برای جذب دانشجوی خارجی هدفگذاری نکرده ایم/ دانشگاه آزاد اسلامی پیشرو توسعه شعب دانشگاهی بینالمللی است
به گزارش خبرنگار آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، جذب دانشجوی خارجی و توسعه شعب دانشگاهی در کشورهای هدف، برای دانشگاههای هر کشوری، موضوع جذابی است و دانشگاهها به سادگی از کنار آن عبور نمیکنند. جذب دانشجوی خارجی به دانشگاه اعتبار میبخشد. دانشجوی خارجی پس از فراغت از تحصیل، میتواند تبلیغکننده کشور محل تحصیل باشد و برای اینکه سالها در کنار مردم یک کشور زندگی کرده است ناخودآگاه، آن مردم و کشور برای او قابل ستایش هستند و به احترام آنها از پشت میزش بلند میشود و میایستد.
اهمیت توسعه شعب دانشگاههای داخلی در کشورهای هدف نیز، دستکمی از جذب دانشجوی خارجی ندارد. مهم است که زیرساختهای دانشگاههای خود را در کشوری که مایل هستیم از آنجا دانشجو داشته باشیم، مستقر کنیم تا مشکلات آمد و شد و هزینههای اقامت ...، دانشجویان خارجی کم شود.
حال که شاهد آمدوشد سران کشورهای عربی به کشورمان هستیم توقع میرود که بخشی از دانشجویان بین الملل از مبدا این کشورها بخواهند که ایران را برای ادامه تحصیل انتخاب کنند البته هر کشوری سیاست خاصی را دنبال میکند سیاست کشورهای عربی، تاسیس دانشگاههای مطرح دنیا در خاک کشور خودشان است اما ما به جذب دانشجوی خارجی و توسعه شعب دانشگاهی فکر میکنیم، موضوعی است که سروش رزمی، مدیرکل سابق دانشجویان غیرایرانی دانشگاه آزاد اسلامی به خبرگزاری علم و فناوری آنا میگوید.
سروش رزمی، نویسنده و دکترای علوم سیاسی گرایش مسائل ایران است. وی فعالیتهای زیادی در زمینههای آموزش عالی، تدوین و تنظیم تفاهمنامهها و قراردادهای بینالمللی انجام داده است. رزمی مدرس واحدهای دانشگاهی علوم سیاسی، جامعه شناسی، مدیریت رسانه، پژوهش هنر و ادبیات فارسی ... است.
رزمی مدیرکل سابق دانشجویان غیرایرانی دانشگاه آزاد اسلامی، دبیرکارگروه جذب و هدایت دانشجویان غیرایرانی دانشگاه را در کارنامه فعالیتهای خود دارد. وی در حال حاضر مشاور معاونت بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی است. با او در مورد جذب دانشجوی خارجی در دانشگاههای ایران و توسعه شعب دانشگاهی در کشورهای منطقه به گفتگو نشستهایم که در ادامه می آید:
آنا: همانطور که اطلاع دارید شرایط منطقه به نحوی است که تعامل مثبتی بین ایران با کشورهای همسایه خصوصا کشورهای عربی درحال شکلگیری است. از طرفی اگر بخواهیم از فضای به وجودآمده بیشترین بهره را از دانشگاههای خود ببریم باید تدبیری سنجیده در مورد موضوع جذب دانشجوی خارجی داشته باشیم تا از پتانسیل ایجاد شده حداکثر استفاده را ببریم. بفرمایید وضعیت جذب دانشجوی خارجی در کشور چگونه است و هدفگذاری دانشگاههای داخلی به کدام سمت است؟
رزمی: از ایام کرونا به بعد جذب خوبی در دانشگاههای ایران داشتیم. عمده این تعداد جذب دانشجو هم از کشورهای افغانستان و عراق بود. یعنی اگر قبل از این تاریخ به عنوان مثال 50 هزار دانشجوی غیرایرانی در کشور داشتیم بعد از کرونا تعداد دانشجویان غیرایرانی افزایش صددرصدی داشتیم و به حدود 100 هزار دانشجو رسیده است. درواقع اقدامات خوبی در دانشگاهها و وزارت علوم در این بازه زمانی انجام شد تا به این آمار دست یابیم. البته هدفگذاری هم در این زمینه در اسناد بالادستی کشور برای جذب دانشجو انجام شده است تا کشور به این هدف برسد اما باید بپذیریم که فاصله زیادی با اهداف تعیین شده داریم.
90 درصد دانشجویان خارجی که در دانشگاههای ایران تحصیل میکنند از دو کشور افغانستان و عراق هستند و 10 درصد بقیه دانشجویان، تابعیت بقیه کشورها را دارند. این تنوع ملیتی اصلا خوب نیست
سبد دانشجویان جذب شده خارجی مقیم ایران نیز سبد متنوعی نیست. درحالحاضر 90 درصد دانشجویان غیرایرانی کشور از دو کشور افغانستان و عراق هستند و ده درصد بقیه دانشجویان غیرایرانی تابعیت کشورهایی مثل لبنان، سوریه و پاکستان و شاید کشورهای دیگر را دارند. متاسفانه این آمار و سبد تنوع دانشجویی خوب نیست.
در واقع تنوع دانشجویی که در کشورهای مصر و ترکیه و یا حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی است اصلا قابل مقایسه با سبد تنوع دانشجویی در ایران نیست و فاصله زیادی با این کشورها داریم. بخشی از این مشکل که تنوعی در ملیت جذب دانشجوی خارجی نداریم مربوط به ماموریتها و اهداف دانشگاههای کشور است و سوالی که پیش میآید این است که؛ آیا دانشگاههای ایران براساس ماموریتهای بینالمللی ایجاد شدهاند یا خیر؟ و آیا اصولا زیرساخت دانشگاههای کشور برای جذب دانشجوی خارجی مناسب است؟
در حال حاضر ماموریت، زیرساخت و هدفگذاری دانشگاههای کشور براساس دانشجویان ایرانی بنا نهاده شده است نه دانشجویان خارجی. به عنوان مثال باید عرض کنم که در دانشگاههای کشور، سامانههای آموزشی یا سامانههایی دیگری برای ثبتنام و انتخاب واحد و ... وجود دارد مثل سامانه گلستان در وزارت علوم یا سامانه آموزشیار در دانشگاه آزاد اسلامی که دانشگاهیان و دانشجویان از آنها استفاده میکنند. این سامانهها به نوعی طراحی شده که فقط مناسب استفاده دانشجویان ایرانی است. یا خیلی از Syllabus درسی (فهرست موضوعات درسی) دانشگاههای داخلی به ویژه در حوزه علوم انسانی فقط برای دانشجویان ایرانی طراحی شده است. این موضوع میتواند به عنوان مانعی جدی برای دانشجویان خارجی باشد. در واقع متولیان ایجاد زیرساخت سامانهای دانشگاهها، برای دانشجوی خارجی فکری نکردهاند.
مثلا شما تصور کنید اگر قرار باشد از کشور ترکیه دانشجو جذب کنیم یا از کشورهای اروپایی، آیا سامانههای دانشگاهی کشور برای دانشجویان این کشورهای مناسب است؟ قطعا خیر.
آنا؛ با این توضیحات شما، میتوان گفت؛ زیرساختهای دانشگاههای ایران برای جذب دانشجوی خارجی فراهم نیست؟
رزمی: بله و تا زمانی که زیرساخت دانشگاههای کشور برای جذب دانشجوی خارجی درست نشود نمیتوانیم تنوع ملیتی را در این بخش شاهد باشیم.
مورد دیگری که باید به آن اشاره کنم بحث زبان است. الان خیلی از کشورهای دنیا چند نوع تدریس در دانشگاههای خود دارند. منظور بنده این است که در دانشگاههای این کشورها به زبانهای مختلف تدریس میشود و مشخصا به زبان انگلیسی که زبانی بینالمللی است تدریس میشود.
دولت ترکیه و دانشگاههای این کشور، شرایطی مهیا کردند تا اگر دانشجوی خارجی مایل بود در کلاسهایی که به زبان ترکی تدریس میشود شرکت کند شهریهی کمتری نسبت به سایر دانشجویان خارجی پرداخت کند.
مثلا در برخی دانشگاههای ترکیه، تدریس هم به زبانهای انگلیسی و هم به زبان ترکی انجام میشود. دانشجویی که وارد دانشگاههای این کشور میشود حق انتخاب دارد که در کلاسهایی که به زبان ترکی تدریس میشود حضور داشته باشد یا در کلاسهایی که به زبان انگلیسی تدریس میشود.
آموزش عالی ترکیه برای اینکه دانشجوی خارجی زبان ترکی استانبولی را یاد بگیرند تسهیلاتی برای او فراهم کرده است. در واقع دولت ترکیه و دانشگاههای آن شرایطی مهیا کردند تا اگر دانشجوی خارجی مایل بود در کلاسهایی که به زبان ترکی تدریس میشود شرکت کند هزینه و شهریه کمتری نسبت به سایر دانشجویان خارجی پرداخت کند.
این تسهیلات باعث میشود که دانشجویان خارجی ضمن یادگیری زبان ترکی استانبولی در دانشگاههای ترکیه، بخش زیادی از شهریه آنها به خاطر این انتخاب، بخشیده شود.
با اینکار، هم حق انتخاب دانشجویان خارجی برای انتخاب کلاسها حفظ میشود و هم دولت و دانشگاههای ترکیه با تشویقهایی که ایجاد میکنند به توسعه زبان و ملیت خود کمک میکنند.
اما در ایران و طبق ابلاغیه شورای انقلاب فرهنگی که خوب، البته درست هم است باید تحصیل در ایران فقط به زبان فارسی باشد؛ این موضوع به لحاظ راهبردی مطلوب و تصمیم درستی است از این جهت که منجر به توسعه زبان فارسی در کشور میشود و از نفوذ زبانهای دیگر و جایگزینی آن زبانها پیشگیری میشود.
اما در شیوه اجرای این قانون باید در دانشگاهها و وزارت علوم و دانشکدهها، تغییراتی لحاظ کرد. یعنی باید شرایط طوری ایجاد شود تا تاکید بر زبان فارسی، مانعی برای جذب دانشجو نشود.
یکی از کارهایی که میشود انجام داد این است که؛ به جای اینکه تاکید داشته باشیم تا تدریس در داخل کشور و در دانشگاهها، فقط به زبان فارسی باشد میتوانیم به جای آن و در جهت توسعه زبان فارسی، کُرسیهای زبان فارسی را در جهان توسعه دهیم.
یکی از کارویژههای دیگری که میشود تعریف کرد دادن ماموریتهای ویژه به برخی دانشگاههای کشور است. مثلا ماموریتهایی برای دانشگاههای مناطق آزاد تجاری کشور از جمله کیش، قشم، جلفا، انزلی، باکو و ارس تعریف شود تا این دانشگاهها باتوجه به موقعیت جغرافیایی که دارند کلاسهای درسشان به زبان انگلیسی یا حتی زبانهای دیگر برگزار شود. با این کار زمینه برای جذب دانشجوی خارجی در کشور فراهم میشود. موضوعی که میتواند برای دانشجویان خارجی و داخلی جذابیت ایجاد کند.
من اطلاع دارم خیلی از دانشجویان عراقی که وارد دانشگاههای ایران شدند و زبان فارسی بلد نبودند واقعا به مشکلات جدی برخورد کردند. دانشجویانی که زبان عربی و انگلیسی را میدانستند و اگر کلاسها، به زبان غیرفارسی برگزار میشد، این دانشجویان و سایر دانشجویان خارجی کمتر به مشکل میخوردند.
موضوع تدریس به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر در خیلی از کشورهای دنیا به امری رایج بدل شده است. شما میدانید که آلمانیها جزء کشورهای سختگیر خصوصا در نظام آموزش عالی هستند. الان در برخی از دانشگاههای این کشور تدریس به جای زبان آلمانی به زبان انگلیسی انجام میشود. یا حتی در چین هم تدریس به زبان غیرچینی باب شده است.
در بخشهای دیپلماسی علمی و دانشگاهی، نگارش مقالات علمی مشترک، تبادل دانشجو و استاد و برگزاری کنفرانسهای مشترک، ضعیف هستیم
وضعیت در دانشگاههای ایران به گونهای است که دانشجوی خارجی باید اول فارسی را بیاموزد بعد وارد دانشگاه شود. در واقع چاره دیگری هم برای دانشجوی خارجی وجود ندارد. در حالیکه میتوانیم کاری کنیم تا دانشجوی خارجی مقیم ایران در حین تحصیل زبان فارسی را بیاموزد و به مرور با زبان فارسی آشنا شود. بنابراین تا زیرساختهای جذب دانشجوی خارجی در کشور ایجاد نشود در این بخش موفق نمیشویم.
شما ملاحظه کنید که دانشجویی از تاجیکستان در ایران مشغول به تحصیل نیست. با اینکه تاجیکیها همزبان ما هم هستند اما نتوانستیم از تاجیکستان دانشجو جذب کنیم. بنده علت این مشکل را در این میبینم که در بخشهای دیپلماسی علمی و دانشگاهی، نگارش مقالات علمی مشترک، تبادل دانشجو و استاد و برگزاری کنفرانسهای مشترک، به شدت ضعیف عمل کردیم.
در حال حاضر، اکثر یا شاید بتوانم بگویم تمامی دانشگاههای دنیا بحث Exchange student (تبادلدانشجو) را دارند. ما در عرصه تبادل تفاهمنامههای بینالمللی موفق هستیم یا بهتر است بگویم که دانشگاههای ایران صدها تفاهمنامه در عرصههای بینالمللی با دانشگاههای دنیا بستهاند، اما وقتی به مفاد اجرا شده این تفاهمنامهها توجه میکنیم متوجه میشویم که درصد اجراییسازی این تفاهمنامههای منعقد شده بین دانشگاههای ایران با سایر دانشگاههای دنیا، زیر 5 درصد است.
اگر بخواهیم جذب دانشجو از همه جهان به ایران را داشته باشیم در کنار اصلاح زیرساختهای دانشگاهها باید در بخش دیپلماسی علم نیز قوی شویم. یکی از مشکلات دانشگاههای داخلی این است که در بخش معرفی و پرزنت هم ضعیف عمل میکنیم. در حال حاضر امکانات یا سامانههایی در دانشگاهها وجود دارد که حتی کشورهای منطقه و همسایه ایران نیز از آن اطلاعی ندارند. خب همه این کمکاریها در کاهش جذب دانشجوی خارجی در ایران موثر است.
به عنوان مثال، در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد آزمایشگاههایی وجود دارد که میتوان گفت آزمایشگاههایی کم نظیر در منطقه است. با وجود چنین امکاناتی باید تاکنون به دانشگاههای هدف یا اساتید دانشگاههای خارجی، این آزمایشگاهها و نظیر این امکانات را معرفی میکردیم تا مراکز علمی و دانشگاهی دنیا و منطقه، شناخت لازم نسبت به برخی زیرساختهای کشور داشته باشند و در نهایت این شناخت به جذب دانشجوی خارجی منجر شود اما اینگونه نیست و در بخش معرفی دانشگاهها نیز خوب عمل نکردیم.
باید بتوانیم داشتههای خود را با داشتههای دانشگاههای خارجی خصوصا دانشگاههای معتبر خارجی به اشتراک بگذاریم. با این کار به دانشجویان و اساتید دانشگاه داخلی و خارجی کمک میشود. به عنوان مثال اگر دانشجوی خارجی در کشور خودش تا مقطع کارشناسی تحصیل کرد وقتی شناخت کافی از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد داشته باشد یا در دانشگاه خودش با امکانات این واحد آشنا باشد چه بسا برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد یا دکتری، واحد علوم و تحقیقات را انتخاب کند.
اگر بخواهم مثال ملموستری بزنم باید به بخشهای اقتصادی اشاره کنم؛ شاید کشوری باشد که محصولی را تولید کند و اتفاقا کالای خوب و با کیفیتی هم باشد. اما تا زمانی که نتواند معرفی درستی از محصول خود به کشورهای دیگر انجام دهد و بازاریابی مناسبی داشته باشد آن کالا به توزیع سراسری و گستردهای نمیرسد و تا ابد در همان حوزه جغرافیایی که تولید شده است باقی میماند.
متاسفانه دانشگاههای کشور نیز در حال حاضر به همین صورت است و به صورت موردی مشاهده میکنیم که اساتید دانشگاههای کشور دست به ابتکاراتی میزنند و سعی میکنند در عرصههای بینالمللی حضور موثری داشته باشند تا این حضور کمک شود به شناخت دانشگاههای ایران در دانشگاههای خارجی و مراکز علمی و آموزشی که در جهان وجود دارد. اما باید در اصل، خود دانشگاهها باتوجه به نکاتی که عرض کردم شرایطی را به وجود بیاورند تا در جذب دانشجوی خارجی توفیقاتی داشته باشند. بنابراین باید در عرصه دیپلماسی علم فراتر از امضای تفاهم نامه و قرارداد گام برداریم و حرکت کنیم.
حتما اطلاع دارید که خیلی از کتابهای مهم بینالمللی نیز کتابهای مشترک است. یعنی دو دانشمند از دو کشور مختلف یا از دو دانشگاه مختلف آن اثر را تولید کردهاند. همه اینها منجر به به نشر علم میشود. ما در این بخشها واقعا ضعیف عمل کردیم.
آنا؛ آیا آماری از تعداد دانشجویان خارجی در ایران دارید؟ شرایط کشورهای منطقه و جهان در این زمینه چگونه است؟
رزمی: آخرین آماری که داریم نشان می دهد حدود 100 هزار دانشجوی خارجی در ایران در حال تحصیل هستند. در مقایسه با کشورهای دیگر نیز باید عرض کنم بالاترین آمار مربوط به آمریکا است. تعداد دانشجویان خارجی این کشور قریب به یک میلیون دانشجو است. در ترکیه نیز 260 هزار و در مالزی 170 هزار دانشجوی خارجی مشغول به تحصیل هستند. چین 492 هزار نفر، امارات 80 هزار و عربستان نیز حدود 70 هزار دانشجوی خارجی دارد.
آنا؛ به نظر میآید که خیلی با کشورهای دیگر اختلافی نداریم و حتی آمار جذب در ایران از برخی کشورها بهتر است؟
رزمی: نباید به این آمار و تعداد دانشجو اکتفا کرد. ببنید مبحث جذب دانشجو یک موضوع کاملا کیفی است. یعنی نباید فقط به تعداد توجه کرد. بلکه باید به تنوع ملیتی دانشجو نیز توجه کرد. جذب دانشجوی خارجی از این جهت مهم است که باید ببینیم چقدر و چه تعداد از نخبگان آن کشور را جذب میکنیم و از چه ملیتهایی دانشجو برای تحصیل وارد کشور میشوند.
شاید بشود گفت آمار دانشجویان خارجی در ایران خوب است، اما باید به این موضوع توجه کرد که سبد تنوع ملیتی جذب دانشجو در ایران چشمگیر نیست و اکثر این دانشجویان خارجی فقط از دو کشور افغانستان و عراق هستند.
آنا؛ این تعداد دانشجو، فقط از دو کشور نشان میدهد دانشجویان این دو کشور شاید به خاطر شرایط خاص داخلی کشورشان باشد که ایران را برای ادامه تحصیل انتخاب میکنند؟
اینکه بدانیم دانشجوی جذب شده خارجی دارای چه بکگراند تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است، مهم است.
رزمی: بله کاملا درست است. اطلاع دارم که ترکیه در حال جذب دانشجو از این دو کشور است و دانشجویان زیادی از این دو کشور جذب کرده است. موضوعات دیگری هم است که در مورد جذب دانشجو حایز اهمیت است. اینکه از چه گروهی و چه مقطعی داریم دانشجو جذب میکنیم اینکه این دانشجو چه پیشینه تاریخی و اجتماعی و فرهنگی از کشورش دارد، اینها همه مهم است.
باز هم عرض میکنم که تنوع ملیت و اینکه از چه کشوری دانشجو جذب شود مهم است. مثلا اگر یک دانشگاه داخلی بتواند 50 تا دانشجوی هندی جذب کند خیلی بهتر است از اینکه از کشور دیگری که دانشجویان زیادی از آن کشور در ایران در حال تحصیل هستند، جذب داشته باشیم.
آنا؛ چرا؟
رزمی: به خاطر تاثیرگذاری بعدی آن دانشجو در کشور خودش. یک مبحثی داریم به نام الهامبخشی که در اسناد بالادستی نیز خیلی به آن اشاره شده است. الهام بخشی یعنی اینکه اگر ما قرار است الهامبخش باشیم به چه گروهی از مخاطبین در حال الهامبخشی هستیم. آیا میخواهیم دانشجوی خارجی جذب کنیم و بعدا به او اقامت دائم بدهیم. این خود نوعی الهامبخشی است موضوعی که در مورد دانشجویان افغانستانی در ایران صدق میکند. خیلی از این دانشجویان فقط برای اینکه اقامت دائم ایران را داشته باشند ایران را برای تحصیل انتخاب میکنند و دیگر به کشور خودشان برنمیگردند.
این موضوع مهمی است و باید مشخص شود که ما برای کدام کشور، مردم و دانشجو الهامبخش هستیم. آیا برای کشورهای جنوب شرق آسیا یا اروپا یا کشورهای قاره آمریکا الهامبخشی داریم یا فقط برای معدود کشورهای همسایه. باید به این موضوع توجه کرد.
چندی پیش گزارشی را مطالعه می کردم که نشان میداد درصد پایینی از دانشجویان کشور قطر، قطری هستند و بیشتر دانشجویان این کشور از کشورهای دیگر هستند. همه اینها نشان میدهد که کشورهای منطقه و جهان دارند روی این موضوع کار میکنند.
رویهای که در برخی کشورهای عربی مرسوم است زمینهسازی برای تاسیس دانشگاههای مطرح خارجی است. در واقع دانشجویان این کشورها برای تحصیل به کشورهای دیگر نمیروند و این دانشگاههای مطرح دنیا هستند که میآیند در کشورهای عربی شعبه میزنند. مثلا دانشگاه کمبریج شعبهای در دوحه ایجاد میکند و آن وقت دانشجوی کشور عربی به جای اینکه از کشور خودش خارج و مجبور شود در کشور دیگری و در دانشگاهی مطرح تحصیل کند در کشور خودش و در شعبه ای از همان دانشگاه به تحصیل میپردازد.
خب البته که هر کشور در این زمنیه سیاستی دارد. سیاست ایران این است که در کشورهای منطقه و در سطحی وسیعتر در همه جای دنیا و در کشورهای هدف، شعب دانشگاهی ایجاد کند یا دانشجوی خارجی جذب کند. به عنوان مثال دانشگاه آزاد اسلامی به این موضوع ورود کرده است و در حال حاضر این دانشگاه 4 واحد برون مرزی در کشورهای لبنان، امارات، افغانستان و انگلیس دارد.
آنا؛ کدام یک از این سیاستها موثرتر است اینکه ما شعب دانشگاههای مطرح دنیا را در ایران ایجاد کنیم یا شعب دانشگاههای داخلی را در کشورهای هدف تاسیس کنیم؟
رزمی: سیاست رسمی وزارت علوم و دانشگاهها در ایران این است که شعب دانشگاهی در کشورهای دیگر و کشورهای مدنظر ایجاد کنند و ایجاد شعب دانشگاههای دنیا در ایران، اولویت ندارد.
وقتی سیاست کشور جذب دانشجوی خارجی است میتوانیم با انتقال زیرساختهای دانشگاهی به کشور هدف شرایطی را فراهم آوریم تا دانشجوی خارجی بدون متحمل شدن هزینههای مختلف در دانشگاه مدنظر خود در خاک کشور خودش تحصیل کند. با این اقدام، شرایط تحصیل و پذیرش از هر نظر مطلوب آن دانشجوی خارجی میشود چرا که دانشگاه مدنظر او در کشور او شعبه دارد. بنابراین خیلی از مشکلاتی که شاید برای دانشجوی خارجی که قصد تحصیل در ایران را دارد با انتقال زیرساختها به کشورهای هدف از بین می رود.
البته باید پیش از همه اینها سیاست کشور مشخص شود که هدف از جذب دانشجوی خارجی چیست؟ آیا میخواهیم در عرصه دیپلماسی علم فقط تفاهمنامه بینالمللی منعقد کنیم؟ یا دیپلماسی را در تاسیس دانشگاه در کشورهای خارجی میبینیم؟ و یا در دیپلماسی علم فقط به فکر جذب دانشجو هستیم؟ باید بگویم خیلی مشخص نیست که سیاست قطعی کشور در این زمینه چیست. و ماموریتهای دانشگاههای ایران به چه سمتی است.
آنا؛ رهبر انقلاب در دیداری که چندی پیش با تعدادی از اساتید دانشگاهها داشتند به مرتبه علمی کشور اشاره کردند و فرموده بودند که ایران در مرتبه 16 علمی دنیا ایستاده است و در ادامه گفتند که حدود 6 سال دیگر رتبه ایران از 16 به 4 خواهد رسید؛ آقای دکتر همانطور که ملاحظه میکنید جایگاه علمی ایران با آمار جذب دانشجوی خارجی و یا شعب دانشگاهی ما در دنیا تناسبی ندارند. به نظر شما متولی این کمکاریها کیست و چرا وقتی این پتانسیل در کشور وجود دارد شاهد آمارهای درخور در این زمینه نیستیم؟
رزمی: نمیشود گفت وزارتخانه یا سازمان خاصی به تنهایی متولی این کمکاری هستند یا کمکاری یک مجموعه را، حاصل این اتفاق بدانیم. وزارتخانهها و مجموعههای زیادی هستند که در فرآیند جذب دانشجوی خارجی چه بخواهند و چه نخواهند برای آنها کار تعریف شده است یا مسئولیت آن بخش از کار، به عهده آنها است.
در فرآیند جذب دانشجوی خارجی اول از همه باید هدفگذاری شود. اینکه یک سری افراد بیایند و از امکانات و منابع کشور استفاده کنند و بعد از تحصیل به کشورهای خودشان بروند باید دید که چه آوردهای میتواند برای ایران داشته باشند. شاید نوع نگاهمان به دانشجویان خارجی این باشد که آنها را مثل سفیران جمهوری اسلامی ببینیم و بخواهیم بعدا از این ظرفیت استفاده کنیم، اینها باید مشخص شود که چه بهرهای از حضور آنها میبریم.
خیلی از دانشجویان خارجی وقتی از تحصیل فارغ میشوند و به کشور خودشان برمیگردند تمثال یا تابلویی از دانشگاهی که در آن تحصیل کردهاند را روی دیوار اتاق خود نصب میکنند و نوعی عِرق به آن کشور پیدا میکنند. حتی این افراد وقتی در جایگاههای رسمی مثل وزیر یا سناتور یا نماینده مجلس آن کشور هم که میرسند نسبت به این نشان و مدرک و آن کشور که در آن تحصیل کردهاند نوعی علاقه و وابستگی دارند و حتی سعی میکنند در تصمیمگیریهای خود منافع آن کشور را لحاظ کنند. این موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه کرد. متاسفانه در این عرصهها خوب عمل نکردهایم. در واقع هیچ برنامهای از لحظه ورود دانشجو به ایران و تا لحظهای که از ایران خارج میشود، نداریم.
طرحی در دانشگاه آزاد اسلامی آماده شده است به نام از فرودگاه تا فرودگاه که همه نیازمندیهای دانشجوی خارجی را پوشش میدهد
حدود چند ماه پیش بود یک دانشجوی عراقی برای من تعریف میکرد؛ از فرودگاه امام خمینی تا واحد علوم تحقیقات راننده خودرو از او 200 دلار کرایه گرفته بود. اینها همه نشان میدهد که هیچ طرحی تاکنون برای پشتیبانی دانشجویان خارجی وجود نداشته است.
البته باید اضافه کنم؛ طرحی در دانشگاه آزاد اسلامی توسط آقای درخشه معاونت بینالملل دانشگاه آزاد آماده شده است به نام از فرودگاه تا فرودگاه که طرح و برنامه خوبی است و همه نیازمندیهای دانشجوی خارجی را پوشش میدهد.
در واقع این طرح به این معنی است که از لحظه ورود دانشجوی خارجی به ایران و از فرودگاه و تا زمانی که فارغالتحصیل شده است و میخواهد کشور را ترک کند چکلیستی آماده شود تا همه ارگانها و سازمانها اعم از شهرداری، وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات، خود دانشگاه محل تحصیل، وزارت علوم و ... وظیفه خود در قبال این دانشجو را بدانند. الان در کشورهای دیگر، اگر دانشجویی در مقطع ارشد و دکتر وارد کشور خارجی دیگری میشود استاد راهنمای او به استقبال او میرود و او را به محل اقامت و خوابگاهش هدایت میکند و شماره تلفن خودش را به دانشجو میدهد تا اگر مشکلی بود با او در ارتباط باشد، سوال من این است؛ آیا اساتید راهنمای ما حاضر میشوند چنین کاری انجام دهند و آیا حاضر میشوند دست کم، به استقبال دانشجویان خارجی، تا فرودگاه بروند!
اینها همه مسایلی است که یکبار برای همیشه باید به آن پرداخته شود که هدف ما در زمنیه جذب دانشجو واقعا چیست؟ آیا هدف ما توسعه زبان فارسی است یا هدفمان ترویج علم و دانش است آیا هدف ما این است که میخواهیم ظرفیتهای علمی که در کشور وجود دارد را به دنیا معرفی کنیم تا ما را بشناسند. همه اینها نیاز به برنامه دارد. من صراحتا عرض کنم؛ هیچ سندی که نشاندهنده هدفگذاری ما از جذب دانشجویان خارجی باشد در کشور نداریم.
البته اعدادی در برنامههای بالادستی آمده است که باید در این زمینه به چه عددی برسیم. اما رسیدن به این عدد که هدف کشور است، باید اولا؛ با برنامه و ثانیا؛ با هدفگذاری باشد که هدف ما از رسیدن به این تعداد چیست؟ علاوه بر این، همه اینها نیازمند نقشه راه است. نقشه راه اجرایی، درست نمیشود مگر اینکه همه دستگاهها سیاست خود را در این زمینه مشخص کنند.
آنا؛ آیا در اسناد بالادستی، هدف دانشگاهها از جذب دانشجوی خارجی مشخص شده است؟
رزمی: بله در اسناد مشخص است اما کلی به آن پرداخته شد و نقشه راه مشخص نیست. تصور کنید یک دانشجوی هندی وارد ایران میشود و میخواهد در رشته پزشکی تحصیل کند. ما فقط میتوانیم با همان روشی که رشته پزشکی را به یک دانشجوی ایرانی تدریس میکنیم با همان روش و زیرساختها برای دانشجوی هندی تدریس کنیم مشخص است که روش تدریس دروس پزشکی به یک دانشجوی فارس زبان با دانشجویی که زبان او هندی است تفاوتهای زیادی دارد. بنابراین باید الزامات آن مشخص شود. باید برای اقامت او فکری کرد. دانشجوی هندی یا اروپایی دانشجوی فلان کشور نیست که هر جا شده مستقر شود و چندان برای اقامت او به مشکل نخوریم. باید برای تغذیه، اقامت، زبان و نوع تدریس و میزان تسهیلات رفاهی و ... دانشجویان خارجی با تنوع ملیتی مختلف فکر و برنامهریزی کرد.
دانشجوی خارجی در ایران ناچار است برای پرداختهای خود، حتما وجه نقد به همراه داشته باشد. در واقع حتی برای باز کردن حساب بانکی دانشجوی خارجی هم فکری نشده است.
تا زمانیکه اینگونه مشکلات حل نشود فاصله زیادی با نقطه مطلوب داریم
الان اقامتگاه و خوابگاه به اندازه کافی برای دانشجویان خارجی یا نداریم یا مناسب نیست. بانکهای کشور برای دانشجویان خارجی کارت بانکی صادر نمیکنند و معلوم نیست که او چگونه باید امور بانکی خود را انجام دهد.
شما به عنوان یک دانشجوی ایرانی اگر می خواهید شهریهتان را واریز کنید میتوانید بدون مراجعه به بانک و با تلفن همراه خود انجام دهید. ولی آیا دانشجوی خارجی که شهریهاش دلاری است هم می تواند از این امکان برخوردار باشد؟ قطعا خیر.
دانشجوی خارجی ناچار است برای پرداختهای خود وجه نقد به بانک ببرد و معلوم نیست در این رفت و آمدها برای تبدیل پول خود، چه حادثهای برای او رخ دهد. یا چقدر باید از وقت خود را صرف این امور کند. تا زمانیکه اینگونه مشکلات حل نشود فاصله زیادی با نقطه مطلوب داریم.
اینها همه مسایل زیرساختی است که باید حل شود علاوه بر این متاسفانه برخی اساتید در دانشگاهها نوع نگاهشان و دیدشان نسبت به برخی دانشجویان خارجی خوب نیست. باید اساتید ما نیز نگاهی بینالمللی داشته باشند. شما تصور کنید از کشورهای آفریقایی یا اروپایی یا ملیتهای دیگر دانشجو وارد کشور شود. آیا اساتید و کارمندان دانشگاههای داخلی برای ورود، پذیرش و تدریس دانشجویان ملیتهای مختلف آموزش کافی را دیدهاند؟ آیا میدانند که باید با عزت و احترام و با تشریفات مناسب از آنها استقبال کنند؟
باید بدانیم که هر دانشجوی خارجی میتواند بیست دانشجوی خارجی را با خود به ایران بیاورد و هر کدام از آنها میتوانند به عنوان مُبلّغ دانشگاههای ایران عمل کنند. به نظر میآید که هیچکدام از این پروتکلها تاکنون در دانشگاههای ما مدنظر قرار نگرفته است یا به آنها فکر نشده است.
در واقع یکبار برای همیشه باید چالش های پیش رو برای جذب دانشجوی خارجی مشخص شود تا همه سازمانهای مرتبط راهکارهای عبور از این چالشها را احصا کنند.
آنا؛ وضعیت توسعه شعب دانشگاهی در کشور چگونه است؟
رزمی: در این زمینه دانشگاه آزاد اسلامی پیشرو است. یعنی هیچ دانشگاه ایرانی به جز دانشگاه آزاد و دانشگاه پیام نور که ظاهرا دو شعبه دارد در کشورهای دیگر شعبهای ندارد. دانشگاه آزاد در 4 کشور شعبه دانشگاهی ایجاد کرده است و دوره هایی را در این واحدها متناسب با ماموریتهای دانشگاه در آن کشورها برگزار میکند.
اطلاع دارید که وقتی دانشگاهی موفق میشود در کشور دیگری شعبهای تاسیس میکند چه ظرفیتی برای آن دانشگاه و کشورش ایجاد میشود. در حال حاضر در این 4 کشور که دانشگاه آزاد شعب دانشگاهی تاسیس کرده است رشتهها و دورههای ایرانشناسی و اسلامشناسی و ترویج زبان فارسی و دورههای دیگری در حال تدریس است. زمانی بود که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کابل حدود 1000 دانشجوی افغانستانی در حال تحصیل بودند که همه اینها منجر به افزایش اثربخشی و الهامبخشی در کشورهای دیگر میشود. دانشگاه آزاد اسلامی برنامه مدونی دارد که اطلاع دارم در ماهها یا سالهای پیشرو در حال پیادهسازی است.
تا از همه ظرفیت های موجود در این زمینه بهرهگیری شوددر پایان باید عرض کنم اول از همه باید راهبردها مشخص شود که برای توسعه شعب دانشگاهی به کدام کشور، ورود داشته باشیم. یا از کدام کشورها جذب دانشجو در دستور کار باشد. اینها مسایلی است که باید، مدنظر قرار بگیرد.
انتهای پیام/