بمب کثیف/ سناریوی اصلی یا پلنِ B؟
خبرگزاری آنا، گروه منطقه و جهان- مریم خرمائی: «فرجام جنگ اوکراین چه خواهد بود»، این پرسشی است که ۹ ماه بعد از آغاز عملیات نظامی روسیه در کشور همسایه، پاسخ به آن بستگی به انتخابی دارد که روی دو گزینه «توسل به سلاح هسته ای» و «بازگشت به میز مذاکره» مردد مانده است.
اکنون یک ماه از لحظهای که «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه هشدار داد که بلوف نمیزند و آماده است تا درصورت تهدیدِ تمامیت ارضی کشورش، از سلاح هستهای استفاده کند، میگذرد.
پیشتر خبرگزاری آنا در گزارشی، به کندوکاو پیرامون این مسئله پرداخت که آیا «غرب این تهدید پوتین را جدی میگیرد»؟
اکنون با توجه به تحولات و اظهارات بازیگران دخیل در عرصه بین الملل، این استنباط وجود دارد که «بله، آمریکا و شرکای اروپایی با همه وجود، این هشدار را درک میکنند و آن را جدی گرفته اند». با این همه، غرب و روسیه، هر یک به ترفندی در حال مدیریت اوضاع و ممانعت از ورود شرایط به فاز بحرانی هستند.
در این میان، جالبترین نکته آن است که سناریوی «استفاده از سلاح غیرمتعارف» و «بازگشت به میز مذاکره» همزمان پیش میرود و همین مسئله، به التهاب ماجرا میافزاید.
اکنون قصد داریم هر یک از این سناریوها را به تفکیک و از زاویه دید طرفین مقابل بررسی کنیم.
**سناریوی شماره ۱/ کثیف مثل بمب
وقتی پوتین از جدیت برای دفاع از تمامیت ارضی روسیه به هر قیمتی حتی استفاده از بمب هستهای سخن گفت، رسانههای آمریکایی و اروپایی گمانه زنیهای زیادی را درباره وقوع این اقدام و ابعاد آن مطرح کردند حال آنکه این گمانه زنی با چاشنی اظهارات گاه و بیگاه مقامات سیاسی غرب همراه بود.
به عنوان مثال، «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، هشدار داد در صورت استفاده مسکو از سلاح هستهای، ارتش روسیه با یک پاسخ غیرهستهای، اما قدرتمند «نابود خواهد شد».
آنها همچنین مدعی شدند که حمله اتمی روسیه بسیار محدود خواهد بود و برای اثبات این نظریه، به پیشنهاد «رمضان قدیروف» رئیس منطقه خودمختار چچن و متحد سرسخت پوتین استناد کردند که گفته بود «مسکو باید استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی کمبازده را در جنگ با اوکراین در نظر داشته باشد».
اما روسها نظر دیگری دارند. آنها میگویند مقامات و رسانههای غربی اظهارنظرهای ماه گذشته پوتین را تحریف کردند و بعد از آن، تا هفتهها به بحث درباره تشدید خطر بروز جنگ هستهای پرداختند.
در همین ارتباط، «دیمیتری پسکوف» سخنگوی کاخ کرملین در مخالفت با پیشنهاد قدیروف گفته بود «احساسات در دکترین اتمی روسیه جایی ندارد». وی همچنین گفت که «مسکو سیاست واضحی درباره استفاده از تسلیحات اتمی دارد».
این را هم باید افزود که دکترین اتمی روسیه اجازه حمله هستهای را پس از «تهاجم به خاک روسیه با استفاده از جنگافزارهای متعارف، به گونهای که آن تهاجم تهدیدی برای موجودیت کشور باشد» میدهد. این در حالی است که چهار منطقه اوکراین که طی ماه گذشته میلادی، در پی همه پرسی به خاک روسیه ضمیمه شد نیز تحت چتر هستهای مسکو قرار میگیرد.
هشدار پوتین مبنی بر روی میز بودن گزینه هستهای و مانور غرب روی اولویت دادن مسکو به این گزینه (کمااینکه روسیه آن را آخرین راه حل بداند)، مقدمهای بود که روسیه و غرب به سناریوی «بمب کثیف» برسند.
بمب کثیف ترکیبی از مواد منفجره مانند دینامیت با پودر یا گلولههای رادیواکتیو است. هنگامی که دینامیت یا سایر مواد انفجاری تعبیه شده در داخل بمب منفجر میشوند، مواد رادیواکتیو مانند اورانیوم در هوا و مناطق اطراف محل اصابت بمب پراکنده میشود.
مواد رادیواکتیو به کار گرفته شده در ساخت بمب کثیف نیاز نیست آنطور که در بمبهای هستهای مورد استفاده قرار میگیرد پالایش و غنیسازی شده باشد؛ لذا در ساخت این بمب میتوان از مواد رادیواکتیو بیمارستانها، نیروگاههای هستهای یا آزمایشگاههای تحقیقاتی استفاده کرد.
این موضوع سبب میشود که بمبهای کثیف بسیار ارزانتر و سریعتر از سلاحهای هستهای ساخته شوند و مورد استفاده قرار گیرند حال آنکه قدرت تخریبی آنها کمتر است، اما به هر حال میتوانند به دلیل تماس رادیواکتیو با پوست و استنشاق این ماده از طریق هوا، صدمات جبران ناپذیری به بار بیاورند.
با این حساب، بمب کثیف میتواند بسیار شبیه به همان سلاح تاکتیکی کم بازدهای باشد که قدیروف دولت مسکو را به استفاده از آن ترغیب میکند. اما مسئله این است که این بار روسیه است که اوکراین را متهم به مقدمه چینی و توطئه برای استفاده از چنین ابزار نامتعارفی کرده است و میگوید کی یف قصد دارد بعدها به دروغ مسکو را به عنوان عامل حمله معرفی کند. اما کی یف هم به نوبه خود، زیر بار نمیرود و مدعی است که اینها همه صحنه سازی مسکو است و روسیه قصد دارد با این اقدام، مردم اوکراین را بکشد و بعد، از پذیرفتن بار مسئولیت شانه خالی کند.
البته، ما در اینجا به دنبال پیدا کردن مقصر نیستیم چراکه اصلاً مهم نیست که کدام یک آن دیگری را به تدارک عملیات پرچم دروغین متهم میکند، زیرا به هر حال، اگر استفاده از این ابزار نامتعارف نظامی رخ دهد، جنگ اوکراین وارد فاز جدیدی میشود که بر افزایش ناگهانی تنشها میان مسکو-ناتو استوار است.
از سناریوی «بمب کثیف» میتوان فیلمی در ژانر وحشت ساخت که از قضا پایان باز دارد چراکه قضاوت اینکه مقصر کیست به مخاطب واگذار میشود و واکنش هر یک از طرفین درگیری در گرو تصمیمی است که در لحظه اتخاذ میشود و چندان قابل پیش بینی نیست.
**سناریوی شماره ۲/ مذاکره به وقت واتیکان
ظاهراً نامعلوم بودن فرجام بازی در سناریوی بمب کثیف است که بازیگران صحنه جهانی را به تکاپو برای تغییر روایت انداخته تا آنجا که این روزها در عرصه تعاملات دیپلماتیک و حتی نظامی، شاهد تحولاتی هستیم که از آغاز جنگ اوکراین کم سابقه بوده است.
برای مثال، ۲۹ مهرماه، «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه و «لوید آستین» همتای آمریکایی، برای نخستین بار طی ۵ ماه گذشته، گفتگویی تلفنی انجام دادند و بر لزوم حفظ کانالهای ارتباطی در زمینه جنگ اوکراین تأکید کردند.
چنین گفتگویی میان وزرای دفاع فرانسه و روسیه نیز رخ داد حال آنکه همزمان رؤسای کل نیروهای مسلح انگلیس و روسیه هم با یکدیگر صحبت کردند.
از سوی دیگر، شاهد افشای نامه گروهی از دموکراتهای کنگره به «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا مبنی بر لزوم تغییر راهبرد کاخ سفید در قبال جنگ اوکراین و ورود به فاز گفتگوی مستقیم میان واشنگتن-مسکو بودیم.
اگرچه این گروه از دموکراتها تحت فشارهای درون حزبی، مجبور به عقب نشینی از مطالبه خود شدند و نامه را پس گرفتند، اما همین اقدام حاکی از ایجاد شکاف در حزب متبوع بایدن و افزایش تردیدها درباره درستی رویکرد عدم مذاکره با پوتین است.
از طرف دیگر، طی هفتهای که گذشت، شاهد سفر «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه به واتیکان بودیم تا در دیداری که با «پاپ فرانسیس» رهبر کاتولیکهای جهان داشت، از او بخواهد در تماس با پوتین و بایدن، آنها را برای پیدا کردن راهی که به برون رفت از بحران اوکراین منجر شود، ترغیب کند.
در این سفر، ماکرون یک جمله کلیدی هم گفت با این مضمون که «نیاز داریم آمریکا سر میز مذاکره (با روسیه) بنشیند»، جملهای که قطعاً انعکاسش از دیوارهای کلیسای واتیکان گذشت و به کاخ سفید رسید.
این طور به نظر میآید که ماکرون روی تعصب بایدن به کلیسای کاتولیک حساب ویژهای باز کرده که برای راضی کردن او به مذاکره با پوتین، دست به دامن پاپ فرانسیس شده است.
از سوی دیگر، «یوناس گار استور» نخست وزیر نروژ هم میگوید کشورهای غربی نباید روسیه را منزوی کنند، بلکه باید با مسکو ارتباط مستقیم برقرار کنند تا وضعیت سیاسی فعلی حل و فصل شود.
اما بیش از همه، اظهارات «اومارو مختار سیسوکو امبالو» رئیسجمهور گینه-بیسائو جالب است که در سفر اخیر خود به کی یف، مدعی شد پوتین از او خواسته پیامی را به «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین درباره اهمیت «گفتوگوی مستقیم» بین مسکو و کییف برساند.
اشتیاق مسکو برای مذاکره با کی یف از این بابت حائز اهمیت است که زلنسکی فرمانی را امضا کرده تحت عنوان ممنوعیت مذاکره با روسیه مادامیکه پوتین بر مسند قدرت کرملین باشد. پس این اشتیاق از یک سو نشان دهنده بیم روسیه از اجرای سناریوی اول است و از سوی دیگر، چنانچه با استقبال سرد زلنسکی مواجه شود، مسئولیت ادامه جنگ را متوجه کی یف میکند.
شاید برای همین است که این روزها شاهد افشاگری «واشنگتن پست» هستیم مبنی بر اینکه به دولت واشنگتن به رغم لفاظی ها علیه مسکو، در خفا از مقامات کی یف خواسته که به میز مذاکره با روسیه بازگردند و از موضع عدم گفتگو با پوتین کوتاه بیایند.
این گمانه زنی را هم در نظر داشته باشیم که شاید اساساً هیچ کس به دنبال تحقق سناریوی بمب کثیف نیست و این تنها حربهای برای واداشتن بازیگران عرصه بین الملل به تقلای بیشتر برای فرونشاندن آتش قبل از خراب شدن همه پلهای دیپلماتیک است.
اما در این میان، چرا تمرکز به جای مذاکره مسکو-کی یف، روی مذاکره مسکو واشنگتن است؟ جواب منطقی است: زیرا اساساً جنگ اوکراین به این دلیل اتفاق افتاد که روسیه و آمریکا نتوانستند اختلافات امنیتی خود را سر میز مذاکره حل کنند. این اختلاف تا حد زیادی حول محور اصرار روسیه به برخورداری از تضمینهای آمریکا به ویژه عدم گسترش ناتو به سمت شرق متمرکز است.
البته بعید به نظر میرسد که گفتگوی مستقیم روسیه-آمریکا رابطه آنها را به دوره پیش از جنگ اوکراین بازگرداند، اما میتواند به توافق ضمنی برای تمدید دوره جنگ سردِ جدید و کاهش خطر ارتقای تنشها به سطح هستهای منجر شود.
علاوه بر این، دیدار رو در روی بایدن و پوتین در آینده نزدیک بعید است و اگر هم تعاملی بین دو کشور اتفاق بیفتد در سطوح پایینتر دیپلماتیک خواهد بود و به همین دلیل، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه ایالات متحده احتمال دیدار سران دو کشور را در نشست گروه ۲۰ که در ماه میلادی نوامبر برگزار میشود، رد کرده است.
آنگونه که «وال استریت ژورنال» می نویسد، اخیراً در بحبوحه افزایش تنش ها و تهدیدهای اتمی، «جیک سالیوان» مشاور امنیتی کاخ سفید مذاکرات محرمانه ای با «یوری یوشاکوف» دستیار سیاست خارجی پوتین و همچنین با «نیکلای پاتروشف» همتای خود در دولت روسیه داشته است. هدف این مذاکرات باز نگه داشتن کانالهای دیپلماتیک میان مسکو-واشنگتن عنوان شده است.
نکته آخر آنکه هیچ یک از این دو سناریو ناقض آن دیگری نیست و هر دو همزمان پیش میروند. به عبارت دیگر، چنانچه پیدا کردن راه دیپلماتیک به تاخیر بیفتد، «بمب کثیف» یا چیزی مشابه آن، میتواند به منزله یک پلن جایگزین/ B تلقی شود.
اما فعلاً تا پیدا شدن راهی که به میز مذاکره ختم شود، هر دو طرف درگیری به دکمه آغاز جنگ هستهای خیره میمانند و از خود میپرسند: فشردن یا نفشردن؟ مسئله این است.
انتهای پیام/