«سواد رسانهای»؛ از رسانههراسی مدیران و مسئولان تا تربیت نیروهای متخصص
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ سواد رسانهای در عصر پرتلاطم اطلاعات از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چراکه با سواد رسانه میتوانیم در رابطه با پیامهای رسانهای گزینشهای صحیح داشته باشیم و خود را در برابر پیامها بیمه کنیم. در این میان، نهادهای آموزشی مانند آموزشوپرورش و آموزش عالی بهعنوان متولیان امر تربیت و پرورش انسانها، نقش بسیار مهمی را در ارتباط با آموزش مهارت سواد رسانهای و در نتیجه افزایش توانایی استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی بر عهده دارند.
خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا با عباس زمانی دکتری تخصصی مدیریت رسانه و روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی که در کارنامه کاری وی، مدرس دانشگاه، مدیر گروه علوم ارتباطات دانشگاه دانشپژوهان پیشرو اصفهان، مدیرمسئول فصلنامه جامعهشناسی ارتباطات و دبیر کمیته علمی کنفرانس بینالمللی رویکردهای نوین روابط عمومی ایران مشاهده میشود با موضوع «سواد رسانهای» گفتگویی انجام داده که در ادامه خواهیم خواند.
آنا: نظر شما درباره «سواد رسانهای» که چند سال اخیر وارد حوزه مطالعات رسانهای شده است؛ چیست؟
زمانی: چند سال اخیر بهواسطه انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات و همگرایی در حوزه تولید و انتقال بههنگام پیامهای ارتباطی از طریق رسانههای اجتماعی مجازی، شاهد تغییر رویکرد دریافتکنندگان پیامها از مخاطب به کاربر هستیم.
در گذشته مخاطبان صرفاً دریافتکنندگان پیامهای تولیدشده بودند و بههیچعنوان نمیتوانستند در این محتوا و جریان توزیع پیام، تغییری ایجاد کنند؛ اما امروزه کاربران این امکان را دارند تا پیامها را در زمان دریافت مجدداً تغییر داده، ویرایش کنند و بازنشر دهند.
این موضوع کنشگری و فعال بودن مخاطب را به دنبال آورده و به همان نسبت نیازمند کسب مهارتهای لازم برای کنشگری صحیح و فعالیت مطلوب برای شناسایی اهداف تولید و تجزیهوتحلیل لایههای زیرین و نهفته پیامهای رسانهای است.
آنا: سواد رسانهای دانش است یا مهارت؟
زمانی: سواد رسانهای دانش است؛ چراکه اگرچه اول باید آن را بهعنوان مهارت، آموزش دید و کسب کرد؛ اما فقط مهارت کافی نیست و تلفیق آن با تجربه فردی کاربران است که باعث استفاده مؤثر از این مهارت خواهد شد و آن را تبدیل به دانش خواهد کرد.
آنا: ضرورت توجه به سواد رسانهای را در مؤلفهها و ارکان کشور تبیین کنید.
زمانی: در جامعه امروز به دلیل اینکه رسانهها نتوانستهاند بهخوبی نقش خود را بهعنوان رکن چهارم دموکراسی ایفا کنند و از طرفی رسانه ملی نیز غالباً با رویکرد یکطرفه با مردم در ارتباط است، افراد برای پیگیری اخبار و اطلاعات بهمرور کانالهای دیگری را جایگزین کانالهای رسمی رسانهای کشور کردهاند. با ظهور شبکههای اجتماعی مجازی و رسانههای اجتماعی، این ابزار فناورانه جدید با امکانات و قابلیتهای خود بهخوبی توانست کمبودهای موجود در این حوزه را برطرف کند که البته شبیه به شمشیر دولبه است.
چنانچه تولیدکنندگان محتوا در این فضای جدید، افراد متعهد، بااخلاق و در راستای منافع ملی داخلی باشند، افکار عمومی جامعه به سمتوسوی نسبتاً مطلوب حرکت خواهد کرد و اگر این ابزار در دست دشمنان و متعرضان به امنیت ملی قرار گیرد، مطمئناً اثرات سوء به دنبال خواهد داشت.
در یک دهه گذشته که اوج همهگیری شبکههای اجتماعی مجازی بوده، نتوانستهایم آنچنانکه شایسته است به تربیت افراد متخصص در این زمینه بپردازیم و سرمایهگذاریهای مالی و انسانی لازم را انجام دهیم و اغلب درگیر فلسفه وجود یا عدم وجود آن بودهایم؛ اما کشورهای متخاصم از این فرصت به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و با ارتش سایبری خود ابتکار عمل را به دست گرفتهاند؛ بنابراین ضروری است با تربیت نیروهای متخصص در راستای آموزش مهارتهای رسانهای و افزایش سواد رسانهای برای عموم مردم و استفاده از طرح جامع برای تربیت رسانهای دانشآموزان و آیندهسازان جامعه اقدام جدی شود.
آنا: آیا میتوان علت اصلی مشکلات و چالشها و بحرانهایی کشور را فقدان یا ناکافی بودن سواد رسانهای مسئولان دانست؟
زمانی: بیتوجهی به نقش و تأثیرات عمیق رسانهها در جامعه؛ رسانههراسی مدیران و مسئولان، ترس سازمانها از شفافیت رسانهای؛ بیبهره بودن مدیران و مسئولان از آموزشهای رسانه و سواد رسانهای؛ پایین بودن دانش حرفهای بعضی اصحاب رسانه؛ بیتوجهی به تربیت نیروهای متخصص رسانهای در رسانهها و نیز نیروهای متخصص ارتباطات و روابط عمومی در سازمانها ازجمله عوامل این چالشهاست.
آنا: مقام معظم رهبری فرمودهاند: «کشور در «محاصره تبلیغاتی» است و خروج از محاصره تبلیغاتی ممکن نیست مگر از طریق اتخاذ، پیگیری و تحقق راهبرد جهاد تبیین، و جهاد تبیین نیز محقق نمیشود مگر اینکه سواد رسانهای مسئولان، مخاطبان و رسانهها را بالا ببریم.» راهبردهای نظری و عملی شما در راستای تحقق این بیان چیست؟
زمانی: وقتی صحبت از جهاد تبیین میشود، همه تصور میکنند باید صرفاً به اقدامات مثبت و نقاط قوت تکیه کنیم و آن را احصا و نشر دهیم که البته درست است؛ اما علاوه بر این موضوع، باید مسائل موجود را بهخوبی تجزیهوتحلیل کرده، نقاط قوت را بهخوبی منعکس کرده و با اینکه از بزرگنمایی پرهیز میکنیم به نقاط ضعف بپردازیم نه اینکه نقاط ضعف را فریاد بزنیم؛ اما حداقل آن را شناسایی و برای رفع آن اقدام کنیم.
ضروری است با تربیت نیروهای متخصص در راستای آموزش مهارتهای رسانهای و افزایش سواد رسانهای برای عموم مردم و استفاده از طرح جامع برای تربیت رسانهای دانشآموزان و آیندهسازان جامعه اقدام جدی شود.
اگر رسانهها صرفاً بلندگوی تبلیغات یکطرفه سازمانها باشند و به سمت پروپاگاندا حرکت کنند در بلندمدت مخاطبان خود را از دست میدهند، کمااینکه اکنون تقریباً همینگونه شده است. باید مسیر منطقی، صحیح و اخلاق مدارانه را در رسانهها در پیش گیریم و در این شرایط بوده که بهتدریج اعتماد عمومی به رسانههای رسمی افزایشیافته و مردم برای دریافت محتوای موردنیاز خود متوسل به رسانههای بیگانه نمیشوند.
آنا: اهمیت نقش آموزش سواد رسانهای در متون درسی را چگونه میبینید؟
زمانی: سالهای اخیر و به مدد کنشگران فعال سواد رسانهای کشور این مهم بهعنوان سرفصل آموزشی در مدارس قرارگرفته؛ اما آموزش مهارتهای سواد رسانهای فراتر از کلاس درس و کتاب است. مانند برخی بیماریها که برای ریشهکن کردن آن برنامه و بسیج همگانی ایجاد و عملی میشود.
برای افزایش سواد رسانهای هم باید بر اساس دیدگاه اندیشمندان این حوزه برنامه جامع عمومی در سطح مختلف مدیران، کارشناسان، دانشجویان، دانشآموزان، خانوادهها و... تهیه و اجرا شود و در بحث آموزشوپرورش باید به سمت تربیت رسانهای برویم.
آنا: آیا سواد رسانهای کمک میکند افراد اطلاعات و تواناییهای لازم را در مواجهه با خروجی رسانهها کسب کنند؟
زمانی: بله، قطعاً میتواند مؤثر باشد؛ اما این بستگی به سطح تحصیلات، تخصص و تجربیات افراد مختلف دارد. بهطور عمومی میتوان انتظار داشت با ارائه آموزشهای صحیح سواد رسانهای به کاربران، افراد بتوانند مهارت اولیه را برای مواجهه با تولید محتواهای رسانهای داشته و حداقل هنگام مواجهه با پیامهای تولیدشده در رسانههای مختلف بهراحتی آن را باور نکنند.
آنا: چه زمانی به نقطه مطلوب در حوزه سواد رسانهای میرسیم؟
زمانی: تحقق اهداف جامعه در رابطه با هر موضوعی نیازمند مطالعه علمی، برنامهریزی، تخصیص منابع موردنیاز و اجرای عملی و صحیح آن است. هر زمان که این برنامه تدوین و اجرا شود، میتوانیم به نقطه مطلوب برسیم.
آنا: در تعاریف مختلف از سواد رسانهای، آگاهی شهروندان بهعنوان محور، چگونه حاصل میشود؟
زمانی: این آگاهی حاصل افزایش درک مخاطبان و کاربران از اهداف پنهان محتوای رسانههاست. قسمتی از این آگاهی با آموزش و افزایش مهارت آنها و قسمت دیگر در خلال تجربیات آنها از رویدادها و روایتهای مختلف حاصل میشود.
آنا: در سواد رسانهای تا چه میزان به کودکان و حقوق آنها توجه شده است؟
زمانی: وقتی صحبت از رسانه میشود، صرفاً رسانههای رسمی، مانند رادیو، تلویزیون، مطبوعات و یا رسانههای مجازی مدنظر نیست. منظور هر وسیلهای است که بتواند پیام را بهخوبی منتقل کند. در بحث سواد رسانهای، فرایند تولید و انتقال پیامهای رسانهای را به اجزا و بخشهای مختلفی تقسیم میکنیم.
یکی از این اجزا، مخاطبان و مخاطب شناسی و جزء دیگر، رسانه و رسانهشناسی است. وقتی مخاطب کودکان هستند باید محتوای متناسب با ویژگی آنان تهیه و از کانال و رسانه مناسب در اختیار کودکان قرار گیرد. در این زمینه استانداردهایی نیز وجود دارد که بر اساس آن مشخص میشود که برای کودکان در هر سنی، چه نوع محتوا و چه نوع رسانهای کاربرد دارد.
گفتگو: عصمت شریفی
انتهای پیام/