صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محسن همتی‌نژاد در گفت‌وگو با آنا:

هنوز نتوانستیم رسانه ملی را مخاطب‌محور کنیم/ فضای مجازی می‌تواند در کنار تلویزیون رسانه‌ مکمل خوبی باشد

کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه معتقد است که ما هنوز نتوانستیم تبلور زندگی مخاطب‌مان را در رسانه نشان دهیم، استفاده از ظرفیت‌های مردمی می‌تواند راهگشا باشد برای اینکه برنامه‌های جذاب، با کیفیت، خوب و دیدنی ساخته شود.
کد خبر : 665885

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، زینب خسروی ـ محسن همتی‌نژاد، کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه و مستندساز فارغ التحصیل کارشناسی مدیریت دولتی و ارشد رشته مطالعات فرهنگی و رسانه است. وی مدیریت پشتیبانی اخبار شبکه جام جم به مدت سه سال، مدیریت پشتیبانی و تولید شبکه خبر از سال ۷۸، مدیریت طرح و تامین برنامه شبکه خبر به مدت ۱۱ سال و مدیریت تامین برنامه شبکه دو به مدت پنج سال را برعهده داشته است. همتی‌نزاد یکی از مستندسازان رسانه ملی است که مستندهایی همچون «بالی برای پرواز»، «حوالی ملکوت» و «بانوی انقلاب» را ساخته است. فعالیت در بخش تدوین وحوزه‌های مختلف خبری رسانه ملی با عنوان دبیری خبر و خبرنگار از دیگر سوابق کاری وی است. با این کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.

 

فراگیری فضای مجازی و جذب توجهات بیشتر از سوی مخاطبان

 

آنا: امروزه غفلت از فضای مجازی موضوعی است که گریبان فرهنگ و هنر را گرفته؛ در صداوسیما از اینستاگرام کپی می‌کنند اما به‌نوعی رفتار می‌کنند که به این فضا بی‌اعتنا هستند در حالی که هر روز این فضا خطرناک‌تر می‌شود، نظر شما در این باره چیست؟

 

همتی‌نژاد: به اینکه صداوسیما از فضای مجازی کپی می‌کند، اعتقاد ندارم. ما بخشی به نام مرجع رسانه‌ای داریم، در مرجع رسانه‌ای نمی‌توانیم تأثیرگذاری متقابل رسانه مجازی و دیگر رسانه‌ها را بر یک‌دیگر در نظر نگیریم، رسانه‌ها بر هم اثرگذار هستند. در حوزه خبررسانی و اطلاع‌رسانی هم رسانه‌ها بر هم تاثیر دارند. وقتی خبری یا رویدادی اتفاق می‌افتد، به‌هرحال نوع و ماهیت خبر که تغییر پیدا نمی‌کند، فقط نوع اطلاع‌رسانی‌اش است. فضای مجازی به عنوان کانال ارتباطی است. نوع مصرف اینستاگرام با نوع کاربردش در رسانه‌های فراگیرتر تفاوت دارد. هر کدام از این‌ها روش خودش را دارد. اینستاگرام برای مخاطبان خاص خودش مصرف دارد، رسانه‌های جمعی مخاطبان خودش را دارد، نشریات هم مصارف خودش را دارد و در مأموریت و ساختار کاملاً با هم فرق می‌کنند.

 

ما ابتدا باید روی ساختارشان کار کنیم. بگوییم ساختارها، مأموریت‌ها و رفتارهایشان چگونه است، برای چه مخاطبانی است، حالا بگوییم این اتفاق می‌افتد. در دنیای امروز نمی‌توانیم بگوییم رسانه‌ها بر هم تأثیر نمی‌گذارند یا از هم تأثیر نمی‌گیرند. این طبیعی است که وقتی موضوعی به وجود می‌آید ممکن است در رسانه‌ای فراگیری‌ آن بالاتر برود، موضوع پرداختن‌اش شاید به رسانه دیداری و شنیداری هم برسد، این را نمی‌توانیم بگوییم کپی کردن، نوع فراگیری‌اش باعث می‌شود به آن بپردازید.

 

نکته دیگر اینکه چون یکی از ویژگی‌های رسانه‌های مجازی ارتباط دو سویه و تبادل است،‌ در برخی از موارد چون بحث تعاملی بودن آرا و افکار مخاطبان برجسته می‌شود، مخاطبان می‌توانند یک مقدار در موردش گفتمان کنند، در بستر فضای مجازی عمق‌بخشی کنند تا درجه اقناع‌پذیری‌اش بالا برود. اما در رسانه‌ای دیداری و شنیداری عمومی چنین ارتباط دوسویه‌ای را با مخاطب شاید کمتر داشته باشید. این را من با توجه به کارکردش یک انتقاد نمی‌بینم. حالا در بعضی مواقع به خاطر اینکه اولویت‌های بزرگ‌تری دارید، از بعضی از موضوعات غفلت می‌کنید. اینجاست که بستر فضای مجازی با فراگیری خود باعث می‌شود شما بیشتر به آن توجه کنید.

 

 

استفاده از رسانه‌ مکمل؛ ایجاد بستری گفتمانی

 

آنا: چه راهکاری هست تا این فضا را به سمت آرمان‌های خود پیش ببریم؟

 

همتی‌نژاد: فضای مجازی به‌عنوان رسانه‌ای مکمل می‌تواند بستر گفتمانی خوبی باشد. وقتی در مورد واژه‌ای به نام هم‌زیستی رسانه‌ای صحبت می‌کنیم، وقتی رسانه‌های نوین به وجود می‌آید، این رسانه‌های نوین بر رسانه‌های قدیم تأثیرگذار می‌شوند. ظرفیتی اتفاق می‌افتد که نمی‌توانیم پدیده‌های جدید را از بین ببریم یا نادیده بگیریم. بنابراین باید از ظرفیت آن‌ها استفاده کنیم. در خیلی از رسانه‌ها می‌توان این هم‌زیستی متقابل اتفاق بیفتد و به عنوان رسانه مکمل از آن استفاده شود. استفاده از رسانه مکمل این‌گونه است که برخی از مقوله‌هایی که در رسانه‌های مکمل وجود دارد را در رسانه‌های دیداری و شنیداری جمعی برجسته کرده و ادامه بحث را مجدد در بسترهای مجازی ببریم، یعنی نوعی گفتمان بین مخاطبان و مصرف‌کنندگان رسانه‌ای در سطح بالاتر ایجاد شده تا از این ظرفیت خوب استفاده کرد. برای مثال خیلی از گفت‌وگوها می‌تواند در بستر فضای مجازی آغاز شود، بعد در رسانه‌های دیداری و شنیداری کارشناسی‌تر و در سطح ملی‌تر به آن پرداخته شود، در ادامه در بستر فضای مجازی تکمیل‌تر شود و تبادل آرا در مورد آن بیشتر انجام شود.

 

در مورد فیلم و سریال هم همین اتفاق می‌تواند بیفتد. چون مشغله مخاطبان زیاد شده و عجول شده‌اند، چکیده سریال در بستر فضای مجازی، به‌عنوان آن‌چه دیدید یا خواهید دید، از ظرفیت‌اش استفاده کنند و باعث شود مخاطب خودش انتخاب کند، در آن ساعت که رسانه جمعی سریال را پخش می‌کند آن را ببیند یا خلاصه‌هایش را به تماشا بنشیند یا آن را دانلود کند و در زمان مناسب آن را به طور کامل ببیند. این تبادل و تعامل است، ایجاد کانال ارتباطی با مخاطب هست تا نفع ببرد.

 

رسانه ملی؛ ترویج دهنده فرهنگ و اعتقادات کشور

 

آنا: به سریال‌ها اشاره کردید؛ برخی‌ معتقدند ساخته نشدن سریال‌های اصولی باعث شده مخاطب از تماشای سریال‌های ایرانی ناامید شود.

 

همتی‌نژاد: باید حتماً به این نکته توجه کرد که رسانه ملی باید رسانه تراز باشد که با توجه به حکم رهبر معظم انقلاب، ویژگی‌هایی برای آن تعیین شده است. در قانون اساسی اسناد حکمرانی بالادستی داریم. بر اساس حکمرانی رسانه‌ای و اسناد بالادستی نوع ساختار برنامه، فیلم و سریال‌ها نه در مورد ایران بلکه در مورد همه کشورها و همه مأموریت‌های رسانه‌ای کاملاً تعیین شده و مشخص است. یعنی باید بتواند فرهنگ‌ساز، شادی‌آفرین، اخلاق‌مدار و دین‌مدار باشد. رسانه‌ای که فراگیر است و در کل دنیا وجود دارد باید این آیتم‌ها را در نظر بگیرد. رسانه نمی‌تواند اخلاق‌مدار نباشد. در فیلم و سریال هم همین اتفاق می‌افتد. نمی‌توان در فیلم‌ها و سریال‌ها از دین و فرهنگ خود دور شد. رسانه‌ای که شروع به سریال ساختن می‌کند باید ترویج دهنده فرهنگ و اعتقادات باشد و آن‌ها را به سطح عالی‌تر برساند.

 

اگر بخواهیم به سلیقه‌ها نگاه کنیم، بخشی از این سلیقه‌ها می‌گوید که ما در جنگ ترکیبی هستیم که این جنگ ترکیبی چندگانه باعث بعضی از تغییرهای فرهنگی شده است. تغییر فرهنگی یک شبه به وجود نمی‌آید. فرهنگ‌ها بر هم تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‌پذیرند، همین باعث می‌شود که فرهنگ‌ها تغییر کند و آن چیزی که قبلاً ضد ارزش بوده الان به ارزش تبدیل شود. بنابراین باید حواسمان به این باشد که وقتی می‌خواهیم سریالی بسازیم باید حتماً به فرهنگ‌ها و آرمان‌هایمان توجه کنیم. این‌ها را باید در رسانه‌های فراگیر در نظر بگیریم. حتی در جوامع غربی هم وقتی سریال تجاری می‌سازند باز مواردی را در آن در نظر می‌گیرند که این موارد جزء‌ اصول اخلاقی کشورشان است. در رسانه‌ای که می‌خواهد واقعاً‌ فرهنگی باشد نمی‌توان چنین تولیداتی داشته باشیم.

 

رسانه تراز باید براساس مأموریت جلو برود

 

آنا: با این وجود چرا سریال‌هایی که در نمایش خانگی ساخته می‌شود برای مخاطب خیلی جذاب‌تر از تلویزیون است؟

 

همتی‌نژاد: باید ببینیم که چه ویژگی‌هایی برای جذابیت در نظر می‌گیریم. یک وقت می‌گوییم شخصیت‌، گفتار، لحن‌، موسیقی‌ و غیره، باید آیتم‌های جنبی را در نظر بگیریم.

 

آنا: این جذابیت‌ها و ویژگی‌ها چرا آن‌طور که باید چرا در سریال‌های تلویزیونی اتفاق نمی‌افتد؟

 

همتی‌نژاد: این نسبی است. الان نمی‌توانیم بگوییم این اتفاق می‌افتد یا نه؟ یک وقتی می‌گوییم مثلاً موسیقی‌ای که استفاده کردن جذابیت دارد یا ندارد. بخشی از سریال‌هایی که ساخته می‌شود به‌خاطر ضعف‌هایی که دارند از موسیقی استفاده می‌کنند. یکی دیگر اینکه از لحن‌های آوا و کلام استفاده می‌کنند. مخاطب شاید این‌ها را نسبت به چیزهای دیگر بیشتر بپسندد. این در ذات مخاطب است. در بحث موسیقی اگر یک موسیقی خوب داشته باشیم مخاطب به سمت‌اش می‌رود. بعضی از موسیقی‌ها هم خوب نیست اما چون آوا یا لحن خوبی دارد به طرفش می‌روند اگرچه محتوایش سخیف بوده باشد.

 

وقتی فوتبال را نگاه می‌کنید، چه چیزی یاد گرفته‌اید؟ هیچی! فقط شما را سرگرم کرده است. البته یکی از کارکردهای رسانه، تفریح و سرگرمی است و اصلاً لازمه‌اش این است. بنابراین یکی از مواردی که باید به آن توجه کنید، این است که اوقات فراغت شما را پر کند. اما وقتی در بحث رسانه تراز قرار می‌گیریم، این رسانه باید برای همه تولیدات خود اعم از سریال، فیلم و برنامه حتماً‌ باید افقی داشته باشد و بر اساس مأموریت جلو برود چون باید ذائقه کل مردم ایران را نگاه کند اما در بستر فضای مجازی ذائقه برخی از مخاطبان را در نظر می‌گیرد. آیا سلیقه شخصی که در زاهدان است، با شخصی که در کردستان یا در جنوب است با هم یکی است؟ نه، نیست.

 

نکته بعدی اینکه در بحث رسانه‌های مجازی مخاطب خودش انتخاب می‌کند که بنشیند این سریال را نگاه کند یا نه؟ اما در روستاها و شهرهای کوچک که این امکانات شاید کمتر برایشان مهیا باشد، مجبورند رسانه عمومی را نگاه کنند،‌ اگر در آن تجملات زیاد باشد و ادبیات خاصی به کار رود، واقعاً آن مخاطب نگاه می‌کند؟ می‌گوید دغدغه و معیشت من این است که امروز هوا گرم بوده، در این گرمای هوا چه‌کار کنم که بیشتر خنک شوم؟ این ایجاد شکاف نسلی می‌کند! باید حواسمان باشد نوع مأموریت رسانه تأثیرگذاری است. پس کانال ارتباطی هم فرق می‌کند. بستر فضای مجازی، کانال شبکه جهانی است که شاید زمان و مکان نداشته باشد اما در بستر شبکه‌های لوکال که از طریق فرستنده استفاده می‌شود، برای خودش زمان و مکان دارد. البته استفاده از ظرفیت فضای مجازی و بسترهای اطلاع‌رسانی یا کانال ارتباطی بین‌المللی که همان اینترنت باشد، جزء رسانه مکمل‌ است.

 

 


 

بیشتر بخوانید:

 

 


 

هنوز نتوانسته‌ایم رسانه را مخاطب‌محور کنیم

 

آنا: بهتر نیست تلویزیون در کنار رواج فرهنگ ایرانی اسلامی و پیام‌های آموزنده‌ای که می‌خواهد به مخاطب بدهد، سریال‌های جذابی که نسل جوان هم خواستار آن هستند، بسازد؟ آن‌ها حاضرند هزینه کنند و سریال‌های نمایش خانگی را تماشا کنند، این نشان می‌دهد سریال‌های تلویزیونی در جذب جوانان موفق نبوده است.

 

همتی‌نژاد: این مقوله ارتباط دو سویه است. باید ارتباط خوبی با افراد، نسل‌ها، خلق‌کنندگان آثار سینمایی و تلویزیونی برقرار شود. قبلاً افرادی که در سینما فیلم می‌ساختند همه تلویزیونی بودند. الان افرادی که در فضای مجازی فیلم و سریال می‌سازند کسانی هستند که قبلاً در تلویزیون کار می‌کردند. پس این افراد هم آن تعامل را داشتند و دارند و همه این ویژگی‌هایی که داریم در موردش صحبت می‌کنیم را داشته‌اند.

 

کارکرد تلویزیون و شبکه نمایش خانگی با هم تفاوت دارد. اگر بخواهیم تفاوت کارکرد این‌ها را در نظر بگیریم می‌رسیم به اینکه بعضاً شاید دایره استفاده از برخی عوامل را کمتر کنیم و اگر رسانه بتواند وسعتی بدهد که از همه ظرفیت‌ها استفاده کند، شاید موفق‌تر باشد. من طرحی داشتم برای اینکه رسانه مخاطب‌محور شود. وقتی مخاطب‌محور می‌شد، مخاطب می‌توانست خودش را در رسانه ببیند، تأثیر بگذارد و تأثیر بگیرد اما نتوانستیم به سمت آن برویم. مردم خودشان پر از داستان هستند اما وقتی نمی‌توانیم از این داستان‌ها استفاده کنیم، می‌رویم سراغ قصه‌هایی که اصلاً وجود ندارد. این اشکال ما است که هنوز نتوانسته‌ایم رسانه را مخاطب‌محور کنیم.

 

چرا مخاطبان به بستر فضای مجازی بیشتر توجه می‌کنند؟ چون یک بخشی‌ از آن شاید تبلور زندگی خودشان را دارد. ما هنوز نتوانسته‌ایم تبلور زندگی مخاطب‌مان را در رسانه نشان دهیم. بعضی اوقات آرمان‌هایی برای آن تعریف می‌کنیم که شاید تحقق و باورپذیری آن‌ها کمتر باشد. استفاده از ظرفیت‌های مردمی و مخاطبان می‌تواند راهگشا باشد برای اینکه برنامه‌های جذاب، با کیفیت، خوب و دیدنی درست شود. شاید بخشی از مشکل ما در فیلمنامه باشد، فقط در مورد رسانه ملی نمی‌گویم در مورد همه رسانه‌های دیداری و شنیداری این مشکل را داریم. اگر فیلمنامه و داستان‌های خوب داشته باشیم خیلی خوب می‌توانیم بر مخاطبان اثر بگذاریم اما متأسفانه نخواستیم توجه کنیم که مردم پر از سوژه هستند.

 

 

به دنبال خلق آثار جدید با روش‌ها و گفتمان جدید نمی‌رویم

 

آنا: یعنی اگر به سمت فیلمنامه‌هایی با نیازها و دغدغه‌های روز جامعه برویم، مخاطب به تماشای سریال‌های تلویزیونی می‌نشیند؟

 

همتی‌نژاد: حالا یک وقت دغدغه‌های روز است، یک وقت شما می‌توانید دغدغه‌های چهار سال پنج سال دیگر را هم ببینید. چرا می‌گویند سریال «ن خ» یا «پایتخت» خوب است؟ چون سبک زندگی مردم و اصلاً‌ از خود مردم هستند. مخاطب خودش را در رسانه می‌بیند. اگر ما خودمان را در رسانه ببینیم می‌توانیم ارتباط خوبی برقرار کنیم و بعد آن آیتم جذابیت هم پیدا می‌کند. نشان دادن طبیعت کردستان جذاب است. پوشش لباس محلی بازیگران در آن‌جا جذاب می‌شود. مگر جذابیت فقط باید زرق و برق، مبلمان و لوستر آن‌چنانی باشد؟! بنابراین عامل جذابیت یک عامل نسبی است. مثلاً بازیگر با لهجه و گویش محلی صحبت می‌کند اما جذاب است چون تبلور زندگی خود مخاطب است که در رسانه اتفاق می‌افتد. ما باید به این سمت جلو برویم و اگر به این نکته توجه کنیم قطعاً ضریب اثرگذاری رسانه ما بالاتر می‌رود.

 

به نظرم اگر برای بعضی از این فاکتورها با حضور منتقدان گفتمان بگذاریم و در موردش بحث کنیم، شاخص‌ها را مشخص کرده و بعد در موردشان صحبت کنیم، آن موقع می‌بینیم که می‌توان با هزینه‌های کمتر، کیفیت بهتر، فیلمنامه‌های بهتر، راه و روش درست را انتخاب کنیم. متأسفانه در برنامه‌سازی‌هایمان روش اشتباهی را در نظر می‌گیریم که اولاً می‌رویم به سمت بعضی مسائلی که اهمیتی ندارند، دوم به سمت چیزهایی که کلیشه‌ای است و دوباره آن‌ها را تکرار می‌کنیم. متاسفانه دنبال خلق کردن آثار جدید با روش‌ها و گفتمان جدید نمی‌رویم. اگر به سمت این‌ها برویم، رسانه‌ها دیدنی و شنیدنی‌تر می‌شوند. نه فقط رسانه ملی یا رادیو و تلویزیون بلکه رسانه مجازی هم بهتر می‌شود.

 

انتهای پیام/۱۱۰/

انتهای پیام/

ارسال نظر