بشر تا همین اواخر، وجود فرازمینیهای هوشمند را در منظومه شمسی پذیرفته بود!
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا- نوید فرخی: یکی از جالبترین جنبههای تاریخ نجوم، تلاش همیشگی بشر برای کشف وجود حیات در سایر نقاط کیهان بوده است. امروزه ما در «عصر طلایی» پاسخ به سوالاتی هستیم که قرنها ذهن اجدادمان را درگیر کرده بود و در سدههای اخیر تحولات عظیم فکری و ارتقای جایگاه علم به خصوص در حوزه فیزیک و نجوم، به دانش ما در زمینه جایگاهمان در گیتی افزود.
تلاش برای یافتن علائم حیات در سیارههای دیگر، همواره یکی از حوزههای جذاب برای بشر بوده است. به پروژههای علمی برای یافتن حیات در خارج از زمین SETI گفته میشود که مخفف عبارت جستجوی هوش فرازمینی(search for extraterrestrial intelligence) است. به طور کلی این تصور نانوشته وجود دارد که فرازمینیهای هوشمند نیز باید دارای فناوریهایی همچون ما باشند و در اکثر پروژهها ما به دنبال چیزهایی هستیم که متناسب با گیرندههای خودمان است. از اینرو دیدگاه بشر با وجود پیشرفت شگرف در عرصه علم و فناوری، همچنان مانند گذشته است و باید اعتراف کرد که ما از بسیاری جهات قبلاً در همین نقطه بودهایم، هر چند ابزارهایمان توسعه یافته است.
آیا فرازمینیها وجود دارند؟
به نظر میرسد این اواخر پیشرفت علم قدری ما را نسبت به وجود فرازمینیها نومید کرده است. اما چرا؟ چهار قرن پیش بحث در مورد فرازمینیهای منظومه شمسی، بیش از اینکه راجع به این باشد که آیا اصلاً فرازمینیها وجود دارند یا خیر، درباره این بود که این فرازمینیها چه شکلی هستند!
دانشمند مشهوری همچون کریستین هویگنس(Christiaan Huygens) در کتاب خود مینویسد: «حتماً تعداد زیادی ستاره مانند خورشید و تعداد زیادی سیاره مثل زمین وجود دارند و لابد در همه آنها تعداد زیادی گلوگیاه، درخت و موجودات مختلف ساکن هستند.»
در آن زمان این حس که موجودات زنده در اقصینقاط کیهان وجود دارند، تصور غیرمعمولی نبوده است. با توجه به کشفیات متحولکننده فردی همچون گالیله(که اثبات کرد زمین گِرد است و به دور خورشید میگردد و قطعاً مرکز جهان نیست) از همه لحاظ منطقی بود که مردم تصور کنند موهبت وجود حیات در کره زمین خیلی ساده در سایر سیارهها نیز امکانپذیر است.
به عبارت دیگر، در آن زمان و در بسیاری از مجامع علمی سوال این نبود که آیا ما تنها هستیم یا نه، در عوض بحث در مورد جزئیات چگونگی این حیات بود.
دانشمندان جلوتر از بقیه!
در قرن هجدهم و نوزدهم منجمانی مانند ویلیام هرشل(William Herschel) یا توماس دیک(Thomas Dick)، نه تنها ادعا میکردند که منظومه شمسی، از ماه گرفته تا سیارات دور، غرق در شکلهای مختلف حیات هستند(توماس دیک حتی معتقد بود در حلقههای زحل بیش از 8 تریلیون فرازمینی ساکن هستند!) بلکه تأکید داشتند میتوانند شواهد آن را نیز ببینند.
هرشل از روی تصاویر تلسکوپ خود متقاعد شده بود که روی ماه جنگل وجود دارد. او حدس میزد که لکههای خورشیدی در واقع چالههایی در آن سطح گرم و درخشان خورشید هستند که زیر آن در محل خنکی موجودات بزرگ بیگانه زندگی میکنند.
توجه کنید ما در مورد عوام صحبت نمیکنیم بلکه در مورد دانشمندانی حرف میزنیم که در این حوزه فعالیت میکردند. گرچه ابزارهای علمی امروز، یافتههای آنها را زیر سوال برده است. با این وجود باید بپذیریم ما هنوز هم از همان معیارهای علمی استفاده میکنیم؛ معیارهایی که ناشی از نگاهی غیرعلمی هستند. افرادی مانند هرشل و دیک با توجه به شناخت محدودشان از فلسفه حیات، به دنبال نشانههایی دقیقاً شبیه به حیات زمینی در جاهای دیگر بودند و آن نظریه را به سطح پدیدههای قابل مشاهده خود بسط میدادند. فراموش نکنیم هرشل در آن زمان از بهترین ابزارهای علمی روز بهره میبرد، اما چون نگاهش به حیات محدود بود به سادگی به اشتباه افتاد؛ انسان نمیتواند در برابر حرارت بالا تحمل داشته باشد، پس حتما سیاهی روی خورشید جایی است که موجودات مشابه انسان در آنجا پناه گرفتهاند!
قرن بیستم و ابطال فرضیههای پیشین
در قرن بیستم، دادههای به دست آمده از پرواز مارینر چهار(چهارمین فضاپیمای برنامه فضایی مارینر ناسا که با هدف اکتشاف مریخ ساخته شد) به کلی باور مردم و منجمان را بر هم زد. تا پیش از سال 1965 این احتمال داده میشد که مریخ سطح حاصلخیزتری داشته باشد و بنابراین دانشمندان هنوز شانس زیادی برای وجود حیات قائل بودند.
حتی در اوایل قرن بیستم نظریه «کانالهای مریخ» که موضوع حیات هوشمند در سیاره سرخ را مطرح میکرد بسیار مورد توجه قرار گرفته بود. پرسیوال لوول(Percival Lowell) ریاضیدان و منجم که مبدع این فرضیه بود ادعا کرد ساکنان مریخ با حفر کانالهایی از مناطق قطبی، آب را به سراسر این سیاره منتقل میکنند. همهگیری این عقیده تا بدانجا بود که نیکولا تسلا(Nikola Tesla) دانشمند شهیر پیشنهاد داد که میتوان از نسخه تشدیدیافته سیستم انتقال برق بیسیم وی برای ارتباط با موجودات ساکن مریخ استفاده کرد. این تصور که فرازمینیها هم حتماً مثل انسانها جاده و کانال میسازند به ترویج این ایده کمک کرده بود.
اکثر دانشمندان به دنبال همسانسازی و قیاس دادههای دریافتی با دانش خود از اشکال حیات روی زمین بودند. فرد برجستهای همچون کارل سیگن(Carl Sagan) در کنار پائول سوان(Paul Swan) قبل از ورود مارینر 4 به مدار مریخ مقالهای منتشر کردند که در بخشی از آن آمده بود:
«مجموعه شواهد علمی موجود به طور ابهامآمیزی وجود حیات در مریخ را تأیید میکند. به طور خاص، پدیده امواج تیرگی(waves of darkening) مریخ با استفاده از روش فوتومتری ناشی از بخارهایی روی کلاهکهای یخی قطبهای تاریک این سیاره است که به عنوان یک فعالیت بیولوژیکی فصلی قابل تفسیر خواهد بود.»
نتیجهگیری آنها براساس دادههایی بود که تا آن زمان در مورد سیاره سرخ وجود داشت و طبعاً ورودیهای جدیدتر به نتایج مخالف ختم شد. با این وجود پدیده تیرگی دورهای مریخ که در آن زمان بسیار در موردش بحث بود، همین حالا هم میتواند غلطانداز باشد و رؤیت چیزی مشابهش در نقطهای دیگر از کیهان ممکن است دانشمندان را به اشتباه بیندازد. درس عبرتی که باید گرفت این است که تلاش نکنیم از دادههای محدود تفاسیر گسترده داشته باشیم.
آینده در برابر ماست
به تازگی مریخنورد استقامت بر روی مریخ فرود آمده و در جستجوی نشانههایی از حیات ذرهبینی از گذشتههای باستان در مریخ خواهد بود. مجموعه اطلاعات جدیدی که بشر در نیم قرن اخیر به دست آورده است سرانجام باعث شده است پرسش در مورد وجود فرازمینیها از اینکه «چه شکلی هستند» دوباره به تنظیمات کارخانه برگردد و اکنون با این سوال جایگزین شده است که «آیا اصلاً وجود دارند یا خیر؟».
اما با وجود پیشرفتهای علمی نگاه ما هنوز تغییر چندانی نداشته است. به عبارت دیگر بشر همچنان به طور روشمند اشتباه میکند. یکی از اصلیترین روشهای جستجوی فرازمینیها، پیگیری امواج رادیویی است که در بهترین حالت به دادههای ناچیزی میانجامد که از آن نمیتوان استدلال دقیقی داشت. چنانکه جیسون رایت(Jason Wright) در سال 2018 عنوان کرد: «در حال حاضر تلاشهای علمی برای یافتن حیات در خارج از زمین شبیه این است که به یک وان آب داغ نگاه کنیم و از روی آن در مورد محتوای اقیانوسهای زمین نتیجه بگیریم.»
مطمئناً هیچ یک از ما نمیتوانیم به طور قطع حدس بزنیم که تلاشها به کدام سمت ختم میشود. اما همچنین نباید از آن طرف بام افتاد و وجود فرازمینیها را خرافه دانست. فقط باید دست از اینکه دقیقاً به دنبال چیزی شبیه به انسان باشیم برداریم.
مواجه شدن با چیزهای ناشناخته همیشه هیجانانگیز است. پس ماهیت غیرقابل پیشبینی این حوزه نباید ما را از تلاش منصرف کند. فراموش نکنید براساس معادله پیچیده دریک، امکان وجود هزاران تمدن هوشمند تنها در کهکشان راه شیری وجود دارد و با محاسبه فرضی تمام سیارههای عالم میتوان تخمین زد احتمال اینکه بشر در جهان تنها موجود هوشمند باشد یک در صد میلیارد است!
انتهای پیام/4160
انتهای پیام/