صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۲۶ - ۰۹ مرداد ۱۴۰۱

خبر ذخیره‌سازی شده توسط در تاریخ ۱۴۰۱۰۵۰۹-۱۵:۲۶

خبر ذخیره‌سازی شده توسط در تاریخ ۱۴۰۱۰۵۰۹-۱۵:۲۶
کد خبر : 671502

به گزارش خبرنگار حوزه دین و آیین گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها انگار ولوله‌ای در خیابان‌های شهر به راه افتاده، رنگ و بوی تازه‌ای سر تا سر شهر را احاطه کرده، گویی سیاهه‌ای نامرئی در برابر دیدگانمان پدید آمده باشد، همه عالم در عزا و ماتمی مشترک فرو رفته‌اند. این دل‌های سوخته پس از هزار و ۴۰۰ سال به رسم هرساله سیاه‌پوش و داغدار امام غریبی می‌شوند که داستان مظلومیتش دل‌ هر انسانی چه مسلمان و چه غیرمسلمان با هر دین و آیینی را به درد می‌آورد. غم غریبی که سال‌های سال از همان سنین کودکی هم همراه ما بوده و هست و خواهد ماند.


بزرگ مردی که طی یک روز به فاصله یک صبح تا غروب، داغدار داغ عزیزانی شد که در مقابل چشمان به اشک نشسته‌اش پرپر شدند اما دم نیاورد. بزرگ مردی که در گودال قتلگاه، در شهر کرب و بلا پس از شهادت نزدیکان و یاران وفادارش تنها ماند اما تسلیم ناحق نشد. بزرگ مردی که در واپسین لحظات عمر فریاد «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی_آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟» را سر داد تا دشمنان را از عاقبت فرجام کارشان آگاه کند، این فریاد دادخواهی به گوش دشمنان رسید اما ظلم بر نوای حق غالب شد، گویی گوش‌هایشان فریاد حق را تاب نیاورد و دستشان آلوده به خون پاکی شد که تا به امروز خون به دل‌هایمان جاری می‌کند.


آه از آن ساعتی که با تَن چاک چاک…


نهادی ای تِشنه لب صورت خود روی خاک


تنت به سوز و گداز تو گرم راز و نیاز


سوی خیام حرم دو چشم تو مانده باز


آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک


نهادی ای تشنه لَب صورت خود روی خاک


آمده از خیمه گه خواهر غم دیده ات


دیدو که شمر از جَفا نشسته بر سینه ات


آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک


نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک


گفتو بده مهلتی تا برسم بر سرش


برادرم تشنه است مبر سرش از پیکرش


آه از آن ساعتی که با تَن چاک چاک


نهادی ای تِشنه لب صورت خود روی خاک


مرحوم محمد کوثری زاده متولد سال ۱۳۰۷، قم – درگذشته ۳ مهر ۱۳۷۷ از مداحان برجسته ایرانی بود. وی بیشتر به علت اجرای برنامه‌های عزاداری در حضور امام خمینی شهرت دارد. همچنین پیش از انقلاب از فعالان و مبارزان  علیه رژیم شاه بوده است.


انتهای پیام/۱۱۰/

انتهای پیام/

ارسال نظر