صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۰ - ۰۳ فروردين ۱۴۰۰
آنا گزارش می‌دهد/ ستارگان خاموش اما ماندگار -2

محمدرضا شجریان؛ نگهبان موسیقی اصیل ایرانی

زنده‌یاد محمدرضا شجریان نامدارترین چهره موسیقی اصیل ایرانی و از چهره‌های شاخصی بود که در سال 1399 چشم از جهان فرو بست.
کد خبر : 571000

به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی  گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، در سالی که پشت سرگذاشتیم همچون سال‌های دیگر تعدادی از ستارگان سپهر فرهنگ و هنر ایران خانموش شدند. هنرمندانی که سال‌های سال با هنرنمایی خود در عرصه‌های گوناگون برای مردم ایران خاطره ساختند و یادشان همواره در قلب و جان مردم این مرز و بوم نقش بسته است.


یکی از این ستاره‌های آسمان فرهنگ و هنر محمدرضا شجریان، استاد موسیقی ایرانی بود که پنجشنبه ۱۷ مهرماه 1399 پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری، در سن ۸۰ سالگی دار فانی را وداع گفت. در بعد از ظهر این روز همایون شجریان درگذشت پدرش را در پستی اینستاگرامی تائید کرد. 


وی از سال ۱۳۹۵ به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در داخل و خارج از کشور تحت درمان بود و تا کنون چندین بار به دلیل وخیم شدن شرایط جسمی در بخش‌ مراقبت‌های ویژه بستری شده بود. شجریان شامگاه یکشنبه ۱۳ مهرماه به دلیل «کاهش فشار خون و عفونت شدید در ناحیه بدن و کیسه صفرا» به بیمارستان جم تهران منتقل شد.



از تولد تا جوانی


محمدرضا شجریان اول مهر ماه ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. چنانکه خود در خاطراتش از ایام کودکی بیان کرده، ۵ ساله بود که در خلوت کودکانه‌اش آواز می‌خواند. ۵بهمن۱۳۲۶ به کلاس اول می‌رود و یک سال بعد به آموزش تلاوت قرآن‌کریم نزد پدر می‌پردازد. در ۹ سالگی تلاوت قرآن را آغاز می‌کند و یک سال بعد این کار را  در میتینگ‌ها و اجتماعات سیاسی ان سال‌ها ادامه می‌دهد.


در سال ۱۳۳۱ برای نخستین بار صدایش از رادیو خراسان پخش می‌شود. سال ۱۳۳۲ وی عنوان شاگرد ممتاز را در بین دانش آموزان مشهدی از آن خود می‌کند و سپس در دبیرستان شاهرضا تحصیلات خود را پی می‌گیرد. همزمان در مسابقات فوتبال دبیرستان‌های مشهد هم حضور می‌یابد و در سال ۱۳۳۴ موفق می‌شود به تیم دانش آموزی استان راه یابد.


شجریان در سال ۱۳۳۶ به دانشسرای مقدماتی در مشهد می‌رود و از همین سال است که برای نخستین بار با یک معلم موسیقی به نام جوان ‌آشنا می‌شود. پیگیری جدی کار آواز سبب می‌شود تا در سال ۱۳۳۸ وی به اجرای آوازهایی بدون ساز  ونیز قرائت قرآن برای رادیو خراسان بپردازد. یک سال بعد شجریان دیپلم دانشسرای عالی را می‌گیرد و به استخدام آموزش و پرورش در می‌آید و همزمان به تدریس در دبستان خواجه نظام‌الملک بخش رادکان می پردازد و نیز با سنتور آشنا می‌شود.


آشنایی با سنتور این اشتیاق را در وی شدت می‌بخشد که  با نت و فراگیری سنتور نزد آقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور تجربه‌های خود درموسیقی را گسترش دهد. شجریان در همین سال (۱۳۴۰) با دوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان ازدواج می‌کند و مرداد ماه جشن عروسی می‌گیرند که حاصل این ازدواج آغاز یک زندگی سی ساله، سه دختر و یک پسر(همایون) است.


در سال ۱۳۴۲ وی  از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان منتقل می‌شود و در همین سال فرزند اول وی (راحله) متولد و نیز وی موفق می‌شود که اولین سنتور خود را با چوب توت بسازد. در سال ۱۳۴۴دختر دوم (افسانه) در مشهد به دنیا می‌آید که بعدها به همسری پرویز مشکاتیان در می‌آید.


آغاز جدی فعالیت هنری در تهران


بعد از چند سال تدریس و مدیری دبستان‌های مشهد آذر ماه ۱۳۴۶ شجریان به تهران منتقل می‌شود و از همان بدو ورود با استاد احمد عبادی (نوازنده و نواساز نامی سه‌تار) آشنا می‌شود و همزمان به همکاری با رادیو ایران می‌پردازد و در کنار آن به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری می‌رود. اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال، اجرا و ضبط اولین برنامه در رادیو ایران که با عنوان "برگ سبز شماره ۲۱۶" در شب جمعه ۱۵ اذر ماه پخش شد از دیگر فعالیت‌های شجریان در این سال بود.


کار در رادیو با نام مستعار «سیاوش بیدکانی» تا سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش از جمله تلاش‌های شجریان در مسیر زندگی هنری‌اش به شمار می‌رفت. در سال ۱۳۴۷ از آموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی انتقال می یابد و همزمان به کلاس  خوشنویسی استاد حسن امیرخانی می‌رود.


دختر سوم وی مژگان در ۲۷ اردیبهشت در تهران متولد می‌شود و در همین سال‌هاست که وی برنامه‌هایی با استاد احمد عبادی، لطف الله مجد، اجرا می‌کند. در سال ۱۳۴۹ همکاری خود با  با برنامه‌های تلویزیون ملی ایران را آغاز می‌کند و همزمان به دریافت خوشنویس ممتاز نایل می‌شود.


در سال ۱۳۵۰ با استاد فرامرز پایور آشنا می‌شود. به مشق سنتور و اموزش ردیف اوازی صبا نزد وی می‌پردازد. در همین سال است که با هوشنگ ابتهاج (سایه) آشنا شده  و به همکاری با برنامه گلهای تازه رادیو می‌پردازد.


در سال ۱۳۵۱ شجریان ضمن همکاری در برنامه گلها با استاد نور علی خان برومند آشنا می‌شود و به آموزش سبک وشیوه آوازی طاهر زاده نزد وی مشغول می‌شود. آشنایی با استاد دوامی و نیز آموختن ردیف‌های آوازی از دیگر توفیقات شجریان دراین سال بود.



دهه پنجاه؛ سال‌های اوج‌گیری


در سال ۱۳۵۲ وی به اتفاق گروهی از هنرمندان چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داود گنجه‌ای و  مقدسی و حدادی و دیگران هنرمندان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا می‌گذارند.


در سال ۱۳۵۴ همایون متولد می‌شود و از همان سال اجرای وی برای کشور های خارجی هم آغاز می‌شود. ۱۳۵۵ سال شرکت او در جشنواره توس (نیشابور) با فرامرز پایور، سایه، حسن ناهید، رحمت الله بدیعی، محمد اسماعیلی، عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف است. حضور در برنامه جشن هنر حافظیه شیراز با محمدرضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه راست پنجگاه. در همین سال وی به همراه ابتهاج سایه و برخی دیگر از هنرمندان از رادیو کناره گیری می‌کنند. در سال ۱۳۵۶ شرکت دل آواز را تاسیس و نیز در سال ۱۳۵۷ در مسابقات تلاوت قرآن سراسر کشور به مقام نخست می‌رسد.


 استعفا از رادیو و  بنیانگذاری گروه چاووش


محمدرضا شجریان که تا پیش از انقلاب در رادیو ملی فعال بود مانند دیگر هنرمندان هم نسلش پس از واقعه 17 شهریور آنجا را ترک کرد و به همراه محمدرضا لطفی و با حمایت هوشنگ ابتهاج کانون «چاووش» را بنیان گذاشت.


شجریان با کانون چاووش که اکثر اعضای آن از گروه «شیدا» و «عارف» بودند، آثار بسیاری را خواند که تعداد زیادی از آن‌ها محتوای انقلابی و ملی داشتند. «شب نورد» یا (برادر نوجوونه) از چاووش ۲ و «سپیده یا ایران‌ای سرای امید» و «ایرانی به سر کن خواب مستی» از چاووش۶، «همراه شو عزیز» و «ایران خورشیدی تابان دارد» از چاووش، از جمله این آثار هستند.


در سال ۱۳۵۸ با غلامرضا دادبه آشنا می‌شود و سپس آلبوم‌های مختلفی را با گروه پایور و نیز آلبوم‌های دیگری را با گروه شیدا و عارف کار می‌کند.


در فاصله سال‌های دهه شصت شجریان همکاری گسترده‌ای را با پرویز مشکاتیان آغاز می‌کند که حاصل ‌آن آلبوم‌های ماهور، بیداد، نوا، دستان و ... است. در همین سال‌ها وی به اتفاق گروه عارف کنسرت‌هایی را در خارج از ایران اجرا می‌کند.


از سال ۶۸ وی با گروه پیرنیاکان و عندلیبی به اجرا کنسرت در آمریکا و اروپا می‌پردازند. این گروه در سال بعد و به دلیل زلزله رودبار کنسرت‌هایی را در جمع آوری کمک مردم دنیا دراروپا و آمریکا اجرا می‌کنند.


در سال ۷۱ پس از  ازدواج با همسر دوم خانم کتایون خوانساری به اجرای کنسرت‌های مرحله دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان (اگوست تا نوامبر) می ‌پردازد. انتشار آلبوم یاد ایام، آسمان عشق و نیز دلشدگان حاصل این سال‌ها است.


در سال ۱۳۷۴ وی کنسرت‌هایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج را برگزار می‌کند و در همین سال آلبوم چشمه نوش (با محمد رضا لطفی)  گنبد مینا، جان عشاق، مدتی بعد در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر می‌کند.

در سال ۷۶ فرزند دیگر شجریان به نام رایان از همسر دوم متولد می شود و یک سال بعد  وی آلبوم «شب؛ سکوت، کویر» را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر می‌کند.شجریان در سال ۷۸ جایزه افتخاری یونسکو را دریافت می‌کند (جایزه پیکاسو) و کتاب راز مانا نیز از وی درسال ۷۹ منتشر می‌شود.


از یکی دو سال بعد وی به اتقاق کیهان کلهر و حسین علیزاده و همایون شجریان کنسرت‌هایی را در اروپا و آمریکا اجرا می‌کنند که حاصل ان آلبوم‌های نوا، داد و بیداد، زمستان است.



شجریان به اتقاق علیزاده و کلهر و فرزندش در زمستان سال ۱۳۸۳ به مناسبت زلزله بم کنسرتی را درتهران برپا می‌کنند و همزمان اعلام می‌کنند که قصد دارند مجتمعی را به نام باغ هنر بم بسازند که دی وی دی همنوا بابم حاصل چنین اندیشه‌ای است.


شجریان پس از آن در سال ۸۴ نیز کنسرتی دیگر با علیزاده و کلهر و همایون درتالار کشور برگزار می‌کند.


وی آلبوم صوتی مرغ خوش‌خوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در تهران که مربوط به همکاری او با گروه شهناز بود را در اوایل دههٔ ۱۳۹۰ منتشر کرد.


پس از آن، به صورت موقت با برادران پورناظری (تهمورس پورناظری و سهراب پورناظری) همکاری کرد که حاصل آن آلبوم رنگ‌های تعالی بود. البته این اثر به صورت رسمی منتشر نشده، بلکه بر روی اینترنت پخش شده‌است.


ماجرای خواندن ربنا چه بود؟


شجریان که در آن زمان از وزارت کشاورزی به رادیو منتقل شده بود و کارمند رادیو محسوب می‌شد، در مورد ایده شکل گیری ربنا این گونه می‌گوید: «در سال ۵۸ رئیس وقت رادیو، آقای وجیه‌اللهی که فردی تحصیل کرده و روشنفکر بود، از من مؤکدا و مرتبا می‌خواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران برای پخش آثار جدید قبل از افطار طرحی انجام بدهم. آن‌ها نمی‌خواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سال‌هاست من از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شده است و این کار الان من نیست. اما ایشان گفت: فقط شما می‌توانید و ما تنها شما را داریم و از من خواست برای دم افطار، مناجات‌ها و اذان کاری انجام بدهم و من پذیرفتم این کار را انجام بدهم».


ظهر یکی از همان روزهای تابستان، شجریان آیاتی که مرحوم ذبیحی خوانده بود، به علاوه دو آیه دیگر از سوره آل عمران و بقره پیدا می‌کند. وی می‌گوید: «یک مطالعه ذهنی کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی کار جدیدی باشد. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر این که تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد.»

استاد شجریان نمی‌خواست که دعای پیش از افطار با صدای خودش خوانده شود؛ زیرا معتقد بود سال‌هاست مخاطبان وی را به عنوان خواننده آواز می‌شناسد و اگر بخواهد ربنا بخواند یا اذان بگوید، ممکن است او را نپذیرند: «اگر بخواهم ربنا بخوانم و اذان بگویم، ممکن است مخاطب من را نپذیرد و این کار زیبا نیست؛ چون مردم فکر می‌کنند حالا که جمهوری اسلامی سر کار آمده، شجریان که تا دیروز آواز می‌خواند، امروز دعا می‌خواند و اذان می‌گوید و ممکن است نپذیرند و از سوی دیگر افراد دیگری که به صدای من عادت کرده‌اند، هم ممکن است بپرسند که چرا شجریان آواز را رها کرده است و دعا می‌خواند. برای من این کار بسیار سخت بود. به همین دلیل به آن‌ها گفتم که من به شما کمک می‌کنم و به دیگران آموزش می‌دهم تا آن‌ها بتوانند ربنا و دعا بخوانند، اما خودم این کار را نمی‌کنم.»


با این اصرارها محمدرضا شجریان در تابستان ۱۳۵۸، آموزش عده‌ای از قاریان رادیو که قرار بود دعای سحر و مناجات ماه رمضان بخوانند، را شروع کرد: «کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند، گذاشتم که با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم. رفتم استودیو و «ربنا» و «مثنوی افشاری» را بدون هیچ تکرار و تصحیحی خواندم. اثر ضبط‌شده را به چهار نفر از هنرمندان مورد نظر دادم و از آن‌ها خواستم که تمرین کنند تا برای ضبط آماده بشوند. بالاخره با کمک و راهنمایی‌های من بعد از بیست روز تمرین برای ضبط آماده شدیم و به استودیو رفتیم»؛ اما تولید نوایی برای لحظه‌های پیش از افطار کاری نبود که قاریان رادیو به راحتی بتوانند از عهده آن برآیند؛ بنابراین خود شجریان ربنا را می‌خواند: «در استودیو هم سه نفری که بنا بود ربنا را بخوانند، بارها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از ربنا را می‌خواندم، این بخش را تکرار می‌کردند تا توانستیم این ربنا را ضبط کنیم.»



شاگردان به استودیو رفتند تا ربنا را بخوانند، اما چیزی که خوانده شد به خواسته شجریان نزدیک نبود. بعد از روزها تمرین، دوباره سه‌نفر ربنا را خواندند. شجریان بخشی را می‌خواند و آن‌ها تکرار می‌کردند تا در نهایت ربنا ضبط شد. شجریان کارها را اصلاح کرد و دو روز مانده به رمضان به رئیس رادیو رساند. همان روزها رئیس رادیو و فریدون شهبازیان که ربنا را با صدای محمدرضا شجریان شنیده بودند، اصرار کردند ربنا با صدای خود او پخش شود، اما او از این کار ممانعت کرد. کارها را دو روز مانده به ماه رمضان آماده کردم و به رئیس رادیو ارائه کردم. آن‌ها اصرار می‌کردند که با صدای خودم پخش شود و من هم مصرانه می‌گفتم که صدای من نباید این‌گونه پخش بشود و هیچ اجازه‌ای به آن‌ها برای پخش ندادم. اما روز اول ماه رمضان دیدم ربنایی را که خودم خوانده‌ام از رادیو پخش شد. زنگ زدم به آقای وجیه‌اللهی. دیدم ایشان خیلی خوشحال هستند و می‌خندند. گفت که این تیر از کمان رها شده و من این را کپی کردم و به همه رادیوها و شهرستان‌ها دادم و همه این کار را پخش کردند. اعتراض کردم، اما او خندید و گفت که ما برنامه به این خوبی را از دست نمی‌دهیم و این کار را باید همه مردم بشنوند.


محمدرضا شجریان در سال‌های پس از انقلاب علاوه بر تربیت و تعلیم شاگردانش با هنرمندان بسیاری همکاری کرد و آثار ماندگاری را به جا گذاشت. او طی سال‌های فعالیتش در عرصه موسیقی علاوه بر برگزاری کنسرت‌های داخلی و برون‌مرزی و ابداع سازهای مختلف، بیش از پنجاه آلبوم‌های منتشر کرد که «بیداد»، «دود عود»، «شب وصل»، «طریق عشق»، «دستان»، «جام تهی»، «یاد ایام»، «معمای هستی»، «رسوای دل» برخی از آنهاست.


سازهای ابداعی محمدرضا شجریان 


محمدرضا شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی است. محمدرضا شجریان در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاه در تهران این سازها را رسماً به نمایش عمومی درآورد. برخی این سازها عبارتند از: صراحی، شهر آشوب، ساغر، کرشمه، سبو و… 


این سازها در کنسرت‌های محمدرضا شجریان به همراه گروه شهناز یا برادران پورناظری استفاده می‌شوند. مرغ خوش خوان، کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و رنگ‌های تعالی از جمله آثاری هستند که در آن‌ها بخشی از سازهای ابداعی استفاده شده‌اند.


تولید سازهای ابداعی به دست شجریان با انتقاد زیادی مواجه شد و در نشستی با حضور کارشناسانی همچون: جلال ذوالفنون، جمال سماواتی، حسین علیزاده، داریوش طلایی و… مورد نقد قرار گرفت. 


شجریان بعد از آن، همکاری با برادران پورناظری را قطع کرد و در سال ۱۳۹۳ یک بار دیگر به‌همراه گروه شهناز و با حضور سعید فرج‌پوری یک تور کنسرت جهانی با عنوان سرگشتگان عشق برگزار کرد.


خوانندگان مطرحی چون ایرج بسطامی، حسام‌الدین سراج، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار و پسرش همایون از جمله شاگردان شجریان هستند.



شجریان در هفتم شهریور ۱۳۹۴ در بیمارستان کسری بستری شد و پس از آن مشخص شد که این استاد موسیقی ایراین با یک بیماری مزمن درگیر است.


محمدرضا شجریان در پیام ویدیویی برای تبریک نوروز ۱۳۹۵ با چهره‌ای دگرگونه و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایت‌ها از ابتلای او به سرطان خبر دادند. او از اسفندماه سال 1398 تا روز درگذشتش چند بار به دلیل بدحالی ناشی از عوارض بیماری در بیمارستان جم بستری شد.


مراسم خاکسپاری محمدرضا شجریان نوزدهم مهرماه با حضور جمع کثیری از علاقه‌مندان به این پیشکسوت موسیقی کشورمان و نیز با همراهی خانواده او و  جمعی از هنرمندان در آرامگاه فردوسی برگزار شد.


محل تدفین زنده‌یاد شجریان که قرار بود در کنار محل دفن مهدی اخوان ثالث باشد و روز گذشته نیز جانمایی و آماده شده بود، در نهایت به درخواست خانواده‌ او تغییر و در کنار موزه آرامگاه فردوسی تغییر مکان داد.



در این مراسم همایون شجریان قطعه معروف «مرغ سحر» را خواند. ضمن اینکه ‌حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی ایران نیز پیشنهاد داد روز تولد شجریان به تاریخ اول مهر به عنوان روز موسیقی ایران ثبت شود.


 انتهای پیام/4104/

انتهای پیام/

ارسال نظر