صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۵۰ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۹
آنا گزارش می‌دهد؛

تنوع زیاد مدارس؛ بلای جان عدالت آموزشی/کرونا چالش نوظهور نظام آموزش و پرورش

بررسی عدالت آموزشی در ایران و دستاوردها و ناکامی‌های آن به‌عنوان یکی از موضوعاتی که در مواد مختلفی از قانونی اساسی به آن اشاره شده است در چهل و دومین سالگرد انقلاب اسلامی، امری ضروری به نظر می‌رسد.
کد خبر : 563347

به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، عدالت در هر جامعه‌ای مسئله‌ای مهم و بنیادی محسوب می‌شود و هر انسانی تلاش می‌کند در حد توان برای رسیدن به عدالت و احقاق حق خود قدم بردارد. عدالت‌خواهی به‌عنوان یک خواسته اساسی همیشه مورد توجه جامعه ایران بوده و حضور آن در همه حوزه‌ها از بدو انقلاب اسلامی طی بیش از چهل سال گذشته قابل مشاهده است.


یکی از حوزه‌های حیاتی که نیاز به پیاده‌سازی عدالت در آن امری فوری و ضروری به نظر می‌رسد، نظام آموزشی است. عدالت آموزشی فارغ از نقش مهمی که در پیشرفت و توسعه یک کشور بازی می‌کند، فی‌نفسه موضوعی بسیار اساسی در جوامع مختلف به شمار می‌رود چراکه برقراری عدالت آموزشی تا حد زیادی می‌تواند نوع جهان‌بینی یک کشور را در جهان به نمایش بگذارد.


در یک جامعه انقلابی با شعار عدالت‌محوری که  در مواد مختلف قانون اساسی آن نیز نمود پیدا کرده است توجه به عدالت آموزشی باید همواره در اولویت‌های اساسی دولتمردان قرار داشته باشد.


در این راستا خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، به بهانه چهل و دومین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، به بررسی عدالت آموزشی در ایران، دستاوردها و ناکامی‌های آن به عنوان یکی از موضوعاتی که در مواد مختلفی از قانونی اساسی به آن اشاره شده پرداخته است.


ذهنیت عمده افراد در مورد عدالت آموزشی یکی از مهم‌ترین موانعی است که در مسیر آن وجود دارد. این ذهنیت به نحوی است که گویی تمام مفهوم عدالت آموزشی منحصر در دولتی بودن مدارس است، درحالی که عدالت آموزشی صرفاً فهم آموزش و پرورش به معنای تحصیل همگان در مدارس دولتی نیست. بسیاری از تحول خواهان در آموزش و پرورش نیز عدالت آموزشی را تا حد حذف مدارس غیردولتی پایین می‌آورند.


عدالت آموزشی از منظر قانون اساسی


در اصول سوم، سی‌ام و چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی به آموزش و پرورش اشاره شده است: در اصل سوم دولت مکلف شده برای نیل به اهداف نظام جمهوری اسلامی (قسط و عدل و استقلال و همبستگی ملی) آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت در تمام سطوح فراهم آورد.


در اصل سی‌ام دولت موظف وسایل آموزش و پرورش رایگان را تا پایان دوره متوسطه فراهم کند. در اصل چهل و سوم قانون اساسی نیز نه ضابطه برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه‌کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او تعیین شده است که ضابطه اول آن تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه است.


از منظر قانون اساسی تأمین آموزش و پرورش رایگان برای همه در تمام سطوح یکی از مهم‌ترین وظایف دولت برای قسط و عدل و استقلال و همبستگی ملی است و آموزش و پرورش به عنوان یک فرصت همگانی است. در اصل سی‌ام نیز آموزش و پرورش یک حق همگانی بوده و در اصل چهل و سوم نیز ضوابط نظام اقتصادی کشور باید در جهت ریشه کردن فقر و محرومیت به ترتیبی باشد که نیازهای اساسی از جمله آموزش و پرورش تأمین شود.



نابرابری‌های موجود در نظام آموزشی به نفع طبقات محروم جامعه نیست چراکه مدارس غیردولتی با شهریه امورات خود را می‌گذراند و مدارس دولتی مناطق برخوردار نیز با دریافت مبالغ مکفی می‌توانند از پس مخارج خود برآیند ولی مدارس مناطق محروم‌تر در گرداب مشکلات باقی می‌مانند و برنامه‌ای نیز برای تقویت علمی و تجهیزاتی مدارس محروم وجود ندارد.



مدارس مناطق محروم در گرداب مشکلات باقی مانده‌اند


در حال حاضر تنوع بالای مدارس دولتی و وجود مدارس غیردولتی برتر، فاصله چشم‌گیر امکانات آموزشی در مناطق برخوردار و غیر برخوردار، فقدان هر نوع کمک به مدارس دولتی و اجبار مدارس به دریافت کمک از اولیای دانش‌آموزان که بستگی به برخوردار بودن یا نبودن مدرسه متفاوت است و مشکلاتی که عمده مدارس دولتی برای تأمین نیازهای اولیه خود دارند باعث می‌شود آموزش و پرورش به عنوان یک فرصت همگانی، یک حق رایگان برای همه و یک نیاز اساسی تأمین نشود.


نابرابری‌های موجود در نظام آموزشی به نفع طبقات محروم جامعه نیست چراکه مدارس غیردولتی با شهریه امورات خود را می‌گذرانند و مدارس دولتی مناطق برخوردار نیز با دریافت مبالغ مکفی می‌توانند از پس مخارج خود برآیند ولی مدارس مناطق محروم‌تر در گرداب مشکلات باقی می‌مانند و برنامه‌ای نیز برای تقویت علمی و تجهیزاتی مدارس محروم وجود ندارد.


 حذف مدارس غیرانتفاعی  برنامه ای که نیمه‌کاره رها شد


در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی عمده مدارس غیردولتی تعطیل شدند و عدالت آموزشی به عنوان یک خواسته اساسی مطرح شد ولی به تدریج و از دهه شصت تشکیل مدارس غیرانتفاعی به‌منظور کمک به دولت برای پوشش دادن به مدارس دولتی مجددا در دستور کار قرار گرفت.


وزارت آموزش و پرورش در کشور دارای چندین و چند نوع مدرسه است و وجود مدارسی نظیر دولتی، غیردولتی، استثنایی، شاهد، ایثارگران، از راه دور، تیزهوشان، هیئت امنایی، عشایری، هوشمند، قرآنی، ورزش، وابسته به دستگاه‌ها، مدارس خارج از کشور، مجتمع‌های آموزشی تطبیقی، مدارس ماندگار، نمونه دولتی و… نشان از تنوع بالای تعداد مدارس در نظام آموزش و پرورش ایران دارد.


تنوع مدارس دولتی و تفاوت کیفیت آموزش در این مدارس بر خلاف عدالت آموزشی است


به نظر برخی کارشناسان، تنوع مدارس دولتی و تفاوت کیفیت آموزش در این مدارس بر خلاف عدالت آموزشی است و آموزش و پرورش را به عنوان یک حق و نیاز همگانی برای یادگیری زیر سوال برده است.


از نظر اهداف آموزشی مدارس شاهد، تیزهوشان، هیئت امنایی، ایثارگران و مانند این‌ها، همه دارای هدف یکسان هستند و این تنوع بدون داشتن هدفی متفاوت و صرفاً به دلیل امکانات آموزشی متفاوت ضروری و منطقی به نظر نمی‌رسد. همین مطلب در خصوص مدارس بزرگسالان و آموزش از راه دور که یک نوع فعالیت انجام می‌دهند نیز صدق می‌کند.


در خصوص تقسیم‌بندی دانش‌آموزان دایره تفاوت دانش‌آموزان باید محدود شود، برای مثال تحصیل دانش‌آموزان استثنایی به‌دلیل مشکلات خاص و نوع آموزش و پرورش آن‌ها در مدارس جداگانه مورد پذیرش است ولی سایر تفاوت‌ها به دلیل انواع تأمین منابع ملی، قشربندی اجتماعی و مانند این‌ها خلاف آموزش و پرورش به عنوان یک فرصت و حق است و به صورت کلی تعداد بالای مدارسی که حق تحصیل در آن‌ها برای همگان وجود ندارد می‌تواند از مظاهر مهم بی‌عدالتی به شمار بیاید.


رابطه مالی اولیای دانش‌آموزان  با مدارس خلاف عدالت آموزشی است


رابطه مالی اولیای دانش‌آموزان مدارس نیز خلاف عدالت آموزشی است و این رابطه مالی نهاد آموزش و پرورش را تضعیف کرده است، در حالیکه قطع این رابطه و پرداخت کمک‌های مردمی به حساب خزانه‌داری کل کشور و تقسیم آن‌ها بین مدارس به نسبت نیاز می‌تواند گام مهمی برای عدالت آموزشی باشد. ضمن اینکه درآمد حاصل از فعالیت‌های اقتصادی کنونی وزارت آموزش و پرورش نیز باید به‌صورت کامل تجمیع و بر اساس برنامه‌های مشخص صرف تجهیز مدارس دولتی باشد.


همه اینها در حالی است که گاهی بحران‌های پیش بینی نشده می‌تواند نبود عدالت آموزشی را از دریچه‌های جدیدی نیز خود را نشان دهد. در روزگاری که دنیا درگیر یک پاندمی گسترده و خطرناک به نام کرونا شده که بر تمامی جنبه‌های زندگی بشر سایه انداخته است، آموزش و تعلیم و تربیت نیز به شدت از آن متأثر شده و آموزش حضوری جای خود را به آموزش آنلاین و از راه دور داده است.



عدم سهولت در تهیه وسایل و امکانات برای دسترسی به فضای مجازی و استفاده از فضای آموزشی  در زمان شیوع کرونا  به معضلی جدید و نوظهور در سیستم آموزشی ایران تبدیل شده است و بنحوی که دانش‌آموزان مناطق محروم عملا هیچ دسترسی‌ای به ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین گوشی هوشمند و رایانه شخصی ندارند و این مساله موجب بازماندن بخشی از دانش آموزان مناطق محروم و حتی گاهی اقشار کم درآمد جامعه در کلان شهرها شده است و این موضوع نیز نشان دهند عدم توانایی سیستم آموزشی در هماهنگ شدن با چالش‌ها و نیازهای روز و دست و پنجه نرم کردن با چالش‌های عدالت آموزشی در کشور است.



شیوع کرونا  به معضلی جدید و نوظهور در سیستم آموزشی ایران تبدیل شده است


عدم سهولت در تهیه وسایل و امکانات برای دسترسی به فضای مجازی و استفاده از فضای آموزشی  در زمان شیوع کرونا  به معضلی جدید و نوظهور در سیستم آموزشی ایران تبدیل شده است و بنحوی که دانش‌آموزان مناطق محروم عملاً هیچ دسترسی به ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین گوشی هوشمند و رایانه شخصی ندارند و این مسئله موجب بازماندن بخشی از دانش آموزان مناطق محروم و حتی گاهی اقشار کم درآمد جامعه در کلان شهرها شده است و این موضوع نیز نشان دهند عدم توانایی سیستم آموزشی در هماهنگ شدن با چالش‌ها و نیازهای روز و دست و پنجه نرم کردن با چالش‌های عدالت آموزشی در کشور است.


گفتنی است، کیفیت آموزش آنلاین و همچنین میزان زمانی که مدارس مختلف برای این موضوع اختصاص می‌دهند نیز با هم تفاوت فاحشی دارد و به هر میزان که مدارس شهریه بیشتری از شاگردان دریافت کرده و عنوان‌های پرطمطراق‌تری داشته باشند میزان زمان و کیفیت آموزش آنلاین آن‌ها افزایش یافته و این موضوع در مدارس معمولی‌تر که کیفیت و امکانات آموزش کمتری دارند، وضعیت عکس دارد.


در دنیای امروز و در کشورهای توسعه یافته تعریف ثابتی از مدرسه (بجز مدارس دانش‌آموزان استثنایی) وجود دارد و تمام شاگردان صرفاً به مدرسه می‌روند و نه مدرسه دولتی، غیرانتفاعی، شاهد، هیئت امنایی و غیره و این نشان‌دهنده این است که در این کشورها تلاش شده است تا به صورت عادلانه و یکسان فضایی برابر برای تمامی دانش‌آموزان مهیا شود.


بیان این نکته در پایان ضروری است و آن این‌که عدالت آموزشی از مهم‌ترین نیازهای توسعه‌ای در کشور است. در آموزش و پرورشی که تنوع زیاد مدارس و تفاوت کیفیت آموزش در آن به رسمیت شناخته شده، عدالت آموزشی در یک کلام با موانع ذهنی و عملی فراوانی روبرو است. این تنوع و اختلاف‌ها اگر در جهت حل مشکلات مدارس مناطق محروم نباشد قابل پذیرش نیست و فقط به کالایی شدن آموزش و پرورش و طبقاتی شدن آن می‌انجامد.


سخن گفتن از فقدان عدالت آموزشی به معنای ندیدن پیشرفت‌ها و زحماتی که در بیش از ۴۰ سال برای سیستم آموزشی کشور کشیده شده است نیست اما به نظر می‌رسد بررسی و پایش موفقیت‌ها و ناکامی‌ها در  این زمینه به منظور مرتفع کردن مشکلات این حوزه گامی در راستای اعتلای هر چه بیشتر اهداف انقلاب اسلامی و قانون اساسی درخصوص برقراری عدالت در همه زمینه‌ها به خصوص آموزش است که نباید در غوغای مشکلات روز فراموش شود.


انتهای پیام/۴۱۵۹/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر