صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

نحوه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) چگونه بود؟

همزمان با شهادت جانگداز بانوی دو عالم مروری بر نحوه شهادت ایشان خواهیم داشت.
کد خبر : 633073



به گزارش خبرنگار حوزه دین و آیین گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، حضرت زهرا (س) در روز سوم جمادی‌الثانی سال ۱۱ هجری قمری به شهادت رسیدند. در مورد تاریخ شهادت ایشان نقل‌قول‌های مختلفی وجود دارد که بعضی ۷۵ روز و بعضی ۹۵ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) را صحیح می‌دانند. حضرت فاطمه (س) در زمان شهادت هجده سال بیشتر نداشتند.


تاریخ شهادت حضرت زهرا (س)


بر اساس منابع تاریخی، ایام فاطمیه به حسب روایات بیش از ۱۰ تا ۱۵ قول بوده ولی آنچه شهرت دارد، سه قول اصلی است:


۱- روایت «۴۰» روز که دهه اول گرفته می شود، بعد از شهادت رسول‌الله (ص) که مصادف با ۸ تا ۱۰ ربیع‌الثانی است.


۲- روایت «۷۵» روز که دهه دوم گرفته می‌شود، مصادف با ۱۳ تا ۱۵ جمادی الاولی است.


۳- روایت سوم «۹۵» روز که دهه سوم گرفته می‌شود، مصادف با ۱ تا ۳ جمادی‌الآخر است که بیشتر مورد تاکید است.


محققان تاریخ اسلام معتقدند با توجه به سندیت تاریخ، روایت سوم یعنی ۹۵ روز بیشتر مورد توجه است. البته مراجع تقلید و اهل معرفت به مومنان توصیه می‌کنند که هر سه قول را عزادار باشند. در هر صورت روایت دوم شهادت حضرت زهرا (س) برابر ۱۳ جمادی‌الاول که است و روایت سوم برابر سوم جمادی‌الثانی خواهد بود. این دو روایت در تقویم رسمی ثبت شده است. البته عموما پس از انقلاب اسلامی مرسوم شد که این ایام را در سه دهه مجزا برگزار کنند که برگزاری دهه اول بیشتر در میان برخی از هیئتی‌ها مرسوم است و دهه دوم و سوم عمومیت بیشتری دارد.


نحوه شهادت حضرت فاطمه‌ (س) از دیدگاه اهل سنت


برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این بخش از تاریخ خودداری کرده‌‏اند، ابن ابی‌الحدید در شرح خود می‌گوید: «جساراتی را که مربوط به حضرت فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.» البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‌‏اند.


حضرت زهرا (س) تنها بازمانده رسول خدا (ص) بود که بعد از رحلت آن حضرت دوران شیرین زندگی‌اش به اتمام رسید. هر چند که در سراسر زندگی آن بانو دوران سخت بسیاری وجود داشت زیرا که پیوسته فشارها، جنگ‌ها و توطئه‌های دشمنان بر صدر اسلام و پیامبر اکرم (ص) آرامش روح ایشان را بر هم می‌زد، اما با رحلت پیامبر اکرم (ص) حوادث پیچیده و بحرانی شروع شدند، احقاد و کینه‌های بدر، خیبر و حنین که در عصر پیامبر اکرم (ص) در زیر خاکستر پنهان بود، آشکار شد. رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوار می‌کرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرشان همانند شمعی آب می‌شد، هیچ شِکوه‌ای از بیماری نداشتند.


در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه‌شان، حضرت زهرا (س) به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بی‌شماری بر جان و روح ایشان نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت منجر شدند.


امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: «انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏‌اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها»؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه‌‏اش را سقط کرد.»


امام صادق (ع) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (س) می‏‌فرمایند: «و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا»؛ سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه‌اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد.»


عجب به عهد رسول خدا وفا کردند
فزون ز حد توان بر علی جفا کردند
به جای لاله و گل بار هیزم آوردند


شراره هدیه به ناموس کبریا کردند





بیشتر بخوانید:





دیدار ابوبکر و عمر از حضرت زهرا (س)


با هجوم دشمنان به خانه حضرت فاطمه (س) و سقط فرزند گرامی خود بر اثر جراحات وارده، ایشان سخت بیمار شدند. پس از آن خلیفه وقت ابوبکر به همراه عمر بن خطاب برای دلجویی و مشروعیت بخشیدن به حکومت خود قصد دیدار حضرت فاطمه (س) را داشتند که با سخنان نکوهش آمیز ایشان مواجه شدند.


هنگامی که حال حضرت فاطمه (س) رو به وخامت رفت، ابوبکر و عمر برای اینکه تنفّر مردم را نسبت به خودشان کم کنند، سابقه بد خود را درست کرده و خود را بی تقصیر جلوه دهند، مسئله غصب خلافت و هجوم را معمولی جلوه دهند، دلجویی ظاهری انجام داده باشند و هم به حکومت خود رنگ مشرعیت بدهند از حضرت علی(ع) تقاضا کردند که برای آن دو از حضرت زهرا (س) اجازه بگیرد تا برای احوالپرسی خدمت ایشان بروند، اما حضرت زهرا (س) مایل به این کار نبود. وقتی کار به اینجا کشید و فهمیدند که حضرت(س) آنان را به حضور نمی طلبد، از امام علی(ع) خواستند تا وساطت کند. پس، از أمیرالمومنین(ع) درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به حضرت فاطمه(س) ارائه کردند.



ابوبکر و عمر آمدند. حضرت زهرا (س) روی به دیوار و پشت به آنها کرد. گفتند: آمده‌ایم که رضای شما را حاصل کنیم، حضرت فاطمه (س) فرمود: من با شما حرف نمی‌زنم مگر که قول بدهید که آنچه را که می‌گویم، اگر راست است، به راستی آن شهادت بدهید. قبول کردند.


حضرت فاطمه (س) به ابوبکر و عمر گفت: آیا اگر رسول خدا (ص) حدیثی فرموده باشد و شما هم آن را شنیده باشید، حاضرید شهادت دهید که ما آن را شنیده‌ایم؟ گفتند: بلی شهادت می‌دهیم. حضرت فاطمه (س) فرمودند: من شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا نشنیده‌اید که رسول خدا (ص) فرمودند: «رضای فاطمه(س)، رضای من است و غضب فاطمه (س) غضب من است، هر کس فاطمه(س) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که فاطمه(س) را راضی بدارد مرا راضی داشته و هر کس فاطمه(ع) را به خشم آورد، مرا به خشم آورده؟»


گفتند: بلی از رسول خدا(ص) این را شنیدیم. حضرت فاطمه(س) سپس فرمودند: خدا و ملائکه را شاهد و گواه می‌گیرم که شما دو نفر من را به غضب آوردید و رضایت مرا فراهم نکردید، اگر پیغمبر(ص) را ملاقات کنم از شما شکایت خواهم کرد.


حضرت فاطمه (س) مرتب می‌فرمود: «و الله لادعونّ الله علیک عند کلّ صلوة اُصَلّیها». به خدا قسم در هر نمازی که می‌خوانم تو (ابوبکر) را نفرین می‌کنم. ابوبکر، چون همیشه، تظاهر به گریستن کرد. عمر او را سرزنش کرد و سپس برخاستند و رفتند.



وصیت حضرت فاطمه زهرا (س) به حضرت علی (ع)


در ایام بیماری، حضرت زهرا (س) روزی امام علی (ع) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد. به آن حضرت وصیت کردند که پس از وفاتشان، ایشان را شبانه غسل دهند، شبانه کفن نمایند و شبانه دفن کنند. احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشته‌اند در مراسم تدفین و نماز خواندن بر پیکر پاکشان حاضر نباشد. همه رویدادهای تلخ و دردناک که پس از رحلت پیامبر (ص) اتفاق افتاد، حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شدند.


جهانِ خسته به خود گفت: «آه! کو خورشید؟»
درِ شکسته چنین ضجّه کرد که یا زهرا!


انتهای پیام/۱۱۰/




انتهای پیام/

ارسال نظر