کدام فیلمهای ایرانی مرمتشده در جشنواره جهانی فیلم فجر اکران میشوند؟ / فرصتی برای خاطرهبازی و آموختن از آثار پیشین
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر از روز چهارشنبه پنجم خردادماه ۱۴۰۰ کار خود را آغاز کرد. این دوره از جشنواره به دبیری محمد مهدی عسگرپور از پنجم تا هفدهم خردادماه برگزار میشود. سه مجموعه پردیس سینمایی چارسو به عنوان سالن اصلی جشنواره، پردیس سینمای آزادی و سینمای روباز کانون، در این دوره میزبان علاقهمندان به سینما خواهند بود.
یکی از بخشهای جذاب جشنواره جهانی که در ادوار گذشته هم با استقبال علاقهمندان سینما مواجه شد، نمایش فیلمهای کلاسیک مرمتشده است. در هر دوره از جشنواره تعدادی از این آثار که هم شامل آثار کلاسیک خارجی و هم فیلمهای خاطرهساز داخلی میشود، در چند نوبت به نمایش در میآیند.
در دوره قبلی جشنواره، فیلمهایی نظیر «درسو اوزالا» به کارگردانی آکیرا کوروساوا، «جادههای سرد» مسعود جعفری جوزانی، «استاکر» آندری تارکوفسکی، «پرده آخر» واروژ کریم مسیحی، «دونده» امیر نادری و «طلسم» داریوش فرهنگ، «دیدهبان» ابراهیم حاتمیکیا در همین قالب به نمایش درآمدند.
متولی آمادهسازی فیلمهای کلاسیک ایرانی در این بخش فیلمخانه ملی است که وظیفه حفظ، نگهداری، مرمت و احیای آثار فیلمخانهای شامل فیلمهای آموزشی، سینمایی، خبری، مستند و پویانمایی را به عهده دارد همچنین مواد و مقولاتی که بهنوعی با فیلم و سینما در ارتباطند، مانند پوستر عکسهای صحنه، آنونس (نمونه فیلم) و اسناد و مدارک سینمایی نیز در این دایره میگنجند.
امسال نیز در این قالب، نسخه باکیفیت آثاری چون «نان روزانه ما» (کینگ ویدور)، عصر باشکوه (فرانسیس رویسر)، نقشهبرداران (میشل سوته) سرنوشت یک انسان (سرگئی باندارچوک) و «چهارصد ضربه» (فرانسوا تروفو) در حال اکران هستند.
در ادامه، فیلمهای ایرانی این بخش را که از بین آثار ماندگار سینمای ایران در دهه های مختلف انتخاب شده است از نظر میگذرانیم.
دختر لُر/ اردشیر ایرانی/ سال ساخت: ۱۳۱۲ شمسی
نمایش نسخه مرمتشده اولین فیلم ناطق فارسی بهصورت کامل را میتوان یکی از جذابیتهای اصلی بخشهای جانبی این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر دانست.
این فیلم در سال ۱۳۱۲ شمسی توسط اردشیر ایرانی در استودیو امپریال فیلم در بمبئی ساخته شد. این فیلم در بین عوام با عنوان «جعفر و گلنار» شناخته میشود و در آن عبدالحسین سپنتا، روحانگیز سامینژاد، هادی شیرازی و سهراب پوری ایفای نقش میکنند. نقشهای فرعی را خود سپنتا با تغییر صدا و لحن صحبت میکرد.
فیلمبرداری این فیلم هفت ماه به طول انجامید در ۳۰ آبان سال ۱۳۱۲ نمایش فیلم در سینما مایاک در خیابان لالهزار آغاز و با استقبال بیسابقهای روبرو شد، از دی ماه همان سال نیز به مدت ۱۲۰ روز در سینما سپه اکران شد و حتی سال بعد یک ماه در سینما مایاک و ۵۰ روز در سینما سپه نمایش مجدد یافت و نمایش سومی نیز در سینما سپه داشت.
در آن زمان که ایرانیان عمدتاً برای تماشای کمدیهای کوتاه اروپایی و فیلمهای انیمیشن سیاسی به سینما میرفتند، اکران این فیلم موجب شکوفایی صنعت نوپای سینما در ایران شد. نقش اساسی در تهیه این فیلم، به سپنتا تعلق داشت، در واقع کارگردانی هنری فیلم دختر لر با سپنتا و کارگردانی فنی با اردشیر ایرانی بود. سپنتا پس از مطالعه درباره سینما به صورت تئوری، سناریو (فیلمنامه) فیلم را نوشت، مشکل اساسی ایرانی و سپنتا در تهیه فیلم، انتخاب بازیگران بود که باید با زبان فارسی آشنا بودند، پس از جستوجوی بسیار، سرانجام همسر یکی از کارمندان استودیو به نام روحانگیز سامینژاد برای ایفای نقش دختر لر برگزیده شد.
بدوک/ مجید مجیدی/ سال ساخت ۱۳۷۰
«بدوک» نخستین فیلم بلند سینمایی مجید مجیدی در مقام کارگردان است که اولین بار در سال ۱۳۷۰ در دهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. فیلمنامه بدوک را مجید مجیدی با همکاری سید مهدی شجاعی نوشته است. این فیلم روایتگر زندگی سخت یک خواهر و برادر در جنوب شرقی ایران است.
به خاطر خشکسالی در روستایی در سیستان و بلوچستان، فقط حیدر با دو فرزند خردسالش، جعفر و جمال در روستایی ماندهاند. حیدر با ریختن چاه آبی که در حال حفر آن بود کشته میشود. جعفر و خواهر کوچکش جمال پیاده به سوی شهر میروند. در راه رانندهای آنها را پیدا کرده و به یک قاچاقچی به نام عبدالله میفروشد. پسر را برای آوردن جنس قاچاق به پاکستان میبرند و دختر را برای فروش به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس میفرستند. حال جعفر به دنبال راهی برای فرار از دست عبدالله و نجات خواهر کوچکش است.
محمد کاسبی، مهرالله مزاری، اللهنور براهویی، عیدوک مقدم و مریم طهان بازیگران این فیلم هستند.
مجید مجیدی در گفتوگویی که در حاشیه برگزاری جشنواره امسال با شادمهر راستین داشت، درباره شرایط ساخت این فیلم گفت: ساخت «بدوک» به اواخر دهه ۶۰ برمیگردد. آن دوره من در حوزه هنری، مسئول برگزاری جُنگ ادبی هنری در استانهای مختلف بودم. این جنگ ادبی هنری تحت عنوان عصر سوره، یکبار قرار بود در سیستانوبلوچستان برگزار شود. من یک هفته جلوتر به آنجا رفتم تا مقدمات اجرایی را فراهم آورم. قرار بود این سفر دو، سه روزه باشد اما تبدیل به سفری دو هفتهای شد، فضای آنجا من را درگیر کرد، چون جغرافیای خاصی داشت ولی شرایط مرزی و جغرافیایی که دارد ویژه است. آن زمان، تعداد زیادی از بچهها بودند که از مرز میرجاوه خارج میشدند و جنس میآوردند. احساس کردم بهعنوان فیلمسازی که از ابتدا دغدغه کودکان را داشتم باید فیلمی بسازم، البته این دغدغه به دوران نوجوانی من برمیگردد.
وی همچنین افزود: واقعاً اگر حمایت آقای آوینی نبود، شاید این فیلم به مرحله عرضه نمیرسید. آقا مرتضی، خودش حوزه را اقناع کرد. یادم است از این فیلم ایرادهای اساسی گرفتند و ۱۱ مورد به آن اصلاحیه زدند. وقتی فیلم به کن رفت، برخی گفتند که فیلم سیاهی ساختهایم. بعد از آن چند باری جلوی رفتن فیلم به جشنوارهها را گرفتند و بعد از آن هم سه سال جلوی فیلمسازی من را گرفتند. «بدوک» سرنوشت عجیبی داشت اما برای من از منظری با آن اتفاقات خوبی افتاد، «بدوک» که ساخته شد این اتهام به ما وارد شد که سیاهنمایی کردهایم. من «پدر» و «بچههای آسمان» را در یک سال نوشتم هر دو فیلمنامه در حوزه رد شد، در آنجا کارگاهی با حضور آقای افخمی، جوزانی، میرباقری، اربابی و... بود اما وقتی موضوع فیلمنامهها را مطرح کردم، هیچکس نگفت این فیلمنامهها بد هستند.
«آن سوی آتش» / کیانوش عیاری/ سال ساخت: ۱۳۶۶شمسی
«آن سوی آتش» بعد از «تنوره دیو» و «شبح کژدم» سومین فیلم بلند کیانوش عیاری در جایگاه کارگردان است. در این فیلم که در مناطق نفتخیز اطراف اهواز فیلمبرداری شده و داستان آن نیز در چنین جغرافیایی سخت و خشنی می گذرد.
خسرو شجاعزاده. سیامک اطلسی، عاطفه رضوی، نعمتالله لاریان، مهرداد وفادار، کاظم وفادار و پروین سلیمانی بازی کردهاند.
عیاری در این فیلم ادای دینی به زادگاه خود خوزستان داشته است. او در پی آن بود تا نشان دهد که وجود منابع زیرزمینی و ثروتی سرشار همچون نفت، صرفاً یک هسته زیبا و جذاب دارد و پوسته بیرونی آن برای افراد بومی چیزی جز فقر و سختی ندارد.
در داستان این فیلم آمده است: نوذر پس از آزادی از زندان به سراغ برادر خود، عبدالحمید، میرود تا سهم خود را از پولی که شرکت نفت بابت تصاحب خانه آنها پرداخته بگیرد. عبدالحمید نگهبان شرکت نفت است. نوذر بهعنوان کارگر حفاری در شرکت نفت مشغول کار میشود و به آسیه، دختر لال شیرفروش، دل میبندد. عبدالحمید از علاقه نوذر به آسیه خبردار میشود و برای آن که از شر نوذر خلاص شود، از مادرش می خواهد که دختر را برای نوذر خواستگاری کند. نوذر از غیبت برادر استفاده می کند و اتاقکش را به هم میریزد. عبدالحمید با نوذر گلاویز می شود و ...
«سفر سنگ» / مسعود کیمیایی/ سال ساخت ۱۳۵۶
فیلمنامه «سفر سنگ» به قلم بهزاد فراهانی است و مسعود کیمیایی آن را کارگردانی در داستان این فیلم میخوانیم: ارباب روستا، سالهاست که مالک تنها آسیاب آبادی است و مردم را استثمار میکند. او درضمن از ساختهشدن آسیابی که بتواند منافع مردم را تأمین کند جلوگیری میکند. مدتهاست که مردم روستا سنگ عظیمی را برای آسیاب تراشیده و آماده کردهاند، اما برای حملش ایادیِ ارباب همیشه مانع شدهاند. بالاخره یک کولی به روستا میآید. ورود کولی به روستا احساسات فروخفتهٔ مردم را بیدار میکند؛ ولی اکثریت جرئت همراهی با او را ندارند و بیتفاوت با سخنانش روبهرو میشوند.
سعید راد، گیتی پاشایی، فرزانه تأییدی، حسین گیل، امرالله صابری و جعفر والی از جمله بازیگران این اثر هستند.
تماشای فیلمهای کلاسیک چه در سطح شاهکارهای سینمایی دنیا و چه در قالب فیلمهای خاطرهانگیز ایرانی علاوه بر حظ وافری که نصیب مخاطبان میکند، میتواند فرصت مرور عناصر محتوایی و شکلی فیلمهای برجسته تاریخ سینما را به آنها بدهد. به ویژه این که بدانیم اغلب این فیلمها و نه همه آنها گفتمان حاکم بر روزگار عصر خویش را نمایندگی میکنند.
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/