رسالت نسل چهارم دانشگاهها میزان تأثیرگذاریشان در اقتصاد ملی است/ ضرورت توجه به مدیران نخبهپرور
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ لاله قلیپور- در هر مجموعه دانشگاهی تعابیر ویژهای از نسل اول تا نسل چهارم دانشگاهها ایجادشده است. البته تا اندازهای مرز این نسلها کاملاً دقیق نبوده و مشخص نیست که این نسلها کجا تمامشده و از کجا نسل بعدی آغاز میشود. هنگامیکه دانشگاهها وارد نسل چهارم میشوند، دانشگاه دیگر نمیتواند یک مجموعه صرفاً علمی باشد و باید صنعت در کنار دانشگاه قرار بگیرد در این مرحله باید دانشگاه در بخش مسئولیت اجتماعی انجام وظیفه کند.
دانشگاه در ابتدا تنها وظیفه آموزش و اعطای مدرک دارد و هنگامیکه از این مرحله عبور میکند با همکاری صنعت و مجموعههای اجرایی در محیط اجتماعی دانشگاه نقشی فراتر ایفا میکند. اگر دانشگاه بخواهد چنین نقشی ایفا کند باید همکاران دیگری هم داشته باشد. در تمام دنیا برای داشتن چنین نقشی چند دانشگاه باهم کار انجام میدهند و بیشتر در جهت ارتباط و انتقال تجربه باهم همکاری میکنند. بهمرور دانشگاهها با بعضی مؤسسات علمی و اجرایی مشغول به کار میشوند و قدمهای اول در این زمینه برداشته میشود که در این مرحله تعریفهای دانشگاهها از صنعت و کارآفرینی متفاوت میشود در راستای فعالیتهای و مأموریت نسل چهارم دانشگاهها با فرهاد دانشجو، رئیس دانشگاه تربیت مدرس گفتوگویی انجامشده است که مشروح بخش اول آن در ادامه میآید.
آنچه در گفتوگوی ما با فرهاد دانشجو میخوانید:
*ضرورت توجه به مدیرانی که حلقه اتصال نخبگان و صنایع هستند
*دانشگاه تربیت مدرس در دهه ۸۰ پیشرو در نسل چهارم دانشگاهها بود
*دانشکده فناوریهای برتر میانرشتهای در دهه ۸۰ در دانشگاه تربیت مدرس را ایجاد شد
*دانشگاههای نسل چهارم باید موتور اقتصاد کشور را روشن کنند
ضرورت توجه به مدیرانی که حلقه اتصال نخبگان و صنایع هستند
آنا: از دیدگاه شما اساسا نخبه چه فردی است؟ شناسایی نخبگان تا چه اندازه می تواند مانع از ادامه روند پدیده مخرب مهاجرت نخبگان شود؟ چه سازوکارهایی در این راستا باید اندیشیده شود؟
دانشجو: اشکالی اساسی در آموزش عالی ایران وجود دارد اینکه بهنوعی تمام دانشجویان دوره دکتری و کارشناسی ارشد در کشور را نخبه میدانیم. بورسیهای در معاونت علمی-فناوری ریاست جمهوری و صندوق حمایت از پژوهشگران و نخبگان با مبلغ محدودی بودجه و اعتبار برای توزیع بین ۱۰۰ هزار پژوهشگر وجود دارد درحالیکه در کشوری مانند چین با جمعیت میلیاردی فقط هزار و خوردهای نخبه وجود دارد.
مهمتر از نخبه پروری، افرادی هستند که این نخبگان را برای حل مسائل کشور به کار بگیرند
دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی که مدرک خود را میگیرد انتظار دارد مانند نخبه با او رفتار شود درنهایت با برچسب نخبگی مهاجرت میکند اما در خارج از مرزهای کشور نیز مجبور به انجام کارهای سخت، دشوار و بیارزش میشود. بهطور مثال در مترو کشوری مانند انگلیس کار میکند و عکسی در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارد که ببینید با نخبه در کشور چه کردند که ناچار به مهاجرت و انجام کار دونپایه در کشور دیگر شده است درصورتیکه اگر آن شخص نخبه بود در آن کشور مهاجرپذیر باید بهجایگاه و شغل درخور میرسید.
شناسایی نخبگان و دانشمندان بسیار مهم است اما مهمتر از نخبه پروری، افرادی هستند که میخواهند این نخبگان را برای حل مسائل کشور به کار بگیرند در کنار اینکه یک نخبه توانسته در جایی به حل مسئلهای بپردازد و مفتخر به دریافت تندیس و جایزه شده است باید به مدیر مجموعه او جوایز بیشتر اعطا شود زیرا بهواسطه وجود آن فرد بود که این توانست نخبه شود.
باید به مدیران نخبه پرور، مدیران بهکارگیری نخبهها و مدیرانی که مسائل کشور را متوجه میشوند و قادر به برقراری ارتباط بین نخبگان و صنایع هستند، اهمیت دهیم. توجه به این مدیر از آن متخصص و نخبه مهمتر است و متخصص را از خارج از کشور نیز میتوان، وارد کرد و توجه به مدیران نخبه پرور ارتباط مستقیم با رشد کشور دارد.
دانشگاه تربیت مدرس در دهه ۸۰ پیشرو در نسل چهارم دانشگاهها بود
آنا: در دانشگاه تربیت مدرس از سال ۸۴ تا ۸۹ نیز درکسوت رئیس این دانشگاه بودید، اقدامات گذشتهتان در مورد حمایت از مدیران نخبه پرور و به طور کلی اقدامات مدیریتیتان درآن دوران چه بوده است؟ چه چشماندازی برای ایجاد تحولات در آینده این دانشگاه مدنظر دارید؟
دانشجو: بهعنوان یک مدیر دانشگاهی همه تجربه ۳۲ ساله من از زمانی که از انگلستان فارغالتحصیل شدم و برگشتم، همواره هرجایی پستی گرفتم بهعنوان یک سمت دانشگاهی بوده، مثلاً اگر من را در یک کارخانه بگذارید شاید آن کارخانه را بهسرعت باد خراب کنم اما در دانشگاه نظر دارم و به تجربه من مرتب افزودهشده و از نگاه خودم در نحوه مدیریت دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی صاحبنظر هستم.
اولین کاری که موقع که از انگلستان برگشتم کردم، طرحی در خصوص ایجاد یک پژوهشگاه علوم و فنّاوری داشتم و فکر میکردم بعضی از مراکز تحقیقاتی که در سطح کشور کارهای هایتک چه نظامی و چه غیرنظامی انجام میدهند، میشود اینها را دور همدیگر جمع کرد و یک مجموعه مدیریتی بالای سرشان گذاشت و اینها همافزایی کنند.
یکی از اساسیترین فاکتورها برای رشد دانشگاههای کشور شناخت نسبت به مسائل و نقاط قوت و ضعف آنها است
یک سال و نیم قبل از اینکه از انگلستان بیایم راجع به این قضیه فکر کرده بودم، طرح را مدون کرده بودم در یک چیزی نزدیک به ۴۰۰ تا ۵۰۰ صفحه و موقع که برگشتم ایران مایل بودم این طرح را خدمت مرحوم ترکان که آن موقع وزیر دفاع بودند بدهم. در عرض مثلاً یک سال یک پژوهشگاه علوم و فنّاوری دفاعی درست کردم که نزدیک به شاید ۲۵ تا ۳۰ تا از مراکز تحقیقاتی زیرمجموعه آن آمد و شروع کرد به کار کردن.
۳۲ سال است عضو هیئتعلمی این دانشگاه هستم و در آنجا فعالیت میکنم. از مدیر گروه، رئیس بخش، رئیس دانشکده، معاون آموزشی دانشکده تا رئیس دانشگاه و عضو هیئت ممیزه. من میگویم اگر قرار باشد یک اتفاقی در هرجایی بیفتد، مثلاً فرض کنید در یک کارخانهای یا یک دانشگاهی یا هرجایی، آن آدمی که مسئول قرار میگیرد باید شناخت داشته باشد. باید مراحل را مرحله طی کرده باشد.
اگر شما از دانشگاه یک فرد را بردارید بگذارید در یک کارخانه بگویید رئیس این کارخانه بزرگ! آن کارخانه نابود میشود. همانطور که اگر رئیس آن کارخانه بزرگ را بردارید، بگذارید در دانشگاه بگویید تو رئیس این دانشگاه! این دانشگاه نابود میشود؛ بنابراین اولین مطلب این است که شما نسبت به موضوع یک شناختی داشته باشید یکی از اساسیترین مسائل برای رشد دانشگاههای کشور است. برای پیشرفت اولین مسئلهای که یک رئیس دانشگاه باید انجام دهد این است که آدمهای مناسب را در محیط دانشگاه شناسایی کند، در مصدر کارهای مناسب و متناسب باتجربهشان قرار دهد.
بیشتر بخوانید:
- دانشگاههای نسل چهارم باید موتور اقتصاد کشور را روشن کنند
- دانشگاههای مسئلهمحور نیاز امروز جامعه است
- پایاننامه دانشجویان کاربردی میشود
سال ۸۰ که رئیس دانشگاه شدم این کار را در این دانشگاه انجام دادم. فرد باید برنامه داشته باشد. اگر بهعنوان یک مدیر بخواهد بیاید به روزمرگی و به کارهای کارپوشههای روزمرهاش رسیدگی کند و امورات جاری را بگذراند، توفیقش همینقدر خواهد بود ولی اگر برنامه داشته باشد شاید اگر بر اساس آن برنامه جلو برود، شاید مثل یکتکههایی باشد که وقتی به هم وصل میشوند یک جورچین بزرگی را درست کنند که اگر این تکهها به همدیگر وصل شود، یکشکل درستی به خودش بگیرد.
با این دید، اولین کاری که ما کردیم این بود که یک پروژهای بود که قبل از من در اینجا داشت راجع به اهداف دانشگاه انجام میشد، با شروع دوران ریاستم در دانشگاه به آن سرعت بخشیدم و با تزریق مالی با سرعت بیشتری جلو بردم و برنامه ۱۰ ساله دانشگاه را درآوردیم که آن برنامه فقط آرمانها نبود، آرمانها بعدش ریز شده بود، بعد روشها بود و پس از انجام روشها نیز انجام تکبهتک کارها بود، مثلاً اینکه چه دانشکده ایجاد شود تا این حد ریز شده بود در تمام مدت پنج سال بر اساس آن جورچین جلو رفتیم.
با توجه به تواناییهای دانشگاه و ازنظر بودجهای و آدمها، یکی یا دو تا از آن جورچینها را در هرسال جلو میبردم، بنابراین کمکم آن کارها انجام شد. بعد از پایان دوران ریاست هم رئیس بعدی هم دوباره این کار را انجام داد و بهجای مناسبی نیز رسید. جای مناسبش چه بود؟ رضایتمندی بسیار مناسبی درمجموع دانشگاه تربیت مدرس حاصل شد که کارکنان از اینکه بیایند در این دانشگاه قرار بگیرند، خوشحال بودند. اینجا (دانشگاه) نیز بخشی از زندگیاش است، آنجا (خانه) نیز بخشی از زندگیاش است.
به معاونانمان ابلاغ کردهایم که اگر شما بهترین کارها را نیز انجام دهید، فرض کنید دانشگاه از رتبه یک در ایران بشود یک در جهان، اگر این خانواده ۳ هزار و ۸۰۰ نفرِ از شماها راضی نباشند، این کار به درد نمیخورد، فقط زمانی به درد میخورد که این مجموعه از شما راضی باشند. راه پایداری، رضایت تمامی کارکنان آن محیط کاری است.
پایداری و ماندگاری یک توفیق زمانی صورت میگیرد که در محیطی که آن موفقیت صورت بگیرد تمامی کارکنان مجموعه با شما همراه باشند؛ بنابراین مدیریت دانشگاه یکی از سختترین کارها است برای اینکه باید از پایین همه را قانع کند و بالا بیاورد تا به تصمیم برسد. این مسئله اگر صورت نگیرد و تصور کنید از بالا مثلاً میتوانید عنوان کنید این دانشجو را بگیرید، این رشته را تأسیس کنید، این را اخراج کنید، این فرهنگ باید در دانشگاهها جاری شود، اینیکی باید جاری نشود، این رویه بههیچوجه در دانشگاه تداوم نمییابد.
در دانشگاه همهچیز از پایین به بالا نوشته و تدوین میشود. ما آن موقع همین را شناسایی کرده بودیم و با این نگاه در دانشگاه کارکردیم و توانستیم جایگاه دانشگاه را از یک رتبه حدود ۱۰ تا ۱۲ به رتبه یک تا ۳ برسانیم. در ۵ سالی قبلی در ۱۳۸۴ تا ۸۹ دو سال رتبه ۳ و سه سال رتبه یک در ایران بودیم. آزمایشگاههایمان خیلی فعال شد. البته یادتان باشد، بستر این اتفاق تقریباً آماده بود، یعنی زحمات رؤسای قبلی دانشکدهها و مدیران قبلی دانشکدهها جوری بود که به من این اجازه را میداد که چنین فعالیتی را انجام دهم.
قدرت خلاقیت بالا در اقتصاد کشور تأثیرگذار است و این انگیزهها میتواند در پویایی اقتصاد کشور مؤثر باشد
کسب نتیجه مطلوب صرفاً متعلق به آن پنج سال نبوده، درمجموع این سالهایی بوده که دیگران هم کارکردند و آمدند. یک کار خوبی هم در دانشگاه مدرس اتفاق افتاده است. زمانی که شخصی رئیس این دانشگاه میشود، نتایج رئیس قبلی را نادیده نگرفته و صفر یا زیر صفر نمیکند. ازآنجاییکه آن رئیس تمام کرده، شروع میکنیم. حالا میخواهد اصلاحطلب باشد، اصولگرا باشد، میخواهد فیمابین اینها باشد، ما کار را از انتهای رئیس قبلی شروع میکنیم.
هر شخصی دلش برای این مملکت و نظام بسوزد در این دانشگاه مشغول به خدمت است، حتی اگر منشها و روشهای سیاسیمان فرق کند نیز اشکال ندارد. راه رشد این است که باهم باشیم و باهم هستیم یعنی از کسانی که طرفدار ایران و طرفدار حکومت هستند با منشها و روشهای متفاوت باهم هستیم و سعی میکنیم همدیگر را حمایت کنیم.
این زمینهها باعث شد به بحث ارتباط با صنعت آن موقع که هنوز بحث دانشگاه نسل چهار مطرح نبود، نسل سه بود، توجه کنیم. نسبت درآمد ما با بودجهای که از دولت میگرفتیم، یکچیزی حولوحوش چهار دهم درصد بود زمان تحویل به رئیس بعدی بالای ۲۵ درصد بود.
آنا: یعنی این فقط خلاصه میشد به ارتباطی که با صنعت برقرار کرده بودید؟
دانشجو: در بُعد آموزش دورههای آموزشی بسیار فعال را ارائه میکردیم. در بُعد پژوهش فعال بودیم. در بُعد جذب دانشجوی خارجی فعال بودیم. آن موقع در این دانشگاه نزدیک به ۲۰۰ دانشجوی اسپانیایی جذب کرده بودیم. از جاهای مختلف نیز دانشجو برای تحصیل به این دانشگاه میآمدند و برای دانشگاه نیز درآمدزایی داشتند و متقابلاً فرهنگ ما داشت به آنها منتقل میشد و فرهنگ آنها را از نزدیک یاد میگرفتیم.
بیشتر بخوانید:
رسالت مهم دانشگاهها رسیدن به دانشگاه نسل سوم و چهارم است
هدایت جامعه؛ رویکرد دانشگاههای نسل چهارم
در بحث دانشکده منابع طبیعی علوم دریایی، بحثهای گردشگری طبیعت داشتیم، بحث علم را با گردشگری تلفیق کرده بودیم، آدمهایی از سیستم گردشگری از انگلیس و آلمان به مدت دو ماه در این جنگل کارهای علمی میکردند با تیمهایی که از خود ما بودند. از همه اینها میتوانستیم برای دانشگاه درآمدزایی داشته باشیم.
دانشگاه فناوریهای برتر به عنوان دانشکده میانرشتهای در دهه ۸۰ در دانشگاه تربیت مدرس را ایجاد شد
آنا: در رابطه با دورهای صحبت میکنید که بهطور مشخص و رسمی رشتههای میانرشتهای نبوده است؟
دانشجو: نه. اینها طرحهایی بود که در میان کارها اتفاق میافتاد. البته در آن زمان (۱۳۸۴ تا ۸۹) دانشگاه فناوریهای برتر که یک دانشکده میانرشتهای بود را ایجاد کردیم بهمرورزمان تغییر نام پیدا کرد به دانشکده علوم و فناوریهای میانرشتهای البته در ابتدا چندین گروه برای انجام پروژههای بزرگ ازنظر بودجهای ازنظر فضای فرهنگی و نیز ازنظر خدمتدهی به جامعه به هم وصل میشدند.
پروژههای خیلی خوب پتروشیمی، نفت یا حتی راه و ترابری، عمران، مسکن و پروژههای خودروسازی به دانشگاه آمد و ۲۵ درصد یکمرتبه بودجه ما از آنطرف تأمین شد در حقیقت به خاطر این بود که زمینههای متعددی در این قضیه فراهم شد.
دانشگاههای جدید ضمن اینکه کارآفرین هستند، حد تأثیرگذاریشان در اقتصاد فقط بهاندازه کارآفرینی استاد و دانشجو نیست
برای دانشگاه نسل سوم به نظرم ما کار نسبتاً خوبی را شروع کردیم و رؤسایی هم که بعد از من آمدند، به نسبت آنها هم کار را خوب جلو بردند، گرچه در این چهار سال قبل یک مقداری به خاطر اینکه همه مسائل کشور خیلی سیاسی شده بود، یک مقدار عقب افتادیم، به خاطر اینکه همهاش دنبال این بودیم که ببینیم دنیا چگونه میتواند مشکلات ما را حل کند.
امروز دانشگاه تربیت مدرس دنبال این است که بزرگترین مشکل ما در کشور مشکل اقتصاد است، دانشگاه مشکل بودجه و اقتصاد است. همهچیز به اقتصاد گره خورده است. در این ۳۲ سال من اینقدر که همهچیز به وضعیت اقتصاد گرهخورده را مثل امسال ندیدم. این اولین سالی است که در این ۳۲ سال من در یکجایی رئیس یک مرکز آموزشی-تحقیقی هستم و میبینم که چقدر مسئله بودجهای و مشکل مالی دارد. فقط در کشور نیست. بعد میآیم میبینم ۱۵ دانشگاه برتر کشور همهشان اینجوری هستند.
آنا: تصور نمیکنید این رویکرد مربوط به ساختار دانشگاه است؟ آیا در کشورهای دیگر دانشگاهها از دولتهایشان پول دریافت نمیکنند و خودشان درآمدزایی میکنند؟
دانشجو: اکثر دانشگاههای خوب دنیا، بودجه مناسب از دولت میگیرند ولی یک منابع درآمد پایدار نیز خودشان دارند. مثلاً در شرکتها سهام دارند. مثلاً در شرکتهای دانشبنیان در خیلی از جاهای دنیا میگویند شرکتی که دارد در پارک یک دانشگاه فعالیت میکند مثلاً ۱۰ درصد سهام این شرکت مال دانشگاه است. بعد اگر این شرکت سهامش را افزایش داد، درصد سهام دانشگاه نباید کاهش پیدا کند.
مثلاً اگر ۱۰۰ سهم دارد دانشگاه ۱۰ سهم است، آن را یک هزار سهم کرد سهم دانشگاه هم ۱۰۰ سهم میشود، ۱۰ درصدش باید بماند، اینیک چیز پایدار برای دانشگاه میشود؛ اما در کشور ما مثلاً پارک ما گفتهاند دانشگاه حق ندارد درصدی از سهام شرکت داشته باشد.
دانشگاههای نسل چهارم باید موتور اقتصاد کشور را روشن کنند
آنا: تغییر ماموریت نسل چهارم دانشگاه را به چه صورت ارزیابی میکنید؟
دانشجو: در بررسی مأموریت دانشگاههای نسل چهارم، سیر تحولی دانشگاهها از اهمیت ویژه برخوردار است، دانشگاههای نسل اول در دنیا، آموزشمحور بودند و تنها هدف آموزش، انتقال مباحث مشخص به نسل بعدی بود. در ادامه این سیر تحولی، نسل دوم دانشگاهها، آموزش و پژوهش محور شدند. دانشگاه نسل دوم به دنبال حل مسائل با انجام پژوهش بود. در پروسه انجام پژوهش اشخاصی که درگیر هستند، یاد میگیرند و آموختهها و تجربه را مجدداً از طریق آموزش منتقل میکنند.
دانشگاههای نسل سوم، سه رویکرد آموزش، پژوهش محور و نیز ترویج علم داشتند، مؤسسات آموزش عالی در این نسل در حین انتقال آموزش و پژوهش، راهحلهایی را برای ندانستههای علمی به دست میآوردند درعینحال پس از ارائه راهحل آن را از طریق چاپ مقالات ترویج میدادند. تمامی دانشگاههای نسل سوم در دنیا برای حل مسائل رو به مقالهنویسی و کتابنویسی و چاپ نتایج تحقیق آوردند که بهعنوان شاخصهای امتیازدهی برای همه مؤسسات آموزش عالی از آن یاد میشود.
سیر تحولی دانشگاهها در بررسی مأموریت دانشگاههای نسل چهارم از اهمیت ویژه برخوردار است
البته همه نسلهای دانشگاه دارای مأموریتی بودهاند، مأموریت ویژه دانشگاههای نسل چهارم روشن کردن موتور اقتصاد کشور است؛ یعنی رسالت ویژه این دانشگاهها، میزان تأثیرگذاری آنها در اقتصاد ملی است و دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید چه در رشته مهندسی عمران، چه تاریخ یا ادبیات، گردشگری یا زبان و هر رشته دیگری باید در اقتصاد کشور تأثیرگذار باشند.
دانشگاههای جدید ضمن اینکه کارآفرین هستند، حد تأثیرگذاریشان در اقتصاد فقط بهاندازه کارآفرینی استاد و دانشجو نیست، بنابراین اساتیدی که پسازاین جذب میشوند باید شاخصههایی مازاد بر شاخصهای قبلی داشته باشند. دانشجویانی نیز که تا سه چهار سال آینده فارغالتحصیل میشوند باید دارای شاخصههای متفاوت باشند زیرا قدرت خلاقیت بالا در اقتصاد کشور تأثیرگذار است و این انگیزهها میتواند در پویایی اقتصاد کشور مؤثر باشد.
انتهای پیام/۴۱۶۷/پ
انتهای پیام/