صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۳۶ - ۱۵ فروردين ۱۴۰۰
این آمارها را کاندیداهای ریاست‌جمهوری بخوانند؛

40 درصد بیکاران کشور مدرک دانشگاهی دارند

نتایج گزارش حاضر، هشدار جدی برای سیاستگذاران است، چراکه در برخی رشته‌ها و مقاطع تحصیلی و استان‌ها بیش از 60درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند.
کد خبر : 572438

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سیاست‌ها و برنامه‌های جمعیتی در ایران بیشتر بر پویایی رشد و حجم جمعیت متمرکز بوده و کمتر به ساختارهای سنی جمعیت، تغییرات و پیامدهای آن توجه داشته است. این درحالی است که کاهش سریع باروری در دو دهه اخیر منجر به تغییرات بنیادی در ساختار سنی جمعیت شده است. در بستر این تغییرات، فازی از تحولات جمعیتی در ایران آغاز شده است که «پنجره جمعیتی» نامیده می‌شود.


پنجره جمعیتی وضعیتی موقت در ساختار جمعیتی ایران است که در سال1385 بازشده و برای حدود چهاردهه طول می‌کشد. به‌عبارتی، طی 15سال اخیر بیش از دوسوم جمعیت کشور در سن کار و فعالیت یعنی سنین ١٥ تا ٦٤ سال قرار گرفته‌اند. در این دوران، نسبت جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر خود می‌رسد و نسبت‌های وابستگی سنی کاهش می‌یابد و درنتیجه فرصت طلایی و منحصربه‌فردی فراروی توسعه اقتصادی فراهم می‌شود.


البته این وضعیت به‌صورت اتوماتیک و خودبه‌خود عمل نمی‌کند و بهره‌برداری از آن نیازمند بسترهای اقتصادی، اجتماعی، سیاستی و نهادی مناسب است، این موضوع در آمارهای رسمی کشور نیز قابل‌ مشاهده است؛ به‌طوری‌که درحالی نرخ بیکاری کل نیروی کار ایران در زمستان امسال حدود 9.7درصد بوده که این میزان برای جوانان 15 تا 24ساله کشور نزدیک به 24درصد و برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی حدود 39درصد بوده است.


مقایسه نرخ بیکاری جوانان و همچنین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی با آمارهای جهانی نشان می‌دهد نرخ بیکاری در کشورمان دوبرابر میانگین جهانی است. در ادامه به‌تفصیل بیشتر به موضوع بیکاری در رشته‌های دانشگاهی، مقاطع تحصیلی و پراکنش جغرافیایی بیکاران دانشگاهی در کشور پرداخته‌ شده است. نتایج گزارش حاضر، هشدار جدی برای سیاستگذاران است، چراکه در برخی رشته‌ها و مقاطع تحصیلی و استان‌ها بیش از 60درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند.


در کنار ریل‌گذاری سیاستگذار در اقتصاد کلان برای کاهش نرخ بیکاری کشور، به‌نظر می‌رسد در آموزش عالی کشور نیز: 1-توجه بیشتر به رصد و پایش وضعیت دانشجویان و فارغ‌التحصیلان از نظر مهارت‌آموزی و اشتغال، 2-حمایت از نهادسازی و ارائه خدمات مهارت‌آموزی و شغلی به دانشجویان و فارغ‌التحصیلان، 3-ایجاد تغییرات بنیادین در سرفصل‌ دروس آموزشی، 4-بازنگری دستورالعمل‌های پژوهشی حمایت از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و 5-ارائه آموزش‌های باکیفیت‌تر در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی باید مدنظر سیاستگذار قرار گیرد.


بحران کاهش نرخ بیکاری!


براساس گزارش مرکز آمار ایران، در پایان زمستان سال 99 نرخ بیکاری در کشور به 9.7 درصد رسیده که نسبت‌به زمستان سال 98 کاهش نزدیک به یک درصدی را نشان می‌دهد. همچنین تعداد بیکاران کشور نیز در زمستان سال 99 به 2 میلیون و 478 هزار نفر رسیده که نزدیک به 311 هزار نفر کمتر از تعداد بیکاران زمستان 98 است.


در نگاه اول همه‌چیز عالی به‌نظر می‌رسد، چراکه نرخ بیکاری زمستان سال 99 کمترین مقدار نرخ بیکاری ایران در چنددهه اخیر است، اما نگاهی به دیگر شاخص‌های اشتغال و بیکاری نشان می‌دهد نه‌تنها نباید از کاهش نرخ بیکاری زمستان سال 99 خوشحال شد، بلکه باید نگران این وضعیت نیز باشیم. موضوع از این قرار است که کاهش نرخ بیکاری کشور درحالی رخ داده که اولا تعداد شاغلان کشور در زمستان سال 99 حدود 23 میلیون و 135 هزار نفر بوده که این تعداد نسبت‌به زمستان سال 98 بیش از 300 هزار نفر کاهش نشان می‌دهد.


مورد دوم اینکه، یکی دیگر از دلایل اصلی کاهش نرخ بیکاری، کاهش نرخ مشارکت اقتصادی است؛ به طوری‌که در زمستان سال‌جاری تعداد جمعیت فعال (بیکار و شاغل) کشور درحالی با کاهش 611 هزار نفری از 26 میلیون و 223 هزار نفر به 25 میلیون و 612 هزار نفر رسیده که در همین مدت، جمعیت غیرفعال کشور (نه شاغل و نه در جست‌وجوی کار) از 35 میلیون و 692 نفر در زمستان 98 با افزایش یک میلیون و 308 هزار نفری به بیش از 37 میلیون نفر در زمستان 99 رسیده است.


مجموع دو مولفه تعداد شاغلان و کاهش جمعیت فعال حکایت از این موضوع دارد که کاهش نرخ بیکاری در کشور نه به‌واسطه برنامه‌ریزی دولت، بلکه درنتیجه پیامدهای شیوع ویروس کرونا و سایر مخاطرات اقتصاد کلان رخ داده است. برای فهم بیشتر ناخوشایند بودن کاهش نرخ بیکاری در کشور کافی است یک مقایسه آماری بین نرخ بیکاری در قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا در ایران یا کشورهای دیگر داشته باشیم.


بررسی‌ها نشان می‌دهد با شیوع کرونا درحالی نرخ بیکاری در ایران از 10.6 درصد در زمستان سال 98 به 9.7 درصد در زمستان سال 99 رسیده که این میزان در آمریکا پس از شیوع کرونا از 3.5 درصد به13.3 درصد در نیمه اول سال 2020 رسیده است. طی مدت مذکور در کانادا نیز این میزان از 5/5 به 13 درصد، در استرالیا از 5.3 به 6.4 درصد، در فرانسه از 8 به 8.7 درصد، در آلمان از 3.4 به 3.8 درصد و در کره‌جنوبی نیز از 3/3 درصد به 3.8 درصد رسیده است.


در توضیح واکنش‌های بعضا متفاوت نرخ بیکاری به نوسانات اقتصادی در ایران، پژوهش‌های مختلفی انجام شده است. ازجمله اینکه مرکز آمار ایران در توضیح این وضعیت بیان می‌دارد یکی از دلایل کاهش نرخ بیکاری در ایران در شرایط کرونایی، وضعیت ترکیب شغلی شاغلان کشور است؛ به‌گونه‌ای که از کل شاغلان ایران 54.6 درصد مزد و حقوق‌بگیر، 3.7 درصد کارفرما، 36.8 درصد کارکن مستقل، 4.9 درصد کارکن فامیلی بدون مزد هستند. این درحالی است که در کشوری همچون آمریکا از کل شاغلان کشور، نزدیک به 94 درصد مزد و حقوق‌بگیر، 6 درصد کارکن مستقل و کمتر از یک درصد نیز کارکن فامیلی بدون مزد هستند.


در آلمان نیز 90.4 درصد از شاغلان جزء افراد مزد و حقوق‌بگیر، در فرانسه نزدیک به 88 درصد، در کانادا نزدیک به 85 درصد، در استرالیا 83.4 درصد و در کره‌جنوبی نیز بیش از 75 درصد شاغلان جزء افراد مزد و حقوق‌بگیر هستند. نمونه بارز وضعیت متفاوت ایران، تعداد بالای شاغلان غیررسمی کشور است، به طوری‌که طبق آمارهای وزارت کار، در سال‌های اخیر حدود 7 میلیون نفر از شاغلان ایران فاقد بیمه و مزایای بازنشستگی بوده‌اند.


در توضیح این تفاوت باید گفت در اقتصادهایی که دارای بازار کار متشکل‌تری هستند سهم کارکنان مزد و حقوق‌بگیر از مجموع شاغلان در این اقتصاد بسیار بالاست، در مقایسه با اقتصادی که سهم کارکنان مزبور به‌نسبت، کمتر است. در شرایط مشابه رکودی، در اقتصادی که بازار کار متشکل‌تری دارد، افراد حتی درصورت ازدست دادن شغل خود غالبا از بازار کار خارج نشده و به حالت بیکار در جست‌وجوی کار تبدیل خواهند شد (معمولا به‌دلیل وجود سیستم‌های تامین اجتماعی و بیمه‌های بیکاری). بنابراین تعداد بیکاران در این اقتصادها به‌دلیل تبدیل بخشی از جمعیت شاغل به بیکار افزایش می‌یابد و همچنین جمعیت غیرفعال و نرخ مشارکت اقتصادی نیز به‌دلیل عدم خروج از بازار کار بدون تغییر می‌ماند.


اما در اقتصادهایی که همانند کشورمان بازار کار متشکل‌تری نداشته و درصد شاغلان مزد و حقوق‌بگیر و دارای بیمه تامین اجتماعی کمتر است، افراد بیکارشده در حالت رکود، از جمعیت شاغل و بیکار به جمعیت غیرفعال تبدیل می‌شوند؛ چراکه ماندن در وضعیت در جست‌وجوی کار، منافعی برای افراد مزبور نداشته و شاید مشمول هزینه‌هایی هم بشود. بنابراین در چنین شرایطی حتی ممکن است نرخ بیکاری با کاهش هم مواجه شود (برخلاف رکود موجود). همچنین شاخص‌های «نرخ مشارکت» و «نسبت اشتغال» هر دو با کاهش مواجه می‌شوند و به تعداد جمعیت غیرفعال افزوده می‌شود. این وضعیتی است که دلیل کاهش نرخ بیکاری در کشورمان در شرایط کرونایی را توضیح می‌دهد.


40 درصد بیکاران کشور مدرک دانشگاهی دارند


یکی از ویژگی‌ها و خصیصه‌های بازار کار در ایران، حجم بالای بیکاران دانشگاهی است. براساس آمارهای مرکز آمار ایران، تعداد بیکاران کشور از 2.8میلیون نفر در سال 90 به 3.2میلیون نفر تا سال 97، به 2.9میلیون نفر تا پایان سال 98 و به 2.5میلیون نفر تا پایان زمستان سال 99 رسیده است. نکته قابل‌تامل اینکه، طی این مدت، تعداد بیکاران دارای مدرک دانشگاهی (فارغ‌التحصیل) از حدود 902هزار نفر در سال 90 به یک‌میلیون و 254هزار نفر تا سال 97، به یک‌میلیون و 205هزار نفر تا پایان سال 98 و به 961هزار نفر تا پایان زمستان سال 99 رسیده است. به‌عبارتی، درحالی طی سال 90 بیکاران دارای مدرک دانشگاهی سهم 31.3درصد از کل بیکاران کشور را داشتند، این میزان تا سال 97 به 37.1درصد تا سال 98، به 41.6درصد و تا پایان زمستان 99 نیز به 38.8درصد رسیده است.


درخصوص دلایل افزایش نرخ بیکاری و سهم بیکاران دارای مدرک تحصیلی از کل بیکاران کشور پژوهش‌های مختلف، دلایلی را مطرح کرده‌اند که می‌توان همگی این دلایل را در موارد زیر خلاصه کرد. مورد اول اینکه یکی از مهم‌ترین عوامل رشد جمعیت فارغ‌التحصیل بدون شغل، توجه زیاد به سیاست‌های کمی نظام آموزش عالی بدون در نظر گرفتن مهارت‌آموزی است. این موضوع موجب‌شده افراد زیادی با تحصیلات عالی نتوانند در بازار کار جذب شوند، چراکه این افراد متناسب با نیاز بازار کار آموزش ندیده‌اند.


مورد دوم، تشویق به مدرک‌گرایی و عدم ورود به‌موقع فرد به بازار کار است که موجب‌شده سن ورود به بازار کار بالا برود و همزمان انتظارات افراد هم تغییر فاز دهد. برای مثال فردی که با مدرک لیسانس حاضر بود شغلی را دراختیار بگیرد، حالا با مدرک فوق‌لیسانس و دکتری حاضر به رفتن به شغل مذکور نیست. سومین چالش بازار کار، نرخ بیکاری به‌مراتب بالاتر زنان نسبت به مردان است که به‌رغم نرخ مشارکت پایین‌تر زنان نسبت به مردان برای سال‌های متمادی، بحث‌برانگیز بوده است.


در برخی استان‌ها 60درصد دانشگاهی‎‌ها بیکارند


گفته شد نزدیک به 40درصد بیکاران کشور را بیکاران دارای مدرک تحصلی دانشگاهی تشکیل می‌دهند؛ اما براساس پایش وزارت علوم از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در سطح کشور، نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در برخی استان‌ها ارقام عجیب‌وغریبی نیز به ثبت رسانده است. براساس گزارش مذکور که در سال1399 با عنوان «پایش وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور» تهیه شده، 31استان کشور در 10منطقه پژوهشی دسته‌بندی شده‌اند که بالاترین نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مربوط به منطقه دو یعنی استان‌های شمالی شامل گیلان، مازندران و گلستان می‌شود. در این 3 استان میانگین نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی حدود 66درصد است. در رتبه دوم، استان‌های منطقه 6 یعنی یزد، اصفهان و چهارمحال‌وبختیاری قرار دارند که نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی این استان‌ها بیش از 56درصد است.


در رتبه سوم، استان‌های منطقه3 یعنی اردبیل، آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی و زنجان قرار دارند که نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی استان‌های مذکور نیز حدود 8/51درصد بوده است؛ اما کمترین نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی نیز مربوط به منطقه یک یعنی 2 استان البرز و تهران می‌شود که نرخ بیکاری آنها در سال گذشته حدود 39درصد بوده است. پس از این دو استان، استان‌های واقع در منطقه9 پژوهشی کشور یعنی خراسان‌شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سمنان کمترین نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را دارند که این میزان در سال گذشته حدود 40درصد بوده است.


فارغ‌التحصیلان کدام دانشگاه‌ها بیشتر بیکارند؟


یکی دیگر از موارد جالب‌توجه در برنامه «پایش وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور» که توسط وزارت علوم تهیه شده، مربوط به نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور است. طبق پایش انجام‌شده توسط وزارت علوم، در سال1399 بالاترین نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان با مدرک لیسانس را دانشگاه الزهرا با 52.5درصد داشته‌ است. پس از این دانشگاه، فارغ‌التحصیلان لیسانس دانشگاه خوارزمی تهران با 48.9درصد و فارغ‌التحصیلان لیسانس دانشگاه صنعتی خواجه‌نصیر با 48.6درصد در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند. بین دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور، فارغ‌التحصیلان لیسانس دانشگاه صنعتی قم با 17.6درصد، صنعتی شیراز با 18.2درصد و استان کردستان با 23.5درصد، کمترین نرخ بیکاری را داشته‌اند.


در مقطع فوق‌لیسانس، فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های یاسوج، هرمزگان و الزهرا به‌ترتیب با 42.7درصد،40.5درصد و 41.1درصد بالاترین نرخ بیکاری را بین دانشگاه‌های کشور داشته‌اند. فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های گلستان، علم‌وصنعت و کشاورزی و مناطبع طبیعی خوزستان نیز به‌ترتیب با 14.3درصد، 22درصد و 22.9درصد، کمترین نرخ بیکاری را بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دارند.


در مقطع دکتری نیز، فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های صنعتی اصفهان، ولیعصر(عج) رفسنجان و یاسوج به‌ترتیب با 25.3درصد، 22.3درصد و 21.8درصد بالاترین نرخ بیکاری را بین فارغ‌التحصیلان دوره دکتری کشور دارند. همچنین فارغ‌التحصیلان دکتری دانشگاه‌های الزهرا، قم و صنعتی سهند به‌ترتیب با 1.5درصد، 2.7درصد و 3.7درصد، کمترین نرخ بیکاری را بین فارغ‌التحصیلان دوره دکتری کشور داشته‌اند.


 کدام رشته‌ها بیشترین بیکاری را دارند؟


طرح پایش وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور اطلاعات دیگری نیز دارد که ازجمله آنها می‌توان به رشته‌های دانشگاهی با بیشترین و کمترین نرخ بیکاری اشاره داشت. طبق دادهای جمع‌آوری‌شده توسط وزارت علوم، در مقطع لیسانس رشته‌های تاریخ، علوم جغرافیا و هوافضا به‌ترتیب با 67.3درصد، 65.4درصد و 62.7درصد، بالاترین نرخ بیکاری را بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی داشته‌اند. در این مقطع، فارغ‌التحصیلان رشته‌های بهداشت و درمان، مهندسی کامپیوتر و مهندسی برق به‌ترتیب با 22.1درصد، 39.2درصد و 42.2درصد، کمترین نرخ بیکاری را داشته‌اند.


در مقطع فوق‌لیسانس، فارغ‌التحصیلان رشته‌های تاریخ، علوم جغرافیا و اقتصاد به‌ترتیب با 57.8درصد،57.5درصد و 56.9درصد به‌ترتیب بالاترین نرخ بیکاری را بین کل فارغ‌التحصیلان دارای مدرک فوق‌لیسانس داشته‌اند. در این مقطع نیز فارغ‌التحصیلان فوق‌لیسانس رشته‌های بهداشت و درمان، مهندسی مکانیک و حسابداری به‌ترتیب با 12.1درصد، 23.4درصد و 24.4درصد، کمترین نرخ بیکاری را داشته‌اند.


درنهایت، در مقطع دکتری، فارغ‌التحصیلان هوافضا با 59.5درصد، آموزش زبان‌انگلیسی با 40درصد و فارغ‌التحصیلان تاریخ با 38.9درصد، بالاترین نرخ بیکاری را در این مقطع داشته‌اند. در این مقطع، فارغ‌التحصیلان رشته‌های بهداشت و درمان، مهندسی عمران و مهندسی کامپیوتر به‌ترتیب با 4.1درصد، 5/5درصد و 11.1درصد، کمترین نرخ بیکاری را بین رشته‌های مختلف دارا هستند.






منبع: روزنامه فرهیختگان


انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر