محور سینمایی منطقه با مختصات ایرانی، سوری و روسی
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، بازدید هیئتی از مدیران فرهنگی کشور سوریه از موزه سینما و آغاز رویداد «روزهای فیلم روسیه» در بنیاد سینمایی فارابی دو رخداد سینمایی بود که روز گذشته اخبار آن در رسانههای کشور منتشر شد. رخدادهایی که بیش از هر چیز نشانگر ظرفیت بالای این سه کشور تعیین کننده منطقه در حوزه فرهنگی و تولیدات سینمایی و تلویزیونی است.
در آیین افتتاحیه روزهای فیلم روسیه، رییس هیات اعزامی روسیه و معاون رییس اتحادیه سینماگران روسیه در سخنانش به این نکته اشاره کرده بود که این رویدادهای مشترک بین کشورها باعث گسترش و تحکیم روابط ایران و روسیه میشوند.
«والری ایوانویچ تونکیخ» در ادامه با تأکید بر این که ایجاد پروژههای مشترک بین سینمای ایران و روسیه یک از برنامه های بلند مدت آنهاست افزود: ما برای ۲ هدف اصلی به ایران آمدهایم؛ نخست ایجاد انجمن سینمایی «خزر» و آکادمی سینمایی «اوراسیا». میدانم که مشترکات بین ایران و روسیه زیاد است و میتوانیم همین موضوعات را در این دو فضا نشان بدهیم و آلترناتیوی شبیه به اسکار با جایزهای منحصر به فرد را پیش رو داشته باشیم. امروز درباره این دو پروژه با بنیاد سینمایی فارابی گفتوگو داشتیم و به راهکارهای خوبی برای اجرای آن رسیدیم.
از سوی دیگر و در شمال پایتخت «ایمن الاخرس» مدیرکل تبلیغات و اطلاعرسانی کشور سوریه نیز در حاشیه دیدار از موزه سینما طبق مذاکراتی که با رییس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ داشتیم مقرر شد یک شهرک سینمایی مشترک با کمک ایران در سوریه بسازیم و برای ساخت آن از تجربیات ایران نیز استفاده کنیم.
این همزمانی در اعلام رویکرد فرهنگی دو کشوری که از حیث سیاسی و راهبردی نیز پیوندهایی قابل تأمل با جمهوری اسلامی ایران دارند، بار دیگر اهمیت توجه به تولیدات مشترک سینمایی و تلویزیونی را یادآوری میکند.
**تولید مشترک سینمایی؛ گام اول همکاری منطقهای
تولید مشترک سینمایی و تلویزیونی میان دو یا چند کشور از جمله قالبهایی است که میتواند علاوه بر جذابیت برای مخاطبان کارکردهای بلندمدت و میانمدت فرهنگی و سیاسی را نیز به دنبال داشته باشد. این تولیدات مشترک گاه ناشی از الزامات فیلمنامه و قصه است و گاهی بدون وابستگی به جغرافیا و موضوعیت داستان رقم میخورد. در شکل اول، بنمایه داستان و یا شخصیتها و جغرافیای اثر به گونهای است که لازم است از لوکیشن یا بازیگرانی غیر از کشور اصلی سازنده فیلم استفاده شود.
شکل دیگر تعامل در این حوزه حضور بازیگران ایرانی در آثار خارجی و بالعکس است. این شکل از همکاری نیز اگر چه در سطح تولید مشترک نیست، اما خواسته یا ناخواسته بیانگر سطح قابل توجهی از مراودات فرهنگی خواهد بود.
تولید مشترک سینمایی یا تلویزیونی از نگاه فنی تعاریف خاص خود را دارد. همانگونه که در بالا اشاره شد، این که لوکیشن یک فیلم در خارج از کشور باشد یا چند نفر از عوامل سازنده از کشور دیگری باشند را نمیتوان معیار تولید مشترک دانست!
** تولید مشترک دقیقاً چیست؟
امیر اسفندیاری معاون بینالملل جشنواره جهانی فیلم فجر در گفتگویی که پیش از این با خبرنگار خبرگزاری آنا داشت ، ضمن تأکید بر این نکته که صرف حضور بازیگر و نیروی فنی در یک اثر سینمایی یا تلویزیونی، «تولید مشترک» به حساب نمیآید، میگوید: ما دو بحث متفاوت داریم؛ در یک تولید مشترک سینمایی و تلویزیونی، دو یا چند تهیهکننده از کشورهای مختلف از زمان نگارش فیلمنامه و از پایهریزی یک پروژه با برنامهریزی وارد عمل میشوند؛ طبق یک طرح مشخص که مورد توافق طرفین است برآورد هزینه، زمانبندی و انتخاب عوامل صورت میگیرد. همه اینها بر مبنای گفتگو و تفاهم پیش میرود.
وی میافزاید: فراتر از این موضوع، در سالهای اخیر شاهد هستیم که در برخی از فیلمهایی که در کشورهای منطقه ساخته میشود کارگردان و گروه خلاقه فیلم از ایران بودند، اما کشور تولیدکننده ایرانی نیست؛ این را هم نمیتوان تولید مشترک دانست، اگر چه روند مثبتی برای سینما است. مواردی داشتهایم که کشورهای همسایه ما فیلمی را که متخصصان یا هنرمندان سینمایی ما در آن مشارکت مؤثر داشتهاند حتی به عنوان نماینده خود به اسکار معرفی کردهاند.
منصور سهرابپور از تهیهکنندگان شناختهشده سینما و تلویزیون است. وی تهیهکننده سریالهایی همچون «وفا» و «شکرانه» است که اولی در سال ۱۳۸۴ در لبنان و دومی دو سال بعد از این تاریخ در کشور تاجیکستان تولید شد.
سهرابپور همچنین سریال «ساخت ایران ۱ و ۲» را برای شبکه نمایش خانگی تهیه کرده است که بخش عمده تصویربرداری آن در کشورهایی همچون لبنان و چین انجام گرفت. فیلم سینمایی «من سالوادور نیستم» به کارگردانی منوچهر هادی که در کشور برزیل فیلمبرداری شده، از دیگر آثاری که نام منصور سهرابپور به عنوان تهیهکننده را در کنار خود میبیند.
این تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار آنا، بیاعتنایی مسئولان رده بالای فرهنگی را مهمترین مانع تولیدات مشترک سینمایی و تلویزیونی یا تبادل بازیگران در این گونه آثار میداند و معتقد است: بین کشور ما و بسیاری از کشورهای منطقه توافقنامههایی در حوزه فرهنگ وجود دارد. اگر وزیران فرهنگ دو کشور بر مبنای این توافقنامهها اقدام نکنند و مسیر پیشرو هموار نشود، قاعدتاً تولید مشترک هم خیلی معنا پیدا نمیکند. متأسفانه در بحث توافقنامهها بین ایران و کشورهای منطقه تا الان اتفاق شایستهای نیفتاده و اگر هم اقدامی بوده در سطح مدیران رقم خورده است که آن هم هیچگاه نتوانسته به شکلی مطلوب رسانهای و تفهیم شود. کمکاری و فقر آثار پرمخاطب در این حوزه کاملاً مشهود است.
سهراب پور معتقد است: میتوانستیم این مسیر را با پروژههای ویژه ادامه دهیم و بهروزتر باشیم، اما متأسفانه یکدفعه این فعالیت کمرنگ شد. نتیجهاش هم این است که الان برخی ذهنیتهای نامطلوب در کشورهای منطقه ناشی از حضور کسانی است که بدخواه ملت ایران هستند و روابط حسنه میان کشور ما و همسایگان برایشان خطر است؛ امیدوارم این کوتاهیها را بتوان با یک برنامهریزی درست و سرمایهگذاری مناسب، جبران کرد.
** ایران، روسیه و سوریه؛ مثلثی که میتواند قطب سینمایی منطقه شود
با این حال اگرچه تعامل فرهنگی و حضور بازیگران خارجی در آثار ایرانی امری مطلوب و زمینهساز تولیدات مشترک سینمایی و تلویزیونی است، اما نباید از هول حلاوت همکاری مشترک، به دیگ ابتذال افتاد. استفاده از بازیگران خارجی نیاز به دقت نظر و ظرایفی دارد که تنها از عهده تهیهکنندگان با تجربه که سابقه همکاری با تلویزیون دارند بر میآید. در این میان لازم است علاوه بر دقت در چگونگی استفاده از این بازیگران، فیلمنامههایی مستحکم و پرمحتوا را به میدان آورد.
از سوی دیگر، استفاده از بازیگران خارجی نباید تنها در جذب مخاطب و پررنگ شدن ظواهر خلاصه شود. فراهم کردن زمینه همکاری برای تولیدات راهبردی سینمایی و تلویزیونی با همکاری کشورهای منطقه، هدف بلندمدت است؛ حرکتی که میتواند علاوه بر تقویت محورهای مشترک فرهنگی و سیاسی، جبههای جدید در مواجهه با هجمه سنگین فرهنگی غرب باشد.
در این بین، هم ایران و هم روسیه و سوریه از حیث پیشینه تولیدات سینمایی و تلویزیون از جمله کشورهایی هستند که در منطقه حرفی برای گفتن دارند و میتوان با تکیه بر همین ظرفیتها کارهای مشترک قابل توجهی را در سینما و تلویزیون تولید کرد. در این میان آن چه باقی میماند تدبیر مدیران سینمایی در برقراری ارتباطی سازنده بین حوزه دیپلماسی عمومی و بدنه اهلی سینماست.
در صورتی که این پیوند راهبردی رقم بخورد شاهد خواهیم بود که علاوه بر قرابتهای سیاسی و منطقهای، سه کشور ایران، روسیه سوریه از بعد هنری و فرهنگی نیز به رویکردی یکپارچه و واحد دست پیدا خواهند کرد.
انتهای پیام/