از طراحی فتنه تا جنگ تمام عیار در سوریه/ ۴ روایت از ۴ جغرافیا
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری آنا، الهه آخرتی از آن دست نویسندههای جوانی است که دغدغهاش در حوزه انقلاب و صدور آن، باعث شده است تا قلم به دست بگیرد و وارد دنیای نویسندگی شود. او در این راه، فقط به یک زبان بسنده نکرده و سعی کرده با مردم عرب و انگلیسیزبان نیز ارتباط بگیرد که موفق هم بوده است. در کارنامه درخشان او کتابهایی همچون «خورشید در سایه»، «کمی بیشتر بمان» و «هیچ چیز مثل همیشه نیست» دیده میشود. به بهانه انتشار تازهترین اثر او، «حکایت زخمها»، به سراغ این نویسنده نوقلم، اما موفق در عرصه نویسندگی رفتیم تا با او گفتوگو کنیم.
** آنا: چه شد که شما برای بهتصویرکشیدن جنایات داعش در خاک سوریه، روایت زندگی چهار جانباز را موضوع کتابتان قرار دادید؟
فتنه برپاشده در سوریه، بدون شک یکی از رخدادهای مهم چند سال اخیر و تاریخ معاصر ماست. این حادثه برای برهمزدن تمام معادلات در خاورمیانه طراحی و اجرا شد و قرار بود با بهنتیجهرسیدن آن در گام اول، چیزی بهعنوان محور مقاومت در منطقه باقی نماند. اما آنچه اتفاق افتاد، خلاف میل آنها بود و از آن جایی که علاوه بر برهمزدن تمام این برنامهریزیها، زمینهای برای اتحاد عملی هرچه بیشتر مردم منطقه و قدرتمندترشدن محور مقاومت شد، به نقطه عطفی در تاریخ منطقه تبدیل شد.
در حقیقت، فتنهای که به جنگی تمامعیار کشیده شد و میخواست همفکری و همراهی مردم منطقه را در برخی مسائل از بین ببرد، به جبههای برای در کنار هم قرارگرفتن حامیان مقاومت، با وجود تمام تفاوتهای زبانی و فرهنگی و جغرافیایی مبدل شد. نهتنها خیال خام بدخواهان به واقعیت نزدیک نشد، که کابوسشان در خصوص نزدیکی هرچه بیشتر اقوام منطقه به یکدیگر، رنگ حقیقت به خود گرفت و آنچه تا پیش از این، در حد همفکریها و همعقیدهبودنهای ایدئولوژیک جریان داشت، به اتحادی شیرین و همدلیهای در مقام عمل ختم شد.
این اتحاد، علاوه بر نقشبرآبکردن توطئههای اخیر، بدون شک از اولین گامهای مشق ظهور و تمرین برای در کنار هم بودن در جبهۀ جهانی صاحبالزمان(عج) به شمار میرود.
** آنا: با توجه به تفاوت زبان سه راوی اثر با زبان ملی و مادری شما، کار تحقیق و مصاحبهها به چه صورت بود؟ آیا همگی بر عهده خودتان بود؟
زبان جانباز ایرانی و افغانستانی ما فارسی بود و از این نظر مشکلی وجود نداشت. تسلط بنده بر زبان عربی هم حضور در لبنان و مصاحبه با جناب علوش و خانوادهاش را ممکن میکرد. شاید جالب باشد که بگویم سختترین مصاحبهها، همین مصاحبه با جانباز پاکستانی بود؛ چون در پاکستان، زبانها و گویشهای متعددی وجود دارد؛ بهشکلی که آن طلبه پاکستانی ساکن ایران که با زبان فارسی آشنا و قرار بود ترجمه کار را به فارسی برای من انجام بدهد، زبان راوی داستان را نمیدانست. برای رفع این مشکل، از پدر بزرگوار شهید پاکستانی، ثاقب حیدر که هم به زبان راوی و هم به زبان طلبۀ پاکستانی مسلط بود، کمک گرفتیم.
البته صحیحتر این است که بگویم ایشان برای رفع این مشکل پیشقدم شد. بدینترتیب، صحبتهای جانباز ما را به زبانی که طلبه پاکستانی بلد بود ترجمه و ایشان آنها را برای من به فارسی ترجمه میکرد. بی هیچ تعارفی، این عجیبترین مصاحبهای بود که برای یک کار گرفتم.
** آنا: از بین روایات چهارگانه اثرتان، کدام روایت برای شما جذابتر و تأثیرگذارتر بود؟
در جایگاه نویسنده کتاب و فردی که با هر چهار نفر دیدار و گفتوگو کردم، تمام روایتها را دوست دارم. طبیعتاً روایت جانباز ایرانی و لبنانی کتاب، بهعنوان افرادی که سالها و بهصورت رسمی و جدی آموزش دیدهاند، از حیث اشراف به مسائل نظامی و تواناییهای رزمی، با روایت جانبازان افغانستانی و پاکستانی ما که فقط با گذراندن دورههای آموزشی، خود را برای دفاع رساندهاند، متفاوت است؛ اما فکر میکنم هرکدام شیرینیهای خاص خودش را داشته باشد.
** آنا: این کتاب میتواند نمادی برای وحدت در اقوام مختلف ذیل محور مقاومت تلقی شود. آیا شما هم با چنین نگاهی دست به تولید این اثر زدید؟
هدف نگارش این کتاب همین بوده است. این که با وجود تمام تفاوتهای طبیعی، اشتراکات اعتقادی پیوندی مثالزدنی میان ما ایجاد میکند و این نگاه، همان است که برای رسیدن به ظهور و پس از آن، در عصر ظهور، به آن نیازمندیم.
گفتنی است؛ کتاب «حکایت زخمها» روایت زخمهای چهار جانباز مدافع حرم لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ایرانی به نویسندگی الهه آخرتی، توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/