صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۰ - ۰۲ آبان ۱۳۹۹
آنا گزارش می‌دهد؛

اسرار زندگی حرفه‌ای جادوگر منلوپارک/ آیا ادیسون یک قدیس بود؟

توماس ادیسون رکورددار ثبت اختراع است و جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ عامه مردم جهان دارد با این حال شواهد حاکی از آن است که این مخترع مشهور برای به دست آوردن ثروت و سود ایده‌های مخترعان دیگر را می‌دزدیده و به نام خود ثبت می‌کرده است.
کد خبر : 524779

گروه فناوری خبرگزاری آنا، توماس آلوا ادیسون مهندس، مخترع، و کارآفرین آمریکایی، 89 سال دار فانی را وداع گفت. آمار و ارقام نشان می‌دهد ادیسون از منظر تعداد ثبت اختراع در تاریخ بشریت  رکورد دارد، این تصویری بود که خودش نیز آن را دوست داشت و در پرورش آن سخت تلاش کرد. وی پس از اختراع دستگاه ضبط صوت در سال 1877، به عنوان «جادوگر منلوپارک» شناخته شد. منلوپارک جایی بود که ادیسون کارگاه خود را در آن افتتاح کرده بود. لقب جادوگر، تصویری را که ادیسون دوست داشت از خود ارائه دهد را به خوبی نشان می‌دهد. اختراعات توماس ادیسون ضمناً جایگاه او را در فرهنگ فولکلور(فرهنگ عامه) آمریکا تضمین کرد.


کاریکاتوری در سال 1878 چاپ شد که ادیسون را در حالی که چراغی رشته‌ای تابناک را در دست دارد و کلاهی نوک تیز و شنل بر تن دارد نمایش می‌دهد. این تصویر به خوبی جایگاه او را در نزد افکار عمومی نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد این قبیل از نمایش‌ها نه‌تنها برای ارتقای جایگاه خود ادیسون، بلکه به طور هدفمندی تجلی ایده‌های غالب فردگرایی، نبوغ و خوداتکایی آمریکا را در آن زمان منعکس می‌کند.



موفقیت ادیسون تا حدودی به رابطه همزیستی‌اش با رسانه‌ها بستگی داشت. وی می‌دانست که برای فروش اختراعات به آنها احتیاج دارد و همزمان سردبیر روزنامه‌ها و رسانه‌ها نیز متوجه شدند این ابرقهرمان علم، فروش نسخه‌هایشان را بالا می‌برد. در سال 1898، روزنامه‌نگار گرت پی. سیرویس رمانی را به نام «تسخیر مریخ توسط ادیسون» نوشت، که پس از موفقیت رمان علمی‌تخیلی جنگ جهان‌ها اثر اچ جی ولز به صورت سریالی در نشریات چاپ رسید. ماجرای این داستان، در مورد آینده‌ای بود که به معنای واقعی کلمه به ادیسون و اختراعات او بستگی داشت. نام ادیسون باعث افزایش فروش روزنامه شد و سپس به صورت کتاب مستقلی به چاپ رسید. همه‌ این فضاسازی‌ها باعث تقویت این افسانه شد که اختراعات او صرفاً از قدرت نبوغ فردی‌اش ناشی می‌شود.



در آن زمان، علوم مانند امروز هنوز به طور گسترده تفکیک نشده بودند و دانشمندان به معنای سنتی کلمه همه‌چیزدان محسوب می‌شدند و برای عموم نیز ادیسون نمونه خوبی از یک ابرقهرمان علمی بود که با کمک وی قدم‌های بزرگی به جلو برداشته می‌شود. ادیسون تا زمان مرگش از این محبوبیت بهره‌مند بود و تا دهه‌ها بعد از آن نیز این جایگاه را داشت  اما نسل‌های بعد به تدریج در مورد جایگاه ادیسون به تردید افتادند. از قضا، افسانه‌سازی‌هایی که در مورد ادیسون در دوره خودش صورت ‌گرفت به پرورش این مخالفت‌های تازه کمک کرد. از سوی دیگر، توجه به نقاط تاریک کارنامه‌ وی باعث شد بعضاً حتی  موفقیت‌های واقعی وی نیز مشکوک جلوه داده شود. جای تردیدی وجود ندارد که ادیسون برخی از مهم‌ترین فناوری‌های جهان را ساخته است. تنها بیش از یک هزار حق ثبت اختراع وی در آمریکا ثبت شده داشت. با این حال، به نظر می‌رسد که وی گاها ادعای اعتبار اختراعاتی را از آن خود کرده است که کار و خلاقیت افراد دیگر برای تحقق آن دخیل بودهاند. توماس ادیسون مردی مبتکر بود اما شاید گاهی رفتار او با تصوری که عموم از جادوگر منلوپارک داشتند، یکسان نبود.



اشعه ایکس


اعتبار اختراع فلوئوروسکوپ به ادیسون رسیده است. فلوئوروسکوپ دستگاهی بود که برای اولین بار آزمایش اشعه ایکس را ممکن ساخت. لازم به ذکر نیست که استفاده از اشعه ایکس تا چه اندازه مهم بود و مزیت بزرگی خصوصاً برای علم پزشکی به حساب می‌آمد. توزیع دستگاه‌های اشعه ایکس به ثروت رو به رشد توماس ادیسون افزود و بی‌تردید او در عمومی‌سازی آن نقش مهمی را ایفا کرد اما مشکل اینجا است که مخترع واقعی وسیله‌ای که برای دیدن استخوان‌های بدن یک انسان مورد استفاده قرار می‌گرفت در واقع یک دانشمند آلمانی به نام ویلهلم رونتگن بود.



وی چندین سال قبل از فلوئوروسکوپ ادیسون، تصویری را به وسیله‌ی اشعه ایکس از دست همسرش گرفت. اگر دیگران این فاصله زمانی را اشتباه گرفتند، ادیسون هم بدش نیامد از تصحیح خطا جلوگیری کند و افزایش نرخ حساب بانکی خود را به دادن اعتبار اختراع به صاحب واقعی آن متوقف سازد.


ضبط صدا


وسیله‌ی دیگری که اعتبار آن به ناحق به ادیسون داده می‌شود، دستگاه صدا است. فون‌اوتوگراف نخستین دستگاهی است که برای ضبط صدا ساخته شد. یک ناشر و کتاب‌فروش فرانسوی به نام «ادوار ليون اسکات دومارتینویل» بیش از 15 سال قبل از اختراع فون‌اوتوگراف توسط ادیسون، «فون‌اوتوگراف» خود را ساخته بود. باز هم، توماس ادیسون هنگام بازاریابی دستگاه خود هیچ اشاره‌ای به دومارتینویل نکرد زیرا براساس قوانین ثبت اختراع آمریکا، بخش قابل‌توجهی از قیمت هر دستگاه می‌بایست به کسی برسد که اولین بار آن را اختراع کرده است. ادیسون دستگاه خود را 1877 ثبت کرد این درحالی است که دومارتینویل در سال 1855 دستگاه خود را ساخت و در سال 1857 آن را در فرانسه ثبت اختراع کرد.



سینما


احتمالاً عجیب‌ترین داستان در مورد ادیسون به حق ثبت اختراع وی در مورد فیلم برگردد. بسیاری از مردم ادیسون را پدر فیلم‌های سینمایی می‌دانند. با این حال، منابع کمابیش محکمی وجود دارد که نشان می‌دهد لوئی لوپرنس، مخترع فرانسوی، قبل از ادیسون سینما را خلق کرده است. از ابتدا مشخص بود که هرکسی که حق ثبت اختراع فناوری فیلم‌برداری را به دست می‌آورد در واقع بسیار ثروتمند می‌شود.


در 13 سپتامبر 1890، لوپرنس در حال سفر برای نمایش و ثبت اختراع دستگاه خود به آمریکا سوار قطار شد و هیچ‌کس دیگر او را ندید! حتی چمدان وی که دستگاه درونش بود نیز ناپدید شد. خانواده لوپرنس به تلاش برای ثبت اختراع ادامه دادند. در سال 1892، دو سال پس از شهادت در دادگاه علیه توماس ادیسون، پسر لوپرنس در نیویورک به ضرب گلوله کشته شد و ضارب هرگز دستگیر نشد.



 


دزدی فیلم


این احتمال وجود دارد که ادیسون هیچ ارتباطی با معمای لوپرنس نداشته باشد اما بدون شک معاملات تجاری وی سؤال‌برانگیز است. وقتی فیلم شاهکار ژرژ ملی‌یس یعنی «سفری به ماه» در لندن اکران می‌شد، ادیسون نسخه‌ای از فیلم را از صاحب یک تماشاخانه خرید و به آمریکا برد. ادیسون سپس در کمال ناباوری نسخه‌های متعددی را کپی کرد و آنها را در سراسر ایالات‌متحده آمریکا نمایش داد و مبالغ هنگفتی به دست آورد، این درحالی است که فیلم‌ساز اصلی از پخش فیلم یک دلار هم به دست نیاورد.


وقتی سرانجام ملی‌یس برای نمایش فیلم با هزینه‌ی شخصی بسیار بالایی وارد آمریکا شد و سعی کرد فیلمش را اکران کند، همه از قبل آن را دیده بودند. بعد از این دزدی آشکار، ملی‌یس تلاش کرد در نیویورک یک شرکت فیلمسازی تأسیس کند اما فقدان اسپانسر و امپراتوری قدرتمند ادیسون باعث شد راه به جایی نبرد و این باعث ضرر مالی هنگفتی شد که مستقیما منجر به ورشکستگی‌اش شد.



تردیدی وجود ندارد که توماس ادیسون مردی درخشان در حوزه علم بود و برخی از اختراعاتش زندگی امروز بشر را راحت‌تر کرده است اما از قضا، او آن قدیس علم که معلمان ما در مدرسه درباره‌اش می‌گفتند نبود!



انتهای پیام/4021/


انتهای پیام/

ارسال نظر