علوم انسانی تنیده شده با سنت و تاریخ
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، طرفداران علوم انسانی غربی در ایران معتقد هستند که علوم غربی بنا بر کشفیات و عینیت واقعی شکل گرفتهاند، و اساسا علم برای علم باید فارغ از درگیریهای فرهنگی یا ایدئولوژیک باشد و در عین حال مبانی علوم اسلامی، نظری و تنها برپایه مباحث معرفتی است و قابلیت کابرد ندارد. اما در بین اندیشمندان غربی کسانی هستند که به طور صریح به اختصاصی بودن علوم انسانی غربی به جامعه غربی اذعان دارند. نمونه آنها امیل دورکهیم است که دانش جامعهشناسی خود را آزمون و پاسخی به نیازهای روز جامعه غربی میداند. شمار دیگری از اندیشمندان ایرانی نیز موافق نظر دورکهیم هستند
رضا داوری اردکانی، استاد فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم ایران درباره نسبت علوم انسانی غربی با جامعه و زمان ما معتقد است علوم اجتماعی همیشه و همهجا نمیتوانسته وجود داشته باشد به عنوان مثال در قرون وسطی نمیتوانستیم علوم اجتماعی داشته باشیم چرا که انسان قرون وسطی انسان دیگری و عالم قرون وسطی عالم دیگری بوده و هر عالم، علمها و قولها و زبانها و فعلهای خاص خودش را دارد و هر قول و فعل و رسم و سنتی را نمیشود از عالمی به عالم دیگر برد.
در همین رابطه حسین کچویان جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران میگوید: بشر سنتی در پی سازگاری با این عالم است. فرآیند شکلگیری علوم اجتماعی مدرن، فرآیند غیرانسانی کردن، فنی کردن و غیراخلاقی کردن انسان است، یعنی علوم مدرن برای اینکه بتواند در حوزه اجتماعیات شکل بگیرد باید انسان به غیر انسان مبدل میشده و دستگاه رفتاری انسان که عناصر اصلی آن آگاهی و اراده و اخلاق است را حذف میکرده است یعنی اگر انسان براساس این سه عنصر عمل کند دیگر علم مدرن و یکنواختیهایی که به دنبال آنها است، نمیتواند شکل بگیرد.
کچویان میافزاید: یکنواختیهایی که علم مدرن به دنبال آنها است و به شکل تجربی میخواهد آنها را به دست بیاورد براساس فرض اراده نداشتن انسان، میتواند به آنها دست یابد و طلب علم طبیعی از جهان انسانی مستلزم یکسان کردن جهان انسانی با جهان طبیعی است و فرض شود آگاهی و اراده انسان در آن مداخله نمیکند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در ادامه میگوید: اما بشر سنتی دنبال هماهنگی و سازگاری همراهی با عالم است و غایت خود را در آن میبیند و دنبال حقیقتی میگردد که این امکان را به او بدهد و به بیان اسلامی در جستجوی قرب به خدا است. مسلم یعنی کسی که به قوانینی که خدا در عالم ایجاد کرده سر میگذارد و سعی میکند از آن تجاوز نکند و آن را میپذیرد و متناسب با آن عمل میکند.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ادامه میدهد: در این نگاه حقیقت مطلوب حقیقتی است که انسان را به این امکان برساند و انسان تبدیل شود در این منطق حقیقت درست حقیقتی نیست که بتوان بیشتر خورد و لذت برد و بر این عالم مسلط شد.
عبدالحسین کلانتری جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز معتقد است علوم انسانی تنیده شده با سنت و تاریخ خود هستند و علوم انسانی و علوم اجتماعی را خارج از سنت خود نمیتوانیم بفهمیم و به کار ببریم چون در سنت و تاریخ دیگر با انسانها در تراز دیگری مواجهیم.
این استاد جامعهشناسی میگوید: هنوز ربط علوم انسانی مدرن را با خودمان مشخص نکردهایم. چیزهایی میخوانیم اما ربط آنها با شرایط تاریخی، فرهنگی و تاریخ ما چیست و چه مشکلی را میتواند حل کند؟ ارتباط نظریات علوم اجتماعی مدرن و روانشناسی و اقتصاد و مدیریت و جامعهشناسی و ... با ما و شرایط ما چیست؟ اساسا نسبتی با ما دارند یا با ما میتوانند نسبتی برقرار کند؟
حجتالاسلاموالمسلمین پارسانیا، جامعهشناس و عضو هیت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره میگوید: جهان مدرن و جهان غرب که بستر تکوین علوم انسانی موجود هستند و من و شما نظریههای آن را فرامیگیریم، جهانی است که در درون فرهنگ خود، این نظریهها را براساس نیازهایی که داشته، شکل داده است و برای نیازهای اقتصادی و سیاسی خودش آنها را به کار گرفته است لذا هیچگاه احساس چالش نکرده است.
حجتالاسلاموالمسلمین پارسانیا میگوید: اگر این رشته جامعهشناسی در غرب به وجو آمده برای اینکه مشکلات عرصه کار و شغل و شهر و روستا و امور اجتماعی دیگر خودش را با آن حل کند اگر هر رشته فنی به وجود آمده برای آن بوده که نیاز فنی و اقتصادی را در آن جامعه تامین کند، لذا نظریهپردازان جهان غرب وقتی هم که درباره رشتههای مختلف و از جمله علوم انسانی میاندیشند، نسبت فرهنگی که در این رشتهها شکل گرفته مسئلهشان نیست.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در ادامه میافزاید: اما موضوع برای ما فرق میکند و وقتی نظریههایی از آن سوی جهان به جامعه ما وارد میشود که در ارتباط با بسترهای فرهنگی خودش به وجود آمده اولین مسئله ما نوع تعامل این نظریهها با فرهنگ ما است و اگر میخواهیم درباره رشته خودمان بیندیشیم یکی از پرسشهای جدی این است که این رشته چه نسبتی با فرهنگ ما دارد؟
انتهای پیام/۴۱۰۷/
انتهای پیام/