«گلولههای داغ» خنده بر لب و اشک به چشم میآورد/ هرچقدر از راهپیمایی اربعین بنویسیم کم است
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، راهپیمایی اربعین، از آن سوژههای جذابی است که میتواند منبع الهام قصههای فراوانی باشد. میلیونها عاشق با میلیونها داستان مجزا قدم در راه عشق میگذارند و هرکدام برای رسیدن به آنجا و راه رفتن در مسیر کربلا، سختیها و شیرینیها و ماجراهای خاص خود را داشتند.
سال گذشته زمانی که اعلام شد مرزها برای سفر به عراق بسته است و کسی به طور رسمی از ایران نمیتواند برای راهپیمایی اربعین به عراق برود، خیلیها دل شکسته شدند. چه آنهایی که از ماهها قبل نیت زیارت کرده بودند و میخواستند برای اولین بار در سال پربلای ۹۹ به زیارت بروند، چه آنها که سالهای قبل هم به این سفر با برکت میرفتند و هیچ چیز نمیتوانست آنها را از رفتن هر ساله به این مراسم بازدارد. امسال هم که اوضاع به نسبت سال قبل بهتر است و از طریق سفر هوایی میتوان به نجف و از آنجا به کربلا رفت، اما نمیتوان توقع داشت که راهپیمایی اربعین به اندازه سالهای پیش از کرونا باشکوه باشد.
در چنین شرایطی که دلتنگی برای زیارت در دل بسیاری از دوستداران اهل بیت خانه کرده، یک چیز میتواند کمی این دلتنگی را التیام بخشد و آن هم سفر کردن به کربلا به واسطه کتاب است. در طول سالهای اخیر که راهپیمایی اربعین به رویدادی بینالمللی با جمعیتی چند میلیونی تبدیل شده، نویسندگان زیادی به این مراسم پرداختند و کتابهای فراوانی درباره آن نوشته شده است. کتابهایی که اکثر آنها در دنیاهای متفاوتی روایت میشود و زاویه نگاه خاص خود را دارد. یکی از این کتابها «گلولههای داغ» است، اثری از رضا کشمیری طلبه جوانی که یک سفرنامه جذاب از راهپیمایی اربعین است. با نویسنده این کتاب، درخصوص حال و هوای آن، و ویژگیهای معنوی سفر کربلا در ایام اربعین گفتگو کردیم.
این گلولههای داغ
کشمیری، درباره چرایی انتخاب نام «گلولههای داغ» برای کتابش گفت: نام این کتاب از فرمایشات مقام معظم رهبری گرفته شده است. حضرت آقا سال ۵۲ در یکی از مساجد مشهد سخنرانی داشتهاند و در آنجا گفته بودند، در روز اربعین از اقصی نقاط جهان و کشورهای مختلف، زائران به سمت عراق میروند و همه در آن روز در کربلا جمع میشوند. ایشان تمام این افرادی که برای اربعین به کربلا میروند را به گلولههای داغی که به قلب دشمن فرو میرود تشبیه کرده بودند و من نام کتابم را از همین تشبیه برداشتم.
وی با اعلام این موضوع که «گلوله های داغ» در کارگاه خاطرهنگاری مرتضی سرهنگی و با توصیه ایشان شکل گرفت، در مورد ویژگیهای این اثر اظهار کرد: معمولا راهپیمایی اربعین از نجف تا کربلا است، اما پیاده روی ما که در این کتاب به آن اشاره کردیم از مسیر کاظمین تا کربلاست و وقتی ماجرا به شهر مسیب میرسد حال و هوای ویژهای دارد. چون در سالهای اول فارسیزبانان در آن مسیر کم بودند و زمانی که از آنجا میرفتیم اتفاقات جالبی برایمان رخ میداد.
نویسنده «گلولههای داغ» با اشاره به اینکه نوشتن، بازنویسی و اصلاح این کتاب حدود یک سال زمان برد، ادامه داد: سفر اربعین سراسر شیرینی است، سفری با معنویت و عشق به امام حسین (ع). در سفر مربوط به این کتاب، خواهرزادهام نیز همراه ما بود، فرزند شهیدی که از مشکل کمتوانی ذهنی رنج میبرد. حضور او در این سفر ماجراهای بعضا طنزآمیزی را به وجود آورد که در کتاب به آنها اشاره شده است و خواننده احتمالا با خواندن آنها لبخند به لبانش مینشیند. البته در بعضی از بخشهای کتاب با به تصویر کشیدن حس و حال زائران و خادمان آنها، ممکن است عشق و خلوصی در هر دو گروه موج میزند، باعث گریه مخاطب شود. خلاصه که این کتاب خنده به لب و اشک به چشم میآورد.
بیشتر بخوانید:
آرزوی جالب یک عکاس در راهپیمایی اربعین
«پیادهروی بدون پا» روایتی از حرکت یک ویلچر در راه اربعین
محبت امام در دل خادمان
کشمیری درخصوص تاثیرگذارترین خاطره کتابش هم گفت: در شروع پیادهروی ما به پسربچهای برخوردیم که تعدادی از نانهای نازکی که مادربزرگش پخته بود را به زائران میداد. این نانها داغ بود و آنها را روی دستانش بالا و پایین میانداخت. ما خواستیم برای شاد کردن دلش بازی «نان بیار کباب ببر» را به او یاد بدهیم . ابتدا دستش را گذاشت روی دستان من و آرام ضربهای به پشت دستش زدم. بعد من دستانم را چرخاندم، اما هرچه منتظر ماندم روی دستانم ضربهای نزد. بعد از چند دقیقه صبر و حتی اصرار از طرف من، گفت شما زائر امام حسین (ع) هستید، نمیتوانم به شما ضربه بزنم. این خیلی برای ما تکاندهنده بود که این پسربچه تا این حد به سیدالشهدا (ع) محبت دارد که حتی حاضر نیست به شوخی روی دست زائر امام حسین (ع) ضربه بزند.
این نویسنده در مورد حال و هوای معنوی این سفر عنوان کرد: اگر راهپیمایی اربعین را از بیرون نگاه کنید سختیهای زیادی دارد، مخصوصا در سالهای اول که ماشین هم کم و جمعیت زائران زیاد بود و برنامهریزیها به اندازه یکی دو سال اخیر کامل نبود. یادم هست که سالهای اول مجبور بودیم بخشی از مسیر را پشت تریلی بنشینیم. اما این حال معنوی و تحول درونی که با این سفر برای انسان حاصل میشود، چیزی است که با عشق و محبت امام حسین (ع) به این جمعیت میلیونی میرسد. این رویداد، سعفری معنوی است و هرکه رفته باشد آن معرفت موجود در فضای آن را درک میکند. این دو سال که از رفتن به کربلا در این ایام محروم شدیم، ناراحت کننده است و هرچه به اربعین نزدیک میشویم، دلتنگیمان هم بیشتر میشود.
وی افزود: دو سال پیش فکر میکردیم که اوضاع هر سال بهتر شده و مقدمات بیشتری فراهم میشود و در سالهای بعد ۴-۵ میلیون زائر به کربلا میروند. اما اینطور نشد و نمیدانم دو سال گذشته چه مصلحتی داشته که از این فیض محروم شدیم. انشاالله به زودی با واکسیناسیونی که آغاز شده مرز زمینی هم باز شود که واقعا دلتنگیم و از دوری کربلا داغداریم.
گریهای از عمق جان
نویسنده «گلولههای داغ» با دعوت از نویسندگان دیگر برای نوشتن کتاب درخصوص راهپیمایی اربعین اضافه کرد: من از همه دوستانی که دست به این سفر معنوی را درک کردند و دست به قلم هستند، هرچه دیدند را با نوشتن به تصویر بکشند، هرچند ناقص باشد. اگر بیشتر زائرانی که در این سالها به کربلا رفتند، تجربیات خاص خود و حس و حالشان را نوشته بودند، ما کتابهای زیادی درمورد این رویداد داشتیم و آن وقت امکان این بود که گوشهای از این محبت و عشق مردم و زائران حضرت سیدالشهدا (ع) را به تصویر کشید. این اتفاق به قدری بزرگ است که میتوان کتابها و رمانهای زیادی در موردش نوشت، به نظرم هرچقدر بنویسیم باز هم کم است.
کشمیری در پایان صحبتهایش اظهار کرد: این سفر به اندازهای معنوی است که هرکس به محیط آن وارد می شود، تحولی درونی پیدا میکند و این تحول باعث میشود هرچه در مورد راهپیمایی اربعین مینویسد، به دل بنشیند. چون اگر کسی با قلب خود بنویسد و آن نوشته خودش را تحت تاثیر قرار دهد، (یعنی با خواندنش گریه کند و بخندد) خواننده نیز تحت تاثیر قرار میگیرد، از ته دل میخندد و از عمق جان گریه میکند. داستان نویسی امری قلبی و درونی است، نویسنده باید با جان ِ دل بنویسد که روی مخاطبش اثر بگذارد.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/