صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۳۰ - ۱۷ آبان ۱۳۹۹
یادداشت وارده؛

آهای قبیله غفلت در خانه‌هاتان بنشینید تا قفلی به پای کرونا زده باشیم

اصلا ضجه‌های مادر مبتلا به بیماری کرونا را که ناگزیر جنین 6 ماهه‌اش را به خاک غربت سپرده‌اند را درک می‌کنید؟ آهای قبیله غفلت در خانه‌هاتان بنشینید تا قفلی به پای کرونا زده باشیم.
کد خبر : 528594

گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ کاش هیچ‌وقت با چشم‌ها‌یتان التماس نکنید که روی عزیز از دست رفته، آهک بپاشند؛ همان عزیزی که تا چندی پیش به گرد گور او اگر می‌ایستادیم مواظب بودیم؛ مبادا خرده‌سنگی جسم بی‌جان عزیزمان را آزرده کند و مباد آنکه غباری بر کفن متوفی بنشیند.


کاش هیچ‌وقت چشم‌هایتان به انتظار نباشد که در اوج ماتم، کسی به تسلای دلتان در بگشاید و هرگز نگشاید و در خلوت و سکوت مرگبار، شاهد خاک ریختن بر مقبره عزیز خود باشید. کاش برای گریه همدمی و برای ضجه‌زدن عصایی از دست‌هایی مهربان بود و کاش دلی برای همدلی پیدا می‌شد.


کاش می‌فهمیدیم که یتیمی در هر فصلی از زندگی درد بی‌دواست و حذف بهترین حامیان از آغاز زندگی، سخت دل را می‌آزارد.


کاش می‌فهمیدید که هفتم پدر، مصادف با روز وفات عزیزی دیگر باشد و در چهلم او نیز یکی دیگر پرواز کند یعنی چه؟ و اصلاً کاش می‌فهمیدید که اگر زن و شوهری در فاصله‌ای کمتر از 10 دقیقه آسمانی شوند به فرزندان چه می‌گذرد و کاش می‌فهمیدید که پرواز دایی وقتی با همراهی پسردایی همزمان می‌شود به بازماندگان چه سخت می‌گذرد و کاش باور می‌کردید! مرگ در نزدیکی ماست و هیچ توجهی نداریم.


ضجه‌های مادر مبتلا به بیماری کرونا در فراق جنین 6 ماهه را درک کنیم


اصلا ضجه‌های مادر مبتلا به بیماری کرونا را که ناگزیر جنین 6 ماهه‌اش را به خاک غربت سپرده‌اند را درک می‌کنید؟ آهای قبیله غفلت در خانه‌هاتان بنشینید تا قفلی به پای کرونا زده باشیم.


بیمارستان‌های بی‌دارو و بدون تخت برای بستری و به‌شدت آلوده بنا به فرصت نیافتن برای رفع آلودگی و نیروی انسانی و کادر درمانی به‌شدت خسته در حالی که بیش از 30 درصد این منجیان حیات‌بخش خودشان هم گرفتار شده‌اند و بسیاری از مردم سرگردان در راهروهای انتظار مرگ و اصلاً مرگ در هر سه دقیقه و آلودگی در هر 15 ثانیه به نام یک هم‌وطن و ...


آهای مردمان بی‌درد و غافل از قدرت ویروس منحوس کرونا که در پی خوشی، راهی شمال می‌شوید تا ... یادتان باشد که مرگ، عاقبتی محترم است، اما می‌توان چاره‌اندیشی کرد و آن را عقب انداخت.


کاش می‌دانستید؛ سوگواری مادر در غم از دست دادن توأمان دو فرزند چیست و کاش می‌فهمیدید که تنهایی یک زن در هجران همسر و فرزند یعنی چه؟


کاش! می‌فهمیدید بستری در اتاق ویژه با انواع لوله‌های تنفسی و ... که ناخواسته بیمار را بر تخت میخ‌کوب می‌کند تا چشم به سقف بدوزد و در هوای یک نفس آرام، التماس کند؛  یعنی چه؟


اگر قطره‌ای آب یا ذره‌ای غذا در نایتان نشسته باشد که با سرفه‌های بی‌امان در حالی که حالت خفگی را تجربه می‌کنید، مادر و پدر را به تقلا داشته بر پشت و پهلویتان مشت بی‌امان بزنند تا مبادا خفه شوید را به درستی درک کنید؛ آنگاه باید این حالت را در صدها برابر ضرب کنید تا شدت درد و بی‌قراری کرونا را بدانید؛ بنابراین کمی به خود آیید و تا این حد برای مرگ خود و دیگران دست و پا نزنید.


آهای اهالی کوی بی‌خیالی! یادتان باشد که بی‌مبالاتی در استقبال از مرگ، خودکشی و انتحار است که عقوبت دنیا و آخرت را به همراه خواهد داشت و اساساً اینکه عامل مرگ دیگران شویم؛ بی‌گمان قاتل بی رد و نشان خواهیم بود که از نگاه حضرت پروردگار پنهان نخواهد ماند.


باز هم کاش بدانیم که خودکشی و دیگرکشی هر دو مذموم است و آدمی را گرفتار یوم‌الحساب خواهد کرد.


کرونا، طبیعی وارد نشده که با طبیعت و بی‌خیالی از بین برود؛ بنابراین باید همگان همت کنند و حداقل سه دوره 14 روزه تحمل کنند تا این عامل قتاله ملی از بین برود و مردم به دوران خوش و روزگار بی‌فتنه بیماری برگردند.


رعایت اصول بهداشتی با شدتی فراتر از توصیه‌های وزارتی


این روزهای دشوار شاید به شماتت روزگار درگیر خشونت بی‌قرار طبیعت شده‌ایم، اما یادمان باشد عقل در سر و تدبیر در بر داریم؛ بنابراین باید کاری کنیم تا دوره درد و ماتم خاتمه یابد که حتماً دل‌مان برای بوسیدن گونه پدر و مادرهایمان تنگ شده و مسلماً در حسرت در آغوش کشیدن فرزندانمان لحظه‌شماری می‌کنیم.


باید دست در دست هم دهیم و با مهربانی اصول بهداشتی را با شدتی فراتر از توصیه‌های وزارتی و ستاد ملی کرونا رعایت کنیم تا شاهد مرگ‌های بی‌امان این روزهای سرد و سیاه نباشیم.


و انصاف نیست اگر از کادر درمان خسته و آزرده‌خاطر که شاهد مرگ هم‌نوعان خود هستند و به دل ضجه درد دارند؛ ننویسیم و از طایفه درمانگر و پزشکان و پرستاران منتظر معجزه مردمی در رعایت اصول بهداشتی چیزی نگوییم که نگارنده شاهد برخورد اجتماعی پرستاری در مرکز خریدی بود که به جنون مهربانی فریاد می‌کشید که چرا کادر فروشگاه، اصول بهداشتی را رعایت نمی‌کنند و باور کردم که خستگی روح و روان و اندیشه پرستار در پی رؤیت پرشمار مرگ هم‌‌نوعان در این روزهاست که چنین در مواجهه اجتماعی به فریاد می‌آید.


در نوشتاری دیگر هم اشاره کردم که کنترل و درمان کرونا به اراده ملی مردم در مواجهه منطقی با این بیماری وابسته است و البته کاش دولت‌مردان با تدبیر بهتری در اندیشه کنترل بودند و به اعتبار مشکلات اقتصادی اجازه نمی‌دادند که مرگ در همین حوالی دائماً بر سر مردم آوار غم بریزد.


باز هم دست‌ها را بشوییم و فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت و با استفاده اصولی از ماسک تلاش کنیم تا دامنه التهاب بیماری را بخوابانیم و خود و مردم را از شرّ این بلا برهانیم؛ البته کاش از ترددهای بی‌مورد حتی در شهرها هم پرهیز کنیم و در دل اجتماعات بزرگ مثل آیین ماتم و سوگواری به‌شدت حمله مرگ‌های کرونایی کمک نکنیم.


کاش دامنه کاش‌ها که بوی التماس می‌دهد به زودی خاتمه یابد.


کاش ...!


سیدرضا جزء‌مومنی مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان


انتهای پیام/4078/4062/


انتهای پیام/

ارسال نظر