سمیه مهری
؟؟؟
- آن علمی که در جهان راجع به تاریخچه تئاتر خیابانی وجود دارد، اینکه اصلاً چرا از تئاتر خیابانی؟ چون من یک آدمی هستم که از تئاتر صحنهای شروع کردم، هنوز هم سالی یکی دوتا کار صحنهای را میبندم و تئاتر خیابانی را آن موقع خیلی به صورت موقتی شروع کرده بودم، بنا به یکسری از شرایط دوست داشتم که تجربه کنم چون خیلی شخصیت کنجکاوی دارم نسبت به خیلی از مسائل، اگر دیده باشید بازیگری میکنم، کارگردانی میکنم، نویسندگی میکنم و دلم میخواهد آن قضیه را تجربه کنم.
و زمانی که آمدم درون آن دیدم خب حالا دیگر الان که میخواهی کار کنی دیگر نمیشود چشمبسته کار کنی. یادم است که رفتم از روابط عمومی اداره مرکز هنرهای نمایشی که آن موقع آقای نخعی بودند رفتم یک مجموعه سیدی از آنها گرفتم و کارهای 10 سال گذشته جشنواره فجر را نشستم دیدم به خاطر اینکه شخصیتم یک مقدار جستوجوگر است میخواستم اصلاً ببینم چیست؟ چه کسی از کجا شروع کرده؟ کارها چه شکلی هستند؟
دیدم که کارها دارد با عناوین و اسمهای مختلف مرتب تکرار میشود. حالا طرح و ایدهها از آقای فلانی به فلانی منتقل میشود، این کار اجرا میشود. بعد جشنوارههای دیگر را پیگیری کردم.
بچههای تئاتر خیابانی خیلی محجور هستند و اگر کاری تولید میکنند به دلیل آن کمکهزینههایی که خیلی کم است، مجبورند 10 تا 12 جشنواره بفرستند.
حالا یک اتفاق و ترفندی وجود دارد که کار را تغییر نام میدهند و در جشنوارههای مختلف میفرستند.
دیدم واقعاً داشتههای ما در تئاتر خیابانی خیلی کم است. شروع کردم به خواندن کتاب و این را به شما بگویم که ما اصلاً منبع علمی راجع به این رشته نداشتیم.
یک کتاب بود از خانم پری دخت زاهدی، من با تلاش خیلی زیاد توانستم سهتا کتاب را پیدا کرده و بخوانم.
این کتابها هم خیلی محدود بودند. کتاب خانم پری دخت زاهدی یک کتاب بود راجع به تاریخچه تئاتر خیابانی که مثلاً در آمریکا چه اتفاقی افتاده، در شوروی چه اتفاقی افتاده.
یک کتاب بود از دین مین سون مترجمش خیابان شیرین بزرگمهر بود به نام تئاتر خیابانی.
کتاب دیگری به نام کتاب بیرونی و روند شکلگیری آن از محمد مظفری بود.
یعنی کل منابع ما راجع به تئاتر خیابانی در این سه کتاب خلاصه میشود.
در رشتههای دانشگاهی که آموزش تئاتر داریم، آموزشگاههای آزاد و اینها نه، واحد تئاتر خیابانی هم داریم؟
- حالا راجع به این هم یک توضیح کامل به شما بدهم. این بحث را تمام کنم، آن هم یک ماجرای خیلی پیشرفته دارد.
من دیدم کتاب آقای محمد مظفری چاپ بوشهر بود. مشخصات کتاب این است که نشر بوشهر، دریانورد، 1397.
کتاب تئاتر بیرونی هم که راجع به کلیتهای تئاتر بیرونی انتشار پیدا کرده بود مال دانشگاه هنر و سال 1380 بود.
یکی از کتابهایی که به درد میخورد همین کتاب آقای محمد مظفری بود که متأسفانه چون ناشر شهرستان بود اصلاً پخش خوبی نداشت.
یکسری مقالات را خواندم دیدم که عزیزانی که مقاله نوشته بودند اولاً که خیلی لطف کرده بودند ولی تعداد آنها هم بسیار محدود بود. یعنی شما اگر میخواستید سر و ته تئاتر خیابانی را روی هم بگذارید، با چهار جلد کتاب، 20 تا مقاله که در مقالات هم اصلاً مدام تکرار اتفاق میافتاد. یعنی یک مبحثی را آمده بودند، اصلاً راجع به خیلی از مباحث صحبت نشده بود مثل کارگردانی تئاتر خیابانی، مثل بازیگری تئاتر خیابانی، مثل طراحی فضا در تئاتر خیابانی، شما هیچ مطلبی را پیدا نمیکردید که راجع به اینها به شما توضیح جامعی داده باشد.
اصلاً چرا تئاتر خیابانی؟ چرا کسی که تئاتر خیابانی کار میکند باید جامعهشناسی را بداند؟
من به خواهرم که در آمریکا زندگی میکند پیام دادم گفتم برای من یک IP بگیرد، میخواهم مقالات را بگیرم ترجمه کنم ببینم چه مقالاتی وجود دارد.
یکسری مقالات برای من فرستاده شد و من مرتب اینها را خواندم، البته IPهایی هم که من میگرفتم خیلی گران بودند، آن موقع هر IP که من میگرفتم 99 دلار بود.
دسترسی خیلی سخت بود. بعد فکر کنید من به هر دری زدم تا بتوانم یکسری مطالب پیدا کنم.
خودم هم یکسری تجربیات در زمینه تئاتر خیابانی داشتم. گفتم اینکه من این همه گشتهام، خب شاید خیلی از امکاناتی که برای من هست برای خیلی از آدمهای دیگر نباشد. گفتم چرا تمام این چیزهایی که من پیدا کردهام به اضافه تجربیات خودم را یک کتاب نکنم و در اختیار آدمهای دیگر قرار ندهم؟! که اگر یک آدمی بخواهد بداند که تئاتر خیابانی چیست، یک کتاب جامع باشد که بداند این است، از اینجا شروع شده است، در کشورهای مختلف چه اتفاقی افتاده، مثلاً در ایران چه تحولاتی دربارهاش اتفاق افتاده، چرا اصلاً باید تئاتر خیابانی باشد؟
من با شهرام کریمی که دوست صمیمی و در واقع برادر بزرگ من است صحبت و مشورت کردم و او هم با این قضیه خیلی موافق بود و گفت که حتماً شروع کنید به انجام دادن این کار و من حمایت میکنم.
من شروع کردم ریز به ریز مطالب را گردآوری کردن و دور هم قرار دادن و ویراستاری کردن و نوشتن و فرستادن برای ایشان.
حالا یک جاهایی با هم اختلاف نظر داشتیم. یعنی بارها و بارها نوشتههای من را خط میزد میگفت که این نباید اینجوری باشد، برو درست این را پیدا کند. این یک مقاله نمیتواند برای تو مرجع باشد. باید این را از دیدگاه پنج، 6 نفر آدم بیاوری.
مثلاً در تئاتر خیابانی تا همین چند سال پیش بین نویسندگی و طرح و ایده یک مسئله داشتیم که اختلاف نظر بود. میگفتند نویسندگی تئاتر خیابانی یا طرح و ایده تئاتر خیابانی؟
من آمدم این را واضح توضیح دادم که اصلاً چرا طرح و ایده؟
کلاً حدود یک سال و نیم وقت من را گرفت و متأسفانه یا خوشبختانه آقای شهرام کریمی خیلی آدم سختگیری بودند در این 0706 (آقا مرتضی وسط صحبت یارو گفتی بله بله، صحبتش فید شد) خیلی سعی کردند بیرحمانه قلع و قمع کنند تا آن چیزی که قرار است حاصل زحمت ما باشد، به عنوان یک چیز خیلی تر و تمیز در اختیار آدمها قرار بگیرد.
از اینجا شد که این کتاب را شروع کردم و به نقطهای رسید که از امروز هم که پنجم اردیبهشت ماه است، پیشفروش اینترنتی کتاب در سایت نشر 0730 رفت و بچهها میتوانند سفارش داده و آن را تهیه کنند.
در فضای دانشگاهی چطور؟ آیا مرجع خاصی داریم؟ آیا این کتاب میتواند به عنوان ...
- چون تئاتر خیابانی از یک زمانی برای خودم دغدغه شد به دلیل اینکه تئاتر خیابانی مختص یک عده آدم بود.
یک عده آدم میآمدند کار میکردند، آدمها از این جشنواره به جشنواره بعدی منتقل میشدند. یک تحقیق نشان میدهد که در چندین سال گذشته، در 15 تا 17 سال گذشته یک عده آدم خاص هستند که دارند تئاتر خیابانی کار میکنند.
یعنی اسامی جشنوارهها را شما زیر و رو کنید شاید یک یا دو اسم جابهجا شود. شاید یک کسی 0824، شاید یکی کار نکرده ولی بقیه اسامی، این اسامی هستند که دارند کار میکنند.
خب این از یک طرف قابل تقدیر است که بچهها اینقدر پیگیر هستند ولی از یک طرف هم متأسفانه یک مسئلهای وجود دارد، البته اینکه میگویم پیگیرند منظورم ممارست کسانی است که در این کار کسوت دارند و 0843
از یک طرف هم ورود افراد جدید به این حرفه بسته است. اگر آدمی با ایده و طرحی جدید و کاری جدید بیاید، با مخالفت عمومی آدمهایی که در این حرفه هستند مواجه میشوند که حق من است که باید بروم! استعداد جدید نباید بیاید!
یک چرخه بسته است.
- بله. من به این نتیجه رسیدم که باید بیایم و یک ذره بنایی در تئاتر خیابانی کار کنم و از زیرساخت شروع کنم.
شروع کردم با یکی از دوستان نازنین دانشگاهیام، آقای دکتر عبداللهی، خانم دکتر صافی و چندتا دیگر از دوستانی که مسئولیت داشتند و رئیس دانشکده بودند و دانشگاه بودند صحبت کردم برای اینکه اصلاً ما به صورت مجاز یک رشتهای به اسم تئاتر خیابانی داشته باشیم.
شما نگاه کنید اصلاً این بچههای دانش آموخته تئاتر هم در تئاتر خیابانی متأسفانه جز آن دو واحدی که پاس میکنند که اغلب اساتید این رشته هم بچههای تئاتری هستند ولی متأسفانه از 1000 هستند دارند کار میکنند.
برای دانشجویی که وارد میشود، خب یک دو واحدی دارد که اصلاً این دو واحد او را به سمت تئاتر خیابانی جذب نمیکند.
شاید برای شما جالب باشد که این مثال را برایتان بزنم که تئاتر خیابانی در سایر کشورهای دنیا تئاتری است که افراد بسیار حرفهای آن را کار میکنند.
یعنی اگر بازیگری در تئاتر صحنهای بسیار قدرتمند بدرخشد، کارگردانی در تئاتر صحنهای موفق باشد، میتواند در تئاتر خیابانی هم کار کند و تجربه کسب کند.
اما دیدگاه و ایدئولوژی که ما در ایران داریم این است که از سر نداشتن سالن، دوستان میآیند به کار تئاتر خیابانی.
یعنی برعکس است، میگویند که تئاتر خیابانی میشود مقدمهای برای تئاتر صحنه در کشور ما.
- بله. دقیقاً این ایدئولوژی اشتباهه است که داشتم عرض میکردم. خب این به دلیل عدم شناخت همین مسئله است.
من سعی کردم یک پروپوزال تهیه کنم. اهمیت اصلاً ورود تئاتر خیابانی به دانشگاه را اعلام کنم که چرا اصلاً باید وارد شود؟
یکسری از مسائل را در این پروپوزال توضیح دادم، ارسال کردم، بعد شرح درس دادم. اصلاً ما مثلاً بچهها که به دانشگاههایی که وارد میشوند، رشته بازیگری داریم، کارگردانی داریم، زیرمجموعههایی که وجود دارد، ولی هیچ رشته تخصصی برای تئاتر خیابانی نداریم و این خیلی بد است.
خیلیها استنادشان به این است که در خیلی از کشورهای دنیا هم این را نداریم ولی آنجا حداقل 1139 اتفاق افتاده. ما میتوانیم پیشقدم باشیم در ؟؟؟ یک رشته تئاتری که میتواند یک جامعه را نجات دهد. میتواند بمب اتم ؟؟؟ باشد. میتواند فرهنگ تئاتر دیدن را به ما نشان دهد.
من در ضرورت تئاتر خیابانی 1200
خب وقتی این مسئله اینقدر وجود دارد، البته منظورم از تئاتر خیابانی، تئاتر بیرونی است چون الان تئاتر خیابانی یک رشته نوپا است. آمدم گفتم که اصلاً چرا باید باشد؟
من این کارها را کردم و سعی کردم که حداقل در راستای جا انداختن این هنر یک خدمتی کنم، چه دوباره در این رشته کار کردم، چه کار نکردم ولی سعی کردم این زیربنا را بسازم و در چندین دانشگاه از من دعوت شد که بروم و رشته تئاتر خیابانی را تدریس کنم ولی همه اینها را گذاشتم برای اینکه این مسئله اول پیش برود و ما به آن جایگاهی که میخواهیم، به آن آموزشی که میخواهیم، آن رشتهای که میخواهیم اضافه کنیم برسیم و بعد من بخواهم کارم را بکنم.
اما خب طی این 6، هفت سال، فکر میکنم از سال 93 وارد تئاتر خیابانی شدم، قبلش بازی داشتم ولی نه به صورت حرفهای ولی در واقع اگر بخواهم فعالیتم در تئاتر خیابانی را بگویم 93 بوده. در این هفت سال من باید یک کاری میکردم برخلاف کارهای کلیشهای که اتفاق میافتد. برخلاف اتفاقاتی که بود. همه دغدغه این را داشتند که از کدام جشنواره به کدام جشنواره بروند.
سعی کردم حداقل در راستای این رشته چهارتا قدم بردارم که تأثیرگذار باشد.
و اتفاق بعدی هم که ما الان خدا را شکر داریم رقم میزنیم و پیگیرش هستیم، الان انجمن نمایش آستان چهارمحال بختیاری نمیشود، کهکیلویه و بویراحمد میشود. کهگیلویه و بویراحمد آمده یکسری با همکاریهایی که داشتیم و اتفاقاتی که افتاده یکسری اتفاقات جدید را رقم میزنیم.
ما شروع کردهایم کارگاههای آموزشی تئاتر خیابانی را در ایران برگزار میکنیم و از گچساران و یاسوج شروع کردیم، فعلاً دوتا کارگاه تا بعدش کارگاههای بعدی که برویم.
ما در هر شهری یکسری از بچههایی که میتوانند توانایی این را داشته باشند که وارد شوند 1429 را داریم انتخاب میکنیم ؟؟؟ این بچهها، چون من الان در واقع دیروز که داشتم با رئیس انجمن ؟؟؟ حرف میزدم گفتم که من امسال دارم زندگیام را تعطیل میکنم، فقط و فقط و فقط برای آموزش.
برای اینکه اگر من نبودم، اگر 1450 وجود داشت، بعد از من افرادی وجود داشته باشند که به این حرفه آمده و کار کنند. افرادی که با شناخت دارند میآیند. افرادی که نه از سر نداشتن سالن، نه از نتوانستن تئاتر صحنهای کار کردن، نه از سر بیکاری، نه از دغدغه نان و به خاطر حضور در جشنوارهها؛ افرادی که عاشقانه با سواد و آگاهی دارند وارد میشوند.
من فکر میکنم همین فعالیت و همین کارگاههایی که دارند در سراسر جهان ؟؟؟ خودش بزرگترین قدمی است که من میتوانم بردارم و در هر شهری من اگر بتوانم 10 شاگرد را آموزش دهم که سال بعد بتوانند در جشنوارهها حضور داشته باشند، به نظر خودم بزرگترین رسالتم را در این رشته انجام دادهام.
انتهای پیام/