نگاهی به کتاب «خاطرات اوباما»/ عراق را به آشوب کشیدیم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، همانطور که انتظار میرفت بخشهای قابل توجهی از کتاب اوباما به موضوعات مرتبط با سیاست خارجی ایالات متحده خصوصاً تحولات خاورمیانه و ایران اختصاص یافته است. به نظر میرسد رئیسجمهور اسبق آمریکا تلاش کرده با زیر سؤال بردن سیاستهای جورج بوش نقش او را مشکلات امروز جامعه آمریکا پررنگتر کند و عملکرد جمهوریخواهان و دونالد ترامپ هم حزبی بوش را از زاویه دیگری مورد نقد قرار دهد.
اوباما که موضوعات مختلفی را در خصوص رابطه ایران و آمریکا از گذشته تا دوران معاصر در این کتاب مطرح کرده همچنین در بخشی به مذاکرات همیشگی خودش با نخستوزیر رژیم صهیونیستی اشاره کرده و مینویسد: «مکالمات با نتانیاهو معمولاً خوب پیش میرفت، نتانیاهو بیش از هر چیز علاقهمند به صحبت درباره ایران بود و ایران را بزرگترین تهدید امنیتی علیه اسرائیل میدانست. ما در خصوص جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران و ممانعت از دستیابی به سلاح هستهای توافق کردیم که تلاشهای هماهنگ شدهای را در دستور کار داشته باشم.»
مخالفت با جنگ علیه عراق
اوباما در بخشی از این کتاب به سیاستهای ایالات متحده در عراق اشاره کرده و البته جورج دبیلو بوش، رییسجمهوری قبلی آمریکا را عامل اصلی مشکلات و آشفتگی این کشور در سالهای گذشته دانسته است. اوباما ابتدا به مخالفت خودش در حمله به عراق در سال2003 اشاره کرده که البته با لابی کارتلهای سیاسی، نظامی و نفتی بیثمر ماند و ایالات متحده عملیات نظامی علیه عراق را آغاز کرد.
او در این کتاب مدعی شد که قبل از ورود به کاخ سفید با نوری مالکی، نخستوزیر سابق عراق دیدار کرده و پس از آغاز رسمی فعالیت خودش عملیات خروج نظامیان آمریکایی از این کشور را آغاز کرد.
اوباما در بخشی از این کتاب مینویسد:من با گروه کوچکی از نمایندگان کنگره به عراق سفر کردیم زمانی که سه سال از حضور نظامی ایالات متحده در این کشور میگذشت و دولت وقت نمیتوانست میزان خسارتها و ویرانیهای حاصل از این جنگ را انکار کند.اختلاف و درگیریهای داخلی روزبهروز بیشتر میشد . رقابت برای رسیدن به قدرت موجب گسترش عملیاتهای تروریستی، انتحاری و انفجارهایی شده بود که همچنان در این کشور ادامه دارد.
تا همان زمان بیش از2 هزارنیروی آمریکایی در عراق کشته شده بودند و هزاران نفر زخمی شدند. در هواپیما زمانی که به آمریکا بازمیگشتیم به تمامی آن کودکانی فکر میکردم که قربانی غرور نایب رییس دولت، دیک چنی و وزیر دفاع دونالد رامسفلد شدند. همان کسانی که با اطلاعات دروغ و غیرواقعی ما را وارد این جنگ کردند و تبعات تصمیم خودشان را نمیپذیرفتند.
هزینههای این جنگ که بوش و حامیان رسانهایاش آن را تنها جنگ گسترده و فراگیر علیه تروریسم میخواندند غیرقابل تصور بود. بیش از هزار میلیارد دلار و بیش از 3هزارکشته از ارتش آمریکا و دهها برابر این تعداد زخمی اما تعداد قربانیان عراقی و حتی افغان به مراتب بیشتر از این بود. جنگ عراق این کشور را چند تکه کرد.
هدف من تجدیدنظر در استراتژی نظامی و ترسیم چشمانداز مناسب برای آینده بود. همه چیز برای بیرون بردن نیروهای آمریکایی از عراق آماده بود و من این موضوع را در شعارهای انتخاباتی خودم مطرح کردم که پس از انتخاب نیروهای نظامی آمریکا فوراً این کشور را ترک میکنند. فکر میکنم این مدت بیش از 16ماه به طول نینجامید.
ما عراق را به آشوب کشاندیم
ما عراق را به آشوب کشیدیم و در هم شکستیم و باعث شکلگیری شاخه جدیدی از القاعده (داعش) در این کشور شدیم که خشنتر از آنها بود. برای مقابله با آشوب و شورش هزینه سنگینی در این کشور پرداخت کردیم. جورج بوش عراق را به آشوب کشید و منطقه خاورمیانه را متشنج کرد.
من در شعارهای انتخاباتی خودم اعلام کردم که از سیاست خارجی که بعد از 11سپتامبر در پیش گرفتیم دور میشویم. تجربه عراق و افغانستان به ما ثابت کردند که تصمیمات رییسجمهوری (بوش) برای شروع جنگ نادرست بود. من تلاش میکردم تصویر ذهنیای که دولت بوش ایجاد کرده بود، را تغییر بدهم. او به شکل گستردهای این نفرتپراکنی را به واشنگتن منتقل کرد و از هر سمتی احساس
تهدید میکرد.
بوش عملیات نظامی را اقدامی عادی برای تغییر شرایط ژئوپلتیک منطقه میدید و ما در ارتباطمان با ملتهای دیگر رویکردی ابلهانه ، شتابزده ، خالی از تدبیر و تفکر همچنین انعطافناپذیر را در پیش گرفته بودیم. من همیشه بر این عقیده بودم که امنیت ایالاتمتحده بدون تکیه بر ائتلافهای بینالمللی و همکاری سازمانهای بینالمللی تأمین نخواهد شد. ترجیح میدادم عملیات نظامی را بهعنوان آخرین انتخاب ممکن مورد نظر قرار بدهم و نه بهعنوان اولین انتخاب.
اهمیت استراتژیک ایران در منطقه
ارتباطات نزدیک مالکی با ایران همچنین ارتباطات او با جنبشهای شبه نظامی شیعه موجب میشد مورد اعتماد عربستان سعودی و برخی دیگر از همپیمانان منطقهای ما قرار نداشته باشد و این نشاندهنده میزان اهمیت استراتژیک ایران در منطقه بود.
آیا این مسأله از سوی همکاران بوش مورد بررسی قرار گرفته بود و آیا هیچکدام از آنها این موضوع قابل پیشبینی را قبل از اعزام نیروهای نظامی آمریکا مورد توجه قرار داده بودند؟ من مطمئن نیستم. به هر ترتیب دولت در آن مقطع دچار اشتباهاتی شده بود. من به صراحت از مالکی سؤال کردم که آیا زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق رسیده و او بدون تردید فوراً جواب مثبت داد.
منبع: روزنامه صبحنو
انتهای پیام/
انتهای پیام/