دومینوی کودتا در آفریقای فرانسویزبان/ چرا ستاره اقبال پاریس خاموش شد؟
گروه جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: دولت پکن همین دو روز پیش، پیشنهاد میانجیگری داد آن هم برای برونرفت از بحران نیجر که در پی کودتای ۲۶ جولای (۴ مرداد) در این کشور آفریقایی رخ داد و تأکید هم کرد که منافع همه کشورهای منطقه آفریقای مرکزی و غربی را لحاظ خواهد کرد.
پیشنهاد چین به همان اندازه که برای کشورهای قاره سیاه سخاوتمندانه است، برای فرانسه که در مقام قدرت استعماری سابق، روز به روز جایگاه خود را در این قاره از دست میدهد، حکم کابوسی را دارد که رنگ واقعیت به خود گرفته است.
از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، چهار کشور فرانسوی زبان آفریقا شاهد وقوع کودتا بودهاند و پاریس میگوید که دستهای خارجی در کار است.
«امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه، در تاریخ ۶ شهریور در جمع سفرای این کشور از «ائتلافی نامانوس میان پان-آفریقاییهای خودخوانده و نئوامپریالیستها» به عنوان عامل «شیوع» کودتاهای اخیر در کشورهای آفریقایی فرانسویزبان شامل گابن، نیجر، بورکینافاسو و مالی نام برد.
کودتا در نیجر هفتمین استیلای نظامیان در «کمربند کودتا» در آفریقا طی سه سال گذشته بود و بعد ناگهان در ۳۰ آگوست (۸ شهریور) شاهد وقوع هشتمین کودتا در گابن بودیم
البته او نامی از این به اصطلاح نئوامپریالیستها نبرد، اما روی سخنش با روسیه و چین بود که به ادعای وی کلمات سمی را در ذهن بیش از حد مشتاق کودتاچیان بدخواه ریختهاند و ریاکارانه بحثهای قدیمی را بر سر حاکمیت و استثمار فرانسه استعمارگر به راه انداختهاند.
کودتا در نیجر هفتمین استیلای نظامیان در «کمربند کودتا» در آفریقا طی سه سال گذشته بود و بعد ناگهان در ۳۰ آگوست (۸ شهریور) شاهد وقوع هشتمین کودتا در گابن بودیم.
روزنامه «لو فیگارو» کودتاهای پیوسته در مستعمرههای سابق فرانسه را به شکنجه در وان حمام تشبیه کرده و مینویسد: دیپلماتهای فرانسه جرأت ندارند سرهایشان را از آب بیرون بیاورند چراکه هر بار کودتای جدیدی با شدت بیشتر اتفاق میافتد.
آفریقا و چندجانبهگرایی
اینکه ادعاهای مکرون درباره تبلیغات پکن و مسکو برای ترغیب نظامیان آفریقایی به تدارک کودتا چه اندازه صحت دارد، موضوع گزارش ما نیست، اما آفریقا در حال جهانی شدن است و این روزها رؤسای جمهور کشورهای آفریقایی تمام دنیا را از ترکها، روسها و اسرائیلیها گرفته تا حتی متحدان فرانسه مانند آلمان و ایالات متحده، در اتاق انتظار خود دارند.
به بیان دیگر، در جهانی که به سمت چندجانبهگرایی پیش میرود و بسیاری از کشورها حتی ساختار انحصارگرای شورای امنیت را زیر سوال میبرند و به دنبال کسب کرسی دائم در این شورا هستند، فرانسه به رغم تظاهر به گذار از دوره استعماری، با اصرار به حفظ پایگاههای نظامی در مستعمرههای سابق، در عمل شیوههای قدیمی را برای حفظ ارتباط با آفریقا به کار گرفت غافل از اینکه، همزمان دیگر ابرقدرتها روی فعالیتهای تجاری متمرکز شدند و برای همین است که سهم شرکتهای فرانسوی از بازار آفریقا بسیار کمتر از سهم دیگر کشورها است.
حضور جمع کثیری از کشورهای آفریقایی در نشست اخیر «بریکس» گواهی بر اشتیاق سران قاره سیاه به سهمخواهی از تحولات جهانی است.
این نشست به میزبانی آفریقای جنوبیُدر سی ویکم مرداد به مدت سه روز و تحت عنوان «بریکس و آفریقا، شراکت برای سرعت رشد متقابل، توسعه پایدار و چندجانبهگرایی فراگیر» برگزار شد.
انتخاب چنین عنوانی حاکی از اهمیت نقشی است که سران بریکس در مسیر عبور از هژمون آمریکا، برای آفریقا به عنوان یکی از پایههای جهان چندقطبی، قائل میشوند.
نکته جالب آنکه رئیس جمهور فرانسه هم تمایل به حضور در بریکس بود اما از سوی کشور میزبان دعوت نشد و این را هم میتوان حذف نمادین فرانسه از مناسبات آفریقا تلقی کرد.
دلایل استقبال غیرنظامیان از کودتا
«یورونیوز» در مطلبی که در رابطه با کودتاهای ضدفرانسوی کشورهای آفریقایی فرانسویزبان منتشر کرد، مینویسد: دلایل ریشهای روانشناختی برای این کودتاها وجود دارد مبنی بر اینکه درک مردم از جدی بودن یک مشکل متناسب با بهبود ظاهری آن رشد میکند.
در سراسر منطقه آفریقای مرکزی و غربی، شهروندان جوان به شدت از سیاستمدارن سنتی مأیوس هستند و با دیده شک به تکرار چرخه زمامداری آنها نگاه میکنند
مردمی که در دوره پسااستعمار، به دنبال تجربه طعم رهایی کامل هستند، ناگهان یاد تمام دوران انقیاد خود میافتند و عصبانیتر میشوند. حضور استعماری فرانسه در منطقه ساحل و آفریقای مرکزی به قدری تثبیت شده بود که احتمالا باعث برانگیختن احساس خشم فزایندهای در میان نسلهای امروزی شد. گذشته کابوسی است که آدم را رها نمیکند.
از سوی دیگر، شاهد هستیم که در دو کودتای اخیر (نیجر و گابن) مردم عادی به حمایت از کودتاگران برخاستند و تظاهراتهای گستردهای را برای
محکوم کردن گرایشهای استعماری فرانسه و سایر کشورهای غربی برگزار کردند.
از طرفی، در سراسر منطقه آفریقای مرکزی و غربی، شهروندان جوان به شدت از سیاستمدارن سنتی مأیوس هستند و با دیده شک به تکرار چرخه زمامداری آنها نگاه میکنند. برای مثال، کودتای گابن یک روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به نفع تمدید سومین دور از زمامداری «علی بونگو اوندیمبا» به وقوع پیوست.
فساد انتخاباتی رؤسای جمهورِ مورد حمایت غرب در کنار مسائلی دیگر نظیر بیکاری و توزیع نابرابر فرصتهای اقتصادی به نفع حامیان حکومت، ذهن قشر جوان جوامع آفریقایی را نسبت به حاکمان فعلی بدبین کرده است و این شامل حال نظامیان هم میشود.
فراوانی مدلهای سوءاستفاده از قدرت به حدی است که مردم آفریقا به حسن نیت نهادهایی، چون اتحادیه آفریقا و جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا هم شک دارند.
انتهای پیام/