صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۱۰ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
گفت‌وگوی تفصیلی آنا با پدر زلزله‌شناسی ایران

عکاشه:‌ برای مقابله با زلزله تهران، سه پیشنهاد به شورای عالی امنیت ملی دادم/ حتی «یک دهم درصد» پایان‌نامه‌ها مطلب جدید ندارد

در صورت وقوع زلزله، تهران قابل نجات نیست/ افرادی که در مرتبه‌های مربی و استادیاری مانده‌اند، افراد توانمندی نبودند و بهتر است عرصه را برای جوانان خالی کنند/ 56 سال پیش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران راه‌اندازی شد اما 106 سال پیش انگلیسی‌ها در مسجدسلیمان نفت استخراج کردند/ زمانی که از آلمان به ایران بازگشتم، زلزله‌شناسی را پایه‌گذاری کردم و بعد لقب پدر زلزله‌شناسی به بنده دادند.
کد خبر : 85635

گروه واحدهای دانشگاهی خبرگزاری آنا- مصطفی سعیدی: دکتر بهرام عکاشه متولد 1315 در شهر مسجد سلیمان است. دوران تحصیلات ابتدایی‌اش را در همان شهر گذراند و به دلیل علاقه‌اش به رشته ریاضی برای ادامه تحصیل در مقطع ششم دبیرستان به اهواز رفت. سال 1334 پس از شرکت در کنکور در رشته فیزیک دانشگاه تهران قبول شد و 1337 با مدرک لیسانس فارغ‌التحصیل شد.


عکاشه یک فرزند پسر 40 ساله و سه نوه دارد. فرزندش در آلمان فلسفه خوانده و همانجا هم زندگی می‌کند، دو برادر این استاد دانشگاه آزاد اسلامی که یکی بزرگتر و دیگری 12 سال از او کوچک‌تر است در آمریکا زندگی می‌کنند اما پدر زلزله‌شناسی ایران می‌گوید که «به خاطر عشقم به ایران حاضر به زندگی در هیچ کشور دیگری نیستم.»


او هم مثل همه ایرانیان مخالف سیاست‌های استعمارگرانه انگلیس است، اما می‌گوید مسجدسلیمان شهری است که از سوی انگلیس‌ها ایجاد شد و ورود آنها به این شهر، مسجدسلیمان را پیشرفته‌ترین شهر زمان خود کرده بود.


این استاد دانشگاه آزاد اسلامی با وجود اینکه دهه 80 از زندگی خود را می‌گذارند اما هنوز تاریخ‌ها را در خاطر دارد و می‌گوید: «82 سال است که دانشگاه تهران راه‌اندازی و 52 سال است که موسسه ژئوفیزیک در کشور پایه‌گذاری شده است، اما 108 سال پیش (1908 میلادی) نفت در شهر مسجد سلیمان استخراج شد، پس معلوم است 56 سال قبل از ایجاد ژئوفیزیک در دانشگاه تهران، انگلیسی‌ها در منطقه خوزستان کارهای زمین‌شناسی و اکتشاف نفت را انجام داده بودند.»


آنچه مانع پیشرفت استادیاران و دانشیاران می‌شود، کلاس‌های درس زیادی است که ارائه می‌کنند و این باعث می‌شود که زمانی برای تحقیق نداشته باشد؛ نوشتن کار علمی درجه یک به زمان و وقت آزاد نیاز دارد، نه اینکه دائم کلاس داشته باشیم

در سلسله گفت‌وگوهای خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی (آنا) با استادان برجسته این دانشگاه به سراغ دکتر بهرام عکاشه پدر علم زلزله‌شناسی ایران، رئیس پیشین بخش زلزله‌شناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و رئیس سابق دانشکده علوم پایه واحد تهران شمال رفتیم که مشروح این گفت‌وگوی یک ساعت و نیمه را در زیر می‌خوانید:


* آقای دکتر از دوران کودکی و خاطرات محل تولدتان بگویید.


- نام خانوادگی من «عکاشه» نام یکی از طوایف بختیاری در جنوب غربی ایران است که بر اساس ساختار اجتماعی ایل بختیاری شکل گرفته است، من در شهر مسجد سلیمان به دنیا آمدم و دوران ابتدایی‌ام را در آنجا گذراندم، تحصیل در مسجدسلیمان رایگان بود و ما بهترین دبیران آن زمان را در مدرسه داشتیم. تا کلاس 11 در مسجدسلیمان درس خواندم اما به دلیل علاقه‌ام به رشته ریاضی مجبور شدم برای ششم دبیرستان ریاضی به شهر اهواز بروم. به اهواز که رفتم در آنجا اتاقی اجاره کردم و رفاهی که در مسجدسلیمان داشتم را به خاطر علاقه‌ام به ریاضیات و فیزیک رها کردم.



* چه سالی به دانشگاه تهران رفتید؟


- سال 1334 در کنکور شرکت کردم و رشته فیزیک دانشگاه تهران قبول شدم، سال 37 هم لیسانسم گرفتم.


* بعد از اخذ لیسانس چه کردید؟


- پروفسور حسابی و دکتر کشی افشار که از استادان ما بودند، تازه موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران را پایه‌گذاری کرده بودند، پرفسور حسابی چند نفر از فارغ‌التحصیلان رشته فیزیک را برای اعزام به خارج انتخاب کرد تا در آنجا تخصص‌های لازم زلزله‌شناسی را یاد بگیریم و بتوانم موسسه ژئوفیزیک را اداره کنیم. من هم در این افراد منتخب به آلمان رفتم.


* چه شد به آلمان رفتید؟


- من برای رشته زلزله‌شناسی به آلمان اعزام شدم. پیش از آن سه سال به طور شبانه در مدرسه البرز تهران زبان آلمانی می‌خواندم و زمانی که این موضوع را به پروفسور حسابی گفتم، ایشان تعجب کرد که چطور آلمانی را انتخاب کردم، پس از آنکه موضوع اعزام دانشجویان به خارج پیش آمد من به آلمان اعزام شدم و 10 سال آنجا بودم و مدرک دکتری‌ام را گرفتم، زمانی که از آلمان به ایران بازگشتم، زلزله‌شناسی را پایه‌گذاری کردم و بعد لقب پدر زلزله‌شناسی به بنده دادند.


* کجای آلمان بودید؟


- 4 سال اول دانشگاه اشتوتگارت آلمان بودم، با توجه به اینکه رشته کوه‌های آلپ در جنوب آلمان قرار دارد کارهای تحقیقاتی انجام می‌دادم و در شبکه زلزله‌نگاری آنجا کار می‌کردم، در موسسه لرزه‌نگاری اشتوتگارت تجزیه و تحلیل و کارهای عملی زلزله شناسی را یاد گرفتم که در ایران کاربرد داشته باشد. 6 سال هم برای تحصیل به دانشگاهی در فرانکفورت رفتم و پایگاه لرزه‌نگاری فرانکفورت را اداره می‌کردم. در این مرکز تجزیه و تحلیل و آنها را به مرکز جهانی ارسال می‌کردم.


حدود 1330 شهر در کشور داریم که 83 درصد این شهر بسیار آسیب‌پذیر است، 16 درصد آسیب‌پذیری کمتری دارد و تنها یک درصد شهرهای ما در برابر زلزله امن هستند.

* چه زمانی به ایران بازگشتید و کجا مشغول به کار شدید؟


- سال 48 به دانشگاه تهران بازگشتم و کارم را در موسسه ژئوفیزیک آن آغاز کردم.


* بیشتر تدریس داشتید یا کار تحقیقاتی انجام می‌دادید؟


- سعی می‌کردم در دانشگاه تهران کمتر تدریس کنم با توجه به اینکه ایران یک کشور زلزله‌خیز است بیشتر زمان‌مان را به کارهای تحقیقاتی و پژوهشی این رشته می‌گذراندم و به این دلیل سال 1354 توانستم به مرتبه دانشیاری ارتقا پیدا کنم.


* یعنی 6 ساله به مرتبه علمی دانشیاری ارتقا پیدا کردید؟


- بله، الان هم اگر کلاس‌های درسی استادان کمتر باشد، اعضای هیات علمی می‌توانند با انجام کارهای پژوهشی، شرکت در کنفرانس‌های بین‌المللی در زمان کوتاه به دانشیاری برسند، به نظر من آنچه مانع پیشرفت استادیاران و دانشیاران می‌شود، کلاس‌های درس زیادی است که ارائه می‌کنند و این باعث می‌شود که زمانی برای تحقیق نداشته باشد؛ نوشتن کار علمی درجه یک به زمان و وقت آزاد نیاز دارد، نه اینکه دائم کلاس داشته باشیم.


* آقای دکتر غیر آلمان که در آن کشور تحصیل می‌کردید دیگر به چه کشورهای برای انجام تحقیقات سفر داشتید؟


- به دلیل زلزله‌خیز بودن ایران و پروژه‌های تحقیقاتی زیاد و کارهای عملی که در این زمینه وجود داشت، 3 مرتبه به آمریکا – یک‌بار به شمال آفریقا، چین، روسیه و ایتالیا و... رفتم و انجام این تحقیقات و نوشتن مقاله‌های زیاد باعث شد که سال 64 به مرتبه استادتمامی برسم.


* رشته زلزله شناسی و زمین‌شناسی چه تفاوت‌هایی با سایر رشته‌های دانشگاهی دارد؟


- اعضای هیات علمی رشته ژئوفیزیک باید مدام به بیایان‌ها و صحراها بروند و کارهای تحقیقاتی انجام بدهند، البته استادان رشته‌های فنی و پزشکی هم باید آزمایشگاه‌های مجهز در اختیار داشته باشند اما رشته زلزله‌شناسی نیاز به تحقیقات در بیابان‌ها و کوه‌ها دارد و طبیعت رشته زمین‌شناسی با سایر رشته‌ها متفاوت است.


* همکاری‌تان با دانشگاه آزاد اسلامی را از چه زمانی آغاز کردید؟


-من از سال 64 مرتبه‌ استادتمامی دارم و همکاری‌ام با دانشگاه آزاد اسلامی را از سال 1373 با پایه‌گذاری موسسه ژئوفیزیک واحد تهران شمال و به عنوان هیات علمی نیمه‌وقت آغاز کردم. آن سال‌ها من در واحد تهران شمال تنها بودم بدون آنکه همکاری در این رشته داشته باشم به این دلیل از بهترین استادان شرکت نفت و سایر صنایع برای تدریس استفاده می‌کردم.


سال 1384 عضو هیات‌ علمی تمام‌ وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال شدم و تاکنون همکاری تمام‌وقت با این واحد دارم.


سال 93 اولین سالی بود که دانشجوی دکتری گرفتیم، هدفم این است که حداقل 20 دانشجوی دکتری را برای شهرهای کشور تربیت کنیم، اکنون 13 دانشجوی دکتری داریم که پیش‌بینی‌ام برای سال 95 جذب 15 دانشجوی دکتری است

* در واحد تهران شمال برای چه مقطعی از رشته زلزله شنانشی دانشجو جذب می‌کردید؟


- از سال 73 تا 93 فقط دوره کارشناس ارشد زلزله‌شناسی داشتم و از سال 93 برای دوره دکتری هم دانشجو پذیرش کردیم و اکنون دانشگاه تهران، واحد علوم‌ و تحقیقات و تهران شمال سه دانشگاه کشور است که رشته دکتری زلزله‌شناسی دارند.


سال 93 اولین سالی بود که دانشجوی دکتری گرفتیم، هدفم این است که حداقل 20 دانشجوی دکتری را برای شهرهای کشور تربیت کنیم، اکنون 13 دانشجوی دکتری داریم که پیش‌بینی‌ام برای سال 95 جذب 15 دانشجوی دکتری است. 1330 شهر داریم، باید مرکز هر استان از فعالیت‌های ژئوفیزیک بهره‌مند باشد و این مراکز نیاز به استاد دارد.


البته در این مدت قصد داشتم که چند رشته دیگر علوم پایه هم راه‌اندازی کنم اما معتقدم که اگر در یک رشته استادان خوب داشته باشم، می‌توانم نیروی کارآمد بهتری برای کشور تربیت کنم تا اینکه در چند رشته از استادان نیمه توانمند استفاده کنیم.


* آقای دکتر در رزومه شما ریاست دانشکده علوم واحد تهران شمال ثبت شده است، از چه سالی این مسئولیت را به عهده داشتید؟


- از سال 82 تا 91 رئیس دانشکده علوم پایه واحد تهران شمال بودم تا اینکه سال 91 خسته شدم و از ریاست دانشکده کناره‌گیری کردم.



* هنوز هم ندریس دارید؟


بله، هنوز هم تدریس دارم.


* آقای دکتر نظر شما درباره فعالیت استادان بازنشسته در دانشگاه‌ها چیست؟ بهتر نیست که این جایگاه بیشتر در اختیار جوانان باشد؟


- شما می‌فرمایید استاد، در صورتی‌که که در دانشگاه‌ها به مربی، استادیار، دانشیار هم استاد گفته می‌شود. من معتقدم افرادی که در مرتبه‌های مربی و استادیاری مانده‌اند، افراد توانمندی نبوده‌اند و بهتر است که عرصه را برای جوانان خالی کنند.


ما می‌توانیم از استادان بخواهیم که 4 واحد درسی در طول ترم تحصیلی ارائه کنند و در ازای آن معادل 10 واحد کار پژوهشی انجام بدهند تا با این کار هم باعث رشد دانشگاه آزاد اسلامی در مجامع علمی بین‌المللی بشوند و هم در مدت کوتاهی ارتقای مرتبه داشته باشند

البته این موضوع را برای این نمی‌گویم که چون خودم استاد هستم اما مربیانی که سن بالایی دارند و بازنشسته هستند به درد دانشجویان ما نمی‌خورند و دانشگاه باید مربیان جدید تربیت کند و پرورش بدهد.


* به نظر شما دلیل کند بودن روند ارتقای مرتبه اعضای هیات علمی چیست؟


- ما در موسسه ژئوفیزیک 4 واحد درسی بیشتر تدریس نمی‌کردیم، اما در دانشگاه آزاد اسلامی باید 14 واحد تدریس کنیم. اینجا چون دانشگاه متکی به بودجه دولت نیست و باید هزینه‌‌های خود را از شهریه دانشجویان تامین کند، مجبور است که درس‌های زیادی به استادان بدهد و این موضوع باعث می‌شود که مدرسان ما زمانی زیادی برای انجام پژوهش‌ها و نوشتن مقاله نداشته باشند.


ما می‌توانیم از استادان بخواهیم که 4 واحد درسی در طول ترم تحصیلی ارائه کنند و در ازای آن معادل 10 واحد کار پژوهشی انجام بدهند تا با این کار هم باعث رشد دانشگاه آزاد اسلامی در مجامع علمی بین‌المللی بشوند و هم در مدت کوتاهی ارتقای مرتبه داشته باشند.


به نظر من یک عضو هیات علمی باید هرسال حداقل در یک کنفرانس بین‌المللی شرکت کند و یا خودش برگزارکننده باشد.


موضوع دیگری که مطرح است این است که آرشیوهای دانشگاهی‌های ما داده‌های کمی دارند و نمی‌توانیم اطلاعات دسته اول و خام به دانشجویان‌مان بدهیم در صورتی که در خارج اگر می‌توانیم خوب کار کنیم دلیل آن این است که اطلاعات دسته اول را دارند و یک دانشحو یا محقق به هرجا نامه بنویسد به او پاسخ می‌دهند اما در ایران حتی شما را به موسسه ژئوفیزیک راه نمی‌دهند، ما خودمان با خودمان سازش نداریم، این در حالی است که اگر من یک اطلاعاتی را از آمریکا، آلمان یا سایر کشورها بخواهم به‌راحتی در اختیار من قرار می‌دهند و همکاری می‌کنند. کار علمی کار تک‌نفری نیست و نیاز به همکاری دارد.


* شما چه تعداد مقاله نوشته‌ و کار پژوهشی انجام داده‌اید؟


- خیلی زیاد. تعداد آن در دستم نیست.


* موضوعی که در مورد رشته‌های علوم پایه صدق می‌کند کاربردی نبودن این رشته‌هاست و فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها با توجه به اینکه از دانشجویان توانمند و بااستعداد هستند، اما رشته‌های تحصیلی آنها مربوط به تدریس در مدارس و دانشگاه‌ها می‌شود و کاربردی نیست، شما چه پیشنهادی برای اصلاح این روند دارید؟


- این موضوع در سراسر کشور و همه دانشگاه‌ها وجود دارد و برای فارغ‌التحصیلان رشته‌های علوم‌پایه کار مناسبی پیدا نمی‌شود. این موضوع برای دانشجویان زمین‌شناسی و زلزله شناسی بیشتر است.


به عنوان نمونه کسی که در رشته بیولوژی فارغ التحصیل شده است، می‌تواند در چند بیمارستان مشغول به کار شود، اما دانشجوی زلزله‌شناسی فقط باید در فیلد کار کند که سختی‌های خودش را دارد. در رشته علوم زمین ما با بیرون شهر و مسائل شهری کار داریم در صورتی‌که کسی که شیمی می‌خواند کارش در آزمایشگاه است، ولی زمین‌شناسی به کوه و بیابان نیاز دارد و باید از وضعیت گسل‌ها اطلاع کسب کند.


* برنامه روزانه شما چیست؟


همیشه این موضوع را گوشزد کرده‌ام که چنانچه یک زلزله بالای 7 ریشتر در تهران اتفاق بیفتد که حتما اتفاق خواهد افتاد، به اعتقاد من تهران مانند یک جسمی می‌شود که سر آن از بدن جدا شود و به تبع آن کشور صدمه‌های زیادی می‌بیند

- گاهی موسیقی و بیشتر ورزش. به دانشجویان و استادان هم توصیه می‌کنم که ورزش را فراموش نکنند.


* چه ورزشی انجام می‌دهید؟


- دوران نوجوانی قهرمان زیبایی‌ اندام استان خوزستان بودم الان هم پیاده‌روی و بدن‌سازی انجام می‌دهم البته در منزل و با استفاده از دمبل‌های 5-6 کیلویی.


شهر مسجدسلیمان بهترین شهر در رشته شنا بود. همه امکانات ورزشی در آنجا رایگان بود، حتی در برخی باشگاه‌ها غذای وزرشکاران هم رایگان در اختیار آنها قرار می‌گرفت.


* آقای دکتر هنوز هم به شهر محل تولدتان تعلق خاطر دارید و با عِرق از آن یاد می‌کنید.


- بله چراکه نه، مسجدسلیمان در زمان خودش لندن دوم کشور بود. پدر من به عنوان کارگر ساده استخدام شرکت نفت بود، بعد انگلیسی‌ها کلاس‌های تخصصی برای کارکنان شرکت نفت گذاشتند و کار به جایی رسید که پدر بنده و همراهانش چند سال بعد به جنوب بغداد رفتند و آنجا خطوط تلفن نصب کردند.


انگلیسی‌ها یک مدرسه در آبادان داشتند که دانش‌آموخته‌های دیپلم را جذب و آنها را برای مهندسی تربیت می‌کردند، چراکه نمی‌خواستند از دانشگاه‌های دیگر نیرو بگیرند تا با این کار باعث پیشرفت دانشگاه‌ها بشوند.


من 5 ساله بودم که در مسجدسلیمان لوله‌کشی آب داشتیم در حالی که در جوانی به تهران آمدم و در خیابان باب‌همایون اتاقی اجاره کردم، بعد از چند روز دیدم که با قاطر و بشکه برای مردم آب می‌آوردند. در حق مردم این کشور سهل‌انگاری شده و آن‌طور که باید ایران توسعه نیافته بود.


چرا نخستین دانشگاه ما 82 سال پیش راه‌اندازی شد، اما قدمت نخستین دانشگاه آلمان بیش از 300 سال است.؟ برای اینکه آقامحمدخان به مسائل دیگری می‌اندیشید و اروپاییان به فکر پیشرفت بودند.


یا چطور است که 56 سال پیش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران راه‌اندازی شد اما 106 سال پیش انگلیسی‌ها در مسجدسلیمان نفت استخراج کردند.؟ این یعنی پیش از آن انگلیسی‌ها در مسجدسلیمان کار زمین‌شناسی و زلزله‌شناسی انجام داده بودند.


* الان تهران بیش از اندازه توسعه یافته است و جمعیت آن روز به روز در حال افزایش است، اگر تهران بلرزد پیش‌بینی شما از خسارت‌های آن چیست؟


- من نخستین استاد زلزله‌شناسی ایران و پایه‌گذار این رشته در کشور بودم و همیشه این موضوع را گوشزد کرده‌ام که چنانچه یک زلزله بالای 7 ریشتر در تهران اتفاق بیفتد که حتما اتفاق خواهد افتاد، به اعتقاد من تهران مانند یک جسمی می‌شود که سر آن از بدن جدا شود و به تبع آن کشور صدمه‌های زیادی می‌بیند.


شهر تهران 11 هزار کیلومتر لوله‌کشی گاز داردکه بعد از زلزله باعث آتش‌سوزی می‌شود، نبود آب آشامیدنی، آوار منازل و... همه این عوامل دست به دست هم می‌دهد که تعداد کشته‌شدگان زلزله تهران افزایش یابد

در شهر تهران و در حالت عادی آن که همه چیز سر جای خودش است نمی‌توان به راحتی در این شهر حرکت کرد، ترافیک و راهبندان در حالت عادی، تردد در شهر تهران را مشکل کرده است، حالا اگر روزی زلزله بیاید و ساختمان‌ها تخریب شوند و به کوچه‌ها و خیابان‌ها بریزند، امداد و کمک‌رسانی به چه صورت انجام خواهد شد.


به عقیده من در صورت وقوع زلزله، تهران قابل نجات نیست، تهرانی که جمعیت آن دقیقه به دقیقه در حال افزایش و 30 درصد بافت شهری آن فرسوده است. اگر جمعیت تهران را حداقل 15 میلیون نفر در نظر بگیریم حدود 3 میلیون نفر در بافت فرسوده سکونت دارند.


* تاکنون سعی کرده‌اید که این نگرانی را به مسئولان کشوری انتقال بدهید؟


- بله، سال 76 در گفت‌وگویی که با یکی از روزنامه‌ها داشتم، اعلام کردم که سازه‌های تهران توان مقاومت در برابر زلزله را ندارند، بعد از مصاحبه از شورای عالی امنیت ملی با بنده نامه‌نگاری کردند که مستنداتم درباره مقاوم نبودن سازه‌های تهران را به این شورا ارسال کنم. من هم این مستندات به علاوه پیشنهادهای خودم را به شورا فرستادم و سه پیشنهاد دادم که منازل و محل کار مسئولان کشوری را مقام‌سازی کنید، برای تهران و سایر استان‌ها ستاد بحران راه‌اندازی کنید و پیشنهاد دیگرم انتقال پایتخت به اطراف اراک و اصفهان بود.




حدود 1330 شهر در کشور داریم که 83درصد این شهر بسیار آسیب‌پذیر است، 16 درصد آسیب‌پذیری کمتری دارد و تنها یک درصد شهرهای ما در برابر زلزله امن هستند.


رئیس‌جمهور وقت قصد داشت که شهر سمنان را برای پایتخت انتخاب کند و من گفتم که این شهر هم زلزله‌خیز است و بهتر است پایتخت را بین اراک و اصفهان که منطقه باریکه امن است، انتقال بدهید.



رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران اعلام کرده بود که بر اساس آمار سال 2014، تهران دهمین شهر پرمخاطره جهان و از نظر احتمال بروز 5 حادثه طبیعی و زلزله ششمین شهر پرمخاطره جهان است. اینکه من می‌گویم تهران در صورت وقوع زلزله از بین می‌رود ادعای من نیست، بلکه رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران هم به این موضوع اذعان دارد.


از من سوال می‌کنند که پس از زلزله ما زنده‌ها را کجا نگه‌ داریم؟ من می‌گویم جایی جز اطراف بهشت‌ زهرا (س) باقی نمی‌‌ماند، باید چادرهای امداد آنجا مستقر بشوند تا استان‌های معینی که متولی کمک‌رسانی به تهران هستند، برسند.


بیش از 100 عنوان پایان‌نامه در دفتر کارم دارم که حتی «یک دهم درصد» مطلب جدید ندارد

بر اساس پیش‌بینی‌ها، زلزله تهران به قدری کشته خواهد داشت که نمی‌توان جنازه‌ها را ساماندهی کرد، این موضوع به قدری نگران کننده است که حتی من پیشنهاد کردم که از دستگاه‌هایی که جنازه‌ها را می‌سوزاند، استفاده کنند و خاکستر افراد جان‌باخته را به بازماندگان آنها تحویل بدهیم.


* این موضوع با شرع و عرف ما منافات دارد و عملی نیست!


- سوال من این است که چگونه می‌خواهیم دو میلیون جنازه را به صورت همزمان دفن کنیم؟ در حالی که بعد 4-3 روز جنازه‌ها فاسد می‌شود.



* خب شاید این اتفاق به این گسنردگی که شما می فرمائید نباشد.


- ما باید بدترین حالت زلزله را در نظر بگیریم، اشتباه ما این است ساده‌ترین حالت را در نظر می‌گیریم که مسئولیت‌مان را کمتر کنیم. اگر برای بدترین حالت آمادگی داشته باشیم برای حالات دیگر هم از عهده آن برمی‌آییم.


شهر تهران 11 هزار کیلومتر لوله‌کشی گاز دارد، بعد از زلزله گارهای درون این لوله‌ها در فضا پخش می‌شود و آتش‌سوزی اتفاق می‌افتد. آب آشامیدنی وجود نخواهد داشت، آوار منازل و... همه این عوامل دست به دست هم می‌دهد که تعداد کشته‌شدگان زلزله تهران در روز اول و دوم افزایش یابد.


تهران 11 هزار کیلومتر لوله‌کشی گاز دارد، بعد از زلزله گارهای درون این لوله‌ها در فضا پخش می‌شود و آتش‌سوزی اتفاق می‌افتد. آب آشامیدنی وجود نخواهد داشت، آوار منازل و... همه این عوامل دست به دست هم می‌دهد که تعداد کشته‌شدگان زلزله تهران در روز اول و دوم افزایش یابد

* شما چند زلزله را از نزدیک دیده‌ یا بعد از زلزله حضور داشته‌اید؟


- زلزله ناپل ایتالیا، چند زلزله از روسیه و چین و تقریبا در همه زلزله‌های اخیر داخل کشور حضور داشته‌ام.


* مواجهه این کشورها با زلزله چگونه بود؟


- ما نمی‌توانیم خودمان را با این کشورها مقایسه کنیم چون ساختار شهری و مدیریت بحران آنها با کشور ما متفاوت است اما می‌توانیم از آنها الگو بگیریم، به عنوان نمونه سال 1903 یا 1906 زلزله سانفرانسیسکو این شهر را نابود کرد اما اکنون یکی از بهترین‌های مراکز زلزله‌شناسی در جنوب سانفرانسیسکو واقع شده است و آنها از زلزله درس عبرت گرفتند یا زلزله 1923 شهر توکیو ژاپن را نابود کرد اما اکنون اگر در این شهر زلزله اتفاق بیفتد کمترین خسارت را در بر دارد.


* به کدام شهرهای ایران رفته‌اید؟


- همه‌جای ایران را گشته‌ و تحقیقات انجام داده‌ام.


* در تحقیقات‌تان چه کارهایی انجام می‌دهید؟


- دستگاه نصب می‌کنیم، رکورد می‌گیریم، با مردم محلی صحبت می‌کنیم و گزارش را برای مسئولان مربوطه ارسال می‌کنیم.


* آقای دکتر ما در کشورمان فقط موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران داریم که وظیفه لرزه‌نگاری کشور را دارد، آیا در کشورهای دیگر به این شکل است؟


- خیر، کشورهای دیگر چندین مرکز ژئوفیزیک و لرزه‌نگاری دارند، به عنوان نمونه در کشور آلمان 10 مرکز ژئوفیزیک فعال است.


مسئولان باید در شهرهای دیگر موسسه ژئوفیزیک راه‌اندازی کنند. باید با موسسات ژئوفیزیک سایر کشورها ارتباط داشته باشیم و دانشجو اعزام کنیم. اعزام دانشجو نیاز به حداقل هزار دلار دارد. یک دانشجوی دکتری زلزله‌شناسی باید حداقل 9 ماه در موسسات زلزله‌شناسی خارجی کارآموزی کند.



* چه انتقادی از همکاران و هم‌رشته‌‌ای‌های خودتان دارید؟


- بسیاری از دانشجویان و حتی استادان ما، کار تجزیه و تحلیل امواج را نمی‌دانند و این درد بزرگی است، دلیل آن هم این است که در بیابان کار نکرده و فقط در کلاس و کتاب زلزله‌شناسی را یاد گرفته‌اند.


انتقاد دیگر که مطرح است، این است که استادان نباید درسی را برای دانشجو دیکته کنند، به نظر من این کار جنایت و خیانت بزرگی است. روش تدریس استادان املا و انشایی شده است در صورتی که نباید تدریس به این شکل باشد. در امتحانات میان ترم و پایان ترم من استفاده از کتاب، جزوه و تلفن‌همراه برای دانشجویان آزاد است البته در پایان ترم چون همراه داشتن تلفن همراه ممنوع است نمی‌شود، اما دانشجویان می‌توانند از کتاب‌ها و جزوه‌های خود در جلسه امتحان استفاده کنند و با این وجود، دانشجویان فقط می‌توانند به سوالات پاسخ بدهند که درس را یاد گرفته باشند در غیر این صورت با کتاب و جزوه هم نمی‌توانند.


زلزله تهران به قدری کشته خواهد داشت که نمی‌توان جنازه‌ها را ساماندهی کرد این موضوع به قدری نگران کننده است که حتی من پیشنهاد کردم که از دستگاه‌هایی که جنازه‌ها را می‌سوزاند، استفاده کنند

استادان باید به خودشان زحمت بدهند و طوری سوالات امتحانی را طراحی کنند که کسی که درس را یاد گرفته است، بتواند جواب بدهد.


* یکی از تاکیدهای رئیس دانشگاه آزاد اسلامی کاربردی بودن رساله‌ها و پایان‌نامه‌هاست، در رشته شما چه تعداد از پایان‌نامه‌ها کاربردی است؟


- کابردی و به روز بوددن پایان‌نامه موضوع بسیار بااهمیتی است، من همیشه به دانشجویانم می‌گویم اگر «یک دهم درصد» از پایان‌نامه‌های ارشد یا دکتری نکته جدیدی داشته باشد، می‌توانید یک انقلاب علمی در جهان ایجاد کنید. من بیش از 100 عنوان پایان‌نامه در دفتر کار در واحد تهران شمال دارم که حتی همین «یک دهم درصد» مطلب جدید هم ندارد و تقریبا بی‌فایده است.


موضوع دیگر که به دانشجویان می‌گویم این است که اگر در پایان‌نامه‌ها و مقاله‌های خود رفرنس بدهید، محقق هستید و در غیر این صورت مطلب شما دزدی است.


* موضوع پایان‌نامه شما در دوران دانشجویی چه بود؟


- پایان‌نامه ارشد درباره عوامل هواشناسی بود که موج دریا چه پارازیت‌های در دستگاه‌های لرزه‌نگار دارد، موضوع رساله دکتری هم اندازه‌گیری عمق‌ زلزله‌ها بود که دستگاه‌ها بتوانند واقعه و تغییرات کنونی زلزله را ثبت کنند.


انتهای پیام/

ارسال نظر