واکاوی جدایی بحرین از ایران در مستند «آسوده بخواب کوروش» / سوژهای بکر با سبک روایی ناقص
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستندهای تاریخی – سیاسی همواره در دسته آثار خاص این حوزه قرار میگیرند و معمولا هم بیشتر از دیگر مستندها، در رابطه با آنها صحبت میشود. شاید به همین دلیل باشد که هنرمندان زیادی سعی میکنند با ورود به این حوزه برای خود اسم و رسمی به جای بگذارند و اصطلاحا نامشان را سر زبانها بیندازند. در این میان اما چند مسئله بسیار مهم است، یکی سوژه مستند و دیگری نوع پرداخت به آن، دو عنصری که میتواند اثری را با اقبال مواجه کند.
در سالهای اخیر شبکههای فارسی زبان تلاش کردند که به این حوزه ورود کنند و با تبلیغات گسترده، مستندهای تاریخی - سیاسیشان را بهعنوان حقایق بی چون و چرای تاریخ ایران، به مخاطب عرضه کنند. آنها با استفاده از تصاویر آرشیوی و لحنی جدید به جعل تاریخ معاصر پرداختند و با تمرکز بر رویدادهای کوچک و بزرگ پیش از انقلاب، به دنبال تطهیر خاندان پهلوی بودند.
در چنین شرایطی مستندسازهای داخلی نیز که حالا دیگر احساس خطر میکردند به این حوزه ورود کرده و در طول چند سال اخیر، مستندهای زیادی در رابطه با تاریخ معاصر ایران ساخته شد، مستندهایی که برخی از آنها با اتکا بر تصاویر آرشیوی و واقعیتهای تاریخی که کمتر به آنها توجه شده، توانستند سروصدای زیادی به راه بیندازند.
جدایی بحرین از ایران
مستند «آسوده بخواب کوروش» به کارگردانی علی فراهانی و تهیهکنندگی مهدی مستوفی یکی از نمونههای تاریخی – سیاسی است که به موضوعی بکر میپردازد، مستندی که سال ۹۸ تولید شده و در طول دو سال اخیر، با نقدهای مثبت و منفی فراوانی مواجه بوده است.
موضوع اصلی مستند «آسوده بخواب کوروش» در رابطه با جدایی بحرین از ایران است، منطقهای در خلیج فارس که آخرین نقطه جداشده از خاک کشورمان به حساب میآید. سازندگان مستند به این موضوع واحد با دو روایت نگاه میکنند و با وجود اینکه هر دو روایت به یک اتفاق واحد میپردازند اما سعی دارند با دو زاویه نگاه متفاوت این کار را انجام دهند. در این اثر به جز راوی داستان که مطالبی را روی تصاویر آرشیوی از تلویزیون ملی ایران روخوانی میکند، از نظرات چند چهره سیاسی و محقق تاریخ نیز به عنوان مطلع در این اثر استفاده شده است.
سید حسن امین (تاریخشناس و استاد حقوق بینالملل)، داود هرمیداس باوند (دیپلمات، استاد حقوق بینالملل)، هوشنگ طالع (نماینده مجلس در دوره پهلوی و عضو حزب پانایرانیست)، محمدمهدی عبدخدایی (فعال سیاسی و تاریخپژوه) و پیروز مجتهدزاده (مورخ و استاد جغرافیای سیاسی) افرادی هستند که هرکدام در مقابل دوربین علی فراهانی نشستند و از زاویه نگاه خود مسائل تاریخ معاصر ایران (به طور خاص ماجرای جدایی بحرین) را روایت کردند. اگرچه در این اثر حضور هوشنگ طالع و پیروز مجتهدزاده به نسبت دیگران بسیار بیشتر است و ما در بیشتر دقایق کار، شاهد سخنرانیهای این دو نفر در دفاع یا نقد عملکرد محمدرضا پهلوی هستیم.
بیشتر بخوانید:
«تهران - دمشق» مستندی واقعی و ترسناک
روزهای تلخی که در گزارش آشوب روایت شد
اراده «چشمها و دستها» برای ادامه امیدوارانه زندگی
مستند «۱۹۱۹»؛ روایتی از یک قرارداد ننگین که اجرایی نشد
«کمیته» موفق در سوژهیابی، ناکام در رفع ابهام از یک ابهام
«شورش علیه سازندگی»؛ روایتی یکدست از زمان از دسترفته
مستند «آسوده بخواب کوروش» مانند تمامی آثار هنری، هم نقاط قوت قابل دفاع دارد و هم نقاط ضعف که در اینجا سعی میکنیم به اکثر آنها اشاره کنیم. مهمترین ویژگی این مستند سوژه آن است. بحث جدایی بحرین از ایران که چند ماه پیش از جدایی از طرف شاه بهعنوان استان چهاردهم ایران معرفی شده بود، موضوع بکری است که کمتر کسی به آن توجه کرده و در طول این سالها در هیچ اثری به این مفصلی به آن پرداخته نشده است. علی رستمآبادی، نویسنده و پژوهشگر این مستند تلاش کرده با اتصال چند اتفاق مهم تاریخی در آن دوران، عملکرد شاه ایران را توضیح دهد اما به زعم بسیاری از منتقدان این اثر، این اتفاقات ربط چندانی به کلیت موضوع ندارد و نبودنشان در مستند هیچ ضربهای به آن وارد نمیکرد.
شاید بتوان اتفاقاتی مثل آزادسازی تبریز از شر جداییطلبان کمونیست در سال ۱۳۲۶، حضور مقتدرانه در اروندرود برای مقابله با عراق و اصرار بر حفظ جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی در دهه چهل را به نوعی به ماجرای جدایی بحرین مربوط دانست، (که به درستی میتوان نخ تسبیح بین آنها را از دل تصاویر آرشیوی و متن نریشن تماشا کرد) اما حضور نظامی در عمان و همکاری با امریکا در جنگ ویتنام موضوعاتی است که سند تاریخی محکمی برای آنها نشان داده نمیشود. به طور خاص در رابطه با حضور جنگندههای ایرانی در ویتنام که تصاویر آرشیوی جنگ ویتنام طوری به مخاطب القا میکند که گویی هواپیماهای نظامی ایران در جنگ ویتنام نقش کلیدی داشتند و وظیفه بمباران مردم آن کشور برعهده ارتش ایران بوده است، درحالیکه مطلقاً این طور نبوده است.
مسئله دیگری که باید به آن به عنوان نکته مثبت این مستند اشاره کرد، استفاده درست و بجا از تصاویر آرشیوی است. صحنههای مناسب از حضور امیر بحرین در جشنهای ۲۵۰۰ ساله پهلوی، تصاویر مربوط به حرکت ناو ابن سینا در اروندرود، مصاحبه با فرمانده نیروی دریایی ارتش که به جزیره ابوموسی رفته و پرچم ایران را در بلندترین نقطه این جزیره به اهتزاز درآورده و فیلم سخنرانی محسن پزشکپور در مخالفت با نظر شاه درخصوص جدایی بحرین در مجلس شورای ملی بیست و دوم، از جذابترین لحظات این مستند است که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت.
این مستند اما با وجود تصاویر ویژهای که دارد در همین زمینه با ضعفهایی هم مواجه است. مهمترین مسئله استفاده از ویدئوهایی است که پیش از این در دیگر مستندها استفاده شده است. بخشهایی از تصاویر آرشیوی که در مستند «آسوده بخواب کوروش» میبینیم، پیش از این در آثاری همچون «آقای نخستوزیر» و «در برابر طوفان» استفاده شده و مخاطبی که قبلا این مستندها را دیده، با دیدن این تصاویر تکراری جا میخورد. اگرچه سازندگان مستند «آسوده بخواب کوروش» خود به این حرکت اذعان کردند و چیزی نبوده که بخواهند پنهانش کنند، اما این مسئله باعث نمیشود که عدم تلاش آنها برای به دست آوردن تصاویر ناب و جدید را نقد نکنیم چون اگر چنین حرکاتی باب شود، از فردا باید مستندهای تاریخی – سیاسی را با فیلمها و عکسهای تکراری ببینیم.
بیشتر بخوانید:
سبک روایی ناقص
نکته بعدی در رابطه با نوع روایت مستند است. سازندگان «آسوده بخواب کوروش» تلاش کردهاند با دو زاویه نگاه متفاوت، یک رویداد را بررسی کنند. چنین سبکی اگر در آثار مختلف اجرا میشود معمولا با دو نیت است، یا اینکه به مخاطب طوری القا کند که خودش یکی از این دو روایت را بپذیرد و انتخاب کند که حقیقت کدام است، یا در هر دو روایت نشانههایی قرار میگیرد که در آخر تماشاگر اثر، با یک وحدت رویه مواجه شده با هر دو زاویه نگاه، به یک نتیجه مشترک برسد.
در رابطه با این مستند اما هیچکدام از این اتفاقات نمیافتد، در روایت اول محمدرضا شاه به نوعی یک قهرمان ملی معرفی میشود که در رابطه با ماجرای جدایی بحرین اشتباه کرده و خودش هم از این اشتباه سرخورده است و سعی دارد با اتفاقات دیگر (ماجرای اروندرود، جزایر سهگانه و...) این اشتباه را جبران کند. در روایت دوم هم شاه را فردی میبینیم که کاملا تحت سلطه غرب است و تمام حرکاتش (از پذیرش جدایی بحرین گرفته تا حضور در عمان و ویتنام) برگرفته از خواست امریکاییها و انگلیسیهاست. بعد از این دو زاویه نگاه مخاطب تا حدود زیادی گیج میشود، او در روایت اول و دوم این مستند با مسائلی مواجه میشود که نه دستش را برای انتخاب یکی از روایتها باز میگذارد و نه یک تحلیل واحد به او ارائه میدهد. اگرچه در بخش انتهایی مستند و با صحبتهای هوشنگ طالع و نشان دادن فیلمها و تصاویری از جنایتهای خاندان آل سعود در بحرین، مستندساز سعی دارد نظر نهایی خود را به مخاطب القا کند، ولی این حضور به قدری دیر است که اثرگذاری لازم را ندارد و کمک شایانی به خارج شدن تماشاگر از گمراهی نمیکند.
مستند ۷۸ دقیقهای «آسوده بخواب کوروش» از آن دست آثاری است که با وجود تمام نقاط قوت و ضعفش، در ژانر خود اثر قابل احترامی است. تماشای این مستند برای کسانی که به تاریخ معاصر ایران علاقهمند هستند و دوست دارند اتفاقات ریز و درشت تاریخی دوره پهلوی را بهتر درک کنند مفید خواهد بود.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/