صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
سکانس‌های ماندگار/۵

جنون آنی قاتل در «شبی که ماه کامل شد» / سکانسی که منتظرش بودیم اما باز هم غافلگیر شدیم +فیلم

سکانس کشته شدن نقش اصلی فیلم «شبی که ماه کامل شد» یکی از جذاب‌ترین صحنه‌های این فیلم است، که بازی خوب الناز شاکردوست و هوتن شکیبا در ماندگار شدن آن اثرگذار بود.
کد خبر : 617120

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، اکثر آثار شاخص سینمایی و تلویزیونی، لحظاتی دارند که مخاطب‌شان را در حال تماشا میخکوب می‌کنند. صحنه‌هایی که نه فقط چند ساعت پس از اتمام فیلم که تا سال‌ها بعد در گوشه ذهن تماشاگران آن اثر قلاب می‌شود و ناخودآگاهش بارها و بارها آن صحنه را مرور می‌کند. حال این صحنه می‌تواند سکانسی باشد که قهرمان داستان مهم‌ترین کارِ خود در فیلم را انجام می‌دهد و مخاطبش را به اوج می‌برد، یا سکانسی که یکی از شخصیت‌های فرعی و مکمل قصه آن را خلق می‌کند و باعث مانایی‌اش می‌شود.


در چند دهه گذشته، فیلم‌ها و سریال‌های فراوانی در کشور ما به نمایش درآمده که بسیاری از آنها، در دسته آثار شاخص قرار می‌گیرند. فیلم‌هایی که با دیدن‌شان ذوق‌زده شدیم، اشک ریختیم، خندیدیم و ساعاتی را با آنها زندگی کردیم. در اکثر فیلم‌های مهم تاریخ سینمای ایران، سکانس‌های ماندگاری وجود دارد، سکانس‌هایی که حتی از خود فیلم هم فراتر رفتند و بدمان نمی‌آید حتی با وجود چند بار دیدن‌شان، برای یک بار دیگر هم همه کارها را کنار بگذاریم و به تماشای این صحنه بنشینیم. در سلسله گزارش‌های سکانس‌های ماندگار که به صورت هفتگی منتشر می‌شود، با هم مروری می‌کنیم بر بهترین سکانس‌های تاریخ سینمای ایران، سکانس‌هایی که دیدن‌شان ما را یاد روزهای خوب سینما می‌اندازد.


شناسنامه فیلم


شبی که ماه کامل شد


کارگردان: نرگس آبیار


تهیه‌کننده: محمدحسین قاسمی


سال ساخت: ۱۳۹۷


بازیگران: الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، فرشته صدرعرفایی، شبنم مقدمی، پدرام شریفی، فرید سجادی حسینی، بانیپال شومون.


مهم‌ترین جوایز: ۶ سیمرغ جشنواره فیلم فجر در بخش‌های بهترین فیلم، کارگردانی، چهره‌پردازی، بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن.


فروش گیشه: ۱۹ میلیارد تومان



شرح سکانس


عبدالحمید (هوتن شکیبا) بعد از اینکه دوقلوهایش را کنار مادرش گذاشت، به سمت اتاق فائزه (الناز شاکردوست) می‌رود. او تحت تاثیر برادرش با نیت کشتن فائزه به خانه برگشته. در پاگرد راه‌پله و پشت اتاق فائزه چند دقیقه‌ای می‌ایستد، گیج و گنگ است. هنوز نتوانسته خود را برای کشتن همسرش راضی کند، اما وقتی عبدالمجید (عبدالمالک ریگی) را به‌عنوان امیر خود انتخاب کرده، باید به دستوراتش عمل کند. پشت اتاق فائزه سیگاری روشن می‌کند و با گل کوچکی که از لای موی به هم ریخته‌اش به زمین افتاد، بازی می‌کند.


قبل از اینکه به داخل اتاق برود، تفنگش را داخل کشویی می‌گذارد و به سراغ همسرش می‌رود. عبدالحمید با گلایه از بی رنگ و رو بودن فائزه، دست به کار می‌شود و او را آرایش می‌کند، در همین حین فائزه با خشمی فرو خورده، با ترس و نفرت فراوان و چشمی که در آستانه گریستن است، به او نگاه می‌کند. عبدالحمید سعی دارد با گفتن جملات احساسی و اهدای گردنبند مرواریدی که برای همسرش خریده، خود را تبرئه کند. فائزه کم‌کم اشک می‌ریزد و در لحظه‌ای که عبدالحمید انتظارش را ندارد با یک سوال اساسی همچون آوار بر سر او خراب می‌شود، «شهاب کجاست، شهاب کجاست، شهاب کجاست؟» فریادهای فائزه با حمله به سمت عبدالحمید ادامه‌دار می‌شود، او فقط سراغ برادرش شهاب (پدرام شریفی) را می‌گیرد و همسرش هیچ جواب قانع‌کننده‌ای ندارد و فقط می‌گوید که بی‌تقصیر است. عبدالحمید از اتاق بیرون می‌زند، صدای ضجه‌های فائزه شنیده می‌شود.


عبدالحمید بیرون اتاق دقایقی را به گریه و زاری می‌گذراند. پلان کوتاهی از ماه می‌بینیم. چهاردهم ماه است و قرص ماه کامل شده. در همین حین عبدالحمید بالای سر همسرش برمی‌گردد و فائزه را می‌بیند که از گریه زیاد همانجایی که نشسته بود، بیهوش شده. فائزه را روی تخت می‌گذارد، شمع و عود روشن می‌کند، بعد از چند ثانیه، گویا دچار جادوی ماه شب چهارده شده باشد، با جنونی آنی، به بیرون اتاق می‌رود. اسلحه را از کشو برمی‌دارد. به بالای سر فائزه برمی‌گردد و...


چرا این سکانس مهم است؟


این سکانس یکی از نقاط قوت فیلم نرگس آبیار است، دو ستاره این فیلم در سکانسی کم‌دیالوگ، بازی‌های درخشانی دارند. در نهایت با این که تماشاگرِ آگاه از  ماجرای واقعی این فیلم، از ابتدای شروع اثر منتظر قتل وحشتناک فائزه است، اما مهارت آبیار در دکوپاژ این سکانس او را غافلگیر می‌کند. فیلم «شبی که ماه کامل شد» سکانس‌های جذاب زیادی دارد، صحنه‌هایی همچون کشته شدن شهاب و واکنش مادرش در حال تماشای ذبح او، فرار نافرجام فائزه در بازارهای ترسناک پاکستان، لحظه‌ای که فائزه برادر همسرش، عبدالمالک ریگی را می‌شناسد و فیلم‌های جنایاتی را که او انجام داده است، تماشا می‌کند و... همگی صحنه‌هایی هستند که تماشاگر را روی صندلی میخکوب می‌کنند و فضای ترس، دلهره و استرس مدنظر سازنده را به‌خوبی القا می‌کنند.




بیشتر بخوانید:


التهاب و استرس در سکانس تاریخی «درباره الی»
علی در «بچه‌های آسمان»، قهرمانی که دوست داشت سوم شود
تصویر واقعی جنگ در «تنگه ابوقریب»
«آژانس شیشه‌ای»؛ دوئل نفس‌گیر و جذاب حاج کاظم و سلحشور





جایگاه فیلم در سینمای ایران


فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» یکی از مهم‌ترین آثار سینمای ایران در چند سال اخیر است. فیلمی که براساس داستان واقعی ساخته شده و شخصیت‌های اصلی آن مابازای بیرونی داشتند. یعنی اگر این فیلم قرار بود بیش از حد خلاف واقع باشد، کسانی بودند که به آن واکنش نشان دهند و بخش‌های مختلفش را زیر سوال ببرند. نرگس آبیار، با علم به این موضوع به سراغ ساخت این اثر رفت.


اگرچه خانواده فائزه و شهاب منصوری در رابطه با برخی از جزئیات این فیلم و چگونگی رفتن فرزندان خانواده به پاکستان، با سازندگان اثر اختلاف نظر داشتند، اما کلیت کار برای آنها قابل قبول بود. این مقبولیت از طرف اکثر منتقدان و هیئت داوران جشنواره فیلم فجر هم به چشم آمد، و «شبی که ماه کامل شد» با نامزدی در ۱۳ بخش جشنواره فیلم فجر و برنده شدن ۶ سیمرغ بلورین، به عنوان بهترین فیلم سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، جایی که رقبای مهمی همچون «متری شیش و نیم»، «ماجرای نیمروز؛ رد خون»، «غلامرضا تختی»، «سرخ‌پوست» و «طلا» هم حضور داشتند.


گروه خوب بازیگران


قطعاً یکی از آرزوهای هر فیلمسازی این است که بازیگرانش مورد تایید جشنواره‌های مهم به‌خصوص جشنواره فیلم فجر قرار بگیرند. خیلی از آثار سینمایی این مسئله را به فال نیک می‌گیرند که یکی از بازیگران سیمرغ جشنواره را ببرد یا در بین نامزدهای سیمرغ باشد. در چنین شرایطی «شبی که ماه کامل شد» در جشنواره سی‌وهفتم رکورد فوق‌العاده‌ای در زمینه بازیگری از خود به یادگار گذاشت.


این فیلم در هر چهار بخش مربوط به بازیگری، نمایندگانی را برای دریافت سیمرغ داشت و در روز اختتامیه توانست سه سیمرغ جشنواره را از این چهار بخش شکار کند. هوتن شکیبا و الناز شاکردوست در بخش بهترین بازیگر مرد و زن و فرشته صدرعرفایی در بخش بهترین نقش مکمل زن، برندگان سیمرغ بودند، اتفاقی که کمتر کسی در آن سال احتمالش را می‌داد. آرمین رحیمیان بازیگر نقش عبدالمالک ریگی هم در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد شده بود که در رقابت با استاد علی نصیریان، مغلوب شد.



فضاسازی ویژه


فیلم «شبی که ماه کامل شد» فضایی تلخ، دلهره‌آور و به‌شدت استرس‌زا دارد، فضایی که تماشاگرش را با خود درگیر می‌کند و تا مدت‌ها پس از تماشای آن نیز رهایش نخواهد کرد. این فضاسازی در بسیاری از جلوه‌های این اثر به چشم می‌آید. هرچه به انتهای داستان نزدیک‌تر می‌شویم، فضای شاد و رنگ‌های شاد از قاب دوربین دور می‌شوند و ترس و دلهره جای آنها را می‌گیرد. شخصیت‌ها سفید یکی یکی از قصه حذف می‌شوند و از جایی به بعد چشم همه به دستان نقش منفی اصلی داستان است.


عبدالمالک ریگی، یکی از بی‌رحم‌ترین شرورهای تاریخ معاصر است و تا پیش از این اثر، هیچ فیلمسازی به او و سبک زندگی وحشتناکش نپرداخته بود. اگرچه عبدالمالک در فیلم نرگس آبیار به‌عنوان نقش اصلی حضور نداشت، اما او به قدری در زندگی اطرافیانش پررنگ بود که توانست همه اعضای خانواده‌اش را به سمت سیاهی مطلق سوق دهد.


جسارت آبیار برای به تصویر کشیدن بخش‌هایی از زندگی این شرور قابل تقدیر است، اگرچه نباید از کنار بازی خوب آرمین رحیمیان نیز به‌سادگی بگذریم. بازیگر جوانی که پذیرفت این نقش سخت را بازی کند و مُهرِ «بازیگر نقش ریگی» را برای همیشه بر صدر کارنامه خود به ثبت برساند.


در ادامه سکانس کشته شدن فائزه در فیلم «شبی که ماه کامل شد» را ببینید.





انتهای پیام/۴۱۷۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر