صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۰ - ۱۸ آذر ۱۴۰۰
مدیر عامل شبکه تشکل‌های نابینایان در گفت‌و گوی تفصیلی با آنا مطرح کرد؛

لزوم شفاف‌سازی حمایت های مالی در بهزیستی/ خدمات توانبخشی به معلولان باید تحت پوشش بیمه‌ قرار بگیرد

سهیل معینی گفت: بهترین روش برای جلوگیری از ایجاد فساد در سازمان بهزیستی این است که سیاست‌های تخصیص حمایت‌ها شفاف و مشخص شود.
کد خبر : 626678

گروه جامعه خبرگزاری آنا، یکی از مهمترین نهادهای دولتی جهت ارائه خدمات و ساماندهی قشر ناتوان و کم‌توان و آسیب‌دیده جامعه سازمان بهزیستی است؛ این سازمان وظایف و مسئولیت‌های سنگینی دارد که ارائه خدمات به معلولان و نابینایان جامعه نیز به این سازمان محول شده است.


هنگامی که پای دردِ‌دل معلولان و نابینایان تحت پوشش می‌نشینیم دلی پر از کارهای ناکرده بهزیستی دارند که جزو وظایف این سازمان است. از وعده‌های تامین سمعک برای ناشوایان گرفته تا موضوع اشتغال معلولان همه و همه مطالباتی است که این قشر تحت پوشش مستلزم دریافت خدمات از سوی این سازمان هستند.


در همین خصوص با سهیل معینی مدیر مسئول سابق روزنامه ایران سپید و رئیس هیئت مدیره انجمن باور(نابینایان) گفت‌و ‌گو کردیم که مشروح بخش دوم آن را در ادامه می‌خوانید:


آموزش و پرورش از استخدام معلولان شانه خالی می کند


آنا: درمورد قانون به‌کارگیری معلولان که از چهار سال پیش تصویب شده ولی هنوز اجرایی نشده توضیح دهید؟


معینی: ما یک قانون سهمیه ۳ درصد استخدام دولتی داریم که به موجب آن ۳ درصد از استخدام‌های دولتی باید از این افراد باشد که پس از تصویب اجرایی شده است، منتهی به‌طور کامل تحقق پیدا نکرده است. سازمان بهزیستی باید یک مرکزی را فقط برای پیگیری این امر داشته باشد. در خود سازمان چند کارشناس هستند که واقعاً برای این قضیه زحمت می‌کشند اما در مصاحبه‌ها افراد معلول را به یک دلایلی رد می‌کنند.


حالا لازم است که ما پیگیر این کار باشیم؛ اولاً نظارت کنیم که در آزمون‌های استخدامی، افراد معلول حضور داشته باشند. بعد وقتی سهمیه را به آن وزارتخانه می‌دهند، مثلاً می‌گویند ۳۰۰ نفر می‌توانی جذب کنید، اما طبق قانون باید حداقل ۹ نفر از آن ۳۰۰ نفر را از افراد معلول جذب کنند اما سازمانی مثل آموزش و پرورش با قوانین داخلی استخدامی خودشان از اجرای سهمیه‌اش سر باز می‌زند. مثلاً می‌گوید ما اصلاً فرد معلول را در بخش آموزش و پرورش جذب نمی‌کنیم!


کلاً در بحث اشتغال احتیاج به یک بازنگری خیلی جدی داریم. سهمیه ۳ درصد باید با یک مرکز پشتیبانی و رهگیری تقویت شود و باید برایش نیروی انسانی گذاشت و واقعاً در این قسمت کار کنند.


در بخش اشتغال غیردولتی هم باید سیاست‌گذاری‌های خیلی مشخصی داشته باشیم مبنی بر این که افراد معلول برای خودشان کارآفرینی کنند، چرا باید افراد غیرمعلول، افراد معلول را جذب کنند. همه جای دنیا پکیج‌های حمایتی برای این بخش وجود دارد که متأسفانه در ایران نیست. می‌گوییم دچار روزمرگی! حرف من این است! در خیلی از بخش‌ها کار ما مبتنی بر مطالعات علمی نیست و فقط یکسری کارها را بر اساس قوانین و بخشنامه‌های گذشته داریم انجام می‌دهیم.


آنا: در مورد نحوه ارائه خدمات در مراکز توانبخشی بهزیستی توضیح دهید؟


معینی: در بخش خدمات توانبخشی بسیار مشکل داریم. متأسفانه سال‌هاست که مراکز توانبخشی دولتی تحت عنوان اینکه این مراکز از چارت سازمان حذف شده‌اند تعطیل می شوند! البته برای ارائه خدمات مراکزی وجود دارد؛ اما یکی پس دیگری تعطیل می‌شوند. یکی از انتقادات جدی ما به بهزیستی این است که چرا این مراکز تعطیل می‌شوند؟ خود سازمان این مراکز را تعطیل می کند و معتقد است این خدمات از چارت بهزیستی حذف شده است و هنگامی هم که مخالفت می کنیم چطور روز به روز بر ابعاد ستادها افزوده می‌شود!؟ مرتب بر طبقات ستادهای تصمیم‌گیری سازمان بهزیستی اضافه و از عملیات میدانی‌تان دارد کم می‌شود؟ می‌گویند خدمات را برون‌سپاری می‌کنیم!


آنا: این برون‌سپاری کردن‌ها بدون شفاف‌سازی احتمال فساد را بیشتر نمی‌کند؟


معینی: برون‌سپاری الزاماً چیز بدی نیست اگر بر اساس سیاست مشخص و با ارزیابی و پایش مشخص انجام شود. گفتند ما خدمات را سپردیم به انجمن‌ها (تشکل‌های غیردولتی). می‌گوییم اولاً استدلال و سیاست شما برای این قضیه چیست؟ مگر هر انجمنی می‌تواند خدمات تخصصی بدهد؟ اصلاً کار هر انجمنی این نیست. کار انجمن‌ها مطالبه‌گری است. وقتی از یک انجمنی در شهرستان بیرجند درخواست می کنند، مثلاً تحرک و جهت‌یابی را به نابینا را آموزش بده! مگر متخصص‌اش را دارد!؟ شما کجا کارشناس تربیت کردید و در اختیارشان گذاشتید؟ فقط می‌گویند برون‌سپاری! برون‌سپاری شرایط دارد. در کشوری مثل آلمان اگر شما به عنوان یک نابینا بخواهید مهارت تحرک و جهت‌یابی را یاد بگیرید، مؤسسات حرفه‌ای هستند که کارشان همین است، تحرک و جهت‌یابی آموزش می‌دهند. یک فرد نابینا می‌گوید من احتیاج به یک مهارت خاص دارم، تازه نابینا شدم و می‌خواهم این مهارت را فرابگیرم. بیمه او را به یک مؤسسه تحرک و جهت‌یابی تخصصی که قرارداد دارد معرفی می کند و هزینه را هم می پردازد. یعنی آن مؤسسه خدمات تخصصی می‌دهد و بیمه‌ها پولش را پرداخت می‌کنند.


در ایران این کار را دولت انجام می دهد اما موضع این جاست که در کشور چندتا از این مؤسسات داریم؟ الان چند مؤسسه داریم که به زنان و کودکان نابینا خدمات بدهد؟ خیلی کم هستند. بر اساس آمار خود سازمان بهزیستی در کل کشور ۱۴ مرکز در این زمینه فعالیت دارند که نصف استان‌های کشور را هم نمی‌پوشاند که بعضی‌از این مراکز فعال و بعضی‌هایشان نیمه‌فعال هستند. منتهی واقعیت این است که چه نظارتی هست؟ آیا این خدمات با نیاز گروه هدف تناسب دارد یا ندارد؟




بیشتر بخوانید:


بین نیازهای گروه هدف و خدمات بهزیستی فاصله زیادی وجود دارد/ سازمان بهزیستی فاقد یک برنامه مشخص، شاخص‌دار و قابل پایش و ارزیابی


غربت «روبان قرمز»ها در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر/ روایت باشگاه‌هایی که مدتهاست «مثبت» نیستند!


شبکه‌های اجتماعی برای معلولان تبعیض قائل می‌شوند/ رفتار ظالمانه اینستاگرام با معلولان


افزایش آسیب‌های روحی معلولان/ حمایت از معلولان نیاز به فرهنگ‌سازی دارد




سازمان بهزیستی باید بخش نظارت و پایش داشته باشد


آنا: نظارت‌ها باید از سوی خود سازمان بهزیستی صورت بگیرد؟


معینی: بله؛ این نظارت توسط سازمان بهزیستی و بر اساس گزارشی که NGOها می‌دهند انجام می شود؛ البته خود سازمان بهزیستی باید یک بخش ارزیابی و پایش داشته باشد و به‌طور دقیق یارانه و پول‌هایی که به بخش خصوصی می‌دهد را ارزیابی کند و گزارش مستقل ارائه دهد و این که باید از NGO ها گزارش بگیرند. مراکز توانبخشی یکی یکی تعطیل می‌شوند و روز به روز سطح خدمات‌ آنها در مقایسه با نیاز گروه هدف پایین می‌آید. این یعنی یک جای کار می لنگد و باید اصلاح شود. اینکه مراکز دولتی بسته می شود برون سپاری نیست عدم نظارت مناسب است.


خدمات توانبخشی باید تحت پوشش بیمه‌ها باشد


آنا: همیشه بین بهزیستی و وزارت بهداشت اختلاف وجود داشته است و سازمان بهزیستی در مقابل تامین نیاز ها و ارائه خدمات به مددجویان میگوید وزارت بهداشت به ما بودجه نداده است. در این مورد توضیخ دهید؟


معینی: اولاً تجهیزات توان پزشکی را باید بیمه‌ها کاور کنند. در ماده ۶ قانون جامع حمایت از مردم آمده است که خدمات توانبخشی باید تحت پوشش بیمه‌ها بروند. یعنی بیمه‌ها مسئول این هستند که سمعک، عصا یا ویلچر بدهند، همه جای دنیا بیمه‌ها دارند این کار را می‌کنند و در ایران هم از سال ۹۸ برای این امر بودجه اختصاص داده شد.


معلولان به خدمات تحت پوشش بیمه نیاز دارند


آنا: افراد تحت پوشش بهزیستی از سوی این سازمان بیمه می شوند؟


معینی: اگر فرد بیمه نداشته باشد، بله؛ اما این بیمه شامل ارائه خدمات فیزیوتراپی و کاردرمانی نمی شود. بیمه‌ها می‌گویند ما فقط خدمات درمانی و سلامت می‌دهیم، همان چیزی که به همه مردم می‌دهیم. ولی بعد از اینکه فرد معلول می شود به فیزیوتراپی و آب‌درمانی نیاز دارند. خیلی از بچه‌های معلول احتیاج به کاردرمانی و گفتاردرمانی دارند. خب این کجا باید اتفاق بیفتد وقتی بیمه‌ها می‌گویند این خدمات تحت مسئولیت ما نیست؟ طبق ماده ۶ قانون، خدمات توانبخشی باید تحت پوشش بیمه‌ها قرار بگیرد. حالا سه سال است راجع به شکل اجرایش چالش داریم. بودجه‌ها کافی نیست. بیمه‌ها باید از دولت درخواست کنند که مثلاً برای ارائه خدمات توانبخشی به تعداد مشخصی معلول به یک بودجه مشخص نیاز داریم و دولت آن را وصول کند و در اختیار بیمه ها قرار دهد.


پوشش خدمات توانبخشی توسط بیمه ها از مبرم‌ترین نیازهای جامعه معلولان کشور است که باید این امر توسط بیمه‌ها اتفاق بیفتد، اما متاسفانه نه بودجه متناسبی برای این کار تخصیص داده می‌شود و نه مشخص می شود این بودجه‌ها واقعاً دارد صرف کدام خدمات توانبخشی می‌شود.


سؤال: زمینه فعالیت بهزیستی بسیار گسترده است، در HIV مثبت‌ها، کودکان کار و ... در همه امور این چنینی ردی از بهزیستی است منتهی می‌گویند فساد در آن زیاد است و حق این گروه ها را پرداخت نمی‌کنند آیا این را تایید می کنید؟


معینی: حتماً چنین باگ‌هایی هست و اصلاً‌ تردیدی نیست. منتهی راه چیست؟ بالاخره یک بودجه‌ای در یک سازمانی ثبت می‌شود. ما برای اینکه بتوانیم فساد، حیف‌ومیل، سوءاستفاده یا در خوشبینانه‌ترین شکل‌اش عدم کارایی را مدیریت کنیم، ابزارهایمان چیست؟ ما که بالای سر هر کارمندی که نمی‌توانیم یک مأمور بگذاریم. اصلاً راهش هم این نیست. راه این است که سیاست تخصیص حمایت‌ها را شفاف کنیم. اگرمسائل مالی شفاف سازی و ثبت اطلاعات شود، آن‌موقع قابل ارزیابی و پایش است. اگر این اتفاق بیفتد دیگر خودبه‌خود زمینه‌های سوءاستفاده یا فساد یا هر چیز دیگری از بین می‌رود و یک فردی حتی اگر بخواهد سوءاستفاده هم کند، سیستم این اجازه را به او نمی‌دهد. اما درنهایت چاره راه برای رسیدن به وضعیت مطلوب این است که مشکلات موجود در سیاست‌گذاری و برنامه‌های اجرایی را رهگیری و پایش کنیم.


انتهای پیام/۴۱۶۱



انتهای پیام/

ارسال نظر