صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۲۰ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۱
با محمدحسن محبی از قهرمانی ارشک و برتری اش مقابل کامران قاسمپور تا کشتی‌های جنجالی با توپچی

مازندرانی‌ها باخت را بپذیرند، ارشک و شیروان ۶ ماه مثل من و اخوی زندگی کنند، ملی‌پوش می‌شوند

قهرمان پیشین کشتی جهان معتقد است برادرزاده‌هایش کمتر از حریفان سرشناس‌شان نیستند و اگر فقط ۶ ماه زندگی‌شان شبیه عموهای‌شان باشد، ملی‌پوش خواهند شد.
کد خبر : 828589

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، در روز‌هایی که شیروان محبی به دلیل جراحی پایش اجازه حضور در تشکِ انتخابی تیم ملی را نداشت، برادر کوچکترش ارشک، عمو‌های قهرمانش را خوشحال کرد و قهرمان کشور شد.

محمدحسن و محمدحسین محبی، قهرمان و نایب‌قهرمان پیشین کشتی کرمانشاه، سالهاست دل‌شان می‌خواهد از بین شیروان و ارشک، لااقل یکی خاندان محبی را بار دیگر صاحب مدال جهانی کند و پرچم محبی‌ها را در جهان بالا ببرد، اما نه شیروان با سابقه دو بار عضویت در تیم ملی آزاد در مسابقات جهانی ۲۰۱۷ پاریس و ۲۰۱۹ نورسلطان موفق به انجام این کار شده و نه ارشکی که رسول خادم به لحاظ فنی به توانایی‌های او اعتقاد داشت.

با وجودی که کشتی ایران همچنان برادران محبی (شیروان و ارشک) را دارد، اما هنوز پسران کاظم خان، مثل برادران قهرمانش (محمدحسین و محمدحسن) نشده‌اند، دو برادری که دو عمو، سالهاست انتظار مدال جهانی‌شان را می‌کشند.

قهرمانی ارشک در مسابقات کشوری بهانه‌ای بود برای صحبت کردن با «داش هما»‌ی کشتی کرمانشاه، مردی که اگر دوره قهرمانی کمی با او مهربان‌تر و تاریخ و بخت با او یارتر می‌بود، علاوه بر طلای قهرمانی جهان، مدال المپیک هم در کارنامه داشت؛ محمدحسن محبی.

**حرف منصور برزگر روی ارشک اثرگذار بود

آنا: در این سال‌ها هیچوقت به طور کامل از عملکرد شیروان و ارشک راضی نبودید، این بار ارشک راضی‌تان کرد؟ خصوصا آنکه محمدجواد ابراهیمی مدعی کهنه‌کار ۹۲ کیلو را شکست داد.

خوب بود، این بچه در جوانان خوب بود، آنجا هم ابراهیمی را برده بود، نه تنها محمدجواد ابراهیمی، که گلیج و کامران قاسم‌پور را هم در جوانان برده بود.

آنا: خودش می‌گفت قهرمانی اخیرش، محصول مشترک شما و منصور برزگر بوده.

ما هم کار کردیم، یک مقدار هم منصور خان قبول زحمت کرد. او به لحاظ روحی به ارشک کمک کرد و حرفش اثرگذار بود.

آنا: قبلا نخواسته بودید که منصورخان راهنمایی‎اش کند؟

قبلا در یک فضای دیگری بود. تهران که می‌آمد پاتوق این بچه‌ها نمایشگاه همشهری کرمانشاهی‌مان بود، حالا پاتوق‌شان شده باشگاه منصور برزگر و اکبر فلاح. این فضا‌ها بیشتر می‌روند.

آنا: ارشک قبلا هم خوب بود، خوب امتیاز جمع می‌کرد، اما بد امتیاز از دست می‌داد. اینجا اشتباهاتش کم شده بود.

صحبت کرده بودیم که حواست باشد مفت امتیاز از دست ندهی. منصور برزگر هم فنی با او کار کرد، دستش درد نکند. واقعیت این است که منصور آدم بزرگی است.

**رسول خادم چقدر از این بچه تعریف می‌کرد

آنا: چرا از قبل به تمرین منصور برزگر نمی‌رفتند؟

من و داداش حسین (محمدحسین محبی) مخالفتی نداشتیم که به تهران بروند. پدرشان رفت تهران، باشگاه منصور برزگر. ما دوست مشترکی داریم که پسرش کشتی‌گیر است، این‌ها باعث شد پای این‌ها باشگاه برزگر باز شود. این ۳-۴ ماه خوب تمرین کرد و الحمدلله خوب هم نتیجه گرفت. من نظرم این است که همه این‌ها به ارشک روحیه داد. رسول خادم چقدر از این بچه تعریف می‌کرد، واقعیت هم بود، اما بعد از جوانان کارش خراب شد. خودم هم در کرمانشاه بودم که در جام تختی راحتی محمدجواد ابراهیمی را برد. حسین شهبازی را هم شکست داد، ولی این دفعه با اینکه سال گذشته به میرباغبان باخته بود و اوضاع جالبی نبود، اما او را هم برد.

**من و داداش حسین ۱۴ سال دعا می‌کردیم صبح نشود

آنا: یک زمانی ارشک کامران قاسم‌پور را برده بود، اما الان کامران با اختلاف نسبت به همه کشتی‌گیران ۹۲ دنیا، قهرمان است. شما فاصله امروز ارشک و کامران را چقدر می‌بینید؟

اگر ۶ ماه مثل من و داش حسین تمرین کند، نفر اول تیم ملی می‌شود. کاری به اینکه حریف ارشک و شیروان چه کسانی هستند ندارم، اگر مثل ما تمرین کنند، تیم ملی می‌شوند. شاید بگویند حریفان‌شان نفر اول دنیا هستند، اما با سطحی که کشتی ایران دارد، هر کسی در مسابقات داخلی اول شود، بین نفرات اول و دوم دنیاست. خصوصا امروز که روسیه نیست، در بیشتر اوزان رقابت اصلی بین ایران و آمریکاست. من و داداش حسین خیلی تمرین می‌کردیم، خدا را گواه می‌گیرم که ۱۳-۱۴ سال که در سطح تیم ملی بودیم، هر شب آرزو می‌کردیم صبح نشود، آنقدر که زندگی ورزشی ما سخت بود. این بچه‌ها ۶ ماه مثل ما زندگی کنند، همه را می‌برند. حالا این‌ها نه به اندازه ما، ولی اگر تلاش کنند، حتما می‌توانند.

**در خوب بودن قاسم‌پور و زارع شکی نیست، اما ارشک و شیروان کم از بقیه نیستند

آنا: قبلا شما و اخوی می‌گفتید ارشک و شیروان کم‌کاری می‌کنند و آنطور که باید تمرین نمی‌کنند.

من احساس می‌کنم حالا می‌خواهند. آن «خواستن» در هر دوی آن‌ها هست. ارشک یکی دو سال سرخورده شد، نتیجه نمی‌گرفت. ما خانوادگی به کشتی علاقمندیم. شیروان هم می‌خواهد شروع کند و نتیجه بگیرد.

آنا: کار کدام‌شان برای رسیدن به دوبنده تیم ملی سخت‌تر است؟ ارشکی که کامران قاسم‌پورِ قهرمان دنیا را در پیش دارد یا شیروانی که باید با امیرحسین زارع و امیررضا معصومی برای رسیدن به دوبنده تیم ملی بجنگد؟

در اینکه امیرحسین زارع در این دو سال خوب کار کرده و مدال المپیک و جهانی گرفته و امیررضا معصومی هم خودش را مدعی نشان داده، شکی نیست، کامران هم یکی از بهترین زیرگیر‌های کشتی ایران است. من شکی در خوب بودن این‌ها ندارم، اما روی هم رفته این دو تا (ارشک و شیروان) هم کمتر از بقیه نیستند. من همیشه می‌گویم کسی که زحمت بکشد نتیجه‌اش را می‌گیرد. با این شرایطی که ارشک در کشوری کشتی گرفت، اگر بیشتر تلاش کند، به کامران قاسم‌پور هم می‌رسد. شیروان هم روحیه خوبی دارد. فکر نکنم در خانواده ما حرفی غیر از کشتی باشد، باید قدر این زندگی را بدانند. از وقتی ارشک برده در محله قدیم‌مان فیض آباد، پلاکاردی سر خیابان زده‌اند. این پلاکارد با بقیه تبریک‌ها خیلی فرق می‌کند. خیلی خوشم آمد. مردم همه صحبت می‌کنند و در مورد ارشک می‌پرسند. من یک چیزی بگویم، اینطور نیست که این کشتی فقط مال مازندران باشد که اینطور دعوا می‌کنند. کرمانشاه هم همیشه حرف کشتی است.

**مامور‌ها یک سینی قمه و چاقو از مسابقه انتخابی من و توپچی درمی‌آوردند

آنا: دعوایی که در اردوی مازندران بعد از شکست محمدجواد ابراهیمی مقابل ارشک پیش آمد را می‌گویید؟

به کسی بی‌احترامی نمی‌کنم. اینجا هم ۵۰۰ نفر آدم دنبال یک کشتی هستند. اغراق نمی‌کنم، اما وقتی ما می‌آمدیم برای مسابقه، ۲۰۰-۳۰۰ نفر کرمانشاهی، آنجا پشت ما بودند، من با توپچی کشتی داشتم، مامور گذاشته بودند، یک سینی کارد و قمه درآورده بودند. کل سالن جمعیت بود، آن‌ها می‌گفتند این چاقو و قمه‌ها برای طرفداران کرمانشاهی است و این‌ها هم می‌گفتند مال تهرانی‌هاست. می‌گفتند این‌ها طرفداران محبی‌ها هستند، ولی با ما نبودند و ما اصلا اطلاع نداشتیم، ولی روی هم رفته یک ذره بی‌احترامی هم به توپچی نمی‌شد و هیچ اتفاق بدی هم نمی‌افتاد.

**در کشتی با توپچی ما به دعوا‌ها دامن نمی‌زدیم؛ مازندرانی‌ها باخت را بپذیرند

آنا: چند بار از آن انتخابی‌های جنجالی و پرحاشیه را شما بردید؟

ما ۶ بار کشتی گرفتیم، چهار تایش را من بردم و دوتایش را او، اما انتخابی المپیک را توپچی گرفت. ما اصلا خودمان به این دعوا‌ها دامن نمی‌زدیم. به طرف مقابل و داور بی‌احترامی نمی‌کردیم. روی هم رفته می‌خواهم بگویم من با مازندرانی‌ها موافقم، اما اینطور نباشد که وقتی یک مازندرانی می‌بازد، باخت را نپذیرد. من خودم بعید می‌دانم یک بار حق من را مقابل توپچی خورده باشند، هر بار باختم، قبولش کردم. باوجود باخت به توپچی، دو سال بعد در ۳۵ سالگی تیم ملی شدم، اگر خوب باشی، هیچ حریفی نمی‌تواند سد راه آدم شود. باخت را بپذیریم که جزوی از کشتی است. من شنیدم بعد از این شکست، در سالن خیلی دعوا و بی‌احترامی شده که این کار درستی نیست. در مورد سنگین‌وزن هم شنیدم که دعوایی بوده، خوب است همه باخت را بپذیریم. فدراسیون هم بتواند برخورد و واکنش مناسبی داشته باشد که دوباره تکرار نشود. آن زمان هم که من با توپچی مسابقه داشتم اگر حاشیه‌ای بود، از طرف ما نبود.

آنا: مازندرانی‌ها آنقدر روی کشتی تعصب و علاقه دارند که باخت کشتی‌گیران‌شان را سخت می‌پذیرند.

یک طرف داستان، همیشه باخت است. مازندرانی‌ها هم فکر نکنند هیچ‌وقت نباید ببازند، کشتی برد و باخت دارد، هر کسی بیشتر زحمت کشیده برنده می‌شود. صحیح نیست که برادر یک کشتی‌گیر به مربی‌اش فحاشی کند. یا اصلا به هر آدمی فحش بدهد. البته به بچه‌های کرمانشاه بی‌احترامی نکردند، هر چه بود، بین خودشان بود. این‌ها از تعصب‌شان هست، مثل زمانی که بچه‌های کرمانشاه پیگیر کشتی ما بودند، مازندران هم خوب رشد کرده، اینهمه آدم دنباله‌روی آن‌ها شده‌اند، اما باخت را هم بپذیرند.

انتهای پیام/

ارسال نظر