کیستی حضرت سیدالشهدا(ع) و چیستی قیام عاشورا
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، لیلا نیرومند، در متن پیش رو امام حسین (ع) را از ابعاد و زوایای مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار میدهیم؛ ابتدا میگوییم که حسین (ع) چه کسی است که عالم نمونه آن را هرگز به خود ندیده است! حسین در کجا و کی به شهادت رسیده است که تا هماکنون یادش زنده است! حسین در چه خانوادهای به دنیا آمده و در دامن چه کسی بزرگ شده است؛ که اینگونه الگوی جهانیان قرارگرفته است! و حسین چرا و چگونه به شهادت رسیده است؟ این موضوعات مطالبی است که در سطور زیر به شرح آن میپردازیم.
حسین بن علی بن ابیطالب (ع) که در بین شیعیان امام حسین (ع)، اباعبدالله و سیدالشهداء نیز خوانده میشود، امام سوم شیعیان است که در واقعه عاشورا به شهادت رسید. او فرزند دوم امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) و نوه حضرت محمد (ص) است. پس از برادرش امام حسن (ع) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.
بنا بر گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام (ص) هنگام تولد او، از شهادتش خبر داد و نام «حسین«را به امر خدا بهواسطه جبرئیل، برای او برگزید. رسول خدا، حَسَنَین (امام حسن و امام حسین) را بسیار دوست داشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش میکرد. امام حسین (ع) از اصحاب کِساء و از حاضران در ماجرای مُباهله و یکی از اهلبیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. روایتهای متعددی از حضرت محمد (ص) در فضیلت امام حسین نقل شده است؛ ازجمله آنکه «حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند« و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.»
از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر (ص)، گزارشهای اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امام علی (ع) در کنار پدر بود و در جنگهای آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن (ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. پس از شهادت وی نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادرش وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.
دوره امامت حسین بن علی (ع) با حکومت معاویة بن ابیسفیان همزمان بود. بنا بر گزارشهای تاریخی، امام حسین (ع) در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض کرده است؛ ازجمله پس از کشته شدن حُجْر بن عَدِی نامهای توبیخآمیز برای او نوشت و در ماجرای ولایتعهدی یزید نیز از پذیرش بیعت خودداری کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این اقدام معاویه را نکوهیده و یزید را فردی نالایق خواند و خود را سزاوار خلافت دانست. خطبه امام حسین در منا را نیز موضعی سیاسی در برابر اُمویان به شمار آوردهاند. بااینحال، نقل شده است که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی (ع) احترام میگذاشت.
پس از مرگ معاویه، امام حسین (ع) بیعت با یزید را مشروع ندانست و با توجه به فرمان یزید برای کشتن او در صورت خودداری از بیعت، در ۲۸ رجب سال ۶۰ ق از مدینه به مکه رفت. در مدت چهار ماه حضور در مکه، نامههای فراوانی از سوی مردم کوفه برای پذیرش زمامداری دریافت کرد و پسازآنکه فرستادهاش مسلم بن عقیل همدلی کوفیان را تأیید کرد، در ۸ ذیالحجه، پیش از آنکه از پیمانشکنی بعدی کوفیان و شهادت مسلم باخبر شود به سمت کوفه حرکت کرد.
وقتی ابن زیاد والی کوفه از حرکت حسین (ع) به سمت کوفه باخبر شد، لشکری به سوی او فرستاد و پسازآنکه سپاهیان حُرّ بن یزید راه را بر او بستند، چارهای نداشت جز آنکه مسیر خود را به سمت کربلا تغییر دهد. در روز عاشورا میان امام حسین و یارانش با لشکر کوفه به فرماندهی عمر بن سعد جنگی درگرفت که به شهادت امام سوم شیعیان و یارانش انجامید. پسازآن، زنان و کودکان و امام سجاد (ع) که در آن روزها بیمار بود، به اسارت درآمدند و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین و یارانش روز ۱۱ یا ۱۳ محرم، توسط عدهای از قبیله بنیاسد در کربلا به خاک سپرده شد. با این فلسفه حسین به دنیا آمد و در نزد پدر، مادر و پدربزرگ پرورانده شد و اینگونه به مقام شهادت نائل گردید. از این ماجرای بهیادماندنی و منحصر به فرد خیلی وقت است که میگذرد و روزها همچنان از پی هم میگذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه میرسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام میرسد و نوای «یا حسین» گوش جان را نوازش میدهد. زمزمهای که همواره ورد زبان ملت ایران بوده و با نشئت گرفتن از زمزمهها و نام حسین (ع) بود که توانستند چنان حوادثی را بیافرینند؛ بهطوریکه با گذشت زمان هنوز فعل حسینیشان در اذهان حک شده باقی مانده است.
امام حسین (ع) به همراه ۷۲ تن از یاران صدیقش حماسهای خلق کرد که حتی با یادآوری آن میتوان به عظمت این نهضت حسینی پی برد و برای حرکتها و مبارزات ظلمستیزانه بعدی، در طول تاریخ پس از امام (ع) و یارانش الگویی باشد تا دیگران راه مقدس وی را در پیش گیرند و یادش را برای همیشه زنده نگه دارند. درباره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشتهاند. باز هم جای گفتن و نوشتن باقی است، چرا که این رویداد از چنان ابعاد بزرگ و گستردهای برخوردار است که هر چه بیشتر به تحلیل و بررسی آن پرداخته شود زوایای جدیدتر و تازهتری از آن آشکار خواهد شد. عاشورا، نه یک حادثه که یک فرهنگ است، فرهنگی برخاسته از متن اسلام ناب که نقش حیاتی را در استحکام ریشهها، رویش شاخهها و رشد میوههای آن ایفا کرده است. عاشورا هیچگاه در محدوده زمان و جغرافیای خاصی محصور نمانده است، بلکه همواره الهامبخش تشیع در راستای حرکتها، جنبشها و قیامهای راستین شیعه، در برابر کانونهای ظلم و کفر و نفاق بوده است. قیام عاشورا از سال ۶۱ هجری تا امروز همچون چشمهای جوشان و خروشان از آب زلال و گوارای خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب کرده و الهامبخش بسیاری از نهضتهای حقّ علیه باطل بوده است. انقلاب اسلامی ما نیز، به رهبری امام خمینی (ره) از عاشورای حسینی الهام گرفته است. وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام خمینی (ره) نیز این مفاهیم را بیان میدارد: که هر کس خود را بیشتر برای ظلم محیا کند، ظالم بیشتر میشود و اگر در برابر ظالم ایستادگی کنید ظلم از بین میرود.
وظیفه نسل جوان چیست و چگونه باید عمل کند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که نسل جوان باید با نگاه و مطالعه جامع و کامل درباره امام حسین (ع)، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت بهعنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن درباره انگیزه حرکت خویش بیان کرده است، به فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی شناخت پیدا کند. در اینجا ضرورت دارد که به یکی از خطبههای امام حسین اشاره شود که در آن با زبان شیوای خود علت و انگیزه قیام را بهخوبی تشریح میکند.
اباعبدالله در خطبهای که پس از برخورد با حرّ بنیزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر (ص) چنین بیان کردند:
«ای مردم! رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول خدا (ص) مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار میکند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، بر خدا است که او را در جایگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (ای مردم) بدانید که اینها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نمودهاند، درآمدهای عمومی (بیتالمال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کردهاند و من شایستهترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم. »
از این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا (ع) را میتوان این امر دانست که حاکمان بنیاُمَیّه (بهویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شدهاند: فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آوردهاند؛ فساد را (در زمین) آشکار کردهاند؛ حدود الهی را تعطیل کردهاند؛ بیتالمال را به خود اختصاص دادهاند؛ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کردهاند.
با بررسی این خطبه نتیجه میگیریم که نهضت عاشورا بهمانند انقلابی بزرگ، با هدف احیای احکام دین و زدودن انواع انحرافات دینی و سیاسی در سال ۶۱ هجری قمری، به رهبری حسین بن علی علیهالسلام به وقوع پیوست. آن حضرت وقتی اساس اسلام را در خطر دید، همراه یاران اندک ولی باایمان خود، به مبارزه با یزید و سپاه سنگ دل او برخاست و کربلا را در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری به صحنه درگیری حق و باطل و روز جانبازی و فداکاری در راه دین و عقیده تبدیل ساخت؛ به گونهای که دامنه تأثیر آن تا ابدیّت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشت که همهساله عاشقان حقیقت، دهه محرم و بهویژه روز عاشورا را روز اظهار ارادت به اسوه جهاد و آزادگی و شهادت قرار میدهند و به بزرگ داشت خاطره این حادثه مهم تاریخ بشر میپردازند.
* لیلا نیرومند، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/