مخاطبان فراری از سینما در انتظار مرغ منجمد در فضای مجازی
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود ـ سینمای ایران در حالی در نابهسامانی اقتصادی دست و پا میزند که به نظر میرسد بیشترین توان در تأثیرگذاری فرهنگی جامعه ایرانی را داشته و در عین حال حمایت نمیشود. نگاهی به وضعیت زیرساختهای سینما و نحوه توزیع و فروش تولیدات این حوزه چندان احساس خوشایندی را ایجاد نمیکند. تا جایی که هرقدر تلاش برای تولید با استقبال مواجه است، برنامهریزی برای فروش با ضعف همراه بوده و فیلمهای سینمایی در سینما یا شبکه خانگی چوب حراج به خود زدهاند.
** افزایش تعداد سالن و در ادامه بلیط نیمبها
اکران اولیه فیلمها فارغ از نمایش در جشنوارهها از سینماها آغاز میشود. اما آیا تعداد سالن سینما یا کیفیت اکران پایین است که سینماداران از رکود و تعطیلی سینماها داد سخن سر میدهند.
مطابق اعلام مرکز آمار ایران تعداد سالنهای سینما از ۵۳۹ مورد در سال ۹۶ به ۶۳۶ سالن در سال ۹۹ افزایش داشته است. حتی تداوم ساخت نیز در دستور کار قرار گرفته و متولیان میگویند در نظر دارند که سینماهای غیرفعال را هم آمادهسازی و تعمیر کنند تا بتواند مجدداً مورد استفاده قرار گیرد.
در این بازه زمانی ظرفیت صندلیهای سینماها از ۱۵۳ هزار و ۸۳۰ مورد به ۱۶۲ هزار و ۴۸۶ مورد افزایش داشته است. یعنی امکان و فضای اکران فیلم افزایش یافته است.
این در حالی است که هر تکانهای میتواند کرکره سینما را پایین بکشد و مانع از اکران فیلمها شود. نمونه آن در هنگام شیوع بیماری کرونا و سپس شلوغی در خیابانها دیده شد. سینماداران که میرفتند تا دو سال خاموشی چراغ سالنها به واسطه کرونا را جبران کنند در پی شلوغی خیابانها باز هم با کاهش تماشاگر مواجه شدند.
تا حدی که ایده تسری دادن بلیط نیمبها از صرفاً یک روز در هفته به کل هفته مطرح شد. اما بر اساس اعلام سمفا، تعداد مخاطبان سینماهای کشور در شهریور امسال یک میلیون و ۷۷۴ هزار و ۶۷۲ نفر و تعداد سانسهای اکران فیلم ۶۰ هزارو ۶۲۹ مورد بوده و در مقابل در مهر ماه تعداد مخاطبان به ۶۲۳ هزار و ۹۴۷ نفر و تعداد سانسها به ۴۰ هزار و ۷۱۳ نفر کاهش یافته است؛ تا جایی که به نظر میرسد مردم دل و دماغ سینما رفتن ندارند و بلیط نیمبها نیز برایشان جذابیت نداشته است.
** فیلم ارزان در شبکه خانگی
نه تنها سیاستگذاریها در حوزه رونق سینماها متناسب با اقتضائات نیست بلکه یکی از عوامل رکود سینماها فروش فیلم از مسیر شبکههای خانگی است.
در برخی مواقع شبکه خانگی تولید منحصر به فرد خود را دارد، اما در برخی مواقع خوراک سینما را به قیمتهای ارزان تا چند هزار تومان و کمبهاتر از یک بسته پفک به مشتری میفروشد. در چنین شرایطی که یک دستی در قیمتها دیده نمیشود، مشتری سینما مانند فردی که منتظر مرغ منجمد ارزان است، در انتظار دانلود فیلم، از رفتن به سینما چشمپوشی میکند.
شبکه خانگی به عنوان رقیبی برای سینماها در شرایطی بروز و ظهور داشت که برخی فیلمها بعد از یک دوره فروش مناسب حتی از ادامه تولید منصرف میشدند. این مهم نه تنها آرمانهای فیلمبین و فیلمساز حرفهای را خدشهدار میکرد بلکه هنر هفتم را در حد یک کالای فرهنگی ارزان، دم دستی کرد.
** ساخت فیلم به صرفه نیست
اما این آمارها نتیجه تلخی نیز دارد. مرکز آمار میگوید در سال ۹۶، صرفاً ۹۸ فیلم ساخته شده و در سال ۹۹ تعداد فیلمهای تولیدی به ۶۳ مورد رسیده است. تعداد فیلمهای اکران شده در سال ۹۶، ۸۲ مورد و در سال ۹۹، ۲۲ مورد اعلام شده است.
این تفاوت معنیدار نشان میدهد که ساخت فیلم کاهش یافته است و در واقع برای کارگردان و تهیه کننده ساخت آن نمیصرفد. چرا که بعد از ماهها دوندگی و تلاش برای کسب مجوز و ساخت آن، باید ماهها نیز به دنبال حراج تولید خود باشد. با هزاران ترفند تبلیغاتی فیلم خود را معرفی کند و مظنه را آنقدر پایین بیاورد که هر بیننده آگاهی افسوس بخورد.
از سویی سینمادوستی ایرانیها شهره خاص و عام است. ایرانها بیش از کتاب به فیلم علاقهمندند و وقتی فیلم خوب روی پرده میرود تماشای آن را به همدیگر توصیه میکنند. این موضوع گویای این واقعیت است که سینما در ایران یکی از ابزارهای کلیدی تأثیرگذاری و فرهنگسازی است، اما در عین حال حمایت نمیشود.
نه تنها بازنگری در چرخه اکران فیلم، مناسب سازی قیمتها، حمایت سینماداران و مناسب سازی سینماها ضروری است، بلکه حمایت فیلم سازان نیز مانع از مرگ تدریجی هنر هفتم خواهد بود. باید در زمستان امسال دید که آیا به مانند تجربههای پیشین برخی فیلمها سالها بعد از ساخت روی پرده نمایش میرود و آیا جشنواره فجر بعد از چند دهه تولید را به درجهای از کیفیت رسانده که تماشاگر را به سالن سینما هدایت کند؟
انتهای پیام/