بیگانگی با کمگویی و گزیدهگویی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، حاشیههایی که دامنگیر سیاستمداران میشود، بیشتر از فعالیتها و کارهای آنها در ذهن مخاطبان حک میشود. تصور عمومی از یک سیاستمدار فردی مسلط به امور سیاسی و اجرایی است که در سطح قابلقبولی در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صاحبنظر است؛ صاحبنظرانی که در فصل انتخابات و میتینگهای انتخاباتی بجد علیه هم رجز میخوانند و از کوچکترین اشتباهات یکدیگر در عالم سیاست و رسانه برای جلب نظر افکارعمومی نمیگذرند.
همین روند هم به نوبه خود سهم بسزایی در توقع عامه مردم ایجاد میکند که قاب اتوکشیدهای که سیاستمداران و مسئولان از خود در رسانهها بازنمایی میکنند، همچنان اتوکشیده بماند و دستکم براساس ادعاهایشان و در حد کرسی و تریبونی که در اختیار میگیرند صاحبنظر، باسواد و دارای اطلاعات عمومی متوسطی باشند.
بهرغم این انتظار، اما در سالهای اخیر سبک سخنوری، تعجیل در موضعگیری و سبقت گرفتن جمعی از سیاستمداران و مسئولان برای اظهارنظر در مباحثی که بر آن اشراف کافی ندارند، سبب شکلگیری انبوهی از اشتباهات محاسباتی و لفظی شده که عدماشراف و تسلط آنها بر موضوعات داغ روز را عیان میکند. درنهایت اینکه هم مسئول یا سیاستمدار موردنظر برچسب کمسوادی میگیرد و هم شأن جایگاهی را که به واسطه رأی مردم بهدست آورده است، پایین میآورد.
این روزها به برکت شبکههای اجتماعی، رفتارهای سیاستمداران و مدعیان عرصه سیاست بیشتر زیر ذرهبین قرار گرفته است؛ مثلا وقتی از تریبون مجلس، موزه لوور پاریس که برای قریب به اتفاق مردم مکانی شناخته شده است مووزه لووور یا لوبر تلفظ شود، این تلفظ اشتباه را نمیتوان به حساب لغزش زبان گذاشت. این اشتباه نهتنها حکایت از ضعف اطلاعات عمومی نمایندهای دارد که در جایگاه هیأترئیسه نشسته، بلکه شأن مجلس را که قرار است عصاره فضایل مردم باشد، خدشهدار میکند.
این اشتباهات خرد و در ظاهر خندهدار برای مخاطب عام وقتی نگرانکنندهتر میشود که تصمیمگیران کلان کشور در حوزههای مورد ادعایشان، سادهترین و بدیهیترین عبارات را غلط تلفظ میکنند. وقتی نمایندهای با سودای اعلام موضع انقلابی، بهعنوان کارشناس برجام، پشت قاب یک رسانه تصویری حاضر میشود و بهزعم خود در تشریح لغزشهای مذاکرهکنندگان هستهای، 2کلمه ساده انگلیسی «anytime & anywhere» را «آنیتایم، آنیور» تلفظ میکند، تکلیف مردم با قضاوت درباره سطح دانش، علم و نگاه کارشناسانه او مشخص است.
همین فرد پیشتر در نخستین روزهای استقرار مجلس یازدهم با شعار انقلابیگری و مردمی بودن عکسی از خروجی ایستگاه متروی بهارستان را روی صفحه توییترش بازنشر کرد و مدعی شد بهعنوان یک نماینده ترجیح داده بین مردم باشد و با مترو به مجلس شورای اسلامی برود؛ دریغ از اینکه عکسی که او در روز افتتاحیه مجلس - خردادماه - در صفحه خود منتشر کرده بود، فضایی پاییزی را نشان میداد و جالبتر اینکه آن روز قطار مترو در ایستگاه بهارستان توقف نداشت.
یا اینکه در رأس مجلس از اصل194 قانون اساسی نام برده شود؛ درحالیکه قانون اساسی متشکل از 177اصل است. یا در نمونهای دیگر در اوج موضعگیریها بر سر عضویت ایران در NPT و تکرار این واژه به کرات در رسانهها، یک نماینده مجلس طرح خروج ایران از این پیمان را مینویسد و به جای NPT مینویسد MPT.
این دیگر لغزش قلم نیست؛ اشتباهی است که عیان میکند آن که داعیهدار نگاه کارشناسانه به موضوع شده و یک کرسی مجلس شورای اسلامی را بهنام خود زده، تا چه حد با این حوزه بیگانه است و حتی یکبار به متن این پیمان رجوع و آن را مطالعه نکرده است.
ورای عدممقابله با ترویج و استمرار چنین اشتباهاتی از سوی مسئولان، این سبک اشتباهات بهدلیل اظهارنظرهای هیجانی جمعی از نمایندگان در شبکههای اجتماعی روندی صعودی داشته است. جمعی از نمایندگان چنان بر سر موضعگیری لحظهای بر سر مسائل داغ در شبکههای اجتماعی از هم سبقت میگیرند که فراموش میکنند ادعایی که مطرح میکنند تا چه حد میتواند صحت و اعتبار داشته باشد.
چنانکه در بحبوحه انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا یکی از نمایندگان دست به قلم شد و در حساب توییترش از نقش شیعیان میشیگان در شکست ترامپ نوشت. این درحالی است که جمعیت کل مسلمان این ایالت کمی بیش از یکدرصد جمعیت آن ایالت است؛ چه رسد به اینکه جمعیت شیعیان آن ایالت ورق انتخابات را برگردانند!
ادعایی که در کسری از ثانیه با واکنش تمسخرآمیز کاربران توییتر و رسانهها مواجه و سبب شد او بیسر و صدا توییتش را پاک کند و حتی توضیحی برای این اظهارنظر و پاک کردن آن به مخاطب ندهد. او البته در چنین اظهارنظرهایی ید طولایی دارد؛ چنانکه 31تیرماه هم در توییتی دیگر، 2درصد 2900میلیارد دلار را به اشتباه 6میلیارد دلار محاسبه کرده بود؛ محاسبهای که بازهم بدون تصحیح و پوزش از حساب کاربری او حذف شد.
این دست اظهارنظرهای هیجانی که فقط از اشتیاق صاحبنظر برای خودنمایی رسانهای حکایت میکند، جز کاهش اعتماد مردم به کاردانی مسئولان و کوچک کردن جایگاهی که این افراد آنجا را اشغال کردهاند، دستاوردی ندارد و خطرناکتر اینکه این افراد در نهادهای تصمیمگیر مسئولیت دارند.
منبع: روزنامه همشهری
انتهای پیام/
انتهای پیام/