صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر 39 از نگاه آنا/ 7

«ابلق» نه سیاه‌نماست و نه ساده‌انگار/ هنرمندی نرگس آبیار در حرکت کردن روی لبه تیغ!

«آزار زنان» یکی از آن مسائل حساسی است که فیلم‎‌ساختن درباره‌ آن، مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. از یک‌سو سیاه‌نمایی و از سوی دیگر ساده‌انگاری، آسیب‌هایی است که می‌تواند چنین فیلمی را تهدید کند.
کد خبر : 561701

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - محمدصالح سلطانی: حالا با خیال راحت می‌شود از سبک منحصر‌به‌فردِ نرگس آبیار در فیلمسازی نوشت. او با «ابلق» نشان می‌دهد که نه یک کارگردان صرف، که یک سینماگر مولف است. سینماگری صاحب سبک، ایده و جهان خاص خودش.


فیلم جدید نرگس آبیار، ارتباط مضمونی خاصی با آثار قبلی‌اش ندارد اما مثل سه اثر درخشان قبلی‌ او، یعنی «شیار143»، «نفس» و «شبی که ماه کامل شد»، زن‌محور است. «ابلق» البته علاوه بر زن‌محور بودن، فیلمی درباره‌ زن است. فیلمی که می‌خواهد دردها و رنج‌های زنی گرفتار در میان جهل و خرافات از یک سو، و هوس و شهوت از سوی دیگر را روایت کند.


«ابلق» با چنین مضمونی، خواه‌ناخواه می‌تواند یادآور فیلم‌های تهمینه میلانی باشد اما نرگس آبیار با نگاه بالغ و عمیق خود به موضوع، از دام مردستیزی فرار می‌کند. «ابلق» بی آن‌که ادای آسیب‌شناسی دربیاورد، روایتی موشکافانه و درک‌شدنی از مساله‌ «آزار زنان» به نمایش گذاشته و با زبانی ساده  و سلیس، این مساله‌ مهم را بازگو می‌کند.


دیر و کند


«ابلق» یک فیلم دوساعته است اما به اندازه دوساعت، داستان ندارد. قصه فیلم، خیلی دیر و تقریبا از میانه‌های فیلم شروع می‌شود. مقدمه‌چینی فیلمنامه طولانی است و فضاسازی ابتدایی، از جایی به بعد خسته‌کننده به نظر می‌رسد. فیلم می‌تواند با یک تدوین مجدد، کوتاه‎‌تر و خوش‌ریتم‌تر بشود. فیلمنامه «ابلق» جز زمان طولانی، ضعف محسوس دیگری ندارد و با شخصیت‌پردازی درست و داستان‌پردازی به‌قاعده، فیلمی درگیرکننده است. فیلمی که نقطه اتکایش، خلق شخصیت‌های جذاب و پرجزئیات است.


فیلم شخصیت


«ابلق» بیش از هرچیز، فیلم شخصیت‌ است. دکوپاژ و قاب‌بندی‌های نرگس آبیار، به کمک خلق شخصیت‌ می‌آیند و کاراکترها را برای مخاطب ملموس می‌کنند. گل سرسبد فیلم اما بازی خیره‌کننده‌ گروه بازیگران است. «ابلق» هیچ بازیگر بدی ندارد و اختلاف در ترکیب بازیگران فیلم، میان خوب و خوب‌تر است.


هوتن شکیبا فوق‌العاده ظاهر شده و نقش سخت «علی» را عمیقاً ملموس و باورپذیر اجرا کرده‌ است. الناز شاکردوست روند رو به رشدی که با «شبی که ماه کامل شد» آغاز کرده‌بود را در «ابلق» هم ادامه داده و گلاره عباسی نقشی متفاوت و سنگین را با جزئیات فراوان اجرا کرده است.


غافلگیری بزرگ فیلم اما،  نقش‌آفرینی گیتی معینی است. این بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون، در «ابلق» روی دیگری از توانمندی‌های خودش را به نمایش گذاشته و از سایه نقش‌های فرعی بیرون آمده است. معینی در این فیلم آن‌قدر خوب و درخشان است که می‌تواند یکی از مدعیان جدی سیمرغ نقش مکمل زن باشد.


غلبه بر یک مسیر سخت


«آزار زنان» یکی از آن مسائل حساسی است که فیلم‎‌ساختن درباره‌شان، مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. از یک‌سو سیاه‌نمایی و از سوی دیگر ساده‌انگاری، آسیب‌هایی است که می‌تواند چنین فیلمی را تهدید کند. «ابلق» اگرچه فیلمی سیاه است، اما در دام سیاه‌نمایی نمی‌افتد و برای چرک نشان دادنِ جغرافیای قصه، تقلا نمی‌کند.


از طرف دیگر پایان‌بندی فیلم، اشراف کامل آبیار بر ابعاد مساله را به نمایش می‌گذارد و «ابلق» را از ساده‌انگاری پیرامون مساله‌ آزار، نجات می‌دهد. این فیلم، برای فعالان حوزه زن و خانواده فیلمی مهم و برای مخاطب عام اثری قابل تامل است. «ابلق» در ادامه مسیر موفق خانم کارگردان، او را در میان بهترین مولفان سینمای ایران تثبیت می‌کند.


انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر