صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر ۴۰ از نگاه آنا/ ۷

«ماهان» ضعیف و آشفته در فجر چهلم چه می‌کند؟/ فیلمی مناسب برای شبکه‌های استانی آن هم با تخفیف!

فیلم سینمایی «ماهان» ساخته حمید شاه‌حاتمی را می‌توان نامزد عنوان ضعیف‌ترین اثر به نمایش درآمده در چهلمین جشنواره فیلم فجر تا روز چهارم دانست.
کد خبر : 639314

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، محمدرضا کاظمی – امسال جشنواره فیلم فجر سرشار از شگفتی است و بدون شک یکی از آنها فیلم سینمایی «ماهان» است، اثری که خانواده شاه‌حاتمی به صورت دورهمی ساخته‌اند و در زمان اکرانش در کاخ جشنواره، همه را به تعجب وا داشت. تعجب از اینکه چطور فیلم بدی در این حد و اندازه و تا این میزان ضعیف، اجازه حضور در بزرگترین رویداد سینمایی کشور را به دست آورده است؟ چه کسی یا ارگانی پشت حمایت از این فیلم بوده که آن را به پرده‌های چهلمین جشنواره فیلم فجر رسانده است؟


معمولا هر دوره‌ای از جشنواره که برگزار می‌شود، هم فیلم خوب اکران می‌شود، هم آثار متوسط و بعضا ضعیف. اما امسال جشنواره حداقل دو فیلم (لایه‌های دروغ و ماهان) داشته که اصلا در حد و اندازه‌های این رویداد نبودند و دلیلی نداشته گروه زیادی از منتقدان، هنرمندان، اهالی رسانه و مخاطبان خاص سینما که پیگیر آثار جشنواره هستند، زمان خود را صرف تماشای این آثار کنند. فیلم‌هایی که از همان دقایق ابتدایی و مدل دیالوگ گفتن شخصیت‌هایش می‌توان فهمید چه آثار ضعیفی هستند و بسیاری از مخاطبانشان را مجبور به ترک سالن می‌کنند.


فیلم سینمایی «ماهان» داستان زوج هنرمندی را روایت می‌کند که پس از مشکلی که برای یکی از آنها رخ می‌دهد، مسیر زندگیشان تغییر می‌کنند. مرد خانواده بازیگر تئاتر و همسرش یک عروسک‌ساز و عروسک‌گردان است. زمانی که زندگی این زوج با چالشی بزرگ مواجه می‌شود و یکی از شخصیت‌ها گرفتار بیماری می‌شود، این دو نفر دل به جاده می‌زنند و سفری را آغاز می‌کنند و از تهران با دوچرخه به چابهار می‌روند. این سفر، تغییر دیدگاه شخصیت‌ها و اتفاقاتی که در طول آن برای شخصیت‌ها رخ می‌دهد بن مایه اصلی فیلم اول حمید شاه‌حاتمی است.



بازی‌های ضعیف


این فیلم با مجموعه‌ای از بازیگران ناشناخته تولید شده که البته یکی دو چهره مثل همایون ارشادی و رامین ناصرنصیر هم در آن حضور دارند و ایفاگر دو نقش فرعی کار هستند. امیررضا نظری و نگار جوکار، شخصیت‌های اصلی فیلم هستند و وحید رحیمیان هم به عنوان دوست این زوج هنری، در اکثر سکانس‌های فیلم همراه آنهاست. از همین مرحله انتخاب بازیگر می‌توان فهمید که سازندگان آن تلاش کردند با استفاده از بازیگران کمتر شناخته شده، فیلمی با بودجه پایین را تولید کنند و به نوعی در پرداخت دستمزد صرفه‌جویی کنند! اما این مسئله به کار ضربه زده و بار فیلم روی دوش دو بازیگر اصلی داستان سنگینی کرده است و آنها نتوانستند در حد و اندازه دو قهرمان ظاهر شوند، مخصوصا بازیگر نقش ماهان که بسیار مصنوعی و ضعیف ظاهر شده است.




بیشتر بخوانید:


«شادروان» نقدی طنز بر یک رفتار اجتماعی غلط
«مرگ بازنده» برگ برنده کارنامه بازیگری جواد عزتی


وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» می‌شود


غافلگیری در روز دوم جشنواره با «علفزار»


«لایه‌های دروغ»؛ فیلمی که در حد و اندازه جشنواره فجر نبود


«برف آخر»؛ فیلمی که کم دیالوگ می‌گوید اما حرف خوب می‌زند




«ماهان» داستانی یک خطی در رابطه با بازیگر تئاتری که به بیماری سرطان مبتلا می‌شود و مجبور می‌شود سفری طولانی به جنوب کشور را تجربه کند، دارد که در خلاصه داستان آن نیز آمده است و کل فیلمنامه کار چیزی فراتر از آن نیست. اما جدا از اینکه هیچ خرده روایت جذاب یا گره ویژه‌ای در داستان این فیلم نیست، بزرگترین ضعف فیلمنامه آن دیالوگ‌هایی است که از زبان شخصیت‌ها خارج می‌شود، دیالوگ‌هایی که شبیه به جملات انگیزشی است که در صفحات مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و پیام اخلاقی‌اش را مستقیما توی صورت مخاطب می‌کوبد.


نکته جالب در فیلمنامه اینجاست که خود نویسنده و کارگردان کار، هیچ شناختی از شخصیت‌های داستانشان و سبک زندگی آنها ندارند. ما با زوج هنرمندی طرف هستیم که مرد خانواده یک بازیگر تئاتر است که پس از سال‌ها به یک نقش خوب و اصلی در یک نمایش رسیده است و همسرش سازنده عروسک و عروسک‌گردان است. دو طیف هنری که درآمد بالایی ندارند. اما در یک خانه لاکچری زندگی می‌کنند، با مبلمانی از جدیدترین مدل‌های روز و لوازم دکوری و عتیقه‌ای که فقط در فروشگاه‌های لوازم آنتیک در شمال شهر تهران پیدا می‌شود. از طرف دیگر پس از بیماری شخصیت اصلی داستان، ما می‌بینیم که با برای تهیه دارو و هزینه پرتودرمانی با مشکل مالی مواجه می‌شوند و حتی نمی‌توانند دوچرخه‌هایی که چشم‌شان را گرفته است بخرند. اما به طور ناگهانی با فروش کتاب‌های کتابخانه‌شان به یک سمسار هم هزینه خرید دوچرخه‌ها را به دست می‌آورند هم هزینه سفر به جنوبی‌ترین نقطه ایران.



سفر به کل ایران با فروش چند کیلو کتاب!


کاملا مشخص است که نویسنده این اثر تصوری از زندگی یک بازیگر درجه دو تئاتر که به تازگی به اولین نقش اصلی کارنامه هنری‌اش رسیده ندارند و از طرف دیگر نمی‌داند یک سمسار یا خریدار کتاب، آثاری که کارتن کرده و می‌خرد را به صورت کیلویی می‌خرد نه براساس محتوای کتاب. نرخ خرید و فروش این کتاب‌های دسته دوم در بازار هم چیزی نزدیک به پنج هزارتومان است. یعنی این دو هنرمند برای اینکه بتوانند هم دوچرخه بخرند هم به سفر بروند و هزینه های درمان را پرداخت کنند، باید چند هزار کیلو کتاب بفروشند! چیزی به اندازه بخشی از دارایی‌ها کتابخانه ملی ایران. وگرنه هرکسی که یکبار در عمرش سمسار دیده باشد می‌داند این عزیزان صرفا پول زیادی بابت کالاهایی که می‌خرند پرداخت نمی‌کنند و قطعا با فروش کتاب‌های یک کتابخانه کوچک (هرچقدر هم نفیس باشند) شما نمی‌توانید دو دوچرخه دنده‌ای چند ده میلیون تومانی بخرید و هزینه‌های سفر به کل ایران را تأمین کنید.


ضعف‌های تکنیکی و فنی «ماهان» به قدری زیاد است که ساعت‌ها می‌توان راجع به تک‌تک آنها صحبت کرد. از عدم توجه منشی صحنه به راکوردهای گریم بازیگران مخصوصا رنگ موی شخصیت اصلی داستان گرفته تا سبک عجیب فیلمبرداری کار که دائما در حال فوکوس کشیدن است و ما بخش‌هایی از فیلم را به صورت تار می‌بینیم و طراح صحنه‌ای که خانه این شخصیت‌ها را با مغازه‌های فروش اجناس لوکس اشتباه گرفته است. به این موارد بازی‌های ضعیف و فیلمنامه بی چفت و بسط و دیالوگ‌های انگیزشی با پیام‌های گل‌درشت و کارگردانی بد را هم اضافه کنید تا ببینید این فیلم مجموعه‌ای از ویژگی‌های ضعیف و آزاردهنده است.


شگفتی‌های هیئت انتخاب ادامه دارد؟


بزرگترین شگفتی امسال تا به اینجا هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر بوده است، چون هم روی نام فیلم‌هایی که انتظار می‌رفت در جشنواره باشند خط کشیدند و هم آثاری را وارد سودای سیمرغ جشنواره کردند که در خوشبینانه‌ترین حالت برای پخش از شبکه‌های استانی تلویزیون مناسب است! حمید شاه‌حاتمی که این فیلم را به تهیه‌کنندگی پدرش ساخته، در اولین قدم اصلا موفق نبوده و تجربه بدی را پشت سر گذاشته است، البته او در نشست خبری فیلم عنوان کرد که نظرات دیگران درباره فیلمش مهم نیست، ادعایی که می‌تواند مسیر هنری او را خیلی سریع به بیراهه بکشاند. این فیلمساز جوان اگر از نقدها و نظرات منتقدان و اهالی رسانه (هرچند تند و سنگین) درس بگیرد می‌تواند در آثار بعدی‌اش چند پله رشد کند، اما اگر بخواهد گارد بگیرد و در همین مسیر کارش را ادامه دهد، بدون شک به یک کارگردان شکست خورده تبدیل خواهد شد.


انتهای پیام/۴۱۷۳/


انتهای پیام/

ارسال نظر