طی جنایت هولناکی که در مشهد رخ داد مادر 35 ساله و دختر 3 ساله اش در حالی به طرز فجیعی کشته شدند که پیکر خون آلود و بیهوش «نغمه» دختر 6 ساله نیز از زیر جسم بی جان مادر بیرون کشیده شد و هم اکنون در مرکز درمانی با مرگ دست و پنجه نرم می کند.
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، دقایق اولیه بامداد روز گذشته مرد جوانی که در یک منزل ویلایی 65 متری در خیابان حر 41 مشهد زندگی می کرد فریاد کشید «همسر و فرزندانم را کشته اند!» همسایگان با شنیدن فریادهای مرد 31 ساله از منازلشان بیرون آمدند و با دیدن صحنه دلخراش قتل مادر و فرزندانش، با اورژانس و پلیس 110 تماس گرفتند. دقایقی بعد وقتی ماموران اورژانس به محل رسیدند متوجه شدند دختر 6 ساله ای که پیکر او زیر جسم بی جان مادرش قرار دارد هنوز زنده است! آنان بلافاصله «نغمه» را به مرکز درمانی منتقل کردند و بدین ترتیب این دختر خردسال زیر تیغ جراحی قرار گرفت. از سوی دیگر نیز ماموران کلانتری شهید باهنر مشهد با حفظ صحنه این جنایت هولناک مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و بدین ترتیب تحقیقات قضایی با حضور قاضی سیدجواد حسینی در حالی آغاز شد که سرهنگ علی بانژاد (سرکلانتر شرق مشهد) نیز فرماندهی نیروهای انتظامی را به عهده گرفته بود.
بررسی های مقدماتی مقام قضایی نشان می داد مادر 35 ساله و دخترانش با ضربات شیء نوک تیز و برنده ای که به گلو، گردن و سر آنان وارد آمده به طرز دلخراشی مجروح شده اند که در این میان مادر و دختر 3 ساله اش به نام نجمه به قتل رسیده اند، اما پیکر دختر 6 ساله که آثار بریدگی های عمیق بر گلو و گردنش نمایان بود زیر جسم بی جان مادرش قرار گرفته و عامل جنایت با تصور این که وی نیز کشته شده، او را رها کرده است.
با انتقال اجساد قربانیان این جنایت وحشتناک به پزشکی قانونی همسر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت. این مرد 31 ساله مدعی شد همسرم مطلقه بود که من با او ازدواج کردم و صاحب 2 دختر شدم. زندگی ما خوب بود و مشکلی نداشتیم با این که شب گذشته با یکی از همسایگان به خاطر نصب داربست ها درگیر شدیم و از یکدیگر در کلانتری شکایت کردیم، حدود ساعت 20:15 شب بود که همسر و فرزندانم را مقابل در منزل پیاده کردم و خودم نزد یکی از دوستانم رفتم. بعد از 3 ساعت وقتی می خواستم به منزلم باز گردم همسرم تماس گرفت که مقداری پیاز هم بخرم، اما وقتی دقایقی بعد از آن به خانه بازگشتم ناگهان با اجساد همسر و فرزندانم روبه رو شدم و از همسایگان کمک خواستم. یکی از همسایگان مقتولان نیز گفت: حدود ساعت 20:30 شب بود که صدای تلویزیون همسایه را شنیدم که خیلی بالا بود ولی اعتراض نکردم!
بنابراین گزارش تا صبح روز گذشته تحقیقات قضایی با حضور قاضی حسینی ادامه داشت که چند مظنون در این باره مورد بازجویی قرار گرفتند این در حالی بود که صبح روز گذشته ناگهان حال نغمه (دختر بستری در مرکز درمانی) نیز رو به وخامت گذاشت به طوری که تا آستانه مرگ پیش رفت اما با تلاش دوباره پزشکان از خطر مرگ نجات یافت و هم اکنون در مرکز درمانی با مرگ دست و پنجه نرم می کند. این در حالی است که فریاد این جنایت وحشتناک در گلوی نغمه باقی مانده است و تنها او می تواند راز قتل مادر و خواهر کوچکش را فاش کند.