صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یعقوب توکلی در گفت‌وگو با آنا تشریح کرد؛

از ژنرال‌های ناتوان رژیم شاهنشاهی تا شیرمردی مانند «سردار سلیمانی»

یک مورخ و نویسنده گفت: شهید سلیمانی محصول شجاعت و درایت و ایمان عاشورایی است که امام به روح ملت ما دمیده است و تجلی آن در بین فرزندان ارتشی و سپاهی و نیروهای فداکار انقلاب ظهور و بروز پیدا کرده است.
کد خبر : 823858

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری آنا؛ وقتی خبر شهادت سردار رسید همه کشور در بهت و حیرت فرو رفت. در فقدان او جامعه مانند قهرمانان بزرگ از او تجلیل کرد، چون سردار سلیمانی تنها یک فرمانده نظامی بزرگ نبود او الگوه نظامی ـ سیاسی در تراز انقلاب اسلامی بود که در تاریخ ماندگار شد. برای واکاوی این الگو از نظر تاریخی با دکتر یعقوب توکلی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به گفت‌وگو نشستیم که در ذیل می‌آید.

** سرداران بزرگ مانند شهید سلیمانی در تاریخ این مرز و بوم چه نقشی داشتند؟

جوامع بشری عموماً نقش مدافع و پیشتاز در دفاع از مردم خودشان را داشتند و دارند. هر چند ممکن است با چهره‌هایی همراه باشد که با داشتن نیروی نظامی و سلاح تبدیل به کانون سلطه علیه مردم خودشان شده باشند. این در بین نظامی‌ها معمول است. آنهایی که در طول تاریخ مدافع مردم خودشان بودند و در پیشگامی برای دفاع از امنیت و جان و مال مردم خودشان و سرزمینشان در برابر طمع طمعکاران ایستادگی کردند، یکی از انسانی‌ترین کارها را در خلقت انجام دادند.

همچنان که تجاوز و تعدی به دیگران غیرانسانی‌ترین رفتار بشری است، دفاع از نوع بشر و جنگیدن برای حفظ امنیت دیگران انسانی‌ترین و الهی‌ترین رفتار بشری است. خداوند می‌فرماید: « وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا »، کسانی که ایستادند و مجاهده و دوندگی کردند بر آنهایی که نشستند اجر بیشتری دارند. در اینجا به نسبت ایمان و کفر یا نسبت اخلاقی وحتی نیت اشاره نمی شود، می‌گوید آنهایی که جهاد کردند، ایستادگی کردند، خودشان را به خطر انداختند بر آنهایی که نشستند اجر عظیم دارند. 

** در تاریخ ملت‌ها چنین چهره‌هایی داریم؟

در تاریخ ایران هم افرادی هستند که در عرصه‌های مختلف ایستادگی و جهاد کردند. قدیمی‌ترین آنها سورنای اشکانی است و در دوره‌های جدیدتر جناب امامقلی‌خان را داریم. می‌توانیم به سراغ عباس میرزا قاجار برویم. سردارانی که در عرصه دفاع به شهادت رسیدند. چه آنهایی که ایستادند و جنگیدند و الان در قید حیات هستند یا از دنیا رفته‌اند. کسانی که زیست و جان خود را برای دفاع از کشور گذاشتند، در حالی که می‌توانستند کارهای دیگری بکنند و مسئولیت دیگری داشته باشند یا برای خودشان آسایشی را فراهم کنند و دفاع از مردم به آنها ربطی نداشته باشد.

بنابراین ماجرای ایستادن برای دفاع از مردم در طول زندگی عنصر خاصی در حافظه ملت‌ها و تاریخ و حیات بشری است. بسیاری از مجاهدان هستند که در دوره‌ای از خطر مجاهده می‌کنند و بعد به سراغ زندگی دیگرشان می‌روند و جاده زیستشان عوض می‌شود، اما کسانی که تا لحظه شهادت می‌ایستند و آخرین قدم‌های حیاتشان را در راه دفاع از مردمشان برمی‌دارند مداومت دارند. اوج این افتخار را می‌توان در زندگی، ایصار و گذشت شهید ابومهدی المهندس و بقیه جوان‌ترهایی که راه او را رفتند، مشاهده کرد.

یکی از خبرنگاران خارجی درباره حاج قاسم می‌گفت: وقتی جوان‌های ۲۴، ۲۵ ساله می‌بینند حاج قاسم که به سن پدربزرگ اینهاست، خودش را در معرض خطرات متعدد قرار می‌دهد، برای این‌ها انگیزه مضاعف ایجاد می‌شود و قدم به قدم این مخاطرات را طی می‌کنند.

** سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران با سپاه قدس و سردار سلیمانی تحقق پیدا کرد. به لحاظ تاریخی بفرمایید مناطق تحت نفوذ ایران چگونه بود و چرا جمهوری اسلامی و سردار سلیمانی در پی تحقق سیاست منطقه‌ای بود. این موضوع را با دوره‌های تاریخی گوناگون مقایسه بفرمایید؟

سیاست منطقه‌ای ما صلح و دوستی با همسایگان و آسایش مردم منطقه است. ایرانی‌ها در ۳۰۰سال گذشته وارد مرز هیچ سرزمینی نشدند و به کشوری تجاوز نکردند و بنایی را تخریب نکردند.

طی این مدت واقعاً به سرزمین ما تعدی شد. چه تعدی نظامی، چه تعدی حقوقی، چه تعدی ارضی و مرزی و چه تعدی سیاسی و فرهنگی. نسل برآمده از انقلاب اسلامی و شاگردان و پیروان امام در برابر این تعدی‌ها یک به یک ایستادگی کردند. در برابر رژیم پهلوی، امریکا، صدام، تجاوزات دولت‌های غربی و عربی. ما در برابر این تجاوزات ایستادگی کردیم و به آنها «نه» گفتیم.

** اسرائیل بود که به لبنان حمله کرد؟

بله، به وجود آمدن حزب‌الله در لبنان محصول تجاوزات اسرائیل بود. بعضی‌ها به اشتباه می‌گویند ایران حزب‌الله را به وجود آورد. این‌طور نیست. او چون تجاوز کرد و در گذشته دولت‌های عربی و حکومت‌های سنی و ناسیونالیست منطقه توان روحی و انگیزه ایمانی دفاع از مردم خودشان را نداشتند، اسرائیل وحشیانه تر عمل کرد، اما وقتی به‌واسطه تجاوز اسرائیل قدرت شیعه در دست عده‌ای جوان و روحانی شاگرد درس‌های امام و آقا مصطفی خمینی در نجف ایستادند و به متجاوزان نه گفتند، از دل این ایستادگی سرداران بزرگی مثل مرحوم سید عباس موسوی، شیخ راغب حرب، شهید عماد مغنیه و... ظهور کردند. اگر تاریخ شکل‌گیری حزب‌الله را مطالعه کنید، می‌بینید که ظهور حزب الله با تجاوز اسرائیل شروع می‌شود.

پس سیاست منطقه‌ای ما سیاست دفاع از کیان و امنیت مردم ماست. ما سیاست منطقه‌ای برای سلطه بر سرزمین و جایی نداریم، اما از امام یاد گرفته‌ایم که اجازه ندهیم تجاوز علیه ما شکل بگیرد.

من سال‌ها پیش از اینکه این قصه آشکار شود، هشدار دادم و در بحث‌ها و سخنرانی‌هایم گفتم «اسلام جهادی و افراطی در حال ظهور و بروز است». دولت عربستان و وهابیون سلفی عناصری را در نقاط مختلف دنیا آموزش داده تا علیه ایران، شیعیان عراق و لبنان و سوریه وارد میدان جنگ شوند.

در اینجا شاگردان نسل اول، دوم و سوم امام بودند که به‌واسطه شجاعت عاشورایی، در برابر این تجاوز ایستادگی کردند. آیا ورود حاج قاسم و سپاه قدس از حمله به موصل است یا بعد از آن؟ قبل از کشتار اسپایکر (Speicher) است یا بعد از آن؟ قبل از کشتار در سوریه است یا بعد از آن؟ بنابراین عموم سرداران بزرگ مقاومت در منطقه برای دفاع از سرزمین و جان و ناموس و کشورشان به پا خاستند.

حالا این جان و ناموس دختر شیعه، سنی، یهودی، ایزدی، کرد یا ترک بود. باز در جایی که همین نمک نشناس‌های حاکم بر اربیل در معرض هجوم داعش قرار گرفته بودند و هیچ کسی نه امریکایی‌ها، نه اسرائیلی‌ها و نه دیگران به دادشان نرسید، فرماندهان جهادی شیعه ایران و لبنان بودند که آمدند و به دادشان رسیدند.

آنها ازعراق شیعه هستند، نه از عراق کرد یا تکریت یا منطقه رمادی و... بنابراین سیاست منطقه‌ای ما بسط نفوذ نیست. سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران سیاست منطقه‌ای حاج قاسم، سیاست منطقه‌ای ابومهدی المهندس و همه فرماندهان دفاع از مردم مظلوم، دفع ظلم و ستم و تجاوز و شرارت و آدمکشی است.

بنابراین ما در تحلیل این مسئله نباید اشتباه کنیم. ما نفوذ منطقه‌ای پیدا کرده‌ایم، ولی به دنبال بسط نفوذ نیستیم. ما در جایی که علیه مردم ما و برادران ما تعدی و ظلم و جنایت صورت گرفت وارد عمل شدیم و مقاومت کردیم تا این جنایت گسترش پیدا نکند. اینکه غربی‌ها، مخالفان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی این را به حساب بحث نفوذ و دخالت منطقه‌ای گذاشتند، درست مثل این است که بگویند ما می‌خواهیم مادر و خواهر شما را بکشیم و پدر شما را سر ببریم و شما دخالت نکنید. به شما ربطی نداشته باشد و رویتان را برگردانید. می‌خواهیم به حق بچه‌هایتان تعدی کنیم و یک صدام ایدئولوژیک دیگری را بیاوریم و بر منطقه حاکم کنیم و فردا اگر به شما تجاوز کرد اشکالی ندارد، ما به او هواپیمای سوپراتاندارد (Super Étendard) می‌دهیم و شما را تحریم تسلیحاتی می‌کنیم. این زورگویی بین‌المللی با زورگویی سیاسی و تبلیغاتی همراه شد.

لذا معتقدم باید در برابر حفظ جان، مال، ناموس، سرزمین، امنیت و آسایش مردم خودمان و منطقه ایستادگی کرد. سیاست ما ایستادگی در برابر تجاوز، مقاومت در برابر ظلم و مقاومت در برابر ستم و تعدی است که بر منطقه وارد شده است. ما می‌خواهیم مردم ما و مردم منطقه در آسایش، امنیت و فضای بدون جنگ باشند. نمی‌خواهیم اینجا در فضای رقابت تسلیحاتی و مناقشه تند و تیز در منطقه تبدیل به بازار اسلحه غرب و تشدید خشونتی بشود که غرب و سازمان‌های جهنمی آنها بتوانند در اینجا آشوب به راه انداخته و ملت‌ها را به جان همدیگر بیندازند.

** یکی از نکاتی که در صحبت‌های شما وجود داشت و به نظرم قابل تأمل و بررسی است، بحث روح و اعتماد به نفسی است که حضرت امام به بسیاری از ایرانیان داد و آن «ما می‌توانیم» است که در عرصه‌های گوناگون، به‌خصوص در عرصه نظامی هویدا شد. به‌طور مصداقی نمونه‌هایی از تردیدهای تیمسارهای دوره شاه را که در خاطرات هایزر به آنها اشاره شده است، بفرمایید و با روح ایمان سرداران پس از انقلاب مقایسه بفرمایید. چه اتفاقی در جمهوری اسلامی ایران افتاد که این شرایط به وجود آمد؟

خاطرات هایزر مربوط به دوره افول و سقوط نهایی ژنرال‌هاست. کتاب‌های فراوانی از خاطرات ارتشبد فریدون جم گرفته تا آذربرزین، ازهاری و نوشته‌های مربوط به نظامیان مختلف وجود دارد. در خاطرات امیراحمدی، امیرعبدالله طهماسبی، فرج‌الله خان دبیراعظم بهرامی ظلم و به مردم و تسلیم در برابر بیگانگان را مشاهده می‌کنیم.

این ویژگی فرماندهان دوره پهلوی و طاغوت و ستمشاهی بود. اینها راحت به مردم زور می‌گفتند، زمین‌ها و اموال مردم را می‌گرفتند و تصاحب می‌کردند. اگر جایی درگیری پیش می‌آمد مثلاً ماجرای درگیری شیراز. مرحوم سرلشکر اردوبادی، پدر آقای طالب‌زاده، یکی از افسران ژاندارمری بود. وقتی در آن درگیری ایشان رفت و گزارش تهیه کرد، به‌عنوان یک نظامی ارتش را مقصر معرفی کرد به همین دلیل از ارتش اخراج شد و تحت تعقیب قرار گرفت و از کشور گریخت.

در خاطرات امیراحمدی آمده است که سران لرها آمدند و با آنها قرآن امضا کردم و تضمین دادم که خونشان را نریزم، ولی یک سری از آنها را اعدام کردم. او می‌نویسد نماینده نظامی فرانسوی‌ها ایستاده بود و شاه از او پرسید این ارتش ما در برابر خارجی‌ها چقدر می‌تواند مقاومت کند؟ او جواب داد از صبح تا ظهر یا از صبح تا غروب می‌تواند مقاومت کند و شاه خیلی ذوق کرد. امیراحمدی می‌‌گوید از او پرسیدم این ارتش واقعاً می‌تواند از صبح تا غروب مقاومت کند؟ او جواب می‌دهد من به خاطر رضایت خاطر شاه یک چیزی گفتم که دیگر خیلی مکدر نشود.

ارتش شاهنشاهی که به مردمش ظلم و ستم می‌کند و به زور اموال آنها را می‌گیرد و غارتشان می‌کند، در برابر تجاوز خارجی قبل از اینکه نیروهای متفقین برسند اعلام انحلال کرد.

ارتش نتوانست خودش را نگه دارد و حتی در حد پلیس هم نتوانست در کشور بماند، اما اینجا با جوانی سر و کار دارید که یکی از آن‌ها «محسن حججی»، یکی حاج «قاسم سلیمانی»، یکی «حسین همدانی» است، در سخت‌ترین میدان خطر با داعش ایستادگی می‌کنند و می‌جنگند. آن هم با داعشی که آدم‌ها را قطعه قطعه می‌کند و سر می‌برد و می‌دهد حیوانات بخورند و آدم را در قفس می‌گذارد و آتش می‌زند. داعش وحشتناک است. میزان فداکاری بچه‌های مدافع حرم قطعاً قابل مقایسه با فداکاری ما رزمندگان دفاع مقدس نیست.

عرصه دفاع و فداکاری این‌ها مؤمنانه، عمیق‌تر و شجاعانه‌تر است؛ لذا آنچه که امام به وجود آورد از ترسو‌های سوم شهریور سال ۱۳۲۰ تا افسران و ژنرال‌هایی که در کتاب «مثل برف آب خواهیم شد»، آدم‌های تسلیم شکست خورده و جاهل در حق ملت خود به افسران شجاعی مثل شهید عباس بابایی، شهید صیاد شیرازی، سرهنگ حسنی‌سعدی و بسیاری از فرماندهان بزرگی می‌رسد که هم در دریا، هم در آسمان و هم در زمین مقاومت و ایستادگی کردند و اجازه ندادند سر سوزنی از خاک این کشور کم بشود.

امروز می‌بینید نیروی دریایی ما تا کجا‌ها در اقیانوس هند می‌رود و به تنگه‌های بزرگ دنیا رفت و آمد دارد. نیروی هوایی ما اتکا به نفس عجیبی دارد.

هوافضای ما اجازه نمی‌دهد پرنده‌ای وارد خاک این سرزمین شود. همه این‌ها محصول شجاعت و درایت و ایمان عاشورایی است که امام به روح ملت ما دمیده است و تجلی آن در بین فرزندان ارتشی و سپاهی و نیرو‌های فداکار انقلاب ظهور و بروز پیدا کرده است.

** با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.                     

ممنون

انتهای پیام/

ارسال نظر