صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۶ - ۰۹ آبان ۱۳۹۹
یادداشت وارده؛

سیاست و آفات سیاست‌زدگی

اگر سعی می‌كردیم قدرت مدنی و فرهنگی را پررنگ‌تر کرده و به عنوان قدرت اصلی کشور به خوبی درک می‌کردیم‌، اسیر سیاست‌زدگی نمی‌شدیم.
کد خبر : 526803

گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ سیاست واژه‌ای است که همیشه در ایران به آن منفی نگاه می‌شده است، «سیاست پدر و مادر ندارد» جمله‌ای است که حتی در این سال‌ها تبدیل به یکی از ضرب‌المثل ایرانی‌ها شده است.


در لغت‌نامه دهخدا سیاست به معنی تدبیر، مصلحت و دوراندیشی آمده است. موریس دوورژه از علمای علم سیاست، سیاست را علم قدرت نامیده است، اما اکثر مردم برای این واژه بار منفی قائل هستند، بسیاری بر این باورند، کسانی که با سیاست سر و کار دارند، رابطه‌ای با اخلاق ندارند.


برای این ادعای خود هم مثال‌های فراوانی می‌آورند که یکی از آنها جنگ‌های بی‌شمار تاریخ بشریت از جمله جنگ اول و دوم جهانی است، جنگ‌هایی که حاصل زیاده‌خواهی سیاستمداران بوده است.


در جامعه امروز ما حداقل در بین عوام واژه سیاست و واژه سیاست‌زدگی به یک معناست و تفاوت چندانی باهم ندارند، برای تبیین مسئله می‌توان دلایل زیادی را لیست کرد، از جمله اینکه در ایران هنوز حزب به معنای واقعی آن شکل نگرفته و عرصه سیاست عمدتاً براساس تمایلات فردی استوار است تا قاعده و قانون یا آیین‌نامه، البته نه اینکه قانون نباشد، بلکه جنبه تزئینی پیدا می‌کند و بیشتر منافع شخص یا اشخاص ملاک عمل قرار می‌گیرد و در کل کارها سیستمی پیش نمی‌رود.


در کشور ما در سطوح میانی قدرت آزمون و خطا زیاد انجام می‌شود چرا؟ به دلیل اینکه فهم عمیق و چند بُعدی مسائل کشور و محیط بین‌المللی کار ساده‌ای نیست، فهم عمیق مسائل کشور نیاز به مطالعه کتب بسیار دارد تا دولتمرد به مرحله استنباط برسد و بتواند مسائل را تجزیه و تحلیل کند.


سیاستمدار باید حتی با مخالف خود انسانی رفتار کند


نیاز بعدی یک سیاستمدار آن است که به پیامد سخنان و تصمیماتی که در مسائل کشور اتخاذ می‌کند کاملاً آگاه باشد و این مستلزم آن است افرادی که در کنار او قرار می‌گیرند به مراتب از او تواناتر باشند.


سیاستمدار باید حتی با رقیب و مخالف خود نیز انسانی و با اخلاق اسلامی رفتار کند و قادر به کنترل خشم خود باشد و در به‌کارگیری افراد طبق فرمایش حضرت علی علیه‌السلام عمل کند که فرمایش دارند که بهترین‌ها را به کار بگمارند.


در ایران هم مردم از سیاست‌زدگی جامعه گلایه دارند و معتقدند تمام ساحت زندگی ایرانیان درگیر سیاست و سیاست‌زدگی شده است، احتیاج به جست‌وجوی زیادی هم نیست. با نگاهی کوتاه به مشکلات اجتماعی ایران که این سال‌ها درگیر سیاست شده می‌توان به عمق فاجعه پی برد.


در ایران امروز ما سیاست دقیقاً علم قدرت است، سیاست‌زدگی به معنای نگاه صفر و یک داشتن. نیکولو ماکیاولی که نظراتش در مورد سیاست به ماکیاولیسم مشهور شده در کتاب خود شهریار، هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت می‌داند و در نتیجه، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمی‌داند و در نتیجه به کار بردن هر وسیله‌ای را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز می‌شمارد و بدین‌گونه سیاست را به کلی از اخلاق جدا می‌کند.


خیلی‌ها فكر می‌كنند چون به قدرت دست پیدا می‌كنند، خواه ناخواه واجد یک اعتبار و منزلت خاص هم هستند، درحالی‌كه این توهمی است كه باید با آن مقابله كرد. شاهدیم بعضاً افراد پیش از رسیدن به قدرت جایگاه ویژه فرهنگی ندارند، به محض اینكه به قدرت می‌رسند، ظاهراً امر بر آنها مشتبه می‌شود كه واجد این قدرت هم هستند.


تراكم قوانین نیز در افزایش سیاست‌زدگی موثر است


دلیل رشد سیاست‌زدگی در كشور به این مسئله برمی‌گردد كه ما بیش از اندازه به قدرت سیاسی اهمیت می‌دهیم و از قدرت غیرسیاسی و غیررسمی غفلت می‌كنیم؛ یعنی اگر سعی می‌كردیم قدرت مدنی را پررنگ‌تر كنیم و قدرت فرهنگی را به عنوان قدرت اصلی کشور به خوبی درک و تحلیل و جایگاه ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی را آن‌چنان كه هست،‌ عرضه می‌كردیم،‌ شاید اسیر سیاست‌زدگی نمی‌شدیم.


وقتی سیاست بیش از حد پررنگ و فی‌نفسه به یک هدف تبدیل شود، همه چیز رنگ و بوی سیاسی می‌گیرد، به این معنا كه همه چیز سیاسی یا به معنایی، ابزاری می‌شود.


تراكم قوانین نیز در افزایش سیاست‌زدگی موثر است، چرا که هرچه قانون بیشتر، جزئی‌تر و تفصیلی‌تر باشد، از نوعی بی‌اعتمادی و نبود عقلانیت حكایت دارد؛ چراكه اگر عقلانیت و اعتماد لازم وجود داشت، حداقل در عرصه رسمی شاهد تصویب این همه قوانین بعضاً معارض نبودیم.


بی‌دلیل نیست كه بسیاری از افرادی كه به قدرت دولتی دست پیدا می‌كنند، بلافاصله حزب، انجمن‌ها و شركت‌های اقتصادی تأسیس می‌كنند. این نشان می‌دهد چون قدرت دولتی تعیین‌كننده است و البته باید بپذیریم كه تعیین‌كنندگی قدرت دولتی یكی از مجاری سیاست‌زدگی است، قرائت‌های پوپولیستی و توده‌وار می‌تواند هم سیاست‌زدگی را تقویت كند و هم مانعی برای نظارت مردم بر سیاست‌ها شود.


ریشه‌ این مسئله را می‌توان به نوعی پوپولیسم همراه با عوام‌فریبی نسبت داد؛ یعنی عوام‌فریبی و سیاست‌های پوپولیستی یا عوام‌گرایانه می‌توانند موید سیاست‌زدگی جامعه‌ ما باشند. سیاست‌زدگی متأسفانه در حال تسری پیدا کردن در عموم جامعه است. این سیاست‌زدگی اگر ادامه پیدا کند لطمات زیادی به بار خواهد آورد.


محمد بیدگلی  استاد دانشگاه 


انتهای پیام/4078/


انتهای پیام/

برچسب ها: سیاست یادداشت
ارسال نظر