«عابدان کُهنز»؛ یک سند تصویری تربیتی و الگویی برای کار تشکیلاتی با عطر شهادت
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سینمای مستند در قیاس با نوع داستانی سینما بسیار مهجور و مغفول مانده است. از آن همه هیاهو و جنجال و حاشیههایی که حول سینمای داستانی وجود دارد، در سینمای مستند خبری نیست و به نوعی مستندسازان در غربت و با سختیِ کار فراوان مشغول فعالیت هستند تا شاید خروجی کارشان بتواند به آگاهسازی طیفی از جامعه منجر شود.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا قصد دارد، با تعریف پروندهای حول فیلمهای مستندی که در چند سال اخیر موفق عمل کردهاند، نسبت به معرفی آن فیلمها و گفتوگو با عوامل و سازندگانش اقدام کند.
بیشتر بخوانید:
«کمیته»؛ موفق در سوژهیابی، ناکام در رفع ابهام یک ادغام
مستند «۱۹۱۹»؛ روایتی از یک قرارداد ننگین که اجرایی نشد
«شورش علیه سازندگی»؛ روایتی یکدست از زمان از دست رفته
عاشقانهای برای زادگاه جنگزده در ارتفاع هجدههزار پایی
رمزگشایی از انتقام سخت در مستند «اخراج»
نقد بیتوجهی ساختاری به فرودستان در «بیجه»
«انیمیشن ایرانی»؛ تاریخ پویای ۷۰سال پویانمایی در ایران
آغاز یک حرکت فرهنگی در دهه هفتاد
سه سال پس از پایان جنگ تحمیلی، گروهی از رزمندگان و اهالی جبهه و جنگ در خانههای قسطی تعاونی سپاه در محله «کُهنز» شهریار ساکن میشوند. محلهای که از لحاظ امکانات فرهنگی، رفاهی و سطح امنیت اجتماعی وضعیتی چندان مناسبی ندارد.
«حاج بهرام» یکی از همین رزمندگان از جبهه برگشته است که وقتی فقدان مسجد و حسینیه را در این منطقه میبیند، آستینها را بالازده و خانه خودش را به مسجد تبدیل میکند؛ سپس با کمک دوستان و اهالی در همان محل دارالقرآن راهاندازی میکند و فعالیتهای فرهنگی را رشد میدهند. بچهها را اردو میبرند تا جذب بیشتری رخ بدهد.
بعد از مدتی ظرفیت این منطقه آن قدر بالا میرود و جذب قابل توجهی از اطراف منطقه ایجاد میکند که دیگر محل کنونی، ظرفیت انجام کارهایشان را نداشت و تصمیم میگیرند فضای جدیدی را ایجاد کنند. آنها در پی این بودند یک پایگاه بسیج راه بیندازند و این کار را در منطقه روبهروی شهرک شروع میکنند.
احداث پایگاه جدید باعث میشد هم از نظر فرهنگی و هم از نظر امنیتی منطقه امنتر شود. فعالیت آنها در فضای جدید گسترش مییابد و حدود ۱۰۰ نیروی جذبی در پایگاه جمع میشوند. ظرفیت آن پایگاه هم پس از گسترش فعالیتهایشان تکمیل میشود و دیگر نمیدانند چه کار کنند.
خوابی که تعبیرش برکت داشت
حاج بهرام شبی خواب یک مسجد دونبش با گنبدی فیروزهای رنگ را میبیند. در همان روزها، یکی از اهالی محل هم خواب میبیند که پدر مرحومش از او میخواهد قطعه زمینی را وقف مسجد کرده و نام آن مسجد را امیرالمؤمنین(ع) بگذارد. این دو نفر به شکلی جالب و دراماتیک به هم میرسند و کار احداث این مسجد را آغاز میکنند. مسجد و پایگاهی که بعدها به یک نهاد جریانساز در منطقه تبدیل میشود.
مصطفی صدرزاده، محمد آژند و امیرحسین حاجنصیر سه شهید مدافع حرم و جمع زیادی از فعالان فرهنگی و نخبگان حوزه و دانشگاه در بستر همین مسجد پرورش مییابند. «عابدان کهنز» روایت تصویری و مستند همین روند با محوریت زندگی شهید مصطفی صدرزاده است.
مجید رستگار، کارگردان این اثر، شکلگیری ایده اولیه ساخت آن را مربوط به پروژه نگارش کتابی در مورد شهید مدافع حرم، مصطفی صدرزاده در بخش تاریخ شفاهی دفتر مطالعات فرهنگی انقلاب میداند. او در گفتوگویی در این باره گفته است: «این کتاب کلاً درباره شهید صدرزاده بود. از آن همه تحقیقاتی که شده بود این کتاب ۳۰ درصد مستند ما را تشکیل میداد. وقتی کتاب را بررسی میکردیم، سه صفحه آن اختصاص داشت به ماجرای مسجد و پایگاهی که شهید صدرزاده در آن رشد پیدا کرده و به این جایگاه رسیده بود. این سه صفحه به ما میگوید، مسجدی وجود داشته که مصطفی صدرزاده و بچههایی مانند او در آنجا رشد پیدا کردهاند و جایگاه تربیتی این مسجد برای ما اهمیت داشت و در این مستند بنا داشتیم به آن برسیم».
او در ادامه تحقیقات خود متوجه میشود که نهتنها شهید صدرزاده که چندین شهید، جانباز و مدافع حرم دیگر هم در این مسجد پرورش یافتهاند. تعداد زیادی پاسدار، استاد دانشگاه، استاد حوزه و… هم دیگر پرورشیافتگان این محیط بودهاند. این خود بهانهای میشود برای پرداختن به سوژهای بزرگتر که شهید صدرزاده پیرنگی از آن است.
«عابدان کهنز»؛ مستندی که در پی ریشهیابی است
به این ترتیب «عابدان کهنز» برخلاف بسیاری از آثار مستند که به زندگی شهدای دفاع مقدس و جنگ تحمیلی میپردازد، صرفاً یک مستندپرتره نیست؛ گواه این که در طول سالهای گذشته چندین مستند کوتاه و بلند در ارتباط با شهید مصطفی صدرزاده تولید و پخش شده است اما آن فیلمها که در جای خود ارزشمند هستند بیشتر روایت زندگی و چگونگی به شهادت رسیدن این شهید بزرگوار را به تصویر کشیده و از آن فراتر نرفتهاند.
مستند «عابدان کهنز» که نگارش فیلمنامهاش به گفته سازنده آن ۶ماه طول کشیده، یک قصه خطی جذاب دارد که در ابتدا با محوریت چگونگی شکلگیری مسجد امیرالمومنین (ع) پیش میرود.
پیشبرد گام به گام یک قصه جذاب در یک مستند
شیوه روایت این مستند بر پایه افشای تدریجی و پیشبرد گام به گام قصه است. به این ترتیب مخاطب مرحله به مرحله با متولیان مسجد پیش میرود. در ادامه و با رسیدن به بازه زمانی دهه هشتاد و نود شاهد شکوفایی کودکان و نوجوانی هستیم که یک دهه قبل وارد این فضا شدهاند و حالا خود در قامت جوانانی دلسوز و دارای دغدغه، در عرصه جذب و پرورش نیروهای فعال نقش آفرینی میکنند.
استفاده بموقع و بهاندازه از موسیقی، موشنگرافی و قاببندیهای درست و البته ترکیب رنگ جذاب باعث شده تا این مستند با وجود طولانیبودن (120 دقیقه) از ریتم نیفتد و مخاطب را با خود همراه سازد. البته با وجود تمام این موارد، به نظر میرسد امکان کوتاهکردن آن به اندازه یک فیلم 100 دقیقهای هم وجود دارد.
با این حال کارگردان این اثر در دفاع از مدت زمان فیلم به قصهمحوربودن آن اشاره کرده و گفته است: «در این مستند مخاطب مدام با این سوال پیش میرود که بعدش چه؟ الان که اینها بزرگ میشوند، بعدش چه؟ وقتی که درگیر شدند بعدش چه؟ حالا وارد فتنه شدند بعدش چه؟ الان که زخمی شدند بعدش چه؟ وقتی کشته نشد بعدش چه؟».
اثری که همدلی مخاطب را برمیانگیزد
فیلم و عکسهای آرشیوی که در این اثر مورد استفاده قرار گرفته کاملاً در مسیر داستان است و مخاطب بهره لازم را از آن میبرد. از سوی دیگر، شیوه روایت و ریشهیابی وقایع و فرایندها به شکلی است که بیننده بهخوبی با رفتار و تصمیمهای شهید صدرزاده و دوستانش و عکسالعمل آنها نسبت وقایع مختلف همدلی دارد.
این موضوع بیش از هرچیز ناشی از زمینهسازی درست و سازنده اثر و ارائه کدهای درست از پیشینه شخصیتها و قایع است. به این ترتیب، انگیزه شهید صدرزاده برای حضور در جبهه مبارزه با تحریف، فتنه و سپس تکفیر و ترور و دفاع از حرم باورپذیر میشود.
در کنار همه ویژگیهای فنی و هنری، «عابدان کهنز» میتواند یک سند تصویری تربیتی و الگویی برای کار تشکیلاتی باشد. فعالان فرهنگی، مدیران خرد و کلان آموزش و پرورش و فرهنگ، جامعهشناسان و فعالان اجتماعی و... میتواننند مخاطبان اصلی این مستند باشند. البته که «عابدان کهنز» دایره مخاطبان خود را محدود نکرده و دارای مخاطب عام است اما الگوهای بدیع و موثری برای جذب و پرورش نوجوانان در محیط شهری دارد. الگوهایی قدرنادیده که با قرار گرفتن در قالب مستند، جذابیت فراوانی برای بیننده ایجاد کرده است.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/