صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۱۰ - ۰۴ آذر ۱۴۰۰
یک جمعیت‌شناس در گفت‌وگوی تفصیلی با آنا:

الگوی کاهش فرزندآوری در ایران، هیچ شباهتی با دنیا ندارد/ مسئولان در تأمین مسکن برای مردم نمره «صفر » می‌گیرند!

پدرام کاویانی گفت: خانواده‌هایی که تمایلی به فرزندآوری دارند در بخش‌های مختلف زندگی دچار چالش‌ها و بحرانی‌هایی خواهند شد که جبران‌ناپذیر است.
کد خبر : 623391

گروه جامعه خبرگزاری آنا، یاسمین بخشی؛ فرزندآوری یکی از مولفه‌های مهم علم جمعیت است. از آنجا که ایران جزء کشورهایی است که با روند نزولی رشد جمعیت به‌تدریج با سالخوردگی جمعیت مواجه خواهد شد، باید گفت ضربه بی‌توجهی به فرزندآوری در سال‌های آینده که با پیری جمعیت بروز و ظهور پیدا می‌کند تبعات جبران‌ناپذیری به همراه خواهد داشت.


اما با توجه به شرایط سخت اقتصادی و تغییر سبک زندگی بسیاری از زوج های جوان تمایلی به فرزندآوری ندارند و یا به تک‌فرزندی اکتفا می‌کنند و بعضا خانواده‌هایی که تمایل به فرزند زیاد دارند از سوی دیگران سرزنش می‌شوند.


در همین خصوص در مورد مزایا و معایب فرزندآوری با پدرام کاویانی، کارشناس حوزه جمعیت گفت‌وگو کردیم که مشروح بخش دوم آن را در ادامه می‌خوانید:


۲۰ تا ۲۵ درصد از خانواده‌ها تک فرزند هستند


آنا :آیا کاهش نرخ باروری و جمعیت که از دهه های پیش در کشور اتفاق افتاده است خودخواسته بوده یا با یک برنامه‌ریزی اتفاق افتاده است؟


کاویانی: این امر دلایل زیادی دارد، یکی‌ از مهمترین آنها برنامه‌ریزی است؛ که در برخی موارد اجتناب‌ناپذیر می‌شود. مثلاً در زندگی مبتنی بر کشاورزی معیشتی که خانواده هر چقدر تولید کند، متمول‌تر و ثروتمندتر می‌شود، داشتن فرزند بیشتر به معنی داشتن کشاورز بیشتر و آبادانی بیشتر زمین در سده گذشته تلقی می‌شد از این ‌ رو خانواده‌های کشاورز تمایل به پرفرزندی داشتند.


خانواده ایرانی در ۱۰۰ سال اخیر که غالباً دامدار بودند، هر چقدر تعداد فرزندانش بیشتر بوده یعنی دامدار و چوپان بیشتر برای مردان و در بحث زنان که صنایع تبدیلی دام به محصولات دیگر را انجام می‌دادند، باعث می‌شد نیروی کارشان بیشتر و متمول‌تر شوند و درنتیجه قدرت آنها بیشتر شود؛ مضاف بر اینکه سطح بهداشت پایین بوده و بعضی از فرزندان در کودکی تلف می‌شدند، این باعث می‌شد که پدر و مادرها تصمیم بگیرند تعداد فرزندان‌شان را زیاد کنند تا اگر چندتا از آنها هم تلف شدند، بدون حامی نمانند.


وقتی زندگی از حالت دامداری در ایران به حالت یکجانشینی و از یکجانشینی روستایی به یکجانشینی شهری بدل می‌شود و شهرها به جای اینکه رشد افقی داشته باشند و خانه‌های بزرگ در اختیار خانواده‌ها قرار دهند، رشد عمودی کرده و خانه‌های کوچک در اختیار خانواده قرار می‌دهند، خودبه‌خود خانواده مجبور به اجباری می‌شود که کم‌فرزند باشد؛ چون به اندازه کافی فضا برای نگهداری فرزند ندارد و این باعث می‌شود که تک‌فرزندی در ۲۰ تا ۲۵ درصد از خانواده‌های جوان ما دیده شود.




بیشتر بخوانید:


پرفرزندی؛ خوب یا بد؟/ نقش فرزندان در استحکام و پایداری خانواده موثر است


احتمال تولد نوزادان مبتلا به «سندروم داون» چقدر است؟


تورم، بیکاری و اشتغال زنان از دلایل اصلی کاهش جمعیت است





۱۰درصد جمعیت کشور بالای ۶۰ سال است


آنا: چرا تک‌فرزندی در ایران رواج پیدا کرده است؟


کاویانی: اتفاقی که در ایران افتاد این بود که ما به واسطه یک نسل و یک حرکت با اجبار و تبلیغات فوق‌العاده زیاد به جای اینکه مثل انگلستان طی ۱۰۰ سال الگو را تغییر دهیم، در یک نسل ۲۰ ساله از ۶ فرزند آمدیم زیر ۳ فرزند و بعدش طی ۱۰ سال از ۳ فرزند هم رسیدیم به زیر ۲ فرزند و الان ۱۰ سال است که الگوی فرزندآوری به زیر ۲ فرزند رسیده است.


این سرعتی که در الگوی کاهش فرزندآوری اتفاق افتاده یک امر طبیعی شبیه دنیا نیست و من صحبت‌هایی که در خصوص این را رد می کنم که کاهش نرخ رشد جمعیت امری عادی در تمام دنیا است؛ این یک اتفاق جهانی نیست چون در جهان به مرور طی شده و خانواده و دستگاه حکمرانی برای پیری جمعیت آماده می‌شود ولی ما که آماده نشده‌ایم.


عمده صحبت مسئولان ما در توصیف کشور، «جوانی» بود و جوانی وجه غالب در توصیف کشور بود ولی ما الان بدون اینکه از آن جوانی استفاده خاصی کرده باشیم، داریم به سوی جامعه سالمندی می‌رویم و درواقع ما یک جامعه سالمندیم چون ۱۰ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال است و بدون اینکه کشورمان از مواهب جوانی بهره‌مند شود تا بتوانیم فرایندهای توسعه را طی کنیم، وارد مرحله پیری می‌شویم و این پیری، تبعات اقتصادی فوق‌العاده بدی برای کشورمان دارد که کمترینش ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی کشور است.


هیچ گزاره دقیقی از میزان دسترسی مردم به مسکن نداریم


آنا: به گفته برخی کارشناسان این حوزه غالب افرادی که از فرزندآوری امتناع کرده یا به تک‌فرزندی روی آورده‌اند افرادی هستند که زن و شوهر شاغل هستند، مسکن دارند و از یک رفاه نسبی برخوردارند، نظر شما در این مورد چیست؟


کاویانی: توضیح من در اینجا یک مقدار پیچیده می‌شود هر چند سعی می‌کنم آن را ساده بیان کنم. اینکه ما الان هیچ گزاره قابل دفاعی از وضعیت دسترسی مردم به مسکن نداریم یعنی این یک گزاره درست است و ما نمی‌توانیم هیچ دفاعی از وضع موجود و بی‌مسکنی مردم کنیم. شاخص دسترسی به مسکن به بیش از ۴۰ سال رسیده و واقعاً خانواده‌ها دارند با شرایط سختی گذران زندگی می‌کنند و این چیزی است که نظام باید قدرش را بداند و این رفتار بردبارانه مردم واقعاً قابل تحسین است و در آن هیچ شکی نیست.


جوانان با شدیدترین معضلات مسکن هنوز ازدواج می‌کنند، با سختی زیاد مسکن تهیه می‌کنند و بچه‌دار می‌شوند، آنچه اتفاق می‌افتد این است که یک جایی کم‌فرزندی به ضرر نظام حکمرانی کشور است و جایی بیشتر به ضرر مردم؛ از این رو وظیفه حاکمیت این است که موانع را از پیش روی مردم بردارد. ما متأسفانه هشت سال برخلاف قانون اساسی به مردم مسکن ارائه نکردیم. این هشت سال عقب‌ماندگی باید جبران شود، مسکن باید تولید شود که طبق قانون اساسی این وظیفه دولت است.


مسئولان در خصوص تامین مسکن برای مردم نمره صفر می گیرند!


آنا: مقصر عدم دسترسی مردم به مسکن در طول این سال‌ها کیست؟


کاویانی: من نمی‌خواهم جناحی صحبت کنم و همه در فقدان دسترسی مردم به مسکن مقصر هستند چون غیر از دولت، نهادهای دیگری هم بودند که می‌توانستند روی این مهم تمرکز کنند و نکردند، من در موضوع مسکن نمره صفر را به همه دست‌اندرکاران می‌دهم.


اما اینکه خانواده‌ها در این شرایط تصمیم گرفتند یک فرزند داشته باشند و واقعاً هم خانواده ایرانی خانواده‌ای است که اصطلاحاً می‌گویند پدر و مادر حتی بعد از مرگ‌شان هم نگران آینده فرزندشان هستند و سعی می‌کنند همه چیز برای آن فرزند فراهم شود؛ سزاوار چنین بحرانی نیستند.


حالا یک سوزن به نظام حکمرانی زدیم، یک سوزن هم لازم است به مردم بزنیم. این نگاه غلط است. هیچ خانواده‌ای حتی متمول‌ترین خانواده‌ای که در حال حاضر ساکن ایران است نخواهد توانست همه چیز را برای فرزند خودش فراهم کند چون این اصلاً یک امر شدنی نیست و خواسته‌های آدمی پایانی ندارد و استانداردها هیچ وقت قدر مطلقی ندارد که ما بگویم خب الان همه چیز برای این فرزند فراهم شد پس همین رویه را ادامه می دهم و فرزند دیگری به دنیا نمی آورم.


برخی خانواده‌ها علی‌رغم اینکه هزینه‌های زیادی برای موفقیت بچه‌ها مثلاً در کنکور می‌کنند، باز هم به نتیجه مطلوب نمی‌رسند؛ زیرا استعدادها متفاوت هستند و به شکل‌های مختلفی شکوفا می‌شوند و الزاماً قرار نیست همه بروند کنکور پزشکی قبول شوند و به او بگوییم آدم موفق! این همه پزشک هستند که شرایط تحصیلی برایشان سخت می‌شود و مسیر را رها کرده و به مسیر دیگری می‌روند.



فرزندان به امکانات معنوی هم نیاز دارند


خانواده‌ها اگر می‌خواهند که همه امکانات را برای فرزندشان فراهم کنند، باید بدانند اول اینکه همه امکانات، مادی نیست و بخشی از امکانات معنوی است. یکی از مهم‌ترین امکانات معنوی که بشر به آن نیاز دارد، همدم است، همدم، خویشاوند و هم‌خانواده. درست است که سخت است. درست است که فرزندآوری امری است که سخت شده و مثل گذشته آسان نیست، منتهی همین خانواده‌ای که دارد همه تلاش خود را برای شکوفایی استعدادها و راحتی فرزندش می‌کند، یکی از بهترین راحتی‌هایی که می‌تواند برای فرزندش فراهم کند، هدیه دادن یک همدم به کسی است که در دنیای پست‌مدرن ۲۰ سال آینده، قرار است در این دنیا بعد از فوت پدر و مادرش تنها، بدون حامی، همدم و تکیه‌گاه زندگی کند.خانواده باید بدانند می‌شود قدری بچه‌ها را از ابتدا با سختی‌های زندگی درگیر کرد تا در آینده مقاوم‌تر شوند، و در قبال این سختی به آنها همدم‌هایی هدیه کرد که بتوانند زندگی خیلی سخت آینده را که با توجه به فروپاشی نظام‌های ارزشی که در دنیای پست‌مدرن آینده که در دنیا اتفاق خواهد افتاد تحمل کند.


آنا: دولت برای حمایت از خانواده‌ها در فرزند آوری چه اقداماتی باید انجام دهد؟


کاویانی: درست است که حاکمیت ما باید موانع را از پیش روی خانواده‌ها بردارد ولی باز توصیه من به خانواده‌هایی که برای تغییر الگوی باروری فرصت دارند این است زمان را از دست ندهند و به دنبال شرایط ایده‌آل نباشند. دولت هم باید مسکن بسازد و در اختیار افراد قرار داده شود، اجاره‌بهای مسکن را کنترل کند، حمل و نقل را ارزان کند، درآمدها بالا رود، همه اینها اتفاقاتی است که باید بیفتد و اگر خانواده تا رسیدن به چنین شرایط مطلوبی در فرزند آوری تعلل کنند در آتیه سالمندی به مشکل بر می‌خورند، اگر پرفرزند باشند الان زندگی نسبتاً سختی را خواهند داشت ولی حداقل برای دوران پیری یک حامی خواهند داشت.


من ترجیح می‌دهم خانواده‌های ایرانی فعلاً خودشان را با جاهای دیگر مقایسه نکنند هر چند اجتناب‌ناپذیر است زیرا خانواده می‌بیند فردی مهاجرت کرده شرایط زندگی‌اش خوب شده است. بااین‌حال ماه باید کشور خودمان را خودمان بسازیم.


کشور ما با حضور ما آباد می‌شود و نه با رفتن؛ ما اگر می‌خواهیم فرزندانمان در یک کشور خوب زندگی کنند باید خودمان دست به دست هم دهیم و الان زیرساخت آبادانی فردای کشورمان را فراهم کنیم ...



فاصله طبقاتی بین خانواده‌های پرفرزند و کم‌فرزند صفر و ۱۰۰ نیست


آنا: اگر خانواده‌ای پرجمعیت باشد با توجه به بحران‌های تربیتی، ‌اقتصادی و ... آیا ممکن است فرزندش بابت کمبودهایی که در مقایسه با همسالان دارد دچار سرخوردگی شود؟


کاویانی: من این را تأیید نمی‌کنم. حداقل من مشاهده نکرده‌ام. بالاخره فاصله صفر و ۱۰۰ نیست. یعنی یک خانواده پرفرزند ۱۰۰ پله از خانواده کم فرزند عقب نیست. شاید مثلاً در تهیه برخی ملزومات اگر خانواده کم‌فرزند یک روز صبر می‌کند خانواده پر فرزند چهار ماه صبر کند ولی دیگر مثل دهه شصت نیست که الان این لباس آن را بپوشد و قطعا به خواسته‌اش می رسد.


این بحران ما دهه شصتی‌ها بود؛ زیرا شرایط کشور آن موقع خیلی فرق می‌کرد. ما یک کشور کاملاً فقیر جنگ‌زده بودیم ولی واقعاً‌ با همه مشکلات الان، سطح زندگی‌ها مثل آن موقع نیست. مثلاً آن موقع در شهرستان شاید از هر ۱۰ خانواده یکی ماشین داشت ولی الان اغلب خانواده‌ها ماشین دارند. استانداردهای زندگی ما رشد بیشتری نسبت به دسترسی‌های ما داشته و این باعث شده نسبت به دهه ۶۰ ناراضی‌تر شویم.


البته ممکن است بچه‌ای که فکر می‌کند به واسطه دو خواهر و برادری که دارد از خیلی از چیزها محروم شده اما در مقابل همان بچه‌ای که تک‌فرزند است وقتی به بزرگسالی می‌رسد از این که تنها نیست لذت می‌برد.


انتهای پیام/۴۱۶۱/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر