات تُرک از موسیقی‌های اصیل منطقة زنجان است.


صنایع دستی


صنایع دستی شاخص استان شامل چاقو سازی، پای پوشهای سنتی (چاروق دوزی)، ملیله سازی، گلیم بافی، قالی بافی، دَواتگری سنتی (مس چکشی) است.



سفالگری: سفالگری این هنر از اواخر هزاره هفتم ق.م در استان زنجان رواج داشت. گواه این مطلب کشف سفال‌های کم دوام و کدر است که به آن دوره تعلق دارد. پس از اسلام بهترین نمونه سفال‌های دوره سلجوقی در این استان ساخته شده است. این ظروف به صورت کاسه و بشقاب، در اندازه‌های مختلف و به اشکال انسانی و حیوانی، با کتیبه‌هایی به خط کوفی و طرح‌های اسلیمی تزیین شده‌اند. نقوش این ظروف به صورت برجسته و لعاب آن زرد و سبز کم رنگ است. در اوایل قرن هشتم هـ .ق، سلطانیه یکی از مهم‌ترین مراکز سفالگری ایران بود.


بارزترین مشخصات سفال‌های این دوره شامل برجسته بودن نقوش، نقاشی زیر لعاب، کتیبه‌هایی به خط کوفی با عبارت لا اله الا الله و ظروفی با لعاب سفیدرنگ و گاهی سبز روشن و نقوشی مانند مجلس شکار، پرندگان در حال پرواز و بوته‌های گیاهی است. از دیرباز تاکنون روستاهای سلطانیه، «بلوبین»، «گلابرسفلی و علیا» و «قلتوق» از جمله مراکز سفالگری استان زنجان بوده‌اند و ظروف مختلف مانند خمره، کشک ساب، کوزه، تنور در این مراکز تولید می‌شده است.


در چند دهه اخیر با رواج ظروف پلاستیکی، تولید و استفاده از ظروف سفالی کم‌رنگ شده است. امروزه سفالگران این روستاها، اشیایی چون تنور، کوزه، گلدان تولید می‌کنند. روستای قلتوق اولین روستایی است که در آن استفاده از چرخ سفالگری رواج یافته است و سفالگران آن را آقایان تشکیل می‌دهند، در صورتی که سفال‌های دیگر روستاها بدون چرخ سفالگری و با شیوه ورقه‌ای، فتیله‌ای ساخته شده و سفالگران آن ها را زنان تشکیل می‌دهند.


چاقوسازی: چاقوسازی هر گاه نام زنجان به میان می‌آید، یاد هنرمندان چاقوساز این شهر از جمله استاد یعقوب زنجانی، استاد محمد علی زنجانی و استاد یحیی قدومی در اذهان زنده می‌شود. زنجان در قرن دهم هـ .ق یکی از مراکز مهم صنعتی ایران به شمار می‌رفت و کارگاه‌های بی‌شمار اسلحه سازی در آن دایر بود. بعدها به دلایل سیاسی و اجتماعی این کارگاه‌ها رو به اضمحلال نهاد و صنعت چاقوسازی شهر نیز با ورود چاقوهای ماشینی آلمان، انگلیس و ژاپن دچار رکود شد. اما به رغم مشکلات فراوان با پایمردی استادکاران سخت کوش، این صنعت به حیات خود ادامه داده و تا حدودی راه ترقی را پیموده است.



چاقوهای زنجان تنوع فراوان دارد و ظرافت، تناسب، شیوه آب کاری و قدرت برش از ویژگی‌های آن‌ها است. تیغة این چاقوها معمولاً از جنس فولاد سخت است و پس از برش و حرارت دادن در کوره، با مهارت چکش کاری، ساییده و صیقل داده می‌شوند. آستر چاقو از جنس آهن یا برنج است و رویه آن نیز غالباً از شاخ حیوانات، به ویژه شاخ گوزن تهیه می‌شود. انواع چاقوهای زنجان عبارتند از چاقوهای مخزنی یا قلم تراش، چاقوهای ضامن دار، چاقوهای شکاری، چاقوهای صحرایی، چاقو های آشپزخانه، دشنه و قداره که هر یک به شکل‌های گوناگون تولید می شوند.


ملیله‌کاری: ملیله‌کاری با سابقه تاریخی چند هزار ساله، یکی از ظریف‌ترین و پر بهاترین هنرهای فلز کاری است و جزو مهم‌ترین صنایع دستی بومی زنجان محسوب می‌شود. هنرمندان ملیله کار زنجانی با استفاده از نقره و گاه طلا مبادرت به ساخت ظروف تزیینی و مصرفی گران قمیت از جمله سرویس چای خوری، انواع سینی، گلدان، کاسه، قلمدان، جعبه جواهرات، قاب عکس می‌کند که از شهرت جهانی برخوردار است و زینت بخش مجموعه‌های هنری خصوصی و موزه‌های جهان هستند. این هنر، فنی بسیار پیچیده و ظریف دارد. در حال حاضر ملیله کاری زنجان با همت و تلاش هنرمندان با ذوق این شهر روز به روز پیشرفت کرده و برخی از آنان دست به ابتکاراتی زده‌اند که موجب تحول و تکامل این هنر شده‌اند. همچنین زنان نیز هم گام با مردان کم و بیش به فعالیت در این رشته مشغول هستند.


صنعت کفاشی: کفاشی از قرن یازدهم هـ .ق در شهر زنجان رونق داشته است. چاروق قدیمی زنجان پا پوشی بدون پاشنه، از چرم خام بود که با تسمه‌هایی بلند به ساق پا بسته می‌شد و در روستاها بیشتر مورد استفاده چوپانان قرار می‌گرفت. در سال‌های اخیر چاروقی با رویه‌ای از چرم قرمز تولید می‌شود. این چاروق بدون بند و تسمه است و نوکی عقابی و برگشته دارد. این نوع چاروق که تولید آن از حدود چهل سال پیش رواج داشته است، کمترتولید می‌شود. چاروق کنونی زنجان شکل خاص و ظریفی دارد و زنان و دختران شهری اغلب از آن به عنوان کفش روفرشی استفاده می‌کنند. این نوع چاروق پاشنه‌دار و کف آن از چرم است و رویه‌اش از نخ‌های ابریشم و گلابتون به رنگ‌های مختلف بافته و تزیین می‌شود. یکی از اساتید معروف چاروق دوز زنجان به نام مرحوم استاد «اصغر خطیبی» چاروق نوع اخیر را در زنجان رواج داده است.



گیوه: گیوه یکی از پا پوش‌های سنتی ایران است و به دلایل مختلف از جمله راحتی، سبکی و جلوگیری از تعریق پا مورد استفاده عشایر، روستاییان و گروهی از شهر نشینان است. رویه گیوه توسط زنان و دختران و با استفاده از قلاب و انواع نخ‌های پنبه‌ای و ابریشمی بافته می‌شود. کف یا زیره آن نیز معمولاً از جنس چرم است و به وسیله صنعتگرانی که اصطلاحاً «تخت کش» نامیده می‌شوند، آماده می‌شود. کار دوخت رویه به تخت نیز به عهده گیوه دوزها است. مناطقی مانند زنجان، کردستان، کرمانشاه، آباده و شیراز جزو مهم‌ترین مراکز تولید گیوه در ایران هستند.


قالی بافی: قالی‌بافی در استان زنجان یکی از صنایع دستی عمده مناطق روستایی به شمار می‌آید و اغلب توسط زنان روستایی و در کنار کار کشاورزی و دامپروری تولید می‌شود. طرح‌ها و نقش‌های به کار رفته در قالی زنجان با توجه به اعتقادات، باورها و خواهش‌های باطنی بافندگان به صورت ذهنی و تجریدی است. نقوش رایج در قالی زنجان بسیار متنوع است. برخی از این نقوش شامل ریزماهی، سه متن ماهی، لچک ترنج، شکارگاه، لچک و ترنج، ایلونی مهاجر، ساوه مهاجر، شاه عباسی، بوته ترمه، گل افشار ، طرح بیدگینه، قلتوق است.


مرغوب‌ترین قالی‌های استان زنجان در روستاهای «بیدگینه» و قلتوق بافته می‌شوند و امروزه جزو کالاهای صادراتی مهم است. پشم این قالی‌ها عموماً توسط بافندگان رنگرزی شده و از ثبات قابل توجهی برخوردار است. این قالی‌ها ریزبافت و دارای چهل رج است.


گلیم بافی: در حال حاضر کارگاه‌های گلیم بافی با توانایی بافت انواع گلیم‌های پشمی با نقوش متنوع از جمله نقوش حیوانی، گیاهی و هندسی در اکثر مناطق استان زنجان دایر است و روستاهای «قره پشتلو» و انگوران از مراکز مهم گلیم بافی در استان هستند.


جاجیم بافی: جاجیم بافته‌ای از پشم تابیده الوان است و اغلب برای پیچیدن رختخواب و مانند آن به کار می‌رود. تولیدکنندگان آن بیشتر عشایر هستند، اما بسیاری از ساکنان روستاهای استان زنجان نیز به بافت آن اشتغال دارند. عرض جاجیم معمولاً بیست و پنج تا سی سانتی متر تار و پود آن از پشم است. گاهی نیز از نخ پنبه‌ای خام برای پود آن استفاده می‌کنند. امروزه علاوه بر پشم، از نخ ابریشمی و کاموا نیز استفاده می کنند. رنگ‌های جاجیم روشن و زنده و طرح آن ساده و محدود است.



جوراب و دستکش بافی: بافتن جوراب، دستکش از سرگرمی‌های اغلب زنان روستایی در اوقات فراغت است. آن‌ها با استفاده از پنج میل، نخ ابریشمی این بافته‌ها را که اکثراً اکثراً خود رنگ هستند، می‌بافند. این محصولات بیشتر جنبه مصرف داخلی و محلی دارد و گاهی مازاد آن در مناطق دیگر عرضه می‌شود.


حکاکی: حکاکی عبارت است از هنر خراشاندن و ایجاد نقوش ساده سطحی و کم‌عمق بر روی فلز به کمک ابزار و وسایل ساده فلزی. بدین طریق که با استفاده از قلم‌های مختلف و ضربات چکش به قلم، نقوش را ایجاد می‌کنند. از مهم‌ترین مراکز این هنر در حال حاضر اصفهان، زنجان ، تبریز و تهران است. در زنجان استاد ابراهیم عیوقی آثار بسیار با ارزشی را روی مس حکاکی کرده است.
مسگری: براساس شواهد و مدارک باستان شناسی، شمال و مرکز ایران به دلیل وجود ذخایر فراوان کانی‌های معدنی، جزو قدیمی‌ترین مراکز فلز کاری جهان بوده است. زنجان نیز یکی از مراکز مسگری ایران است و راسته مسگری‌های بازار زنجان مرکز فعالیت این صنعتگران است. انواع ظروف مسی از جمله مجمعه، دیگ (یا یداخ) کاسه، آفتابه لگن در استان زنجان تولید می‌شود.


آیین‌ها


ماهی عمودی: عده‌ای معتقدند که هنگام تحویل سال ماهی به طور عمودی، صاف و بی‌حرکت در آب قرار می‌گیرد و عده‌ای نیز بر این باورهستند که وقتی ماهی‌ها در یک لحظه به شکلی قرار گیرند که سینه آنها به طرف بالا باشد، سال جدید آغاز شده است.


سفته (پول عیدی): سینی کوچک برنج و گندم و چند سکه نقره یا طلا که نماد خیر و برکت است، باید در کنار سفره هفت سین قرار بگیرد زیرا هنگام تحویل سال بعد از نگاه کردن به کلام الله مجید و آیینه و تلاوت آیاتی چند از کتاب مقدس آسمانی و خواندن دعای مخصوص عید، بزرگ خانواده اولین پول نقره یا طلا را به نام «سفته» از داخل این سینی بر می‌دارد و مابقی سکه‌ها را به سایر افراد خانواده می‌دهد. در حال حضار اسکناس و سکه‌های رایج کشور جای سکه‌های نقره و طلا را گرفته‌اند. هم چنین بسیاری از خانواده‌ها علاوه بر انجام مراسم فوق، هنگام تحویل سال ظرف پر از شیری را روی بخاری، اجاق یا آتش کرسی قرار می‌دهند و آن را به جوش می‌آورند و این عمل را نیز مایه فزونی خیر و برکت در سال جدید می‌شمارند.


تخم‌مرغ پیشگو: هر فرد خانواده زنجانی در شب عید تخم‌مرغی را لای پوست پیاز قرار می‌دهد و آن را با نخ محکم می‌پیچد و به هنگام دم کردن برنج شب عید، تمام تخم‌مرغ ها را ـ به تعداد اعضای خانواده ـ در لای برنج می گذارند و نیت می‌کنند. پوست پیاز نقش‌های زیبایی را روی تخم مرغ ها ایجاد می کند. این نقش‌ها توسط مادربزرگ و یا مادر خانواده مورد تعبیر و تفسیر قرار می گیرد. به این ترتیب درباره آینده صاحب تخم‌مرغ پیش گویی می‌شود.


نگهداری آتش: آتش بازی نیز از مراسمی است که به محض تحویل سال در منازل برگزار می‌شود. همه اعضای خانواده کنار شعله‌های آتش جمع می‌شوند و به جست‌و‌خیز می‌پردازند و با این عمل اولین دقایق سال نو را با شور و نشاط آغاز می‌کنند. در گذشته از شب چهارشنبه سوری، آتش را روشن نگه می‌داشتند و بوته‌هایی را که باید هنگام تحویل سال نو بیفروزند، با همان آتش روشن می‌کردند. شلیک تیر، ترقه و سایر مواد منفجره نیز در این مراسم رایج است.


کلید گره‌گشا: مراسم فال کلید در شهرستان زنجان در دو نوبت انجام می‌شود، یکی شب چهارشنبه سوری که خود به تنهایی دارای مراسم جداگانه و باشکوهی است و دیگری در شب عید. دختران دم بخت، زنان بیوه و سایر افراد کلیدی را زیر پای راست خود می‌گذارند، نیت می‌کنند و ساکت پشت در خانه‌های خود می‌ایستند و منتظر می‌شوند تا عابری از پشت در خانه آن‌ها رد شود. آن‌ها معتقدند که هر چه عابر پشت در منزل آن‌ها بر زبان جاری سازد، در سرنوشت آن‌ها تأثیر کلی خواهد گذاشت. این مراسم شبیه رسم مشهور «فالگوش» فارسی است و طبیعی است سخنان عابر هر اندازه امیدبخش‌تر باشد، فال فالگوش به سعادت نزدیک‌تر خواهد بود.


آب چهل یاسین: تهیه آب چهل یاسین به هنگام تحویل سال نو یکی از مراسم مذهبی است که در شهر زنجان صورت می‌گیرد. به هنگام تحویل سال نو، اکثر مردان متدین در مساجد جمع می‌شوند و سال نو را با تلاوت قرآن و عبادت به درگاه خداوند متعال آغاز می‌کنند. در این مراسم در داخل یک قدح بزرگ چینی، سوره مبارکه «یاسین» با زعفران و تربت نوشته می‌شود، سپس اهل مجلس چهل بار سوره مذکور را تلاوت می‌کنند و در آب قدح می‌دمند. آنگاه آب قدح را در ظروف پر از آب می‌ریزند و آن را بین اهل مجلس پخش می‌کنند. آب چهل یاسین بین مردم از قداست خاصی برخوردار است و در بیماری‌های صعب العلاج به نام شفابخش‌ترین درمان به کار می‌رود.


چهارشنبه سوری


در استان زنجان آخرین چهارشنبه سال را «آخر چهارشنبه» یا «ایلین آخر چرشنبه سی» می‌گویند. چهارشنبه قبل از آخرین چهارشنبه سال را نیز « کول چرشنبه» می‌نامند. خانه تکانی در این زمان صورت می‌گیرد. در صبح روز چهارشنبه سوری دختران و زنان به کنار رودخانه می‌روند و از روی آن می‌پرند. سپس مقداری از آب را سه بار قیچی کرده و به عنوان تبرک به خانه می‌آورند. بعد از غروب خورشید، مردم در بالای پشت بام و یا نزدیک در خانه خود آتش می‌افروزند و با پریدن از روی آن به شادی و پایکوبی می‌پردازند. همچنین اقوام و همسایه‌های افراد عزادار قبل از این که در خانه خود آتش روشن کنند، در منزل خانواده‌های داغدار آتش روشن می‌کنند و به هنگام پریدن از روی آن می‌گویند:


ـ چیله چیخدی بهار گلدی (چله زمستان رفت و بهار آمد)


دختران دم بخت نیز برای سعادت و باز شدن بخت خود آرزو می کنند و می خوانند:


ـ اتیل ، باتل چرشنبه بختیم آچیل


در این شب افراد برای رفع مشکلات خود در سال آتی فال گوش می‌ایستند. اگر حرف‌های خوب و خوشایند شنیدند، آن را به فال نیک می‌گیرند. بنابراین همه سعی می‌کنند در این شب حرف‌های خوب و خوشحال کننده و شادی‌آور بزنند. در غروب چهارشنبه سوری از طرف خانواده داماد برای عروس شیرینی، میوه و خلعتی فرستاده می‌شود. از تنقلات و خوراکی‌های این شب گندم بو داده با مقداری کشمش، گردو و سنجد، آجیل شیرین، میوه و شیرینی و از غذاهای مخصوص چهارشنبه سوری برنج سفید و مرغ، آش شیر (شیر برنج) و شش انداز است.


سیزده بدر (چهار تخم روی فرش بهاری)


سیزده نوروز به گردش دسته جمعی مردم شهر اختصاص دارد. در این روز سفره‌های هفت سین برچیده می‌شود و مردم شهر از بزرگ و کوچک رو به دشت و صحرا می‌آورند، سبزه سفره هفت‌سین را نیز با خود به خارج از شهر می‌برند و آن را در اولین رودخانه در مسیر خود می‌اندازند. آن‌ها در دشت و کوه، در زیر درخت‌های پر گل می‌نشینند و شادمانی می‌کنند. در این روز دختران دم بخت در صحرا چند ساقه علف را به هم گره می‌زنند و در آن محل برای خود علامتی می‌گذارند و یک هفته بعد دوباره به آن محل می‌روند. آنان بر این اعتقادند اگر گره باز شده باشد، بختشان باز می‌شود. غذایی که معمولاً مردم در این روز می‌خورند، تخم مرغ آب پز، کره، سبزی و پنیر تازه است. البته در این روز آجیل نیز که به (چهار تخم) معروف است، فراموش نمی‌شود و جیب‌ها و دستمال‌ها پر از این خوراکی است. یکی دیگر از غذاهای این روز آش ترش است.


بردن پای (سهم)خلعت


یکی از مراسم شب عید، بردن پای (سهم) از طرف بزرگترها به خانه‌های وابستگان نزدیک آن‌ها است برای مثال پدر خانواده به دختران شوهرکرده خود، یا برادران به خواهران و خواهرزادگان خود «پای» می‌دهند. «پای» را پلو خورشت، بورانی و همه غذاهایی که برای شب عید تدارک دیده شده است و مقداری پارچه یا پوشاک تشکیل می‌دهد. این مجموعه را در یک سینی بزرگ مسی قرار می‌دهند و روی آن را با پارچه‌های ملیله‌دوزی یا گل‌دوزی شده، می‌پوشانند و یکی از اعضای خانواده سینی را روی سر می‌گذارد و آن را با احتیاط حمل می‌کند. به کسی که پای را می‌برد، هدیه‌ای مانند پیراهن، جوراب، تخم مرغ رنگ شده، پول نقد و مانند آن می‌دهند. منظره حمل سینی و پارچه‌های رنگارنگی که بر روی آن انداخته شده در غروب آفتاب آخرین روز سال بسیار جالب و دیدنی است. در شب عید اغلب کوچه‌ها و خیابان‌ها مملو از این پای‌بران می‌شود. این مراسم همچنان در برخی از روستاهای استان زنجان برگزار می‌شود.


خواستگاری: آداب و رسوم عروسی در استان زنجان از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مراسم که بیشتر در روستاها برگزار می‌شود، ابتدا پدر داماد با چند نفر از ریش سفیدان محل برای خواستگاری به منزل عروس می‌روند و پس از جلب رضایت پدر عروس، هر کدام از طرفین نماینده‌ای جهت عقد قرارداد تعیین می‌کنند. در متن قرارداد که «کسمات» نام دارد، مواردی چون مقدار شیربها و مهریه تعیین می‌شود و در صورت مساعد بودن وضع مالی داماد، مقرر می‌شود خانواده داماد مقداری خواربار شامل دو گونی قند، ده بسته چای، سی کیلو برنج، دو حلب روغن، بیست کیلو شیرینی و پانزده کیلو کشمش برای خانواده عروس تهیه کنند.
پدر داماد تعدادی پارچه چادری و لباس تحت عنوان «خلعت» برای چهل نفر از وابستگان عروس که به عروسی دعوت می‌شوند، به پدر عروس هدیه می‌دهد. هم چنین عمو و دایی عروس نیز هدایایی مانند گوسفند و کت و شلوار به نام «دایی پولی» و «عمو پولی» از پدر داماد می‌گیرند. پدر بزرگ و مادر بزرگ عروس نیز یک نوع پارچه ابریشمی گران‌قیمت تحت عنوان «آنا کتانی» یا از پدر داماد هدیه می‌گیرند و عروس نیز به عنوان هدیه زیور آلاتی دریافت می‌کند. سپس پدر عروس به تهیه جهیزیه می‌پردازد. جهیزیه شامل قالی، کمد، ظروف، جاجیم محلی، چرخ خیاطی، خورجین، لوازم خواب، کت و شلوار داماد است. تهیه این لوازم از طرف پدر داماد بر طبق قرارداد اجباری و از طرف پدر عروس اختیاری است. گاهی می‌شود عروس به همراه داماد بدون هیچ نوع اطلاع قبلی منزل پدری را ترک می‌کنند و پس از چند روز، پدر داماد همراه با ریش سفیدان محل به خانه عروس می‌روند و پس از شرح ماجرا، به هر تقدیر پدر عروس را راضی می‌کنند و نامه‌ای تحت عنوان «وکیل‌نامه» جهت عقد ازدواج رسمی دریافت می‌کنند.
صلاح چایی: پس از خواستگاری، ابتدا پدر داماد مجلسی به عنوان «صلاح چایی» برپا می‌کند و در آن ریش‌سفیدان محل و قوم و خویشان را دعوت می‌کند. این جمع درباره زمان و مکان عروسی و نحوه جا‌به‌جایی میهمانان تصمیم‌گیری می‌کنند و سپس نتیجه را به خانواده عروس اعلام می‌کنند. خانواده عروس موظفند این تصمیم را اجرا کنند. سپس پدر عروس و پدر داماد، نماینده‌هایی تعیین و ضمن تحویل خلعت‌های خریداری شده، میهمانان را برای روز عروسی دعوت می‌کنند. دعوت‌کننده نیز به نوبه خود انعامی از میهمانان دریافت می‌کند. پس از جمع‌شدن میهمانان در خانه عروس و داماد، میهمانان زن مقداری پول، جاجیم و دستکش تحت عنوان «توره» به عروس هدیه می‌دهند تا همراه جهیزیه فرستاده شود.


حنابندان: پس از صرف شام، خانواده داماد مقداری حنا با تعدادی شمع و مقداری شیرینی در یک سینی می‌گذارند و به خانه عروس می‌فرستند. اگر عروس و داماد هر دو اهل یک روستا باشند، درِ خانه عروس بر روی حنا آورندگان بسته می‌شود و تا از پدر داماد انعام «قاپی باسما» نگیرند، در را باز نمی‌کنند. رسم حنابندان تا نزدیکی‌های صبح ادامه می‌یابد. در همین زمان در خانه داماد نیز مراسم مشابهی برگزار می‌شود.


عروس بران: روز بعد از حنابندان، چند نفر برای بردن عروس به خانه او می‌روند و از جهیزیه صورت‌برداری می‌کنند و جهیزیه را تحویل می‌گیرند. جهیزیه که قبلاً بسته‌بندی شده است، فرستاده می‌شود و عروس نیز پس از کسب اجازه از پدر یا عموی خود، آماده حرکت می‌شود. مرکب عروس ماشین یا اسبی آذین‌بندی شده است و عروس همراه با برادر خویش و فرستادگان داماد سوار می‌شود و به راه می‌افتد. در این میان، برادر عروس در حالی‌که صورت خود را با آرد اندود کرده است و چراغی در دست دارد، پیشاپیش قافله حرکت می‌کند. در طول مسیر، مقداری خوراکی، توشه، میان همراهان عروس تقسیم می‌شود. داماد با شنیدن خبر حرکت عروس، با چند نفر از دوستان خود به قصد بردن عروس به پیشواز او می‌رود و به صورت نمایشی با مقاومت سرسختانه همراهان عروس رو‌به‌رو می‌شود و به سوی خانه خود عقب‌نشینی می‌کند. در طول مسیر حرکت عروس در آبادی، وابستگان داماد که جلوی خانه‌های خود منتظر رسیدن عروس هستند، پارچه‌هایی را به عنوان خلعت به گردن اسب او می‌بندند. هنگامی که عروس به خانه داماد می‌رسد ـ داماد که به همراه دوستان خود در پشت‌بام منتظر رسیدن عروس است ـ مقداری پول، شیرینی و سیب را بر سر عروس می‌ریزد. سپس پسر بچه‌ای را به امید آن که روزی عروس پسر بزاید، به بغل عروس می‌دهند. پس از ورود عروس به خانه داماد، که با مراسم قربانی و شکستن تخم مرغ همراه است، او را دور تنور خانه می‌گردانند و از روی پارچه‌ای به نام «پی‌انداز» عبور می‌دهند و سعی می‌کنند او را در اتاقی مخصوص بنشانند. عروس از نشستن خودداری می‌کند، تا اینکه پدر داماد یک رأس گاو یا گوسفند به عروس پیشکش می‌کند و او را می‌نشاند. پس از آن شیرینی را در سینی‌ها می‌آورند و دو نفر ریش سفید آن‌ها را در بشقاب‌ها می‌گذارند و به میهمانان تعارف می‌کنند. میهمانان نیز شیرینی‌ها را در جیب‌های خود می‌گذارند و مقداری پول «تویانا» به آن‌ها می‌دهند. در آخر پول‌ها را می‌شمارند و به پدر داماد تحویل می‌دهند. سپس ناهار می‌خورند و میهمانان پس از کسب اجازه به خانه‌های خود بر می‌گردند.


دواق قاپما: دو روز بعد از عروسی، مراسم زنانه «دواق قاپما» برگزار می‌شود. در این مراسم، عروس را روی صندلی می‌نشانند و صورت او را با پارچه‌ای می‌پوشانند. سپس دو پسر بچه که هر کدام یک قاشق چوبی در دست دارند، پارچه روی سر عروس را با قاشق کنار می‌زنند و پارچه را به کمر خود می‌بندند و پس از دریافت انعام از مادر داماد، آن را تحویل می‌دهند. این مراسم تا غروب طول می‌کشد.


ایاق آشما: حدوداً پس از گذشت بیست روز از مراسم عروسی، پدر عروس تحت عنوان «ایاق آشما» عروس و داماد را به خانه خود دعوت می‌کند و هدیه‌ای مانند گوسفند، فرش را به عروس و داماد هدیه می‌دهد. پس از آن، سایر اقوام عروس و داماد نیز همین مراسم را انجام می‌دهند و بدین ترتیب مراسم عروسی پایان می‌پذیرد.


جشن حالا


یکی از جشن‌هایی که در استان زنجان خصوصاً در منطقه انگوران بر پا می‌شود، جشن «حالا» است. این جشن در ارتباط با جمع‌آوری محصولات کشاورزی است و کهن‌ترین جشن رایج در منطقه به شمار می‌رود و احتمالاً جزو آیین‌های زرتشتی است. این جشن در اوایل فصل پاییز، هنگامی که محصولات کشاورزی از کشتزارها و خرمن‌گاه‌ها برداشت و جمع‌آوری می‌شود، بر پا می‌شود. در آغاز برداشت محصول، هر خانوار حدود بیست مترمربع از مزرعه گندم خود را به عنوان «حال» باقی می‌گذارد. در روز جشن، تعدادی از همسایگان و وابستگان خود را به جشن دعوت می‌کند و با قربانی‌کردن گوسفند، گاو و تدارک پذیرایی، از میهمانان در خانه یا در یکی از تفریگاه‌های محلی با ناهار پذیریی می‌کند. بیشتر میهمانان را مردان کشاورز تشکیل می‌دهند. در این جشن زنان حضور ندارند. میهمانان پس از صرف ناهار، با گفتن «مبارک باد» و «پر برکت باد» و همراه داشتن نانی به نام «نزیک» یا «نذری» که از شیر پرچرب گوسفند تهیه می‌شود، دسته جمعی به محل گندم درو نشده در کشتزار می‌روند. افراد هر یک داسی بر می‌دارند و دور گندم باقی مانده حلقه می‌زنند. یکی از ریش‌سفیدان پس از ذکر اسماء‌الله و خواندن صلوات شروع به درو کردن گندم می‌کند. بقیه نیز در حالی که واژه «حالا» را به طور دسته جمعی تکرار می‌کنند، مقداری از گندم را درو می‌کنند. پس از چند بار تکرار واژه «حالا» تمام خوشه‌های گندم درو می‌شود. سپس هر یک به اندازه‌ای که درو کرده است، با خود می‌برد و به عنوان برکت در کندوی خانه خود می‌ریزد. سپس ریش‌سفیدان نان « نزیک» و میوه‌ها را در میان میهمانان تقسیم می‌کنند و میهمانان پس از گذاشتن هدیه در دستمال و گفتن عبارت «برکت به خرمن» محل «حال» را ترک می‌کنند و بدین ترتیب جشن پایان می‌پذیرد.
آداب مهمانداری


به جای آوردن مهمانداری در استان زنجان اهمیت بسیار دارد. هر مهمان آشنا، از هر طبقه و گروهی که باشد، در میان مردم زنجان دارای مقام و منزلت بس بزرگی است و تمام لوازم زندگانی براساس نحوه پذیرایی از مهمانان ترتیب یافته است. گویی همه چیز از برای مهمان است، اتاق خواب، لوازم عالی، فرش‌های زیبا و بالاخره وسایل خواب راحت، همه برای مهمان است. بدین ترتیب پس از ورود مهمان، تمام اعضای خانواده از کوچک تا بزرگ در خدمت او قرار می‌گیرند، کسی حق استفاده از خوراکی‌ها و آشامیدنی‌های تدارک شده را که معمولا چند برابر میزان لازم است ندارد. در این مرحله دو رسم وجود دارد: نخست آن‌که صاحب خانه پس از چیدن سفره رنگین اتاق مخصوص پذیرایی را ترک می‌کند و مهمان را برای خوردن غذا تنها می‌گذارند و این رفتار بدان جهت است که آزادی عمل مطلق را به تازه وارد ببخشد. رسم دوم آنکه صاحب خانه پس از چیدن سفره به فاصله یک متری و دو زانو نزدیک در ورودی می‌نشیند و با تعارف‌های پی در پی مهمان را به خوردن غذا ترغیب و تشویق می‌کند. پس از برچیدن سفره که همراه با تعارف‌های بسیار مانند و خیلی ببخشید قابل شما را ندارد و ... است، افراد خانواده از بقیه غذا می‌خورند. به هنگام استراحت اختیار همه اهل خانه به دست مهمان سپرده می‌شود، چنانچه پیش از به خواب رفتن او کسی حق استراحت را نخواهد داشت. فردای آن روز صاحب‌خانه قبل از طلوع آفتاب جهت پذیرایی از مهمان خود را آماده می‌کند. با این ترتیب مهمان‌نوازی از مشخصات بارز مردم زنجان است و در سفرنامه‌های جهانگردان نیز به تفصیل از آن سخن رفته است. درباره مهمان‌داری ضرب‌المثل‌های بسیاری در میان اهالی رایج است به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود:


مراسم خاکسپاری و سوگواری خانواده


در انجام مراسم خاکسپاری، همکاری و تعاون بسیار منظمی میان مردم منطقه رایج است که خلاصه‌ای از آن نقل می‌شود:
در ابتدا پس از شنیدن خبر فوت شخص، اهالی محل به سرعت در خانه شخص فوت حاضر می‌شوند، اگر فرد در گذشته‌ای بی‌بضاعت باشد به طور محرمانه، مبلغی را در حدود تدارکات روز اول مراسم جمع‌آوری می‌کنند و مایحتاج مجلس سوگ را تهیه می‌کنند. سپس مراسم خاکسپاری انجام می‌گیرد. بدین ترتیب که جلوی فرد درگذشته یک سینی پر از قند شکسته که روی آن با پارچه سیاه رنگ پوشیده شده است، حمل می‌کنند که به نام «ورجناز» معروف است. این قند در مراسم خاکسپاری در میان مردم تقسیم می‌شود. پس از آن اهالی به منزل فرد درگذشته می‌روند و به صرف غذای آماده می‌پردازند. در این میان، پذیرایی از افرادی که در مراسم خاکسپاری همکاری کرده‌اند، به طور خصوصی و با کیفیت عالی به نام «حلالیت آلماق» انجام می‌گیرد. روز بعد خانواده فرد درگذشته با دعوت ریش‌سفیدان و خویشان مجلس در صلاح لاشماق را برپا می‌کنند. در این جلسه در ارتباط با نحوه برگزاری رسم عزاداری تصمیم‌گیری می‌شود: قربانی براساس تعداد مهمانان انجام می‌شود. آرد مورد نیاز برای تهیه نان از خانه‌ها جمع‌آوری و به خانه صاحب عزا فرستاده می‌شود. مراسم اگر در روز پنجشنبه برگزار شود و همراه با شام و اگر برگزاری آن در روز جمعه باشد به عمراه مهمانانی که از راه دور آمده‌اند پیش از رسیدن تقسیم‌بندی شده و به اصطلاح محل در جوق‌مابندی می‌شوند. مثلاً هر پنج خانواده صاحب جوق فلان روستا تعیین می‌شود و مترصد است که به مجرد رسیدن جوق، اسب او را گرفته و در خانه خود جای دهد. یک روز پیش از مراسم مهمانی، قرآن‌خوان‌های محلی در خانه فرد درگذشته جمع می‌شوند، این افراد موظف هستند که خواندن یک جلد کلام‌الله مجید را به هر تقدیر که باشد به پایان برسانند تا یک پذیرایی کامل نصیب آنها شود. روز مهمانی هرکس که غذا می‌خورد مجلس را ترک می‌کند، زیرا اگر در بعد از ظهر روز جمعه کسی در خانه فرد در گذشته مهمان باشد، باید تا روز یکشنبه در آنجا باقی بماند. بعد از روز شنبه پسران و دختران فرد درگذشته و ازدواج کرده و در خارج از خانه اویند با کسب اجازه خانه را ترک می‌کنند اما پذیرش و پذیرایی از مهمانانی که پس از اتمام مراسم خبردار می‌شوند، تا روز چهلم ادامه دارد و به طور مرتب غذای میهمان در خانه آماده است. ضمناً در روز حضور مهمانان هر کدام از آنان مبلغی را به عنوان «یاس» به ریش‌سفیدان مجلس تقدیم می‌کنند که پس از جمع‌آوری به صاحب عزا داده می‌شود. زمان برگزاری رسم بعدی، چند روز مانده به چهلم است. در این روز قوم و خویشان با آوردن مقداری پارچه‌های رنگی، مجلسی تحت عنوان «قره آچماق» ترتیب می‌دهند، بدین ترتیب لباس‌های سیاه را از تن صاحب عزا در می‌آورند و لباس رنگین را به او می‌پوشانند. پس از آن شخص عزادار با تهیه مقداری پارچه به خانه یکایک دوستان و آشنایان می‌رود و با تقدیم پارچه اجازه کندن لباس سیاه را به دوستان می‌دهد. روز چهلم معمولاً با انتخاب روز پنج شنبه یا جمعه برگزار می‌شود و در این رسم به مهمانان ناهار یا شام داده می‌شود و این کار با دعوت قبلی انجام می‌پذیرد. آخرین مرحله مراسم سوگواری بازدید از خانواده فرد در گذشته در اولین عیدی است که پس از در گذشتن فرد فرا می‌رسد، دوستان و آشنایان از خانه و خانواده او دیدن می‌کنند و بدین ترتیب مراسم سوگواری پایان می‌پذیرد.


سوگواری ماه محرم


دو روز قبل از شروع ماه محرم، مساجد را پرچم‌های سیاه می‌زنند و شب‌ها را در مساجد به سینه‌زنی و نوحه‌خوانی می‌پردازند. در شب‌های تاسوعا و عاشورا، خصوصاً در شهر زنجان، دسته‌های سینه‌زن در خیابان‌ها به سینه‌زنی می‌پردازند. در نقاط روستایی، قبل از روز عاشورا تمام اهالی روستا اعانه جمع می‌کنند و خیرات می‌دهند. در روز عاشورا علم سبز رنگی را که به نشانه پنج انگشت است، در محله‌های مختلف می‌گردانند و در صورتی که امامزاده‌ای در نزدیکی روستا باشد، به آن جا می‌روند. در غیر این صورت در قبرستان روستا جمع می‌شوند و بعد از سینه‌زنی به مسجد محل بر می‌گردند. در شب عاشورا نیز عده‌ای از سینه زنان در حالی که بر سر خود گل مالیده‌اند، با پای برهنه به محله‌های مختلف می‌روند و سپس به مساجد بر می‌گردند. در روز عاشورا زنان روسری یا چارقد خود را برای برآورده شدن حاجاتشان به علم‌ها گره می‌زنند و یا گوسفندی را مقابل علم و دسته‌های عزاداری قربانی می‌کنند. اهالی روستای «درام» در روز سوم امام پارچه‌هایی را از پرچم‌ها جدا کرده و آن‌ها را برای سال آینده نگه می‌دارند. ساکنان شهر زنجان در سومین روز امام، واقعه کاروان عاشورا و اسیران کربلا را به صورت نمادین در شهر به معرض نمایش می‌گذارند. در این نمایش در حالی که عده‌ای کودک به بند کشیده شده و عده‌ای به صورت پیاده در جلوی کاروان حرکت می‌کنند، توسط فردی قرمزپوش مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. یکی از رسم‌های دسته‌های عزاداری ـ که دیگر رایج نیست ـ رسم «قفل زدن» بود. کسانی که نذر داشتند و حاجتشان برآورده می‌شد، در ایام محرم بر تن خود قفل می‌زدند. آن‌ها یک هفته قبل از شروع ماه محرم اطراف سینه خود را با خاکستر ماساژ می‌دادند تا کم‌کم آن قسمت بی‌حس شود. سپس در پوست خود نیزه فرو کرده و آن‌ها را با قفل محکم می‌کردند و تا روز دوازدهم محرم این قفل ها را باز نمی‌کردند. در آن روز امام جماعت مسجد محل نیزه‌ها را از بدن آن‌ها خارج می‌کرد. سنت قمه‌زنی نیز تا چند سال پیش رایج بود. در چهلم امام مراسم عزاداری با سینه‌زنی شروع می‌شود و در پایان مراسم آن‌هایی که حسینی هستند برای این که لباس خود را از تن درآورند، تمام محل را دعوت کرده و با چای و خرما از آن‌ها پذیرایی می‌کنند. اکثر مناطق ماه صفر را ماه بد می‌دانند و معتقدند هر کس در این ماه دعوا کند، تا آخر سال قمری مدام در حال دعوا خواهد بود.



عید قربان


اکثر مردم این منطقه در روز عید قربان با آدابی خاص قربانی می‌کنند. آن‌ها چشم‌های گوسفند قربانی را سرمه می‌کشند و بر یک حبه قند دعا می‌خوانند و آن را در دهان قربانی می‌گذارند. هم چنین بر چاقویی که با آن گوسفند قربانی می‌شود نیز دعا می‌خوانند. در ناحیه طارم، بعد از کشتن گوسفند خون قربانی را به عنوان تبرک در زیر درختان زیتون می‌ریزند.
اگر دختری عقد کرده باشد، در شب عید قربان خانواده داماد بر سر گوسفند حنا می‌مالند و بر چشم‌هایش سرمه می‌کشند و شالی را دور گردنش می‌بندند و به همراه شیرینی و خلعت روانة خانه عروس می‌کنند. در بعضی از روستاهای زنجان بر پیشانی گوسفند آیینه و بر روی شال پول نیز الصاق می‌کنند.


در شهر زنجان در شب عید قربان، مردم چراغ روشن می‌کنند و آن را تا یک شبانه روز خاموش نمی‌کنند. مردم در این روز نیز مانند سایر اعیاد به دیدار بزرگان فامیل و خانواده های عزادار می‌روند و روز عید قربان را به یکدیگر تبریک و تهنیت می‌گویند و آرزوی زیارت خانة خدا را در سال آتی می‌کنند.


عید غدیر


اکثر مناطق استان زنجان، این عید را مختص «سیّدها» می‌دانند و در این روز به دیدار سادات می‌روند. آن‌ها معتقدند در این روز باید هفت سیّد را ببینند. سادات نیز در این روز با میوه و شیرینی از میهمانان خود پذیرایی می‌کنند. در روستاهای «ئیدی بلاغ» این روز را «قوم غدیر» می‌نامند. در این روز گوسفند ذبح کرده و گوشت آن را بین مردم پخش می‌کنند. در روستای « اورتا بلاغ» وقتی به دیدار سادات می‌روند، شخص سیّد معمولاً با دست وضودار چند سکه به عنوان برکت به آنان می‌دهد. در بخش «آب بر» در شب عید غدیر حلوا می‌پزند و به دیدار افراد عزادار می‌روند.


عید فطر


در این روز مردم زنجان نیز مانند سایر نقاط ایران، نماز عید فطر می‌خوانند و فطریه پرداخت می‌کنند. در طول روز نیز به دیدار بزرگان فامیل می‌روند.


غذاهای محلی


آش کاچی، آش بلغور، آش ترشک، کاله جوش، بُزو پیازو، شش انداز، حلوای کنجد، ترحلوا، حلوای دوشاب، حلوای اماج، حلوای تَرک، خَشیل از غذاهای محلی استان زنجان است.



سوغات


چاقو، چاروق، گیوه، نمد، ملیله کاری، فرش، گلیم، جاجیم، چاقو، منبت، منجوق دوزی، گل دوزی، نان اردک، سقز، سبزی گل آقا، سبزی قاز یاقی، سبزی ماتار و پیاز کوهی چی دان، انگشت پیچ( شیرینی) از سوغات استان زنجان است.




انتهای پیام/

ارسال نظر