بال پرواز ترکمن در قاب فیلم مستند
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود ـ پاسخ به چرایی رابطه رازآلود انسان و اسب تا جایی که از روزمرگی عبور کرده و در ادبیات و شعر متجلی میشود، نقطه تمرکز هادی شریعتی در مستند «آتاوغلان» است.
مستند ۳۱ دقیقهای «آت اوغلان» در شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران به یکی از ابعاد پنهان زندگی ترکمنها اشاره دارد. «جمیل» شخصیت اصلی داستان پسرک نوجوانی است که کارگری میکند، اما معتقد است آدم کوچکی است با آرزوهای بزرگ. کم حرف است و زندگی روزانه تا زمانی که مخاطب پی به احوالات درونی او نبرده است، به نظر ساده و فاقد جذابیت است؛ و مگر نه اینکه قهرمانان در ظاهر زندگی سادهای به مانند مابقی افراد جامعه دارند و این باورها و افکار و آرزوهای متفاوت است که آنها را متمایز میکند.
جمیل در داستان شریعتی یک جریان زنده و پویا در بین مردم ترکمن است. پسران چابکسواری که در سودای دست یافتن به قهرمانی در سوارکاری هستند. چنین قهرمانی هم افتخار و هم آورده مالی برای حمایت خانواده را به دنبال دارد.
این خواسته البته زمانی قابل توجه است که لنز دوربین کارگردان به رابطه رمز آلود جمیل و اسبها تنظیم میشود. جمیل با اسبها حرف میزند، نوازششان میکند و حتی با آنها ارتباط چشمیدارد. اسب نه صرفاً چهارپایی برای برنده شدن در یک رقابت که یک دوست و حامیاست. زمزمههای جمیل در گوش حیوان و رسیدگی به امورات او نشان میدهد که آمادگی برای رقابت در سوار کاری فقط برای آدمیزاد نیست بلکه برای اسب نیز توامان اتفاق میافتد.
شریعتی جرقه ساخت این مستند را زمانی که برای یکی از سوارکاران معروف به نام ستار مهرانی معروف به ستار الکلاسیکو میساخت لمس کرد. شاید بتوان گفت شریعتی قهرمانی که با تلاش و انگیزه مشکلات را پشت سر میگذارد تا موفق شود را در جمیل دیده بود.
موتور محرکه قهرمان چیست؟
چرا باید داستان زندگی او مستندنگاری شود و چرا لازم است دیگران از حال و هوای او بدانند؟ جمیل نه توان مالی دارد و نه امکانات زیادی. اما قهرمانی او با بهرهگیری بهینه از امکانات موجود شکل میگیرد؛ و صد البته با مؤلفههای مختلفی که شریعتی در مستند خود به آن اشاره دارد، باور قلبی و تلاش مستمر موجب میشود تا جمیل اجازه ورود به مسابقات را کسب کند.
هر چند که به نظر میرسد شریعتی میتوانست قابهای بسته بیشتری از ارتباط جمیل با اسب خود و حتی از خلقیات اسبها در مواجه با آدمها ببندد و هر چند به نظر میرسد دو سبک موسیقی پارهای بومیمحلی و پارهای با تمهای آن ور آبی گسستی در بار معنایی و روانی فیلم ایجاد کرده است، اما نمیتوان از سوژه ناب انتخابی وی چشم پوشید. گاهی در طول مستند رخوتی در رفتار بازیگران احساس میشود و یا حال و هوای تصنعی حاکم میشود. در عین حال شریعتی تلاش میکند واقعیت زیبایی از حیات مردم ترکمن را ضبط و ثبت کند. از عناصر بومی صنایع دستی، موقعیت اقلیمی، باور مذهبی، سازهای موسیقی و اشعار استفاده میکند تا معرفی عمیقتری از ترکمنها داشته باشد.
ترکمنها اسبهای خود را بالهای پروازشان میدانند. به اسب هویت موجودی نجیب، مهربان و وفادار میبخشند و در فرهنگ و زبان و ادبیاتشان از این حیوان یاد میکنند. آیا مشابه چنین باوری در سایر مناطق کشور وجود دارد و آیا میتواند در شرایطی که احترام به طبیعت و حیوانات و مراقبت از آنها از ذهن ما فراموش شده است، دوباره با تولیدات مستند بازخوانی شود؟
انتهای پیام/