چقدر بد سلیقهاند بعضی آدمها!
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا؛ فائقهسادات میرصمدی: دایم باغچه را بیل میزنند، نه برای اینکه بذری بکارند، نه برای اینکه محصولی به کمال رسیده را برداشت کنند، بلکه برای پیدا کردن کِرم، باغچه را بیل میزنند. هرکس مورد عجیبتری یافت، تیتر درشتتری میزند و باد به غبغب میاندازد و عبارت «سانسور نشده» را با آب و تاب بیشتری مینویسد.
باید فکری برای خودمان کنیم! چرا از پیدا کردن قرینههایی برای نسبت دادن فلان خانم نویسنده به متفکر معاصر یا پردهبرداری از سیگار کشیدن او خوشحال میشویم؟
تمام هنر ما این است که عکس با سیگارِ نخبه کمنظیر را پیدا کنیم و سر دست بگیریم و مثلا کشف کنیم کامران که بود و چهطور مرتضی شد؟ همین؟
چقدر شده از جماعت حزباللهی یا روشنفکر یا معتدل یا هرکسی، کتاب آوینی را دست بگیرد و با خوشحالی بگوید فلان مطلب را از کتاب توسعه او دریافتم؟ یا کسی بگوید فلان برنامه تلویزیونی را بر اساس کتاب آینه جادو ساختم؟
باغچه هرکسی را بیل بزنید، قدری شیشهخرده پیدا میشود. چرا وقتی برای دیده شدن و شهرت، سنگ به دریا پرت میکنید، به این فکر نمیکنید که اگر کسی به برکه راکد و لجن گرفته انسان معاصر سنگ پرت کند، چه چیزها که بیرون نمی ریزد!
چرا به جای سوژه، خودتان را نشان میدهید؟ چرا به جای انتشار تفکر اندیشمند معاصر، ذهنیت خودتان را منتشر میکنید؟
هنرمند آن است که نور بیندازد بر حقیقت، که حقیقت خوش جلوه کند، نه آنکه طوری حقیقت را بازنمایی کند که نه حقیقتی بماند و نه هنری!
به طرفین دعوا کاری ندارم و اساسا مرا با مناقشه، کاری نیست. اما قدری از مساله فاصله بگیرید و ببینید وهن این شهید عزیز نیست اینهمه خودنمایی و توضیح و تکذیب؟
بهترین راه شناخت آدمها، خواندن و دیدن و شنیدن آثاری است که به ارث گذاشته و رفته. کسی خواست آوینی را بشناسد، زحمت بکشد و کتابهایش را بخواند و روایت فتح را ببیند. هیچ آینه و پردهای، تاب بازنمایی تصویر نورِ مطلق را ندارد.
و این مستندهای ماضی و فعلی و آتی، به دکان دونبش بیشتر شبیه است، تا اثر هنری.
آوینی به پشت سرش نگاه نکرد و رفت، شما هم در گذشته نمانید، اگر نور چشمتان را نمیزند، به مقابل او نگاه کنید و افقی که در آن جاودانه شد.
انتهای پیام /۴۱۴۳/
انتهای پیام/