صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۳۰ - ۳۰ آذر ۱۳۹۹
چالش‌های پژوهش در ایران/3 | گفتگوی آنا با پژوهشگر نمونه دانشگاه تهران؛

رفت و آمد مدیران رویکرد پژوهشی سازمان‌ها را بی‌ثبات کرده است/ به‌جای سیمنار، «سیمناهار» برگزار می‌کنیم!

پژوهشگر نمونه دانشگاه تهران با بیان اینکه رفت و آمد مدیران اولویت‌های پژوهشی سازمان‌ها را تغییر می‌دهد، گفت: این موضوع موجب بی ثباتی در سیاست‌های پژوهشی شده است.
کد خبر : 549551

به گزارش خبرنگار حوزه آموزشی و پژوهشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، «پژوهش واقعا نیاز به عشق دارد. تا زمانی که کسی پژوهش، کشف و تحلیل را دوست نداشته باشد نمی‌تواند پژوهشگر موفقی باشد.کسی که عاشق کارش است از پایتخت برای فعالیت پژوهشی به شهرستان‌های مرزی سفر می‌کند ولی تا وقتی این کاره نباشد حاضر نیست مثل من در اتوبوس با پاهای باد کرده از خستگی دنبال پروژه برود و هر چند وقت یک بار ۱۲ ساعت در راه باشد و خطرات زیادی را متحمل شود تا به روستاهای مرزی برای فعالیت پژوهشی برسد.


کسی که مردم و بین مردم بودن را دوست نداشته باشد، عاشق زیستن با مردم محلی نباشد و سختش باشد که از پشت میزش بلند شود، پژوهشگر موفقی نخواهد شد. پژوهشگر بودن عشق، علاقه و ایمان می‌خواهد. »


این جملات بخش‌هایی از صحبت‌های دکتر اعظم آهنگر بنی سله، پژوهشگر نمونه دانشگاه تهران و مدیرگروه مطالعات شهری موسسه تحقیقات دانشگاه تهران است که از عشق به حوزه فعالیت خود حرف می‌زند. مقام پژوهشگر نمونه با توجه به فعالیت‌های ۵ سال گذشته او در حوزه پژوهشگری اجتماعی به وی اعطا شده است.


خبرگزاری آنا، به همین منظور گفتگویی با این پژوهشگر نمونه و فعال حوزه مطالعات شهری داشته است که در زیر می‌خوانید.




آنا: لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه سالی در زمینه پژوهش فعال هستید و فعالیت‌های تحقیقاتی شما در چه حوزه‌هایی متمرکز بوده است؟ 


آهنگر بنی‌سله: کار پژوهشی را از سال ۱۳۷۸ در حالی که دانشجوی سال دوم دوره کارشناسی دانشگاه تهران بودم در پروژه ملی حبله رود به عنوان نیروی داوطلب دانشجویی شروع کردم. سال ۱۳۷۹ در دانشگاه تهران در مرکز مطالعات زنان فعالیت می‌کردم و همکار پروژه بانک اطلاعاتی زنان پژوهشگر بودم. پس از آن به عنوان کارشناس تحقیقات اجتماعی در دانشکده علوم اجتماعی استخدام شدم و از آن سال در کنار کار و تحصیل در مقاطع بالاتر عاشقانه به فعالیت‌های پژوهشی مشغولم. فعالیت‌های تحقیقاتی من منوط به حوزه اجتماعی است و در حوزه‌های تحقیقات شهری و منطقه ای، ایثارگران، تحقیقات حوزه زنان و مسائل اجتماعی و توان افزایی جوامع محلی فعالیت داشته‌ام. 



در حوزه پژوهش تنها چیزی که می‌تواند فرد را سرپا نگه دارد تا با قدرت در راستای اهداف علمی خود قدم بردارد عشق و ایمان است و مسائل مایوس کننده مالی و کاری و اداری زیادی وجود دارد که باید از آن عبور کرد. 



آنا: مقام پژوهشگر نمونه را برای کدام یک از فعالیت‌هایتان دریافت کرده‌اید؟ 


آهنگر بنی‌سله: این مقام را به خاطر فعالیت‌های ۵ سال گذشته‌ام در حوزه جامعه‌شناسی شهری دریافت کرده‌ام. در ۵ سال اخیر مجری ۳ طرح پژوهشی بوده‌ام که دو طرح ملی بوده و یکی مربوط به شهر تهران بوده و ۳ مقاله علمی و پژوهشی نیز داشته‌ام. 


سمینار وجود ندارد، بلکه «سیمناهار» داریم!


آنا: مقدمه‌ای بفرمایید از اینکه به عنوان یک پژوهشگر موفق که سال‌ها در این زمینه فعالیت کرده، اوضاع پژوهشی کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 


آهنگر بنی‌سله: فارغ از رقابت‌هایی که بین همکاران به صورت طبیعی وجود دارد، در زمینه‌های دیگر از جمله حمایت‌های بودجه‌ای وضعیت خوبی حاکم نیست. برخی سازمان‌ها در نهایت بی‌برنامگی، بودجه‌های پژوهشی را مصرف می‌کنند. نهادها باید ۲ درصد از بودجه را صرف پژوهش کنند در غیر اینصورت این مبلغ به خزانه دولت برمی‌گردد. اما متاسفانه برخی سازمان‌ها پایان سال یادشان می‌افتد که بودجه پژوهشی را هزینه نکرده‌اند و معمولا ماه‌های پایانی سال این بودجه را خرج سمینارها و چاپ چکیده مقالات و… می‌کنند. 


طنزی بین همکاران پژوهشی به وجود آمده که می‌گویند سمیناری وجود ندارد و در واقع «سمیناهاری» برگزار می‌شود ناهار به مدعوین داده می‌شود و عکس و فیلم و کتابچه چکیده مقالات تهیه و بودجه پژوهشی را حیف و میل می‌کنند. در حالی‌که این بودجه‌ها می‌تواند در کارهای اثرگذارتری صرف شود. 



چقدر باید سرمایه‌های کشور را صرف آزمون و خطا کنیم؟ چند سد مانند سد گتوند و گلارلو باید بسته شود تا متوجه شویم دانش بومی و محلی ارزشمند است و در تحقیقات پیوست اجتماعی را باید اجرا کرد؟ 



البته سازمان‌های زیادی داریم که بسیار منطقی فعالیت می‌کنند و هر سال اولویت‌ها و نیازهای پژوهشی سازمان را استخراج و در اردیبهشت و خرداد ارائه می‌کنند و حتی بعضا لیست قراردادهایی که منعقد شده را شفاف در سایت سازمان ارائه می‌کنند. 


آنا: آیا همه مدیران به همین نحو عمل می‌کنند؟ رویکرد مدیران مختلف به این حوزه چگونه است؟ 


آهنگر بنی‌سله: همه مدیران اینگونه نیستند. مدیرانی نیز هستند که رویکرد خیلی خوبی به این حوزه دارند اما چالشی که وجود دارد این است که وقتی رییس سازمانی عوض می‌شود رویکرد پژوهشی نیز عوض می‌شود و نه تنها اهداف تغییر می‌کند بلکه حتی پژوهش‌های قبل زیر سوال می‌رود که این مساله رویکرد پژوهشی سازمان‌ها را دچار بی‌ثباتی کرده است. 


مدیران توجیه نیستند که نیروهای واحد فناوری و پژوهش هر سازمانی پژوهشگر نیستند و فقط باید ارزیابی اولویت‌های پژوهشی و فعالیت‌های اجرایی آن حوزه را انجام دهند. پژوهش کار متخصصین دانشگاهی است که تخصص آن حوزه را داشته باشد. 


برخی اوقات در حین یا حتی مراحل پایانی انجام فعالیت‌های پژوهشی اجرایی رییس یک سازمان تغییر می‌کند و با تغییر سیاست‌ها و الگوها در موضوعات پژوهشی مواجه می‌شویم و گاه با سوء ظن‌هایی مواجه می‌شویم. در حالی‌که پیش از تغییر مدیریت همان موضوع جزو اولویت‌های پژوهشی سازمان بوده و قراردادهایی بابت آن تنظیم شده است. 


بنابراین یکی از معضلات پژوهشگران در ایران‌عدم آگاهی و شناخت از موضوعات پژوهشی از سوی مدیران جدید که در راس هر سازمانی قرار می‌گیرند است. 



طنزی بین همکاران پژوهشی به وجود آمده که می‌گویند سمیناری وجود ندارد و در واقع «سمیناهار» برگزار می‌شود ناهار به مدعوین داده می‌شود و عکس و فیلم و کتابچه چکیده مقالات تهیه و بودجه پژوهشی را حیف و میل می‌کنند.



آنا: حوزه پژوهش در کشور از نظر بودجه‌ای چقدر مورد حمایت قرار می‌گیرد؟ 


آهنگر بنی‌سله: علاوه بر مشکلات اجرایی، دسترسی به اطلاعات محرمانه و عدم همکاری برخی ارگان‌ها برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز یک پژوهش، باید گفت متاسفانه حمایت‌ها از حوزه پژوهش اصلا کافی نیست و هر سازمانی تا دچار کسری می‌شوند اولین بودجه‌ای که حذف می‌کنند بودجه فرهنگی و پژوهشی است و هیچ مدیری حاضر نیست به پژوهش به عنوان بازوی تسهیل‌گری که مسائل را حل می‌کند نگاه کند. 


بسیاری اوقات پروژه تحقیقاتی سازمان‌ها به اساتید پرآوازه اختصاص می‌یابد؛ اما طرح که مطالعه می‌شود، مشخص است که استاد به قدری سرش شلوغ بوده که طرح را به دانشجویان سطح پایین سپرده و پروژه مملو از ایرادات تخصصی است و صرفا چون اسم آن استاد روی آن پروژه بوده طرح شده است. موضوع اولویت ارائه پروژه‌های پژوهشی به اساتید صاحب نام را می‌توان با مطالعه لیست پروژه‌های هر سازمان به راحتی مشاهده کرد.  روی سایت یکی از سازمان‌ها مشاهده کردم که ۶ پروژه تحقیقاتی طی ۴ سال به یکی از اساتید داده شده است.


خیلی از سازمان‌ها اولویت‌های پژوهشی خود را پروژه‌ها و پایان نامه‌های دانشجویی قرار می‌دهند و دانشجویان برای انجام این موضوعات مراجعه نمی‌کنند و پروژه‌ها روی زمین می‌ماند و اگر هم دانشجویان حاضر به انجام طرح شوند، حقوقشان پرداخت نمی‌شود. 


در پژوهش فقط عشق و علاقه مهم است/ مسائل مالی و اداری زیادی بر سر راه پژوهشگر قرار دارند


آنا: آیا وضعیت رفاهی و معیشتی برای افرادی که بخواهند فقط فعالیت پژوهشی انجام دهند مناسب است؟ 


آهنگر بنی‌سله: متاسفانه مشکلات مالی پژوهشگران وعدم پرداخت مطالبات آن‌ها از نهادهای مختلف زیاد است و در بسیاری اوقات مطالبات تا مدت زیادی پرداخت نمی‌شود. من به عنوان پژوهشگر نمونه هنوز مطالباتم را از یکی از پروژه‌هایی که اردیبهشت ماه به پایان رسید به دلیل اینکه قسط آخر آن  از سوی سازمان کارفرما به دانشگاه پرداخت نشده، دریافت نکرده‌ام و همچنین حقوقم از پروژه‌ دیگری که دو سال پیش به پایان رسیده، کامل به دانشگاه پرداخت نشده است که آن را دریافت کنم.


در حوزه پژوهش تنها چیزی که می‌تواند فرد را سرپا نگه دارد تا با قدرت در راستای اهداف علمی خود قدم بردارد عشق و ایمان است و مسائل مایوس کننده مالی و کاری و اداری زیادی وجود دارد که باید از آن عبور کرد. 



خیل عظیم بیکاری دانشجویان علوم انسانی به این دلیل است که پیوند بین دانشجویان، بازار و صنعت ایجاد نشده است.



آنا: در حوزه‌های تحقیقاتی عدم سیاست‌گذاری درست چه تاثیراتی روی اداره کشور در کوتاه مدت و بلند مدت دارد؟


آهنگر بنی‌سله: عدم استفاده از پروژه‌های تحقیقاتی و نتایج پژوهشی در هر حوزه مدیریتی، موجب می‌شود که فعالیت‌های مدیران بدون اطلاعات دقیق و با اما و اگرها و همچنین بدون داشتن دورنمای درست و نقشه راه دقیق انجام شود که این مساله قطعا موجب هدر رفت سرمایه‌های کشور خواهد شد. 


اگر مدیران برای پژوهش ارزش قائل باشند در هر حوزه‌ای اطلاعات دقیقی کسب و تصمیمات درستی اتخاذ می‌کنند و سرمایه کشور را هدر نمی‌دهند. 


هر فعالیتی در شروع تحقیقات نیاز دارد. چقدر باید سرمایه‌های کشور را صرف آزمون و خطا کنیم؟ چند سد مانند سد گتوند و گلارلو باید بسته شود تا متوجه شویم دانش بومی و محلی ارزشمند است و در تحقیقات پیوست اجتماعی را باید اجرا کرد؟ 


در ماجرای دریاچه و سد گلارلو در استان اردبیل بدون اینکه کمترین اطلاعاتی کسب شود مسئولان مسیر رودخانه را عوض کردند و آن را به دشتی هدایت کردند که معارض نداشته باشد و ملک منابع طبیعی باشد. بعد از اینکه سد را درست کردند و آب جمع شد متوجه شدند زمین شور بوده و آب شور شده و مناسب برای کشاورزی نیست و تنها راه استفاده بهینه از این دریاچه پرورش ماهی و گردشگری در اراضی اطراف آن است. 


به همین راحتی به دلیل استفاده نکردن از دانش محلی توسط پروژه سدسازی و بی‌توجهی به حوزه اجتماعی این فاجعه رخ می‌دهد و سرمایه‌ها به هدر میرود. به دلیل این که مدیران از دانش محلی و دانش تحقیقات استفاده نمی کنند. 


آنا: در خصوص توزیع طرح‌های پژوهشی توضیح دهید. به نظر شما توزیع عادلانه‌ای وجود دارد؟ 


آهنگر بنی‌سله: متاسفانه در دانشگاه تهران به علوم انسانی کم لطفی می‌شود و موسسات تحقیقات حوزه علوم انسانی دچار کم توجهی هستند. سازمان‌های اداری دانشگاه تهران به حوزه مراکز و موسسات تحقیقات کم توجه هستند و بین یک مرکز تحقیقات و یک مرکز اجرایی تمایزی قائل نمی‌شوند. 


موسسات تحقیقاتی علوم انسانی با دانشکده‌های فنی و درآمدزایی موسسات تحقیقات فنی مقایسه می‌شوند. مراکز تحقیقات فنی علوم پایه به دلیل مشخص بودن تولیدات، سهولت خرید و فروش و تجاری‌سازی آن مورد نیاز روزمره مردم است و متفاوت است.  مراکز حوزه علوم اجتماعی که مشتریان آن سازمان‌ها و نهادهای بالاتری هستند و نتیجه تحقیقات آن در بلند مدت مشخص می‌شود. 


به دلیل زمان بر بودن طرح‌های تحقیقاتی اجتماعی و انسانی، سازمان‌ها با این استدلال که چرا باید فعالیتی انجام داد که مدیران دیگر در آینده از آن استفاده کنند رغبتی برای هزینه کردن در این حوزه ندارند.


پیامدهای بی‌توجهی به حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی


آنا: بی‌توجهی به حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی چه پیامدهایی در پی دارد؟ 


آهنگر بنی‌سله: خیل عظیم بیکاری دانشجویان علوم انسانی به این دلیل است که پیوند بین دانشجویان، بازار و صنعت ایجاد نشده است. در حوزه‌های فنی و مهندسی به راحتی هیات علمی ارتقاء رتبه می‌گیرند و خیلی سریع استادیار، دانشیار و سپس استاد تمام می‌شوند یا شرکت دانش بنیان راه اندازی می‌کنند. اما در رشته‌های علوم انسانی این مساله امکان پذیر نیست.


کم نیستند دانشجویان علوم اجتماعی که می‌توانند تحقیقات افکارسنجی،  نیازسنجی و تحقیقات حوزه بازار را به خوبی انجام دهند و در خدمت صنعت، بازار و فعالیت‌های تسهیلگری باشند اما به دلیل آگاهی مدیران جدی گرفته نمی‌شوند و به سرمایه‌های از دست رفته می‌پیوندند. به تعویق افتادن رشد اساتید و چاپ مقالات آنان نیز از دیگر تبعات این موضوع است.


آنا: سخن پایانی اگر دارید بفرمایید. 


آهنگر بنی‌سله: علوم ما به حدی سیاسی شده و خود را در بوته اثبات گرایی درگیر کرده که در بطن جامعه نیست. امید است که روزی روزگاری بین صنعت و بازار و حوزه علوم انسانی آشتی اتفاق بیافتد که شاهد شکوفایی علوم مختلف به خصوص علوم انسانی واجتماعی باشیم.


انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر