ویروس جهش یافته فضای مجازی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: طی بیش از یک سالی که از شیوع کرونا میگذرد افراد زیادی بودند که با بیتوجهی کامل به هشدارها و توصیههای بهداشتی و بیاساس خواندن آنها، در قامت یک «رویین تن» که ویروس کرونا نمیتواند گزندی به آنها برساند، کمترین تغییری در سبک زندگی خود ایجاد نکردند. هرچند تعداد زیادی از آنها امروز متاسفانه دستشان از دنیا کوتاه است و با همین ذهنیت راهی دیار باقی شدند، اما بسیاری از این افراد پس از گرفتار شدن به بیماری کرونا و تحمل عوارض آن و دوران سخت قرنطینه اکنون پشیمان از رفتار گذشته تبدیل به هشداردهندگانی دلسوز برای اطرافیان خود شدهاند تا مانع بیمار شدن آنها شوند.
از این نمونه هشدارها که توسط عدهای جدی گرفته نمیشود تا زمانی که همان افراد گرفتار آن شوند در زندگی روزمره اجتماعی به وفور قابل دیدن است؛ از موتورسوارانی که به توصیه استفاده از کلاه ایمنی میخندند، یا رانندگانی که استفاده از کمربند ایمنی را شوخی میانگارند اما با وقوع تصادفی هولناک اگر جان سالم به در برند و عمرشان به دنیا باشد دیگر استفاده از این تجهیزات ایمنی را ترک نمیکنند.
هشدار درباره تبعات و خطرات رها بودن فضای مجازی نیز از آن دست مواردی است که تا جامعه درگیر اثرات ملموس زیانهای آن نشود، عدهای با عناوین مختلف همچون متهم کردن هشداردهندگان به مخالفت با آزادی، دور بودن آنها از فضای روز دنیا و... بیان کنندگان این هشدارها را مینوازند.
البته متاسفانه تفاوت هشدار درباره تبعات رها بودن فضای مجازی و حضور بدون محدودیت جوانان و نوجوانان در این فضا با مثالهای ذکر شده در این است که به عنوان مثال نظام سلامت کشور و سازمانهای مرتبط با مدیریت کرونا تمام تلاش خود را میکنند تا در کنار توصیهها با برنامه ریزی مناسب و ایجاد برخی محدودیتها یا دستورالعملها که حتی ممکن است به کام برخی افراد نیز خوش نیاید، مانع از گسترش بیماری شده و حتی آن عده از افرادی که قصد سرپیچی و دردسرآفرینی برای خود یا دیگران را دارند به روشهای مختلف کنترل و مدیریت کنند.
یا در موضوع کلاه ایمنی و کمربند ایمنی، پلیس علاوهبر توصیه و تلاش برای فرهنگسازی، با متخلفان برخورد میکند و برای استفاده نکردن از کلاه ایمنی یا نبستن کمربند ایمنی که جان راکب و راننده را به خطر میاندازد جریمه در نظر میگیرد.
اما در موضوع مدیریت و کنترل فضای مجازی و مصونسازی جامعه به ویژه نسل نوجوان و جوان در برابر آسیبها و خطرات رها بودن این فضا، در کنار کم توجهی نگرانکننده برخی از افراد جامعه و خانوادهها، متاسفانه شاهد یک تعلل، رخوت و سوء مدیریت نگرانکننده از سوی مسئولان و متولیان امر نیز هستیم که خود به درگیر شدن جامعه در این باتلاق پوشیده با برگها و گلهای زیبا و خوش خط و خال دامن میزند.
چند ماه قبل بود که با وجود هشدارهای متعدد درباره خطرات حضور گسترده و بدون مدیریت نوجوانان و جوانان در فضای مجازی مینگذاری شده توسط دشمن، کنایهها و تمسخر دلسوزان از سوی افرادی که این هشدارها را بیاساس میخواندند جای خود را به لب گزیدنها و ابراز تاسفها از سوی بسیاری از همانها داد، علت اما این بود که ویدئویی از لایو اینستاگرامی یک نوجوان پسر ۱۴ ساله با یک مانکن زن و مدل خارجنشین و ردوبدل شدن سخیفترین حرفهای جنسی بین آنها منتشر شد (تا جایی که در پایان گفتوگو خانم مدل از زشتی کار خود و اثر منفی رفتارش بر این نوجوان بهگریه افتاد) و تلنگری به جامعه وارد کرد. دوباره هشدارها و تحلیلها در مذمت این رهاشدگی خطرناک مطرح شد اما پس از مدتی این ویدئو نیز به فراموشی سپرده شد و موج ایجاد شده فروکش کرد.
در روزهای اخیر نیز انتشار یک ویدئو موزیک از سوی یک خواننده درجه چندم خارجنشین و همراهی مستهجن یک پورن استار آمریکایی با وی در این کلیپ خبرساز شد. ماجرا اما به کمی قبلتر باز میگردد؛ سال گذشته به یکباره شاهد انتشار ویدئوهایی از همخوانی یک آهنگ سطح پایین و عملا مبتذل همین خواننده توسط دانشآموزان در مدارس مختلف بودیم. همان موقع نیز وقتی هشدارهایی از سوی دلسوزان درباره مشکوک بودن این حرکت هماهنگ و درگیر کردن ذهن و روح دانشآموزان با موزیک و خوانندهای درجه چندم که هیچ سنخیت و قرابتی با سن و روحیات آنها ندارد مطرح شد، پاسخ عده زیادی از خوشباوران این بود که چرا با شاد شدن فضای مدارس مخالفید؟! حال امروز همان خواننده (که سال ۸۸ خواننده ستاد انتخاباتی آقای کروبی بود) با غفلت متولیان فرهنگی و خوشباوری عدهای نام و آثار سخیفش در ذهن تعداد زیادی از نوجوانان و جوانان ما رسوب کرده به یکباره کلیپی مبتذل و نامناسب با همراهی یک پورن استار منتشر میکند و با یک طراحی عجیب و مشکوک، دوباره طیف زیادی از نوجوانان ما به تماشای آن میپردازند. طبیعی است که نوجوانی که به تماشای این کلیپ مینشیند علاوهبر اثرات مخربی که بر روح و روانشان وارد میشود ممکن است با کنجکاوی خود به مسیر دنبال کردن بیشتر این دام بیفتند.
البته در کنار اینکه در سایه خوشبینی و سادهانگاری افراطی برخی متولیان امر، شبکه رواج دهنده همخوانی پارسال مدارس مشخص نشد، امروز هم نباید انتشار این کلیپ را ساده فرض کرد. اینکه ابتدا دانشآموزان ما را با یک خواننده مبتذل آشنا میکنند، سپس کلیپی نامناسب را به خورد این دنبال کنندگان عموماً کم سن و سال میدهند آن هم در ایامی که به علت شیوع کرونا و رواج تقریبا اجتنابناپذیر آموزش مجازی بیش از هر زمانی کودکان و نوجوانان ما در فضای مجازی حضور دارند نمیتواند اتفاقی باشد. راستی یک چهره پورن استار مطرح آمریکایی در یک کلیپ سطح پایین با مخاطب فارسیزبان و ایرانی چه میکند؟ هزینه دستمزد طبیعتاً سنگین وی برای این حضور و هزینه ساخت و تولید چنین آثاری را چه کسی و با چه هدفی پرداخت میکند؟ آیا این خواننده خارجنشین توانایی پرداخت این هزینه را دارد و آیا هدف فقط افزایش دنبالکننده مجازی وی است؟
نکته دیگر اینکه چرا اینستاگرامی که حتی تحمل انتشار تصویر یک سردار شهید و قهرمان ملی ما را ندارد، این محتوای نامناسب برای نوجوانان را حذف نمیکند؟
هرچند تنها به موارد اندکی از مصادیق رها بودن آسیبزای فضای مجازی اشاره کردیم اما واقعیت آن است که هر روز و هر ساعت دشمنان به لطف کمکاری و خواب خوش مسئولان فضای مجازی کشور و شاید هم به خواب تعمدی برخی از آنها با صرف هزینههای هنگفت جوانان و نوجوانان زیادی از جامعه ما را آلوده این فضا کرده و از ما میگیرند و معلوم نیست این نفوذ و تخریب تا کجا باید ادامه داشته باشد که مسئولان امر فکری جدی نمایند؟ متاسفانه برخی از متولیان فضای مجازی در کشورمان نه تنها گام موثری در کم اثر کردن تهاجم دشمن در فضای مجازی نمیکنند بلکه خود به جای حمایت عملی از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای داخلی و رونق دادن به آنها، مروج شبکههای اجتماعی خارجی و در واقع ابزار سیطره مجازی دشمن شدهاند.
هربار هم که منتقدان و دلسوزان خواستار اصلاح نحوه مدیریت فضای مجازی رها شده یا انجام اقداماتی برای بستن راه نفوذ دشمن میشوند از سوی همین مسئولان به تلاش برای سلب آزادی مردم متهم شده و این مدیران به جای پاسخگویی به عملکرد فاجعهبار خود در این عرصه با اهدافی خاص ژست دروغین حمایت از مردم میگیرند، مردمی که البته نگران غرق شدن فرزندانشان در امواج متلاطم مجازی هستند.
واقعیت آن است که مدیریت فضای مجازی در سطح دنیا یک موضوع مورد پذیرش و قطعی از سوی کشورهای مختلف است و حتی همان کشورهایی که از طریق فضای مجازی جوانان و نوجوانان ما را هدف گرفتهاند در کشور خود قوانین سفت و سختی از قبیل ردهبندی سنی استفاده کنندگان از شبکههای اجتماعی یا جلوگیری از ترویج محتواهای مخرب جنسی و غیر اخلاقی برای مخاطبان کم سن و سال لحاظ کردهاند.
از سوی دیگر در کشورهای مختلف در کنار اولویت دادن به پیامرسانها و سرویس دهندگان داخلی در فضای مجازی، وقتی یک پیامرسان یا سرویس غیربومی در آن کشور مشغول فعالیت باشد انواع و اقسام شرط و ضابطهها را پیش پای وی میگذاردند و در صورت سرپیچی آن پیامرسان یا سرویس از قوانین و ضابطههای مورد نظر، از فعالیت آنها جلوگیری میکنند. نمونههای اخیر این موضوع را میتوان در مجبور کردن پیامرسانهای غیر بومی در ترکیه به پذیرش قوانین این کشور یا مثلا جلوگیری استرالیا از فعالیت فیسبوک به دلیل نقض قوانین این کشور که نهایتا منجر به تسلیم فیسبوک شد مشاهده کرد. نمونههای دیگری در هند، روسیه، چین و حتی آمریکا در مواجهه از موضع بالا با پیامرسانهای غیربومی وجود دارد.
متاسفانه در کشور ما به جای حمایت درست از توانمندیهای فراوان جوانان و شرکتهای دانشبنیان که نمونههای مختلف و موفقی از پیامرسانها، موتورهای جستوجو، ایمیلهای بومی و... را ایجاد کردهاند، شاهد این هستیم که مثلا وزیر ارتباطاتی که جناب رئیسجمهور معتقدند وقت حضور در این قوه و آن قوه برای پاسخگویی را ندارد، اینستاگرام پر مخاطره را برای لایو و لایک و گشت و گذار انتخاب میکند و علیرغم پابرجا بودن ممنوعیت فعالیت تلگرام در ایران به دلیل تبعیت نکردن از قوانین داخلی و میدان دادن به تروریستهای اقتصادی و امنیتی در ماجرای نوسانات ارز و سکه یا آموزش ساخت بمب دستی و... این روزها مفتخر به دریافت تیک آبی اصالت برای کانال تلگرامی خود شده است! حال در این میان اگر کشور و مردم نیز تحقیر شدند فدای سر جناب وزیر. اکنون با توجه به بروز انواع آسیبها در فضای مجازیِ بدون مدیریت مناسب در کشورمان و افزایش نگرانی خانوادهها از حضور فراوان و مخاطرهآمیز فرزندانشان در فضای مجازی، وظیفه دولت، مجلس و قوه قضائیه است که با جدیت وارد میدان شوند و برای دفاع از استقلال و ارزشها و نسل آیندهساز این کشور برای مدیریت فضای مجازی فکری اساسی نمایند.در این میان ضمن لزوم حمایت از سرویسها و پیامرسانهای داخلی از طریق وضع قوانین حمایتی و تشویقی، باید تکلیف حضور پیامرسانها و شبکههای اجتماعی خارجی مشخص شود و مانند سایر کشورها در صورتی به آنها اجازه فعالیت داده شود که ضمن پذیرش قوانین و مقررات داخلی و یا استقرار سرورها در داخل کشور پاسخگوی اقدامات خود باشند. در این میان برخورد با کم کاری و ترک فعل مسئولان امر نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد.
بیشک کودکان، نوجوانان و جوانان کشور سرمایههای اصلی و آیندهسازان این سرزمین هستند که مراقبت از آنها در برابر آفات و همینطور نقشههای دشمن علاوهبر خانوادهها وظیفه همه مسئولان است. همانطور که همه مسئولان برای مهار کرونا بسیج شدهاند، مهار این ویروس جهش یافته و سرکش مجازی نیز همکاری و ورود جدی همه مسئولان و نهادهای فرهنگی را میطلبد.
متاسفانه برخی از این مسئولان حوزه فضای مجازی به بهانههای مختلف و با انگیزهها و ژستهایی خاص منتقدان و هشدار دهندگان درباره سوء مدیریت خود را با انواع و اقسام برچسبها مورد لطف! قرار میدهند و البته باید از آنها خواست لطفاً به خاطر آینده این کشور مدیریت فضای مجازی را بازیچه اهداف سیاسی خود نکنید.
انتهای پیام/
انتهای پیام/