تصفیه فاضلاب یکی از راهکارهای احیای زایندهرود/ باید نگاهمان به زاینده رود فصلی شود!
گروه جامعه خبرگزاری آنا؛ در طول سالهای اخیر مردم اصفهان همواره شاهد خشکی زایندهرود بودند و هستند اما در طی روزهای اخیر شدت این خشکی به حدی رسیده است که حتی یک قطره آب هم در این رودخانه جریان نداشته است.
در همین راستا با فرخ مستوفی فعال محیط زیست و کارشناس این حوزه گفتوگو کردیم:
آنا: آب رودخانه زایندهرود از کجا تامین می شود؟
مستوفی: اساساً کسانی که با زایندهرود آشنا هستند، میدانند زایندهرود چندین سرچشمه مختلف دارد، قسمت اصلی سرچشمه زایندهرود کوهرنگ در چهار محال و بختیاری است، در ادامه رودخانههای پلاسجان و چندین رودخانه فصلی در فریدونشهر و … به این رودخانه اضافه میشود و آخرین رودخانه دایمی که به زایندهرود میریزد رودخانه مرغاب است. طول این رودخانه حدود ۴۰۰ کیلومتر است که در استان چهارمحال بختیاری به زیر پل زمانخان می رسد. پل زمانخان یکی از پلهایی است که چهارمحال و بختیاری را به اصفهان متصل کرده است. این آب که از پل زمان خان پایین میآید، به مزرعههایی میرسد که دورتادور زایندهرود هستند. بخشی دیگری از این آب هم وارد سیستم آبیاری میشود که جویهای باستانی قدیمی داخل اصفهان را پر آب می کند.
آنا: صنایع آببر زیادی در اصفهان وجود دارد که خود یکی از عوامل مهم خشکی زایندهرود است. در این مورد توضیح دهید؟
مستوفی: در مقطعی استان اصفهان تصمیم گرفت که رشد کند و همین امر باعث شد که بخشی از آب زایندهرود برای صنایعی که در اطراف اصفهان ساخته شد اختصاص پیدا کند. صنایعی آببری مثل ذوبآهن، پالایشگاه، پتروشیمی، فولاد مبارکه که خود فولاد مبارکه بهتنهایی ۲۷ میلیون متر مکعب آب مصرف میکند. بنابراین علاوه بر کشاورزی بخشی از آب هم وارد صنعت آببر بسیار بزرگ شد. اتفاق دیگری که باعث خشک شدن زایندهرود شد این بود که ما استانی به نام اصفهان و چهارمحال بختیاری داشتیم و هیچوقت چهارمحال از اصفهان جدا نبود، در نتیجه مدیریت استان در دست یک نفر بود و یک ساختار داشت. آن استاندار میتوانست تصمیم بگیرد منابع آبی را چگونه تقسیم کند که اشکالی پیش نیاید.
با تصمیمات سیاسی استان جدیدی به نام چهارمحال و بختیاری شکل گرفت. مردم چهارمحال بختیاری گلهدار و کشاورز بودند و ثروت زیادی نداشتند که بعد از استان شدن در زمینهای آن بهخصوص کنارههای زایندهرود ویلاسازی انجام شد و به دلیل تعدد باغهای هلو در اطراف این ویلاها و تبدیل آن به باغستان هلو برای صادرات به امارات بخشی دیگری از این آب صرف آبیاری آنها شد.
بنابراین یکدفعه استان چهارمحال و بختیاری برای آبیاری ۲۰۰ هزار هکتار باغ پمپهای عظیم آب در رودخانه گذاشتند و این پمپها آب در میان باغات تقسیم میکردند. بر همین اساس چهارمحال و بختیاری که یک بخشی از استان اصفهان بود، مستقل شد و صاحب حقابه و اولین مسئله ما در مورد اینکه چگونه زایندهرود اینطوری شد این است که آب طبیعی زایندهرود کم شد.
بیشتر بخوانید:
#اصفهان/ کشاورزان هیچ وقت با آشوبگران همراه نبودند و نیستند
دانشگاه برای حل چالش آب چه کرده است؟
آتش رادیکالیسم بر خیمه مطالبات مردم
آیندهاندیشی آب، خاک و هوا
آنا: آبی که به فلات مرکزی میرود با آبهایی که چهارمحال بختیاری و زایندهرود را تأمین میکند مرتبط است؟ غالب آبهای کشور صرف چه کاری میشوند؟
مستوفی: خیر؛ آن منطقه هم خودش آبی ندارد و از زاگرس آب میگیرد. زاگرس یک سویش رو به شرق و حوزه آبریز زاگرس است آن طرفش هم حوزه آبریز زاگرس در خوزستان است و وارد حوزه آبریز داخلی میشود که دو مرکز دارد، یکی جازموریان و دیگری تالاب گاوخونی است. بنابراین حوزههای داخلیمان همه خشک شدهاند و همه این آبها دارد صرف آب شرب شهری، آب کشاورزی و آب صنعتی میشود. گفتنی است که غالب مصرف آب برای کشاورزی مصرف میشود حدود ۸۰ درصد آب ایران را کشاورزی مصرف میکند، احتمالاً حدود ۵ درصد آب هم صرف شهری و بقیه صرف آب صنعتی است.
سطح زیر کشت در اصفهان در حالی افزایش یافته است که با منابع آبی آن تطابق ندارد
مثلا اصفهان برنجی به نام برنج لنجون دارد و عمدهترین مسئله این است که سطح زیر کشت اصفهان بالا رفته در حالی که منابع آبیاش با آن تطبیق ندارد و از سویی نوع کشتها هم تغییر کرده و به آب زیاد یا فصلی نیاز دارند پس بنابراین نوع کشتشان یک کشتی نیست که بتواند در مقابل کمآبی مقاومت کند. در اصفهان توقع کشاورزان بالاست. آنها دوست دارند سبک زندگیشان را در همان سطحی که بوده حفظ کنند در حالی که وقتی اوضاع عوض میشود ما نمیتوانیم با همان شیوه زندگی کنیم و سبک زندگی ما باید تغییر کند و با شرایط روز بخواند.
یک اصفهانی که همیشه زایندهرود را زیبا و پر آب دیده و آب میآمده و میرفته وقتی الان میبیند یک زمین سنگلاخ است، از دیدنش ناراحت میشود. هر اصفهانی از دیدن این منظره جریحهدار میشود و همهاش فکر میکند که این تقصیر یکی هست! ولی خودشان هم در این خشکی نقش دارند.
اثرگذاری گرمایش زمین و فعالیت های صنعتی کشورهای توسعه یافته بر خشکی در ایران
آنا: آیا در این خشکی گرمای زمین هم تاثیر دارد؟ دیگر کشورها با این مشکلات چگونه برخورد میکنند؟
مستوفی: ما بهعنوان یک کشور جهان سومی نمیتوانیم از جور بلاهایی که کشورهای صنعتی که ۸۰ درصد آلودگی جهان را تولید کردهاند در امان بمانیم و قطعا کشور ما هم تحت تاثیر اثرات منفی آنها قرار گرفته است. مثلا گرمایش زمین باعث شده که ذخایر برفی حوزه آبگیر کم شود چون در زردکوه و یخچالهای زردکوه ارتفاع برف فوقالعاده آمده پایین و نصف شده است البته نهتنها نصف شده، اینها یخچالهای طبیعی قدیمی بودند، هم نصف شده و هم میزان بارش در آنها کم شده است.
در چنین شرایطی مسئولان باید برای گرمایش و آلودگی هوا و کاهش نزولات آسمانی در ۱۰ سال آینده با توجه به رشد صنعت و کشاورزی تصمیم بگیرد چگونه میتواند هم رشد صنعتی و کشاورزی داشته باشد و هم تامینکننده منابع باشد.
به عنوان راه حل باید گفت همه چیز در گرو استفاده از فاضلابهاست. کشورهای دیگر فاضلاب را میخورند! مصرف خوراکی دارد. چون سیستمهای پیشرفته دارند، اکسیژن میدهند، تصفیه میکنند، مواد میکروارگانیزمها را میریزند تمام آلودگیها را از بین میبرد بعد آن آب را مصرف میکنند. حتی در کشورهای پرآبی مثل آلمان این اتفاق میافتد. یعنی آبی که در چرخه شهری مثلاً برلین است دیگر از باران تأمین نمیشود یا از رودخانه راین که کمی آن طرفتر است، اینها خود آب شهر را تصفیه میکنند و میدهند مردم میخورند.
آنا: چند ماه پیش زایندهرود آب داشت و به یکباره خشک شد در این مورد توضیح دهید؟
مستوفی: این آب را هم به خاطر فشارهای مردم به رودخانه زایندهرود آوردند. چون اصفهان جاذبه توریستی دارد؛ بنابراین حضور توریستها آب سد را برای پرآبی رودخانهها باز میکنند و میبندند؛ اگر بخواهید زایندهرود زیبا باشد، آب تا زایندهرود میآید ولی مناطق کشاورزی بعد از زایندهرود نیست و آنها مناطق محدودی هستند، آب میآید هرز میرود ولی خب هر کسی هر یک قرانش را هم گیر بیاورد، میکند توی یک مزرعهای و از آن استفاده میکند و از سویی دیگر سطح چاهها مرتب پایین میرود، فرونشست آب داریم، نشست خاک داریم.
بنابراین دولت میتواند فقط روزهای عید و این ایام مثلاً ۲۰ روز یک ماه که نوروز است و مردم میآیند مسافرت، اصفهان را زیبا کند که مردم بیایند به هوای آن حال و هوا و لطافت و طراوت قدیم اصفهان ولی آن آب دیگر این قدر میزانش کم است و مصارفش کم است که نمیتواند در تمام این جریانها استفاده شود؛ هم برای زیبایی به کار برود، هم برای کشاورزی استفاده شود و هم به صنعت اختصاص پیدا کند در حالی که روز به روز هم از میزانش کم میشود.
آنا: با توجه به خشکی زایندهرود تکلیف کشاورزانی که از این طریق امرار معاش میکنند چه میشود؟
مستوفی: به نظر من دولت باید با کسانی که در ایران کشاورزی میکنند صمیمی باشد. چون دولت میداند که چقدر آب خواهد رسید. میزان آبی را که میتواند به بحثهای کشاورزی بدهد، میداند.
در دوران آقای ایکس که حالا رئیس جمهور نیست، برای اینکه محبوبیت سیاسیاش بالا برود اجازه داد چاههای عمیق حفر کردند. تمام ایران را چاه زدند. افرادی ناآگاه و ناوارد و پوپولیست میآیند و یک کشور را به نابودی میکشانند. به نظر من دولت باید با نمایندههای واقعی کشاورزان دائم گفتوگو کند و این وظیفه دولت است که دائم با کشاورز در حال مذاکره باشد و راهحلهای مختلف را پیدا کنند که اگر معاش این شخص از طریق کشاورزی تأمین نمیشود، یک کار دیگر برای او پیدا کنند. اینها چیزهایی است که از لحاظ اجتماعی در همه دنیا اعمال میشود باید گفت راهحل کوتاهمدت دادن سوبسید به کشاورزان است تا مسئله و مشکلشان حل شود.
اگر در روستایی شخصی سطح زیر کشت را از یک به پنج تبدیل کرده، این دیگر تقصیر دولت نیست. این تقصیر آن سیاستها و ارتباطات محلی و موضعی و ... است که توانستهاند این کار را بکنند زیرا همه میخواهند زمین کشاورزی داشته باشند و آب هم داشته باشند واین امر عملی نیست؛ شما همه چیز را با هم نمیتوانید داشته باشید.
از این پس باید به زایندهرود نگاه فصلی داشته باشیم نه دائمی
آنا: پیشبینی شما برای آینده زایندهرود؟
مستوفی: شرایط آبی در آنجا بدتر میشود و ممکن است مسئولان برای رفع مقطعی این موضوع منابع آبی بیشتری از حوزه آبخیز زاگرس جنوبی، سرچشمهها را به این طرف انتقال میدهند که این هم تمام میشود و موثر نیست. در دوران گذشته گسترش کشاورزی به این حد نداشتیم. نمیشود همه چیز را با هم داشت نمیشود اصفهان هم گردشگری داشته باشد و هم کشاورزی و هم صنایع بزرگ آببر؛ یک جایی یک چیزی قربانی یک چیز دیگر میشود، باید یک جایی کوتاه آمد از این به بعد نگاه ما به زایندهرود باید فصلی باشد.
انتهای پیام/۴۱۶۱/پ
انتهای پیام/