در «دارالفنون» چه گذشت؟/ یادگاری از جشنواره جهانی فیلم فجر برای همیشه
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از ستاد خبری، یکی از رویدادهای تازه و مهم در سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر، راهاندازی بخش دارالفنون با مدیریت مازیار میری بود. این بخش همان کمپ استعدادیابی است که در بسیاری از فستیوالهای معتبر دنیا وجود دارد و در اینجا نام ایرانی «دارالفنون» برای آن انتخاب شد.
هدف از تشکیل این بخش اهمیت توجه به حضور جوانها و افزایش بار علمی و آکادمیک برای آنها در روزهای برگزاری جشنواره بود. از مدتی قبل از شروع جشنواره، انتخاب جوان های مستعد و علاقهمند به سینما در سراسر ایران و منطقه آغاز شده بود . این انتخاب ها درایران طی مذاکراتی با مدرسه عالی سینما، انجمن سینمای جوان، جشنواره فیلم عمار، مدرسه شهید آوینی و دانشکده سینما و تئاتر صورت گرفت و در کشورهای همسایه از طریق رایزنی با مسئولان فرهنگی و انتخاب دانشجویان رشته سینما از آن کشورها اتفاق افتاد. اغلب این جوانان تجربه ساخت فیلم کوتاه یا مستند را داشتند و بر اساس کیفیت آثارشان انتخاب شدند که در بین آنها نمونه های درخشانی را میتوان یافت.
در نهایت ۱۰۰ جوان از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، لبنان، فلسطین، عراق، آذربایجان، ترکیه، سوریه و پاکستان انتخاب شدند که طی شش روز برپایی جشنواره فیلمها را تماشا کردند، در کارگاهها شرکت و از تجربیات اساتید ایرانی و خارجی استفاده کردند. کارگاههای «دارالفنون» از پررونق ترین برنامههای این دوره بودند که با شور و هیجان خاصی برگزار شدند و بازتاب رسانهای مطلوبی داشتند.
آغاز «دارالفنون» با بزرگان سینما
اولین روز برگزاری جشنواره با کارگاههایی از بزرگان سینمای ایران آغاز شد . مجید مجیدی، رضا کیانیان، فرزاد موتمن و مهران کاشانی کارگاه های روز اول را برگزار کردند.
مجید مجیدی که آغازگر کارگاههای دارالفنون بود انتخاب درست بازیگر را یکی از مهمترین بخشهای کار فیلمساز دانست و گفت : ساخت فیلم نوعی مبارزه است واگر روزی رییس دانشکدهای بشوم تنها دو سال درس نظری برای دانشجویان برنامه ریزی می کنم و از آنها میخواهم دو سال بروند و زندگی را تماشا کنند. دیدن زندگی و دقت کردن در آن مهمترین عامل در به بلوغ رسیدن نگاه است.
مهران کاشانی در دومین کارگاه این روز با تاکید بر اینکه برانگیخته شدن حس کنجکاوی نقطه آغاز شکلگیری یک داستان است گفت : مشاهده شکاف در زندگی روزمره و برانگیخته شدن حس کنجکاوی در نویسنده نقطه آغاز یک داستان است.
کارگاه های روز اول با کارگاه تکنیک ارتباط بازیگر و کارگردان که توسط رضا کیانیان برگزار شد به پایان رسید. کیانیان، بدن بازیگر را به چهار قسمت تقسیم کرد و گفت: هر کدام از ما میتوانیم در بخشی از بدنمان اسیر شویم، اما تنها بازیگری می تواند قدرت تحلیل خودش را داشته باشد که از بخش چهارم بدنش –مغز – استفاده کند و قدرت انتزاع داشته باشد. بازیگر، کارگردان یا هرهنرمند دیگری زمانی که بتواند اثری که آفریده را تحلیل و ظرایف و ریزه کاریهایش را بشناسد می تواند از آن تخلیه شود و از دنیایی که در آن بوده بیرون بیاید.
اصغر فرهادی به کاخ آمد
روز دوم «دارالفنون» میزبان اصغر فرهادی، محمود کلاری، فرزاد موتمن، محمد علی سجادی و الکساندرو سوکوروف فیلمساز برجسته روسی بود.
محمود کلاری در اولین کارگاه این روز عکاسی را لازمه رشد در عرصههای مختلف سینما دانست و گفت: هنرجویان سینما باید به صورت جدی عکاسی را دنبال کنند و برای ورود به عرصه سینما هدفمند باشند. در این کارگاه مجموعهای از عکسهای او برای اولین بار در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد.
در دومین کارگاه این روز فرزاد موتمن در کنار هنرجویان «دارالفنون» تجربههایش در سینما را مطرح کرد و گفت : اساس کار یک کارگردان خیال است و این کلید شروع یک فیلم است. زمانی که که به ما به عنوان کارگردان فیلمنامهای را می دهند، ما شروع می کنیم به خواندن و تصور کردن و تخیل! اما تخیل لجام گسیخته و وحشی است و باید با آن آگاهانه برخورد کنیم و با خودمان تخیل را به جایی ببریم که برای فیلم کاربردی است.
او اضافه کرد: وقتی فیلمنامه را می خوانیم باید آن را در ذهن ببینیم و در نهایت هم بیننده باید چیزی نزدیک به آنچه ما روز اول دیده ایم ببیند اما برای رسیدن به این مرحله باید قبل از هر چیز به تم فیلمنامه فکر کنیم و اینکه چه می خواهد به ما بگوید.
الکساندر سوکوروف فیلمساز برجسته روسی که سومین کارگاه این روز را برگزار کرد معتقد است فیلمهای ایرانی را از لحنش میشود شناخت. سوکوروف تاکید کرد: در دنیای سینما مهمترین چیز مساله اخلاق است. ما اگر بخواهیم فیلم هنری بسازیم باید چیزی جدا از زندگی معمولی باشد. در تمام دنیا فیلمهایی که درباره جوانان است، خیلی واقعی است، اما این واقعگرایی کاملا پاسخگوی تمام مسائل موجود نیست. فیلمهای واقعگرای اجتماعی اغلب این مسائل را نشان میدهند اما گاهی به حاشیه میپردازند.
هنرجویان دارالفنون در این روز با همراهی محمد علی سجادی در بنیاد سینمایی فارابی به تماشای فیلمهای کوتاه نشستند.
آخرین کارگاه این روز با همراهی اصغر فرهادی برگزار شد. این کارگردان بینالمللی سینمای ایران، با هنرجویان «دارالفنون» درباره روایتگری در سینما، شخصیتپردازی و لذت از فیلمسازی صحبت کرد. فرهادی درباره روند تبدیل ایده به فیلمنامه گفت: این مساله به عمر ایده ای بستگی دارد که در ذهنم وجود دارد. ایده ای که شب قبل به ذهن میرسد اگر ماه بعد بسازید قطعا ایده بدی است. ایده ای که برای سالها می ماند و هیچ وقت آن را فراموش نمیکنید آن را باید بسازید. برای فیلم درباره الی عکسی داشتم از فردی که کنار ساحل خیس ایستاده و انگار عزیزی را در دریا از دست داده و منتظر جنازه اش است. از ۲۳ سالگی این عکس با من بود تا ۳۶سالگی که بالاخره آن را ساختم. این ایده ها که هسته اساسی فیلم بعدی را میسازد مثل دم کشیدن چای است که برای آماده شدن به زمان نیاز دارد.
سه سینماگر در «دارالفنون»
در روز سوم جشنواره فرشته طائر پور، محمد علی سجادی وهمایون اسعدیان کارگاه ها را برگزار کردند.
فرشته طائرپور در اولین کارگاه این روز گفت که معتقد است یک تهیه کننده حرفهای باید مخاطب و ذائقهاش را بشناسد.او همچنین منطقه آسیا و خاورمیانه را دارای بیشترین موضوعیت برای ساخت فیلم دانست و گفت: ما درجایی زندگی می کنیم که بیشترین پتانسیل را برای فیلم شدن دارد،هم از لحاظ اتفاق هایی که می افتد و هم به خاطر فرهنگ و ادبیاتی که داریم و شما باید میوه چینان خوبی باشند با این تعریف که بدانید الان زمان ساخت چه فیلمی با چه موضوع و زبانی است.
در دومین کارگاه محمد علی سجادی معضل سینمای ایران را توجه به مضمون بیش از محتوا دانست. محمدعلی سجادی که در۱۵سال اخیر به تدریس و انتقال تجربه در عرصه سینما پرداخته است، گفت: مهم ترین نکته ای که هنرجویان سینما باید به آن توجه داشته باشند، آیین فیلم دیدن است. تماشای فیلم توسط یک هنرجو و دانشآموخته سینما با فرد عامی فرق می کند، این نکته را به این دلیل یادآوری می کنم که وقتی فیلمی را می بینید نباید عکس العملتان نسبت به فیلم این باشد که معمولی باشد.
کارگاه کارگردان و کنترل بازیگر با حضور همایون اسعدیان کارگردان و فیلمنامه نویس نیز در سومین روز از جشنواره نیز برگزار شد. کارگردان فیلم «بوسیدن روی ماه» درباره جزئیات رفتار کارگردان با بازیگر و نابازیگر در صحبت کرد. همایون اسعدیان با عنوان اینکه ابتدا باید ویژگی های روانی بازیگر را بشناسیدو بعد به او نقش را بدهید گفت: زمانی شما بازیگر حرفه ای در اختیار دارید که آموزش دیده،کادرها و لنزها را میشناسد هرچند بازیگران ما اکثرا لنزها را نمی شناسند اما زمانی هم بازیگر غیر حرفه ای دارید که کار کردن با او کاملا روش و حتی دکوپاژ دیگری را لازم دارد.
در پایان این شب که شب دارالفنون نام داشت هنرجویان به همراه اساتید از بنای تاریخی مدرسه دارالفنون دیدن کردند.
مهمانی از ژاپن
پوران درخشنده،مجید اسلامی، مجید برزگر و تاکفومی تسوتسی کارگاه های روز چهارم جشنواره را برگزار کردند.
مجید اسلامی در چهارمین روز از جشنواره و در بخش «دارالفنون» سینمای جهان از دهه ۶۰ میلادی تا امروز را به شکلی اجمالی بررسی کرد.او در این باره با اشاره به جریان پرقدرت و جدی فیلمسازی در دهه ۷۰ گفت: در دهه ۱۹۸۰ از یک طرف یک جریان پرقدرت از دهه های قبل هنوز ادامه داشت و فیلمسازان با تولید فیلم های تجاری روند فیلمسازی دهه های قبل را ادامه می دهند. البته در همین دوره نهضت هایی شکل گرفتند که آلترناتیو این جریان ها بودند.
کارگردان فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در دومین کارگاه این روزتاکید کرد فیلمساز باید با سوژه زندگی کند. او با حضور در کارگاه «دارالفنون» ضمن تشکر از برگزارکنندگان جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: از اینکه جشنواره جهانی فجر این فرصت را در اختیار این جمع قرار داد تا فیلمسازان آینده ایرانی و خارجی بتوانند در این مجال اندیشه اندوزی کنند و با اساتید مختلف در مورد تجربیاتشان ارتباط برقرار کنند و فیلم بسازند، خوشحالم. درخشنده یادآور شد: سینما یعنی زندگی. تا با آن زندگی نکنید، نمی توانید روی مردم تأثیر بگذارید. پس از تحقیق در مورد موضوعات اجتماعی باید زبانی پیدا کنید که با رعایت خط قرمزها بتوانید حرفتان را بزنید. در این زبان باید حرمت جامعه را رعایت کنید و انتخاب این زبان برعهده کارگردان و نویسنده است. پیدا کردن این زبان کار بسیار مهمی است که تنها لازمه آن عشق است. اگر کارگردان عاشق باشد می تواند به بهترین شکل موضوع را مطرح کند.
مجید برزگررئیس انجمن فیلم کوتاه درسومین کارگاه «دارالفنون» به بررسی سینمای مستقل پرداخت و گفت: سینمای مستقل، سینمایی است که در مقابل سینمای مسلط جبهه می گیرد. نکته ای که در این زمینه باید یادآور شوم این است که سینمای مستقل لزوما به سینمایی نمی گویند که صرفا از نظر مالی مستقل است. گاهی ممکن است فیلمسازی با بودجه دولت به ساخت فیلم بپردازد و با نقش خلاقانه اش در مقابل سینمای مسلط قرار بگیرد.
این فیلمساز با اشاره به اینکه در این زمینه هیچ تعریف مشخصی در سطح جهانی وجود ندارد، تصریح کرد: سینمای مستقل در هر کشور با فرهنگ، اقتصاد و جامعه ارتباط مستقیمی دارد. اما ویژگی مشترک این سینما در دنیا واکنش خلاقانه به فرم و محتواست.
مجتبی راعی به همراه هنرجویان در این روز به تماشای فیلم چه خانواده فوق العاده ای در بنیاد سینمایی فارابی نشستند.
در آخرین بخش دارالفنون در این روز کارگاه با حضور تاکفومی تسوت سی برگزار شد.
رییس دپارتمان سینمای دانشگاه توکیو ایران را پایگاهی معتبر و شناخته شده در جهانِ سینما توصیف کرد. اولین فیلمهای ایرانی که در سینمای ژاپن مطرح شدند مربوط به دهه هشتاد و آثار کیارستمی و دیگر فیلمسازان آن دوره بود، از آن زمان سینمای ایران مخاطب خاص خودش را در ژاپن پیدا کرد. از اوایل دهه نود سینمای ایران در سطح جهانی مطرح شد و از آن به بعد تمام جهان ایران را به عنوان پایگاهی معتبر برای سینما شناختند.
توصیههای راعی به هنرجویان
پنجمین روز از جشنواره با کارگاه پرویز آبنار آغاز شد و پس از آن مجتبی راعی، گیوم دو سیو و نوبوهیرو سووا کارگاه ها را ادامه دادند.
پرویز آبنار صدابردار باسابقه گفت: در سینمای ایران ظرفیت صدابرداری بالایی وجود دارد، اما امکانات محدود است. یک صدابردار باید حس شنوایی سینمایی داشته باشد و همان طور که برای سینما لحن و لهجه ای که بازیگر روی کلمهها میگذارد مهم است برای ما هم توجه به جزیی ترین صداهایی که در صحنه وجود دارد مهم و میتواند کاربردی باشد.
مجتبی راعی کارگاه بعدی را با تاکید بر این جمله در این کارگاه تحلیل فیلمنامه را از مهم ترین کارهای یک کارگردان بر شمردو گفت : اکثر کسانی که فیلمنامه را تحلیل نمی کنند با حسشان جلو می روند و به دلیل تغییرات حسی که هر فردی میتواند داشته باشد اگر با این روش بخواهید کار کنید فیلمتان دچار نوسان های احساسی میشود و یک دست از کار در نمی آید.
مجتبی راعی که دومین کارگاه را دست داشت تحلیل فیلمنامه را یکی از مهمترین کارهای یک کارگردان دانست و گفت: ایده های جدید هیچ وقت تمام نمی شوند اما با شروع کار باید فکر کنیم فیلمنامه تمام شده تا بتوانیم آن را تحلیل کنیم و جواب سوالهایی را که برای هر کسی در اجرا پیش می آید درست و اصولی بدهیم.
سومین کارگاه این روز را گیوم دو سی فرانسوی برگزار کرد . او معتقد است سینمای آمریکا برای او جذابیتی ندارد و به عنوان یک اروپایی ترجیح می دهد نیروهای جوان را کشف کند. او با تاکید بر اینکه لازم است برای پیدا کردن تهیه کننده و کمپ استعدادیابی حتما زبان انگلیسی تان را قوی کنید گفت: من با افرادی که هیچ شناختی درباره کارشان ندارم کار نمی کنم و دنبال فیلم هایی هم که می خواهند شبیه کشورهای غربی و اروپایی باشند نمی گردم و از آنجایی که امریکایی نیستم دنبال فیلم های امریکایی نمی گردم و فقط دنبال فیلم های هنری هستم.
در این روز همچنین هنرجویان در بنیاد سینمایی فارابی به تماشای فیلم نشستند . و پس از آن درکارگاهی با حضور نوبوهیرو سووا شرکت کردند. این کارگردان ژاپنی گفت : با توجه به اصالت آثار کیارستمی بسیاری از سینماگران به دنبال رد پای او به ایران میآیند. پروفسور نبوهیرو سووا فیلم «خانه دوست کجاست؟» کیارستمی را یکی از فیلم های شوکه کننده خواند که بسیار آنها را تحت تاثیر قرار داد و گفت: وقتی این فیلم را دیدیم به فیلمسازهای خودمان گفتیم سینمای ژاپن را جمع کنید!
بانوی بازیگر در «دارالفنون»
در ششمین روز از برگزاری جشنواره فریدون جیرانی و فاطمه معتمد آریا آخرین کارگاه ها را برگزار کردند. فریدون جیرانی بر حس علایق خود، به کاوش در تاریخ پرداخت. جیرانی در ادامه این کارگاه بخشی از سکانس های فیلم های سینمایی از سال ۱۳۱۱ تا ۱۳۴۰ را برای فیلمسازان جوان به نمایش گذاشت. او در مورد جریان ملودرام در ایران گفت: سینما در ایران با ژانر قالب ملودرام آغاز شد. از ساخت فیلم دختر لر در سال ۱۳۱۱ تا امروز، ژانر قالب ملودرام اجتماعی، خانوادگی و روانپریشانه است. جریان اصلی سینمای ایران ملودرام است ملودرام است.
در دومین کارگاه روز این روز که آخرین کارگاه جشنواره بود فاطمه معتمدآریا بازیگر محبوب سینمای ایران در فضایی متفاوت کارگاه «دارالفنون» را برگزار کرد.
او کارگاه را با آموزش صحیح نفس کشیدن آغاز کرد و در ادامه اهمیت فرم بدن در ایفای نقش برای بازیگر را توضیح داد و از هنرجویان خواست برای اینکه از فعالیت های خود لذت ببرند خندیدن را فراموش نکنند و لحظاتی همه با صدای بلند با هم خندیدند.
از دیگر اتفاقات این کارگاه که اختتامیه کارگاه های «دار الفنون» بود پخش فیلم مستندی درباره فاطمه معتمد آریا بود که یکی از هنرجویان آذربایجانی آن را ساخته بود. که پخش این فیلم احساسات معتمد آریا را برانگیخت و اشک او را در آورد.
با پایان جشنواره جهانی فیلم فجر، به نظر می رسد «دارالفنون» در نخستین دوره برگزاری به اهداف اولیه خود رسیده و در طول زمان و در ادوار بعدی این مسیر به نقطه هدف گذاری اصلی می رسد.
انتهای پیام/