صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر ۴۰ از نگاه آنا/۲

«بیرو» سوژه جذاب زندگی یک قهرمان با پرداختی ضعیف/ وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» می‌شود!

فیلم سینمایی «بیرو» زبان الکنی برای روایت زندگی قهرمانش دارد و دیالوگ‌های شعاری، شخصیت‌های کاریکاتوری، کارگردانی ضعیف و البته بازی‌هایی بسیار بد، نقاط ضعف آن هستند.
کد خبر : 638633

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، محمدرضا کاظمی - چهلمین جشنواره فیلم فجر برای اهالی رسانه و منتقدان با «بیرو» آغاز شد، جدیدترین ساخته مرتضی‌علی عباس‌میرزایی که به بخش‌هایی از دوران نوجوانی علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان شماره یک تیم ملی فوتبال کشورمان می‌پردازد. فیلم‌های بیوگرافی که به زندگی شخصیت‌های واقعی می‌پردازند و روایتگر بخش‌هایی از زندگی یک چهره سیاسی، اجتماعی، ورزشی یا هنری هستند در همه جای دنیا ساخته می‌شوند و طرفداران زیادی هم دارند، اما این ژانر در سینمای ایران خیلی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و تک آثار مربوط به آن نیز با توجه به پرداخت‌های بعضاً ضعیف و نصفه و نیمه، آن‌طور که باید و شاید درست از آب درنمی‌آید.


«بیرو» جدیدترین نمونه از این ژانر در سینمای کشور است، فیلمی که قرار است به مخاطبش امید تزریق کند و این حس را القا کند که با تلاش می‌توان به هر چیزی که آرزو داریم برسیم. تقریباً همه دوستداران فوتبال کشورمان داستان زندگی علیرضا بیرانوند را شنیده‌اند، اینکه چه سختی‌هایی کشیده، چه کارهایی انجام داده و به زور استعدادش و پافشاری بر این مسئله توانسته خودش را تا سطح اول فوتبال ایران بالا بکشد. این فیلم قرار است این سختی‌ها را به تصویر بکشد و به ما نشان دهد که دروازه‌بان شماره یک تیم ملی چه کارهایی کرده و چه مسیری را طی کرده تا به اینجا رسیده است.


اما فیلم «بیرو» زبان الکنی برای این روایت دارد و نمی‌تواند حسی را که به دنبال انتقالش بود، به درستی در مخاطب برانگیزد. این فیلم پر است از دیالوگ‌های شعاری، شخصیت‌های کاریکاتوری، کارگردانی ضعیف و البته بازی‌هایی بسیار بد. تمام این نقاط ضعفی که پشت هم ردیف شد، از همان سکانس‌های ابتدایی داستان توی ذوق می‌زند، از بازی بد و نحوه دیالوگ گفتن عجیب و غریب رضا داودنژاد گرفته، تا شخصیت‌های کاریکاتوری پدر و مادر بیرانوند که معلوم نیست با آن گریم‌های عجیب و بازی‌های اغراق شده و تئاتری چه چیزی را می‌خواهند به مخاطب القا کنند.



اغراق و دیگر هیچ!


در میان بازیگران شناخته‌شده فیلم، بازی‌های رضا داودنژاد و سعید داخ با اختلاف از همه بدتر است. این بازیگران برای به تصویر کشیدن شخصیت‌هایشان در بد نشان دادن کاراکتر زیاده‌روی کردند و در مدل دیالوگ گفتنشان هم سعی کردند دُز بد بودن یا خنثی بودن شخصیت را به تصویر بکشند. اتفاقی که باعث گل درشت شدن کاراکترها شده و تماشاگر آن‌ها را پس می‌زند. بازیگران کمتر شناخته شده کار هم اکثر گرفتار بازی‌های تئاتری و «اگزجره» شدند، بازی‌هایی که البته به فضای دیالوگ‌های شعارگونه شخصیت‌ها می‌آمد و شاید مجبور بودند برای اینکه آن دیالوگ‌ها را با حس و حال بیشتری بیان کنند، فضا را بیش از اندازه به نمایش نزدیک کنند. در بسیاری از سکانس‌های فیلم، این جملات شعاری و شخصیت‌های نامناسب حضور دارند، مثل صحنه‌ای که چند نفر در قهوه‌خانه نشسته‌اند و راجع به اعجوبه تازه فوتبال منطقه صحبت می‌کنند، یا زمانی که پدر علیرضا از او می‌خواهد رویابافی را کنار بگذارد و قهرمان خانواده‌اش باشد یا وقتی خانمِ صاحب پیتزافروشی (که معلوم نیست چرا این قدر ترسناک به تصویر کشیده شده است!) سعی در تخریب علیرضا دارد.


از طرف دیگر فیلم عباس‌میرزایی روندی منطقی برای روایت را دنبال نمی‌کند. در ابتدا قصه خیلی زود شروع می‌شود و سرعت بالایی دارد، تا جایی که در ۱۵ تا ۲۰ دقیقه ابتدای داستان ما دیالوگ‌های خیلی کمی می‌بینیم و همه چیز مثل فیلم‌های کلاسیک و صامت، بدون دیالوگ جلو می‌رود و اتفاقات مختلفی (مثل لباس‌ها و کفش ورزشی که علیرضا کادو می‌گیرد، تمرین‌هایی که می‌کند، کتک‌هایی که از پدرش می‌خورد! و پاره شدن همان لباس‌های ورزشی) را روی دور تند می‌بینیم. اما به مرور سرعت کار گرفته می‌شود و در فصل حضور بیرانوند در پایتخت و حضورش در سر تمرین تیم‌های مختلف، قصه به قدری کند می‌شود که اکثر حاضران در سالن گوشی به دست مشغول چک کردن شبکه‌های اجتماعی و پیام‌های رسیده‌شان شدند!




حسین بیرانوند بازیگر نقش علیرضا بیرانوند در نوجوانی



وقتی بیرانوند به سبک رونالدینیو دریبل می‌زند


بخش‌هایی از فیلم هم رنگ و بوی فانتزی می‌گیرد و مخاطب را در دوراهی قرار می‌دهد که مشغول تماشای یک اثر در رابطه با قهرمانی حقیقی است یا آمده نسخه ایرانی انیمیشن «فوتبالیست‌ها» را تماشا کند. علیرضا بیرانوند بازیکنی شناخته شده در کشورمان است و همه از توانایی‌های فنی او باخبرند، ولی اینکه در بخش‌هایی از فیلم «بیرو» شبیه به شخصیت «سوباسا» از دروازه خودی تا دروازه حریف حرکت کند، از روی تکل بازیکنان با تکنیک خاصی بپرد، توپ را با پشت پا بلند کرده و از بازیکنان پیش رویش عبور دهد و بعد از زدن شوت محکم و برخورد توپ با تیر دروازه، با یک ضربه سر شیرجه‌ای دروازه حریف را باز کند، غیرقابل باور و کاملاً اغراق شده است. حالا اینکه این اغراق به نیت افزودن نمک به روایت تخت یک قهرمان فوتبالی با شخصیتی ساده و بی شیله‌پیله بوده یا طرح کارگردان برای فانتزی کردن اثر، بر همه پوشیده است.


مسئله دیگری که باعث فانتزی شدن فضای فیلم می‌شود، حضور خود بیرانوند در یکی از سکانس‌های فیلم است، جایی که قرار است خودش برای تیم ملی جوانان انتخاب شود. این حضور بی‌ربط و انتخاب علی بیرو برای دروازه تیم ملی جوانان توسط خودش، از سکانس‌های عجیب و غریب فیلم است که هیچ روند منطقی و درستی ندارد و باعث گیج شدن مخاطب می‌شود. سکانس‌های فوتبال بازی کردن بچه‌ها هم خیلی خوب از آب درنیامده و کارگردان ترجیح داده در بسیاری از صحنه‌های فوتبال میمیک صورت و ری‌اکشن مربیان کنار زمین را به تصویر بکشد، درحالی‌که قهرمان‌های داستان در زمین بازی هستند و باید روی آن‌ها مانور بیشتری می‌داد.



خاطره‌بازی با ایران-پرتغال ۲۰۱۸


به اذعان بسیاری از کسانی که در روز اول جشنواره فجر این فیلم را در سینمای رسانه دیدند، بهترین بخش‌های این فیلم مربوط به فیلمبرداری آن بود، مخصوصاً سکانس‌هایی که با تکنیک‌های جدید فیلمبرداری شده بود و در بخش‌هایی از کار، به کلیت فیلم رنگ و بویی جذاب می‌داد؛ به جز سکانس‌های ابتدایی و انتهایی فیلم که به بازی فوتبال ایران و پرتغال در جام جهانی ۲۰۱۸ مربوط می‌شد هم از بخش‌های جذاب کار بود. در کل فیلم سینمایی «بیرو» هم مانند اکثر فیلم‌های بیوگرافی سینمای ایران نتوانست آن‌طور که باید و شاید حق مطلب را ادا کند و زندگی یک قهرمان را با جذابیت‌های سینمایی به تصویر بکشد. اگرچه خود علیرضا بیرانوند چند ماه پیش تلویحاً از این فیلم تعریف کرد و از نتیجه کار راضی بود، اما اگر با کمی دید هنری به این اثر نگاه کنیم، می‌توان به‌سادگی فهمید که ضعف‌های ریز و درشتی دارد که روی کلیت کار تأثیر منفی گذاشته است.


انتهای پیام/۴۱۷۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر