فرصت ثروتآفرینی در عصر اقتصاد دانشبنیان
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد خبرگزاری علم و فناوری آنا، در عصر اقتصاد دانشبنیان یا اقتصاد دانشمحور (Knowledge Economy) نظام اقتصادی برمبنای دانش و سرمایه فکری ایجاد میشود. در این دوره از اقتصاد سرمایه اصلی شامل تمام تواناییهای فکری افراد میشود که میتواند در حوزه اقتصادی وارد شود.
کشورهای توسعهیافته ورود به عصر اقتصاد دانشبنیان را از نیمه دوم قرن ۱۹ آغاز کردند. سال ۱۹۶۶ بود که پیتر دراکر برای نخستین بار اصطلاح اقتصاد دانشبنیان را در کتاب مجری مؤثر استفاده کرد. این نویسنده بر دانش، مهارت و تجزیه تحلیل دادهها تأکید داشت.
از دیگر ویژگیهای عصر اقتصاد دانشبنیان این است که همانند دورههای عصر صنعتی مبتنی بر ماشینآلات و افزایش تولید و یا عصر کشاورزی مبتنی بر قدرت بدنی افراد نیست بلکه در این دوره تلاش میشود تا به نیروی انسانی ماهر توجه شود.
در عصر اقتصاد دانشبنیان تلاش میشود تا گسترش دانش با تکیهبر رایانه و تحلیل دادههای کلان انجام شود. از دیگر ویژگیهای عصر اقتصاد دانشبنیان این است که در کشورهای توسعهیافته تلاش شده است تا اقتصاد بهجای اتکا به تولید به سرمایه فکری و مهارت افراد متکی باشد.
از دیگر قابلیتهای عصر اقتصاد دانشمحور این است که ارزش داراییها جنبه فیزیکی و مشهود ندارد؛ بلکه داراییها نامشهود است، درست مانند ارزش نیروی انسانی ماهر و متخصص و یا مالکیت معنوی.
ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان
در تعریف خصوصیات اقتصاد دانشبنیان سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اعلام میکند که این نوع از اقتصاد با تولید فناوریهای پیشرفته (کامپیوتر، الکترونیک، هوافضا)، صنایع بخش خدمات، مانند مراقبتهای پزشکی، آموزشی و طراحی نرمافزار (مانند نرمافزار حسابداری)، خدمات تجاری مانند بیمه، اطلاعات و ارتباطات مرتبط است.
البته ارتباط اقتصاد دانشبنیان باهوش مصنوعی در خدمات مالی و استفاده از دانش در دو قالب دانش صریح شامل ارقام، حقایق، دادهها و دانش ضمنی شامل نحوه کار، تجربه، قضاوت، شهود، نحوه برخورد با مردم امری بدیهی و ضروری است.
از دیگر قابلیتهای عصر دانشبنیان میتوان کاهش نیاز به مدارک تحصیلی را ذکر کرد؛ زیرا افراد در چنین عصر اقتصادی نیاز به مهارتآموزی و افزایش یادگیری از طریق تمرین مستمر دارند و باید از حیطه آموزش به شیوه سنتی خارج شوند.
ویژگی نیروی انسانی در عصر اقتصاد دانشمحور
در عصر اقتصاد دانشبنیان از دانش و مهارت نیروی انسانی برای ایجاد ارزشافزوده محسوس و یا نامحسوس استفاده میشود به همین دلیل تکیه این عصر بر نیروی خلاق و متخصص است.
بدون تردید کشورهایی که دارای جمعیت جوان هستند و ظرفیت بالایی در بخش فناوری دارند میتوانند سهم بیشتری از ارزشافزودههای ایجادشده در عصر اقتصاد دانشبنیان داشته باشند.
مایکل پورتر، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد درباره ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان میگوید: اقتصاد امروز بسیار پویاتر است و مزیت مقایسهای آن کمتر از مزیت رقابتی است که به «استفاده بیشتر از ورودیها که به نوآوری مداوم نیاز دارد» متکی است. درنتیجه، مشاغل STEM فنی شامل دانشمندان رایانه، مهندسین، شیمیدانان، زیست شناسان، ریاضیدانان و مخترعین علمی تقاضای مستمر را در سالهای آینده شاهد خواهند بود. علاوه بر این، خوشههای واقعشده که مایکل پورتر معتقد است در اقتصادهای جهانی بسیار حیاتی است، بهصورت محلی با صنایع مرتبط، تولیدکنندگان و سایر نهادهای مرتبط بامهارت، فنآوری و سایر ورودیهای متداول ارتباط برقرار میکند. ازاینرو، دانش؛ کاتالیزور و پیونددهنده در اقتصادهای مدرن است.
توانمندسازی نیروی انسانی در مواجه با هوشمندسازی اقتصاد
همچنین اندیشمندان استدلال میکنند در عصر اقتصاد دانشبنیان آن دسته از مدیرانی که به توانمندسازی نیروی انسانی باور داشته و آنان را در تصمیم سازیها و تصمیمگیریها همراه میکنند بهمراتب موفقتر هستند.
بیش از ۵۰ سال از ورود کشورهای دنیا به عصر اقتصاد دانشبنیان میگذرد، اما این مفهوم بهتازگی در ادبیات اقتصادی کشور واردشده است. تلاش برای ثروت آفرینی از طریق اقتصاد دانشبنیان تنها راهی است که میتوان به آن متکی بود، زیرا در این شیوه هزینه درآمدزایی حداقلی، ولی میزان ثروت آفرینی حداکثری است.
انتهای پیام/